وجود داعش: خطری جهانی
ابراهیم البدری که اینک با نام مستعار ابوبکر البغدادی خود را خلیفه گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش)/ حکومت اسلامی می خواند، از اهالی منطقه دیالی در شرق عراق و از شاگردان ابو مصعب الزرقاوی رهبر پیشین القاعده است. مهم ترین، بانفوذترین، و قدرتمندترین افراد در بین 24 معاونش نیز مردان میانسال عراقی هستند، که بیشترشان مدتی در آمریکا زندانی بوده اند. در عین حال تقریبا یک سومشان از افسران ارتش بعث عراق در دوران ریاست جمهوری صدام حسین می باشند.
گروه زیر فرماندهی او نیز مناطق گسترده ای از شمال عراق و سوریه را به تصرف خود درآورده، و در آنها خلافت اسلامی اعلام کرده است. در عین حال روش برخورد این گروه با کسانی که به درست یا غلط دشمن خود می داند، بسیار خشن می باشد.
اما تمامی حقایقی که به آنها اشاره شد، سبب نگشته اند که محدوده تحرکات این گروه در عراق (که آنهم به خودی خود فاجعه ای بسیار بزرگ است) باقی بماند. کمااینکه همانگونه که آمد در بخشی از سوریه نیز نفوذ نموده، و خلافت اسلامی اعلام کرده است. در عین حال نفوذ هوادارن آن به تمامی کشورهای جهان، گسنره فاجعه را بدون مرز نموده است. بدتر اینکه غیرنظامیان اعم از کودک، پیر، جوان، زن ، و مرد نیز، از خشونت های سنگدلانه و بی سابقه این گروه مصون نمانده اند. کشتار وسیع و همچنین سربریدن خبرنگاران، شهروندان عادی، و.. در کنار نظامیان سوری، عراقی، لبنانی، و… تأییدی اندوهبار بر این ادعاست.
دست کم بخشی از قدرت گرفتن پرشتاب این گروه، پیامد مستقیم رفتار نادرست کشورهای دیگر است. کشورهایی که سران آنها به غلط بر این باور می باشند که تا زمانی که دامنه عملیات داعش به خاک خودشان نرسیده، از خطر مهیب و مرگبارش در امان خواهند بود. در حالی که همانگونه که آمد و در ادامه نیز به صورتی چکیده اشاره خواهد شد، عملکردهای ترسناک این گروه به منقطه ای خاص از جهان محدود نیست. بنابراین خطری جهانی می باشد.
حضور شهروندان کشورهای دیگر و از جمله غربی در بین تندروها
بدتر اینکه شوربختانه مدت هاست که آشکار شده، که شهروندان بسیاری از کشورها در این گروه مشارکت فعال دارند. به سبب محدودیت این نوشتار، در اینجا به شمار اندکی از اینگونه موارد اشاره می کنیم.
* آلمان
بنا به آمارهای رسمی دولت آلمان تا کنون 270 اسلامگرای از این کشور برای جنگیدن در کنار گروههای اسلامی تندرو به سوریه رفته اند.
* آمریکا
روز سی ام اوت روزنامه واشنگتن تایمز به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت، که تقریبا 300 شهروند این کشور در کنار گروه داعش در سوریه و عراق می جنگند.
* اسرائیل
روز دوازدهم اکتبر اعلام شد، که احمد حبشی 23 ساله، اهل روستای الناصره، و نخستین عضو اسرائیلی دولت اسلامی، در درگیریهای استان انبار به دست نیروهای دولتی عراق کشته شده است. او که یکی از 10 اسرائیلی عرب تبار می باشد که به دولت اسلامی پیوسته اند، از چند ماه پیش از کشته شدن خود به سوریه رفته بود.
*اندونزی
روز هفدهم سپتامبر خبرگزاری انتارا اندونزی گزارش داد که علی فوزی يكی از ستيزه جويان سابق این کشور كه پيشتر با عضويت در گروههای تروريستی در بحران های مختلف خاورميانه فعاليت داشته، براين باور است كه منطقه جاوه شرقی اندونزی بهترين محل برای رشد و توسعه داعش و آموزههای اين گروه می باشد. چراكه نقطه نظرات مردم این منطقه لايه هايی پنهانی دارد، كه از ديد مقامات محلی و دستگاه های اطلاعاتی كشور مخفی مانده است.
وی در ادامه افزود از آنجا که تجربه نشان داده ساکنان جاوه شرقی همواره برای حضور در مناطق بحران زده و درگيری های دينی آمادگی دارند، بنابراین معتقد است دولت اندونزی باید برای پیشگیری از گسترش داعش در اين كشور، توجه بيشتری به شناخت جغرافيای عقيدتی مردم جاوه شرقی مبذول نمايد.
* انگلستان
روز هفتم سپتامبر نشریه ساندی تلگراف خبر داد که اقصی محمود مشهور به ام لیث دختر 20 ساله اهل گلاسکوی اسکاتلند در ماه نوامبر سال گذشته تحصیل در دانشگاه را رها کرد، که به سوریه نقل مکان کند. بر اساس نظر پژوهشگران مرکز بین المللی مطالعات بنیادگرایی مستقر در دانشکده کینگ لندن، وی فرد کلیدی تشکیلات الخنساء نیروی شبه نظامی زنان داعش است. محل فعالیت این تشکیلات شهر رقه در شمال سوریه می باشد. جایی که ستاد داعش بخش این کشور نیز، در همان مستقر است.
سرویس های امنیتی بر این باورند که هر دو آمریکایی که از سوی این گروه گردن زده شدند، در بیابان های اطراف همین شهر به قتل رسیدند. پژوهشگران مرکز مورد اشاره برآورد می کنند، که در مجموع 60 زن اهل انگلستان به سوریه رفته اند. سن اکثریت این زنان بین 18 تا 24 سال است، و این مرکز اطلاعات مربوط به 25 تن از آنان را در بانک اطلاعات خود دارد.
یک زن انگلیسی دیگر که لقب ام فارس را برای خود برگزیده و در ماه فوریه به سوریه رفته، عکسی از کمربند انتخاری خویش را روی اینترنت قرار داده است. عکسی که نخستین سندی می باشد که نشان می دهد، زنان انگلیسی مورد اشاره مجهز به بمب شده اند.
به باور گروه ائتلاف و پژوهش تروریسم مستقر در آمریکا، داعش در ماه فوریه الخنساء را بنیان نهاد. نیرویی که تمامی اعضایش زنان مجردی هستند، که مانتوهای سیاه می پوشند، روبنده می زنند، و ماهی 25 هزار پوند سوری (تقریبا معادل 175 دلار آمریکا) دریافت می کنند. کار آنها اجرای مقررات پوشش اسلامی، اجازه ندادن به اختلاط مردان و زنان در رقه،… و جستجوی بدنی زنان باحجاب است. چراکه باید از هویت انها احراز اطمنان شود، که مبادا از جنگجویان رقیب باشند، که هویت خویش را زیر حجاب پنهان کنند. بنابراین الخنساء در واقع نیروی پلیس امر به معروف و نهی از منکر است.
در عین حال به گفته فرنک گاردنر گزارشگر مسايل امنيتی بی بی سی احتمال دارد، تقریبا 400 تا 500 انگليسی عضو داعش با شند. به همین سبب تجسس در مورد اينگونه افراد اینک يكی از اولويتهای اصلی اداره امنتیت این کشور است.
* بلژیک و تاجیکستان
جوانان بلژیکی و تاجیک از دیگر شهروندان سایر کشورها هستند، که به دلایل گوناگونه به داعش پیوسته، و به نفع این گروه سلاح به دست گرفته اند.
* بوسنی
بيش از 300 بوسنيايی نیز برای جنگ به افغانستان، سوريه، و عراق رفته اند، که بيشتر آنها اینک در سوريه به سر می برند.
* کانادا
به گزارش رسمی دولت کانادا دست کم از یک سال پیش به این سو صد وسی نفر از شهروندان این کشور در گروه هایی همچون دولت اسلامی عراق، جبهه النصره سوریه، و الشباب سومالی فعالیت دارند. در این میان سه تن از آنان نیز که اهل کلگری بودند، کشته شده اند. این سه دامیان کلرمونت، سلمان اشرفی، و فرح محمد شیردن نام داشتند، که به ترتیب در ژانویه گذشته در سوریه، در نوامبر گذشته در یک عملیات انتحاری، و در روزهای نخست سپتامبر سال جاری در عراق، کشته شدند. دو برادر به نام های کولین و گریگوری گوردون نیز با این سه همخانه بودند، که همچنان در جبهه گروه های اسلامی در خاورمیانه حضور دارند.
* ترکیه
و اما در این میان وضعیت ترکیه منحصر بفرد است. کمااینکه روز هفدهم سپتامبر نيويورک تايمز ضمن اشاره به عضويت هزار شهروند تركيه در داعش، از این کشور به عنوان يكی از بزرگترين منابع تروريست هاس خارجی این گروه نام برد. اما نشریه مک لینز کانادا در شماره هشتم اکتبر خود، شمار آنها را 3 هزار ذکر کرد. به نوشته این هفته نامه برخی از برآوردها نیز نشانگر آنند که 11 درصد مردم این کشور یعنی حدود 8 میلیون تن، از این گروه هواداری می کنند. کمااینکه هیو پاپ معاون مدیر برنامه اروپا و آسیای میانه گروه موسوم به بحران های بین المللی می گوید: نظرسنجی درون دولتی این کشور نشان داده، که هواداری از خلافت اسلامی در بین سنی های حزب حاکم عدالت و توسعه بیشتر است.
محمود ارول خیلیج متفکر حوزه تصوف اسلامی و دبیرکل کنونی اتحادیه مجلسی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی هم بر این باورست، که سیاست ها و خط مشی های دولت ترکیه در قبال سوریه سبب ایجاد محیطی شده، که در آن مسلمانان تندرو احساس قدرت می کنند. البته این متفکر، خود حزب عدالت و توسعه را بنیادگرا نمی خواند. اما معتقد است، در این حزب افراد و روندی بنیادگرا وجود دارند.
به گفته وی محافظه کاران همواره در بین مردم ترکیه بوده اند. اما اینک نبردی دارند، که می توانند آن را از متعلق به خود بدانند. جنگی که در نزدیکی ترکیه جریان دارد. آنها ماجراجویند، و می خواهند بجنگند. دولت ترکیه هم نه به سبب ساختار خود، بلکه به واسطه پیامدهای سیاست ها و خط مشی هایش، اینگونه افراد را تقویت کرده است.
در عین حال برخی از تحلیلگران تا آنجا پیش می روند که می گویند حزب عدالت و توسعه، سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه، و برخی از نهادهای امدادی این کشور، به شدت با گروه های تندروی سوریه درهم آمیخته شده اند. بگونه ای که حتی سازمان مورد اشاره، تحرکات دو سوی مرزها را تسهیل کرده است. در عین حال بیشتر تحلیلگران بر این باورند، که ترکیه از سیاست استفاده از گروه های اسلامی بر علیه رژیم سوریه بهره می برد.
آنها همچنین اعتقاد دارند که در واقع در خلال سه سال اخیر، مقامات ترکیه چشمان خود را به روی سیل جنگجویان خارجی بسته اند. جنگجویانی که از طریق سوریه وارد کشورشان می شوند. بگونه ای که اینک شهرهای عمده ترکیه به محلی آزاد برای همه بنیادگرایان و انتقامجویانی تبدیل شده، که منتظر فرصت برای دست زدن به اقدامات عملی هستند.
فراتر اینکه حتی هوادان داعش در خیابان های مناطق مذهبی استانبول دست به اعتراض زده اند. آنها پویش (کمپین) بمباران داعش در عراق و سوریه به رهبری آمریکا را، محکوم می کنند. همچنین هشدار می دهند اگر ترکیه به این نبرد بپیوندد، شاهد پیامدهای این اقدام خود خواهد بود. در عین حال برخی از آنها داعش را واکنش طبیعی به جنگ به رهبری آمریکا برعلیه اسلام تلقی می کنند.
البته مجلس این کشور در دوم اکتبر با اکثریت آراء به پیوستن به اتحاد زیر رهبری آمریکا برای از بین بردن خلافت اسلامی رأی داد. بنابراین به نظر می رسد اینک رهبری حزب عدالت و توسعه دارد بیدار می شود، و مشاهده می کند با چه خطری روبرو است.
اما اگر بخواهیم به طور خلاصه بگوییم، با توجه به واقعیت های موجود در ترکیه که به برخی از آنها اشاره شد، اردوغان اینک باید روی یک طناب خطرناک تعادل خود را حفظ کند. طنابی که یک سوی آن حفظ روابط دوستانه با کشورهای غربی، و سوی دیگرش راضی نگهداشتن رأی دهندگان خود می باشد. کاری که در عالم واقع، غیرممکن است.
گسترش دامنه تحرکات داعش
اما حتی خطر بزرگ و جدی حضور شهروندان سایر کشورها در داعش، در مقایسه با حضور داعش در این کشورها، رنگ می بازد. چراکه این تندروها دارند گام به گام، اما با سرعت دامنه تحرکات خود را گسترش می دهند. کمااینکه هم اینک در بسیاری از کشورهای جهان حضورشان مشاهده، و احساس می شود. پیشتر به نمونه نفوذ داعش در ترکیه اشاره کردیم. اما چنانکه خواهد آمد، دامنه این نفوذ به این کشور محدود نمی شود.
الف: در آمریکا
مقامات آمریکایی نگران آنند که زمانی که تقریبا 300 شهروند این کشور که اینک در کنار گروه داعش در سوریه و عراق می جنگند به کشور خود بازگردند، از مهارت های تروریستی خویش در خاک آمریکا استفاده کنند.
همچنین اخیرا تهدیدات داعش بر علیه آمریکا به حوزه رسانه های اجتماعی نیز رسبده است. کمااینکه این گروه تصویری از پرچم خود در مقابل کاخ سفید را با پیامی توییت کرده، که در آن از جمله آمده: “ما هم اکنون در کشور شما هستیم….”
ب: در ایران
روز بیستم مهرماه/ دوازدهم اکتبر وبستان خبری و تحلیلی آمریکایی موسوم به دیلی بیست به نقل از مقامات ایران نوشت، که در بیست و دوم اردیبهشت ماه/ دوازدهم ماه مه ابومحمد عدنانی سخنگوی داعش ایران را دشمن درجه یک گروه متبوعش خواند. در عین حال گفت که داعش هم می تواند، و هم می خواهد ایران را به حمام خون تبدیل کند
روز پس از این تهدید، انفجار یک وانت باری در چند متری کاروان خودروهای حامل پنج مهندس ایرانی و چندین محافظ عراقی آنها که در جاده ای در نزدیکی بعقوبه در حال حرکت بودند، سبب می گردد که کلیه این افراد کشته شوند
البته در ابتدا فتحالله حسینی نماینده قصر شیرین در مجلس شورای اسلامی کشته شدن مقتولین این حمله را تکذیب کرد. ولی دو روز بعد خبرگزاری های ایران اخباری منتشر کردند، که نشان از سوگواری برای این کشته شدگان داشت
در عین حال اینگونه به نظر می رسد که داعش در قبال ایران راهبرد جنگ چریکی، و نه حمله گسترده به مرزهای مشترک کشور ما با عراق، را در پیش گرفته باشد. کمااینکه وبستان نامبرده همچنین خبر داد که صفحات توییتری جنگجویان داعش حاکی از آنند، که در ششم شهریور/ بیست و هشتم اوت در نزدیکی ارومیه با نیروهای سپاه پاسداران درگیر شده بودند. روز دهم مهرماه/ دوم اکتبر نیز در حوالی شهر خوی در نزدیکی ارومیه، سردار مصطفی محمدنژاد یکی از فرماندهان همین سپاه را ترور کردند
در مقابل محمود علوی وزیر اطلاعات با حضور در مجلس شورای اسلامی گفت که در خلال پنج ماه فعالیت های اطلاعاتی وزارتخانه متبوعش، بیش از 130 تن در این پیوند دستگیر شده اند. بنا بر اظهارات وی این دستگیری ها سبب خنثی گشتن دستکم چهار حمله انتحاری در تهران شدند.
بامداد دوشنبه هفدهم شهریورماه/ هشتم سپتامبر هم عبدالرضا رحمانی فضلی وزير کشور جمهوری اسلامی در حاشيه نشست معاونان سياسی، امنيتی، و اجتماعی استانداری های سراسر کشور، که در وزارتخانه متبوعش برگزار شد، به چندین مورد و از جمله سه نکته بسیار مهم اشاره کرد.
نخست اینکه اظهار داشت: “عده ای از اتباع افغانستان و پاکستان قصد داشتند برای پيوستن به داعش در عراق از کشور ما عبور کنند، که ما مانع عبور آنها شده، و چندين نفر را نيز در اين زمينه بازداشت کرديم.”
وی در ادامه از جمله افزود: “اين گروه برنامههای وسيعی دارد. طبق اسناد ما آنها برنامه برای تجاوز به کشور ما و ساير کشورها را دارند. اما ايران قدرتمندتر از آن است، که يک گروه کوچک بخواهد به آن تجاوز کند.”
همچنین خاطرنشان کرد، که تاکنون موردی مبنی بر جذب نیرو برای داعش در داخل ایران وجود نداشته است. این عدم موفقیت در حالی می باشد، که داعش برای عضوگیری در ایران تلاش های مستمری داشته است. بااینهمه چنین عدم موفقیتی سبب نشده، که ایران از تیررس خطرات آن محفوظ بماند. کمااینکه پرچم این گروه در مناطقی از ارومیه و استان خوزستان به اهتزاز در آمده است. همچنین در مناطق اهل سنت برچسب هایی از این پرچم بر روی شیشه خودروها مشاهده شده، و در یکی از شهرهای کشور که نام آن فاش نگشته، افرادی نامعلوم اقدام به دیوار نویسی به نفع این گروه کرده اند.
روز پس از اظهارات آقای رحمانی فضلی، سراج الدین سراج معاون سخنگوی وزارت خارجه افغانستان در گفت و گو با بی بی سی تکذیب نکرد، که شماری از شهروندان کشورش همچون شهروندان برخی دیگر از کشورها، به گروه دولت اسلامی عراق پیوسته اند.
از دیگر سو به گزارش جیم میور خبرنگار بی بی سی در منطقه خاورمیانه شبکه ماهواره ای التغییر که به گروههای شبه نظامیان تندروی سنی در عراق نزدیک است، روز بیست و نهم اوت گزارش مبنی بر درگیری پیکارجویان داعش با نیروهای سپاه پاسداران ایران در مرز عراق با استان آذربایجان غربی پخش کرد. به ادعای این شبکه تلویزیونی نبرد میان شبه نظامیان نامبرده و نیروهای ایرانی در هفت شهر این استان رخ داد. البته این گزارش و اخبار مشابه، از سوی هیچ منبع رسمی و مستقل مورد تایید قرار نگرفتند. با این همه آگاهان بر این باورند، که احتمال حمله داعش به ایران منتفی نیست.
ج: در کانادا
همانگونه که پیشتر گفته شد، صد وسی نفر از شهروندان کانادایی در گروه های تندرو حضور دارند. روز جمعه پنجم سپتامبر اداره امنیت ملی کانادا در گزارشی که منتشر کرد، از جمله آورد که تنها مسئله نگران کننده موجود در این پیوند، حضور تندروهای متولد این کشور در گروه هایی مانند دولت اسلامی نیست. بلکه مشکل جدی تر این می باشد که احتمال دارد برخی از این تندروها پس از بازگشت، در خاک کانادا نیز دست به فعالیت هایی بزنند، که به شکلی در پیوند با عملیات تروریستی باشد. در عین حال ممکن است برخی از آنها هم، به تندرو شدن دیگران کمک کنند.
همچنین براساس مقاله میچل کولومبه رئیس اداره ضد جاسوسی دولت مرکزی که روز سوم سپتامبر در نشریه گلوب اند میل منتشر شد، وی بر این باورست که اعضای غربی گروه موسوم به دولت اسلامی/ داعش احتمالا زمانی به کشورهای خود بازمی گردند، که تبدیل به عناصری تندروتر و بنیادگراتر شده اند. بنابراین به خطری جدی تر نیز، تبدیل خواهند گردید. در عین حال حتی در صورت عدم بازگشت به کانادا، می توانند به وجهه جهانی کشور لطمه بزنند. آقای کولومبه در این نوشتار ضمن اشاره به هیجده توطئه تروریستی خنثی شده در شهر تورنتو، نتیجه گیری کرد که کانادا از حمله تندروها مصون نیست.
د: در کشورهای اروپایی
براساس گزارش روز هفتم ماه اوت سازمان امنیت آلمان شمار اسلامگرایان تندرو که برای شرکت در جنگ به سوریه رفته اند، بیش از 400 نفر است.
روز ششم سپتامبر نیز گزارشی منتشر شد، که بر اساس آن در شهر ووپرتال این کشور گروهی از سلفی ها در هنگام شب با پوشیدن جلیقه های نارنجی رنگ که همرنگ پوشش نیروهای رسمی پلیس است گشت می زنند، و مصرانه جوانان را به دین اسلام هدایت می کنند. جلیقه هایی که بر روی آنها علامت پلیس مذهبی به چشم می خورد.
البته مقامات مربوطه و از جمله توماس د مزیه وزیر کشور، به این اقدام واکنش تندی نشان داده اند. با اینهمه گیدو اشتاینبرگ کارشناس امور تروریسم آلمان از جمله ضمن اشاره به اینکه اسلامگرایان در تردد به سوریه از کمک منسجم برخوردارند، چنین انسجامی را منشا خطری بزرگ برای آلمان می داند.
گزارش های منتشر شده در رسانه های آلمانی در هشتم اوت نیز، احتمال دست زدن به اقدامات تروریستی از سوی اسلامگرایان تندرو را مطرح کردند. کمااینکه گزارش دادند که سیلویو ک. از سلفی های ساکن شهر اسن که در عین حال عملا سخنگوی گروه دولت اسلامی در آلمان می باشد، تهدید کرده که به پایگاه تسلیحات اتمی آمریکا در نزدیکی شهر کوبلنز آلمان حمله می کند.
همچنین درگیری روز ششم اوت در شهر هرفورت آلمان بین ایزدی ها/ یزیدی ها از یک سو، و هواداران داعش از دیگر سو، نمونه دیگری بر این مدعاست. این درگیری به زخم برداشتن دو تن به ضرب چاقو، و دستگیری 6 نفر منجر شد. این دور باطل می تواند در صورت ادامه، خطری بسیار بزرگتر به وجود بیاورد.
روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز هم، از بیم داشتن سازمانهای اطلاعاتی و مسئولان امنیتی کشورهای غربی خبر داد. همچنین نوشت اگر این افراد در آینده دست به اقدامات تروریستی بزنند، امکان دارد حوادثی بی سابقه تر از زمان حملات یازدهم سپتامبر 2001 رخ بدهند.
روز هشتم ژوئن فرانک کریلمن رئیس کمیسیون روابط خارجی پارلمان بلژیک نیز تروریست هایی را که به کشورهای غربی بازمی گردند، به بمب های ساعتی تشبیه کرد.
از دیگر سو در بوسنی و هرزه گوین هم، در این مورد نگرانی های جدی وجود دارد. چرا که بازگشت بيش از 300 تنی که پیشتر به آنها اشاره شد، تهديد امنیتی بالقوه خواهد بود. کمااینکه به گفته كارشناسان امور امنيتی حتی احتمال دارد كه اينگونه افراد در بوسنی نيز مانند كشورهایی كه اینک در آنها به سر می برند، دست به حملات انتحاری بزنند.
مثلا دكتر ولادو آزينوويچ استاد دانشكده علوم سياسی سارايوو در اين پیوند می گوید: اين افراد كه با دانش استفاده از سلاح و مواد منفجره، و گرايش به ايدئولوژی افراطی به بوسنی باز می گردند، ممكن است تصور كنند كه بوسنی و هرزگوين نيز بخشی از خلافت آنهاست. یا اينكه برای تحقق اهداف خود به جای عراق و سوريه، در بوسنی بجنگند. همين مسئله مايه نگرانی و مشكل آفرین می باشد.
ی: در کشورهای آسیایی
روز بیستم اوت ایوب خان میدین معاون فرمانده بخش مباره با تروریسم پلیس مالزی از دستگیری نوزده فرد مسلح مظنون به برنامه ریزی برای منفجر کردن فروشگاه ها، دیسکوهای شبانه، و کارخانه های مالزی، خبر داد. وی همچنین گفت که اعضای این گروه همگی ساکن و شهروند مالزی هستند، که پیشتر نیز با هدف برپایی خلافت اسلامی در جنوب شرق آسیا شامل مالزی، اندونزی، تایلند، فیلیپین، و سنگاپور، فعالیت می کردند. در عین حال در نظر داشتند، برای آموزش به سوریه بروند.
اقدامات کشورها برای مقابله با نفوذ تندروها در بیرون و درون خاک خود
کشورهای گوناگون با توجه به خط مشی سیاسی خود، راه های متفاوتی را برای مقابله با تندروها در پیش گرفته اند.
الف: آمریکا
بر اساس گزارش روز هفتم سپتامبر نشریه نیویورک تایمز وزارت دفاع آمریکا برای مبارزه با دولت اسلامی/ داعش طرحی سه مرحله ای دارد. طرحی که در خلال یک دوره سه ساله اجرا می شود. جالب اینکه مرحله سوم این طرح، هدف قرار دادن مواضع داعش در سوریه می باشد. یعنی اقدامی که عمل به آن به سبب موضع آمریکا در قبال سوریه، بارها از سوی مقامات آمریکا تکذیب شده بود.
به گفته رئیس جمهور اوباما این عملکرد کشورش کاملا در چهارچوب ائتلافی بین المللی صورت می گیرد. آقای اوباما در عین حال خواستار پیوستن کشورهای عرب و سنی منطقه به این ائتلاف شده است.
البته رئیس جمهور پیش از این اظهارات خود، فرمان حمله هوایی به نیروهای داعش را صادر کرده بود. فرمانی که در روز جمعه هشتم اوت و چند ساعت پس از دستور وی برای نخستین بار به مرحله عمل درآمد، و همچنان ادامه داشته است. در حال حاضر آمریکا در این پیوند رهبری یک ائتلاف بین المللی را به عهده دارد.
البته اقدامات عملی آمریکا از پیشتر از این حمله آغاز شده بود. کمااینکه روز دوم ژوئیه دولت این کشور از افزایش تدابیر امنیتی برای برخی از پروازهای به مقصد آمریکا از مبادی اروپایی و خاورمیانه ای خبر داد.
ب: ایران
آقای رحمانی فضلی در ادامه سخنان مورد اشاره خود افزود: “مردم در مناطق مرزی، و نيروهای امنيتی از هوشياری کاملی برخوردارند. ما بر مرزها مسلط هستيم.”
البته وی در مورد جزئیات این هشیاری و تسلط توضیحی نداد. ولی تقریبا سه ماه پیش از اظهارات وی یعنی روز سیزدهم ژوئن/ بیست و سوم خردادماه روزنامه آمريكائی وال استريت ژورنال در گزارش خود از به حال آماده باش در آمدن نيروهای ایرانی در مرزهای زادگاه ما باعراق جهت رویارویی با حملات احتمالی داعش خبر داده بود. در ادامه اين گزارش آمده بود که ايران به نيروی هوائی خود دستور داده، اگر جنگجویان داعش به 100 كيلومتری مرز ايران رسيدند، آنها را بمباران كنند.
ج: کانادا
همانگونه که پیشتر آمد، صد وسی نفر از شهروندان کانادایی در گروه های تندرو حضور دارند. بر اساس گزارش روز پنجم سپتامبر اداره امنیت ملی کانادا که پیشتر نیز به آن اشاره شد، دولت مرکزی این کشور برآنست که بر اساس برنامه موسوم به “دخالت زودهنگام هدفمند”، دست به اقدام پیشگیرانه بزند. یه این مفهوم که جوانان متمایل به پیوستن به جهادی های تندرو را که هنوز از مرز اعمال خشونت نگذشته اند، هدایت کند. هدف از این هدایت که با استفاده از کمک افراد معتمد محلی و دیگر منابع در دسترس برای مشاوره و راهنمایی صورت خواهد گرفت، این است که تلاش شود که از تاثیر ایدئولوژی های تندرو و خشونت گرا بر اینگونه افراد کاسته شود.
همچنین روز سوم اکتبر نخست وزیر هارپر مسئله اعزام هواپیماهای جنگنده کانادایی برای یک دوره شش ماهه جهت مقابله با داعش – البته بدون اعزام هیچ واحد و یا نظامی جمعی نیروی زمینی- را، در مجلس ملی مطرح کرد. بر اساس این طرح عملیات این هواپیماها زیر لوای مشارکت در پویش (کمپین) حملات هوایی به رهبری آمریکا می باشد. آقای هارپر امکان ریختن بمب در سوریه را نیز، منتفی ندانست.
البته بعدا یکی از سخنگویان مربوطه افزود که در کنار شش فرونده هواپیمای جنگنده
سی اف-18/ CF-18، یک فروند هواپیمای ویژه سوخت رسانی در هوا، دو هواپیمای شناسایی و عکسبرداری، یک هواپیمای ترابری، و در مجموع 600 خدمه و افراد لازم مربوطه نیز، به محل مأموریت اعزام می شوند. در عین حال روز پنجم اکتبر جان برد و راب نیکلسون به ترتیب وزرای امور خارجه و دفاع، احتمال تمدید این مأموریت پس از شش ماه را هم، منتفی ندانستند.
پس از دو روز بحث و بررسی فشرده نمایندگان مجلس ملی در باره لایحه مورد اشاره تقدیمی دولت، این لایحه جنجال برانگیز در واپسین ساعات سه شنبه هفتم اکتبر با 157 رأی موافق در برابر 134 رأی مخالف به تصویب رسید.
د: کشورهای آسیایی
در هفته آخر ژوئیه تلويزيون دولتی تاجيكستان از بازگشت بين 110 تا 200 نفر از شهروندان این کشور كه با انگيزه دريافت مبالغ زيادی پول از سوی گروه های تندرو برای جنگ عليه دولت سوريه به این کشور رفته بودند، خبر داد. این بازگشت نتیجه وعده عفو دولت تاجيكستان بود. چراکه این دولت در اوایل ژوئیه با انتشار بيانيه ای رسمی اعلام كرد بود كه اگر شهروندانی كه در سوريه می جنگند داوطلبانه به كشورشان برگردند، مورد عفو قرار خواهند گرفت.
در اوایل همین ماه عربستان و اردن نیز، در مرزهای خود با عراق دست به تحرکات نظامی زدند. بگونه ای که اولی 30 هزار نیروی نظامی در مرز عربستان و عراق مستقر کرد. این شمار برای دومی 3 هزار نفر بود.
البته سیاست سعودی ها نسبت به داعش دوگانه و ضد و نقیض است. زیرا از یک سو مایلند، این گروه تندرو را مقابل دولت های عراق و سوریه سرپا نگه دارند. اما از دیگر سو از قدرت گرفتن بیش از اندازه آن نیز، هراس دارند.
در عین حال همزمان دبیرکل اتحادیه عرب و وزیر خارجه مصر در گفت و گوی تلفنی خود نسبت به توسعه نفوذ داعش در منطقه ابراز نگرانی کردند.
پس از آغاز حملات هوایی آمریکا و متحدانش، موضعگیری کشورهای عربی نیز به زیان بیشتر داعش تغییر نمود.
د: کشورهای اروپایی
در پی هشدار سرویسهای اطلاعاتی آمریکا درباره احتمال بازگشت تروریست های غربی از سوریه، عراق، و یمن، به اروپا و آمریکا در روز سوم ژوئیه، روز چهارم این ماه فرودگاه های فرانسه و انگلیس به حال آماده باش درآمدند.
در عین حال از جمله روز بیست و ششم سپتامبر دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان پیشنهاد مشارکت کشورش درحملات هوایی ائتلاف علیه مواضع داعش در عراق را، در مجلس مطرح کرد. پیشنهادی که توانست حتی نظر موافق حزب کارگر یعنی منتقد دولت را هم، جلب کند. بگونه ای که با اکثریت قاطع آرای نمایندگان یعنی 524 رای موافق در مقابل تنها 43 رای مخالف، به تصویب رسید. بر اساس این مصوبه، جنگنده های این کشور نخستین بار درسی ام سپتامبر با دو هواپیمای شکاری تورنادو یکی از مواضع تهاجمی داعش را بمباران کردند.
به گفته مایکل فالون وزیر دفاع این کشور حضور داعش در این موضع، موقعیت نیروهای کرد را به خطر انداخته بود. دو جنگنده مورد اشاره که از پایگاه هوایی اکروتیری در قبرس بلند شده بودند، یک خودروی زرهی داعش را نیز در همان منطقه هدف قرار دادند.
البته کشورها دیگری نیز با اقدامات منفرد و یا مشترک، برای مقابله با داعش دست به اقداماتی زده اند. اما نمی توان در این نوشتار به همه آنها پرداخت.
زیان های کلان اقتصادی عملکرد داعش برای کل جهان
همانگونه که آمد، شوربختانه داعش در چهار گوشه جهان حضوری خطرناک دارد. این حضور در کنار تلفات انسانی فراوان و به شدت سنگدلانه، خسارت های اقتصادی زیادی هم به بار آورده است، و همچنان می آورد. از جمله اینکه کلیه اقدامات کشورها برای مبارزه با این گروه که در بالا به برخی از آنها به طور فشرده اشاره شد، هزینه های بسیار سنگینی را به ملت ها و دولت های نامبرده تحمیل می کنند.
در عین حال در ادامه به برخی از زیان های اقتصادی دیگر این گروه اشاره می شود:
الف: ویرانی مناطق فتح شده
روز پنجم اکتبر جنگجویان داعش دریچه های سد رودخانه الخالص در استان دیالی عراق را باز کردند. اقدامی که سبب گردید، در چند روستای منطقه المنصوریه سیل جاری شود. بگونه ای که ارتفاع آب در بعضی از این روستاها به دو متر رسید. مسئله ای که به نوبه خود به آوارگی صدها خانواده ساکن روستاهای مورد اشاره، و همچنین از بین رفتن زمین های کشاورزی منطقه منجر شد.
البته در همان روز عبدالخالق العزاوی عضو شورای استانداری دیالی از جمله از موفقیت در اخراج داعشی ها، و همچنین منفجر کردن مقرها و جنگ افزارهای آنان با کمک نیروهای قبایل شیخ قحطان عدنان یاسین خبر داد.
راغب زیدان رئیس یکی از شوراهای محلی دیالی نیز خاطرنشان نمود، که یگان های اداری این ناحیه با همکاری نیروهای نظامی فرماندهی عملیات دجله، مجرای آب را تغییر دادند. چراکه می خواستند، مانع غرق شدن بسیاری از محله های مسکونی شوند. همچنین از جان، مال، و املاک شهروندان، محافظت کنند.
بااینهمه دو روز بعد یعنی در هفتم اکتبر رئیس شورای اداره شهر منصوریه در نزدیکی بعقوبه (مرکز استان دیالی) از نداشتن امکانات جهت مقابله با این معضل خبر داد. همچنین افزود اگر دولت مرکزی شهر را نجات ندهد، منصوریه زیر آب می رود. در نتیجه ساکنان آن نیز به ناچار تن به کوچ خواهند داد.
ب: فتح مناطق راهبردی اقتصادی
روز سوم اوت خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع رسمی کردستان عراق از تصرف دو میدان نفتی در شمال این کشور در روز پیش از آن و در پی نبردی سنگین با پیشمرگه های کرد، خبر داد.
همین خبرگزاری در عین حال از قول یکی از مقامات رسمی شرکت نفت شمال که از شرکت های نفتی عراق می باشد، قابلیت تولید روزانه نفت در دو میدان مورد اشاره را، 20 هزار بشکه ذکر کرد.
البته این نخستین بار نبود، که میدان های نفتی عراق به تصرف داعش درمی آمدند. کمااینکه بنا بر گزارش رسانه های گوناگون از جمله پايگاه خبری العربيه نت، این گروه در بیست و سوم ژوئن نیز توانسته بودند، بزرگترین پالایشگاه کشور به نام بیجی را کاملا تصرف کنند. پالایشگاهی که یک سوم سوخت مورد نیاز عراق را، تامین می نماید.
این تصرف در پی نبردهای مستمر بین داعش و نیروهای ارتش رخ داد. کمااینکه روز هفدهم ژوئن خبرگزای رویتر به نقل از مسئولان این پالایشگاه، تصرف حدود 75 درصد از آن به دست شبه نظامیان داعش را اعلام کرده بود. در ادامه گزارش نیز آمده بود که از جمله واحدهای تولیدی پالایشگاه مورد اشاره به تصرف درآمده، و درگیری برای اشغال تمامی آن ادامه دارد.
البته در آن هنگام ارتش عراق این خبر را تکذیب کرد.
همزمان خبر تصرف گذرگاه های مرزی غرب عراق و یک فرودگاه مهم و راهبردی (استراتژیک) در شهر تلعفر نیز، منتشر شدند. این تصرف به مفهوم افزایش قیمت ها و کمبود مواد غذایی هم بود. کمااینکه در حال حاضر واردات بیش از 50 درصد کالاها به عراق – از جمله مواد اولیه و مواد غذایی- از تنها مرز رسمی مبادلاتی این کشور با اردن انجام می شود. مرزی که به کنترل داعش درآمد، و در نتیجه ورود کالاها غیرممکن شد.
بدیهی است که دود اینگونه فعل و انفعالات در نقاط مرزی، پیش و بیش از همه به چشم مردم عراق می رود. کمااینکه پس از بسته شدن مرز بخش عربی این کشور با ترکیه، قیمت کالاهای وارداتی و از جمله مواد غذایی به شدت افزایش پیدا کرد. موادی که برای هر کشوری حالت حیاتی دارند. مثلا به گفته ابراهیم محمدرضازاده رایزن بازرگانی جمهوری اسلامی ایران در عراق، قیمت تخم مرغ ایرانی در عراق به هفت هزار دینار رسیده بود.
او که روز بیستم ژوئن در کرمانشاه با خبرنگار خبرگزاری فارس سخن می گفت، از باز شدن مرزهای جنوبی کشور عراق برای ورود مواد غذایی ایران از هیجدهم همان ماه هم خبر داد. بنا بر اظهارات آقای محمدرضازاده نخستین محموله های مواد غذایی شامل 60 تریلی، در روز نوزدهم ژوئن از ایران وارد عراق شدند.
ج: تاراج منابع طبیعی
در هفدهم سپتامبر برخی از رسانه ها از درآمد روزی سه ميليون دلاری داعش خبر دادند، که از طريق استخراج نفت مناطق نفت خيز سوريه و عراق و فروش آن، به دست می آورد. این رسانه ها به نقل از سازمان های امنيتی آمريكا همچنین گزارش دادند، که هر بشكه این نفت خام به بهای بين 25 تا 60 دلار در بازار كشورهای اردن، تركيه و حتی خود عراق، به فروش رسانده می شوند.
به نوشته روزنامه نيوزويک قاچاقچيان و حتی برخی از دولتمردان تركيه، از طريق تجارت غير قانونی نفت خام با داعش، درآمدهای ميليون دلاری کسب می کنند.
از دیگر سو از آنجا که در آن روز قيمت نفت خام در بازارهای جهانی بشكه ای 100 دلار بود، سود خریداران رانت خوار نيز بسیار بالا می شد. روندی که همچنان ادامه دارد. به عبارت دیگر این منابع طبیعی که متعلق به ملت های سوريه و عراق هستند، به نفع داعش و زیان این ملت ها به تاراج می روند.
در پیوند با این اینگونه عملکردهای داعش، مسرور بارزانی رئیس نهاد اطلاعات منطقه کردستان عراق گفت، که داعش از طریق فروش نفت، گندم، گرفتن مالیات و فدیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه و عراق، روزانه 6 میلیون دلار درآمد دارد. به عبارت دیگر تنها از این طریق، ماهانه 180 میلیون دلار به جیب می زند.
د: سرقت از بانک ها
داعش بخشی از درآمد مالی خود را هم از بانک های شهرها و مناطقی به دست می آورد، که آنها را تسخیر می کند. برای نمونه می توان به سرقت 400 میلیون دلار از بانک مرکزی موصل اشاره کرد. این اقدام پس از تسط بر شهرهای استان موصل صورت گرفت. اینگونه عملکردهای بی مهابا سبب شده اند، که داعش بسرعت منابع مالی قابل توجهی به دست بیاورد. در عین حال باعث خسارت های اقتصادی برای ملت و دولت عراق شود.
ه: گرفتن پول از خانواده کشته شده ها
از دیگر سو باید دانست، که منابع ذکر شده تنها محل درآمدهای کلان داعش نیستند. کمااینکه روز دهم سپتامبر پایگاه تحلیلی- خبری ایران بالکان (ایربا) گزارش داد، که این نیروی شبه نظامی در ازای تحویل دادن جنازه جوانان خانواده های ثروتمند ترکیه به آنها، از ایشان پول می گیرد. این پایگاه که نخستین تارنمای فارسی زبان تخصصی در پیوند با اخبار کشورهای حوزه بالکان است، میزان این پول را سه هزار لیر ترکیه ذکر کرد.
ی: ویرانی جبران ناپذیر اماکن باستانی
بی تردید ارزش معنوی اشیاء و اماکن باستانی، بسیار بیش از بهای مادی آنهاست. بااینهمه از دیدگاه مادی نیز، خیلی گرانبها می باشند. اما داعش در این زمینه هم، خسارت های جبران ناپذیری به مردم سوریه و عراق وارد کرده است.
از جمله اینکه خبرگزاری آلمان به نقل از پلیس عراق خبر داد، که شبه نظامیان داعش روز بیست و چهارم سپتامبر کلیسای الخضراء بر فراز کوه تکریت جنوبی در شهر تکریت را منفجر کردند. کلیسایی که قدیمی ترین و مهم ترین اثر مسیحی در عراق، و همچنین قدیمی ترین کلیسای خاورمیانه بود. کمااینکه قدمت بنای آن به صد سال پس از میلاد مسیح برمی گردد.
این گروه کلیسای شهدای ارمنی در منطقه الرشدیه واقع در دیرالزور سوریه را نیز، منفجر کرد. پایگاه خبری اورینت نت در این مورد از جمله نوشت، که قدرت انفجار ناشی از بمب گذاری در کلیسای مورد اشاره به اندازه ای بود، که منطقه به لرزه درآمد، و ساختمان کلیسا کاملا ویران شد.
اما خرابکاری داعش تنها به ویران کردن آثار دین مسیحیت محدود نمی شود. کمااینکه یک هفته پیش از منفجر کردن کلیسای الخضراء یعنی در هفدهم سپتامبر، با بمب گذاری در قلعه صلاح الدين در تکريت، آن را منفجر نمود. از قضا به گزارش پايگاه خبری العربيه نت این قلعه همانگونه که از نامش پیداست، زادگاه یوسف بن نجم الدین بن ایوب معروف به صلاح الدين ايوبی فرمانده پرآوازه عرب بود. فرماندهی که بین سال های 532 الی 589 هجری قمری برابر با 1138 تا 1193 میلادی می زیست. وی از جمله در 827 سال پیش، قدس را از دست مسیحیان گرفته بود.
البته نباید منفجر کردن قلعه زادگاه صلاح الدين که از دیدگاه دینی و مذهبی به داعش بسیار نزدیک بود و در زمان خود شیعیان را هم قتل عام کرد، از سوی این گروه شگفت آور باشد. چراکه پیشتر حتی آرامگاه های پيامبرانی مانند حضرات يونس، شيث، و جرجيس را، در شهر موصل منهدم کرده بود. کمااینکه به گزارش خبرگزاری فرانسه، روز بیست و چهارم ژوئیه مقبره معروف يونس نبی در موصل عراق به دست داعش و در برابر چشمان مردم محلی، به کلی منفجر و تخريب شد.
این خبرگزاری در همان روز از قول يکی از مقامات مسئول در امور مديريت مذهبی سنی های عراق خبر داد، که داعش تا آن هنگام بيش از 30 مقبره و زيارتگاه را تخريب كرده است. همچنین 15 حسينيه و مسجد موصل و حومه این شهر را، با خاک يكسان نموده است. در عین حال تا پیش از پنجم ژوئیه دست کم 10 مکان مقدس شیعیان عراق، به دست داعش تخریب شده بود.
مجموعه این ویرانگری ها سبب شدند، که مسئولان آثار باستانی عراق در باره تسلط داعش بر شهرهای تاريخی که احتمالا منجر به وقوع فاجعه در حوزه ميراث بشری و تمدن عراق می شود، هشدار بدهند. همچنین از مقامات رسمی کشور خود، سازمان آموزشی، علمی، و فرهنگی سازمان ملل متحد (يونسکو)، و دیگر کشورهای جهان بخواهند، برای حفظ آثار باستانی و پاکسازی آنها از نیروهای داعش در عراق، به این کشور کمک کنند.
گستره بزرگ خسارات
زمانی به خوبی متوجه عمق خسارت های اقتصادی ناشی از عملکرد داعش می شویم، که مثلا ببینیم برای درست کردن خرابی های حاصل از درگیری های مسلحانه، چه بودجه های هنگفتی صرف می شود. در این مورد کافیست مثلا به هزینه های بازسازی پس از جنگ سال 2003 در عراق، اشاره کنیم. بر اساس گزارش استوارت بوین حقوقدان آمریکایی که در روند بازسازی عراق به عنوان بازرس حضور داشت، هزینه این بازسازی سر به 220 میلیارد و 21 میلیون دلار زد. این هزینه کلان صرف بازسازی بخش های امنیتی، زیربنایی، خدمات بنیادین، بخش اداری و آموزشی، شد.
دیگر زیان مالی کلان وارد آمده به عراق و بزرگترین نگرانی اقتصادی این کشور در حال حاضر، عدم توانایی جذب سرمایه گذاران خارجی می باشد. زیرا بدیهی است تا هنگامی که بحران های امنیتی موجود در این کشور از بین نروند، هیچ سرمایه گذار خارجی پول خود را به خطر نمی اندازد. بنابراین یکی دیگر از پیامدهای ناگوار حضور داعش در عراق، منتفی شدن موضوع سرمایه گذاری خارجی است، که به ویژه برای کشورهایی از این دست اهمیت حیاتی دارد.
ویرانی های ناخواسته حاصل از اقدامات داعش
زیان های اقتصادی کلان عملکرد و وجود داعش، تنها به اقدامات خرابکارانه خود این گروه محدود نمی شوند. کمااینکه نیروهایی که با آن در نبردند، از جمله به ناچار مناطقی را بمباران می کنند، که زیان آن به ملت ها می رسد. مثلا در هیجدهم اکتبر وزارت دفاع آمریکا از 15 حمله هوایی آن روز و روز پیش از آن، به تاسیسات نفتی یکی از مناطق تحت کنترل داعش در شرق سوریه خبر داد. حملاتی که در عین حال دست کم هشت کشته نیز، به جا گذاشت. البته همانگونه که مسئولان مربوطه وزراتخانه مورد اشاره می گویند، هدف از این حملات قطع درآمدهای مالی داعش است.
اما خواهی نخواهی به تجهیزات و تأسیسات تولید و توزیع نفت و گاز هم، خسارات اقتصادی فراوانی وارد می شود. در نهایت نیز لازم است، این خرابی ها بازسازی شوند. چراکه ملت های سوریه و عراق که صاحبان اصلی این تجهیزات و تأسیسات هستند، برای تولید و فروش نفت و گاز خود، به وجود آنها نیاز دارند.
تأثیر اوضاع نابسامان اقتصادی در قدرت گیری داعش
از تصرف پالایشگاه ها تا فروش نفت عراق و سوریه به نیمه بها گرفته، تا ویرانی خانه ها، کارخانه ها، سرقت از بانک ها، و… راکد و دست کم کند کردن چرخ های اقتصاد کشورهای درگیر با داعش، تنها بخشی از زیان های مالی کلان این گروه می باشند. اما بی تردید وارد کردن چنین زیان هایی در کنار تلفات انسانی دلخراش، بدون کمک کسانی که به عضویت داعش درمی آیند، ممکن نیست.
تنگدستی از عوامل مهم گرایش جوانان منطقه به گروه های تندرو به ویژه داعش
در عین حال بخش قابل توجهی از جوانانی که به گروه های تندرو و به ویژه داعش می پیوندند، به سبب مشکلات مالی آنها است. کمااینکه داعش به اعضای خود ماهانه 400 دلار آمریکا می پردازد. مبلغی که در عراق و کل منطقه قابل توجه می باشد، و سبب جذب جوانان ناراضی سراسر کشور و منطقه می شود.
جذب جوانان تهیدست با استفاده از شگردهای ویژه ای صورت می گیرد. از جمله اینکه گروه هایی مانند القاعده و الشباب برای جذب نیرو، سخنرانی های رهبران خود و تصاویر اعمال دینی و عملیات آنها را پخش می کردند. همچنین برای جذب جوانان به آنها بشارت رفتن به بهشت، و بهره مند شدن از نعمت های جهان آخرت را می دادند.
اما داعش برای این منظور روشی متفاوت در پیش گرفته است. کمااینکه ابوبکر البغدادی نه تنها همچنان به آنها وعده بهشت می دهد، بلکه در این جهان نیز به آنان رسیدگی مالی و رفاهی می کند. کمااینکه درآمد ماهانه 400 دلار برای جوانان تهیدست که در کشورهای خود به سبب بیکاری برای گذران عمر و امرار معاش دست به دزدی یا قاچاق می زنند، پولی بسیار چشمگیر است.
فراتر اینکه براساس گزارش ها، این 400 دلار کمترین میزان دریافتی اعضای آن می باشد. چراکه در صورتی که ازدواج کرده و یا دارای فرزند باشند، با توجه به شمار همسر و فرزندان، این میزان افزایش پیدا می کند. همچنین داشتن تخصص، سبب بالا رفتن مبلغ دریافتی می شود.
در پیوند با جذب جوانان تهیدست از جمله روز چهارم اکتبر عدنان ضاحی عضو شورای نجات استان الانبار گفت، که داعش در این استان تلاش گسترده ای را برای جذب خانواده های تهیدست به عمل آورده است. از جمله اینکه اینگونه خانواده ها را تشویق و ترغیب می کند، که فرزندان خود را برای همکاری با این گروه بفرستند.
وی برای مقابله با این عملکرد پیشنهاد نمود، که ساکنان این استان در این باره هوشیار باشند. مقامات مسئول هم دو روش مفید در پیش بگیرند. یعنی هم به خانواده های تهیدست کمک، و هم کارآفرینی کنند، تا تلاش های داعش بی نتیجه باقی بماند.
روز سیزدهم سپتامبر نیز نشریه سیاست خارجی (فارین پالیسی) اظهارنظر آرتور موناز از کارکنان پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در این مورد را، منتشر کرد. براساس گفته های وی داعش در پی جوانان و نوجوانانی می باشد، که از شرایط زندگی خود راضی نیستند. سپس از جمله با القای افکار جهادی در ذهن آنها، ایشان را آماده جذب به تشکیلات خود می کند.
بنا بر اظهارات او داعش به دنبال جذب سنی هایی می باشد، که در منطقه و جهان به حاشیه رانده شده اند. سنی هایی که از مناطق فقیر جذب این گروه می شوند، و سپس به طور منظم حقوق می گیرند.
روز دهم سپتامبر هم ایران بالکان خبر داد، که داعش ابتدا در باره خانواده های تهیدست تحقیقات، و جوانان آنها را شناسایی می کند. سپس با وعده های کمک مالی مثلا تعهد پرداخت بدهی های خانواده این جوانان، آنها را جلب می نماید. کمااینکه به برخی از اینگونه خانواده ها، تا ده هزار دلار نیز کمک کرده است و می کند.
همچنین روز هشتم ژوئیه بی بی سی به نقل از تیمور باتیراشویلی پدر عمر شیشانی فرمانده داعش در جبهه شمال سوریه نوشت، که این فرمانده 28 ساله از آن رو به اسلام تند روانه روی آورد، که نتوانست کار دیگری پیدا کند. جالب اینکه به گفته پدر نامبرده این مرد جوان نه بر اساس آموزه های اسلامی، بلکه با تربیت مسیحی، بزرگ شده است.
اما تقریبا شش سال پیش که به دلایل پزشکی ارتش گرجستان یعنی کشور محل تولد خویش را ترک کرد، نتوانست کار پیدا کند. این بیکاری در نهایت سبب جذب وی به گروههای تندرو اسلامگرا شد. کمااینکه مدتی رهبری گروه جیش المهاجرین و الانصار را به عهده داشت، که بسیاری از اعضایش از اهالی شمال قفقاز هستند. در نهایت نیز، به داعش پیوست. بنابراین هیچ دلیل غیرمادی برای گرایش وی به گروه های تندرو، و از جمله داعش وجود نداشت.
سلیم قسمی بیست و سه ساله و اهل شهر هی هلال در حومه تونس، نمونه ای دیگر است. او در سپتامبر 2013 تصمیم گرفت، برای پیدا کردن کار خانواده و نامزدش را ترک کند. سپس به سمت مرز لیبی به راه افتاد. در آنجا موفق شد، در یک عمده فروشی کاری برای خود دست و پا نماید. به همین سبب این امیدواری در دلش پیدا شد که می تواند با پس انداز بخشی از درآمد خویش، دو هدفش را عملی کند. یعنی در عین اینکه بتواند با این پول مخارج ازدواجش را بدهد، از والدین خود نیز حمایت مالی نماید.
اما هم اتاقی او در لیبی، یک تونسی اسلامگرای تندرو بود. تندرویی که توانست، اندک اندک نظر سلیم را هم به سمت جهاد و مبارزه سوق دهد. بنا بر اظهارات لطیفه خواهر سلیم، وی در آخرین روزهای سال 2013 از شماره تلفنی که نشان می داد در ترکیه است، با خانواده خود تماس گرفت. وی در این تماس آنها را از تصمیمش برای رفتن به سوریه آگاه کرد. یک ماه بعد از سوریه به خانواده اش تلفن زد، و خبر داد که به داعش پیوسته است.
طبیعی است که خانواده با تماس های پی در پی کوشیدند او را متقاعد کنند، که از سوریه بگریزد و به تونس بازگرد. این تلاش ها مؤثر واقع شدند، و در نهایت سلیم از داعش کنار کشید. اما در راه بازگشت، اعضای جبهه النصره او را بازداشت کردند. اقدامی که سرانجام به عضویت وی در این گروه منجر شد.
اعضای خانواده دوباره تلاش خود را آغاز کردند. اما سلیم در نهایت در نخستین روز ماه آوریل 2014 در یکی از درگیری ها کشته شد. به گفته لطیفه در صورتی که برادرش در تونس کار داشت، هرگز چنین رخدادی برایش پیش نمی آمد.
البته سلیم در این مورد تنها نبود، و نیست. کمااینکه بنا به اظهارات مقامات تونس در حال حاضر حدود 3 هزار تن از شهروندان این کشور به داعش یا جبهه النصره پیوسته اند، و در سوریه می جنگند.
بااینهمه ذکر یک نکته نیز، لازم است. اینکه انگیزه همه جوانانی که به داعش می پیوندند، مسائل مادی نیست. کمااینکه در همان گزارش روز دهم سپتامبر ایران بالکان از قول دکتر عمر بهرام اوز دمیر کارشناس مرکز تحقیقات خاورمیانه، دلایل دیگری نیز ذکر شده اند. وی که در عین حال درباره داعش پژوهش های مفصلی به عمل آورده است، انتقام گیری کشته شدگان، هدف های سیاسی، و ناراحتی های روانی و ناامیدی از زندگی سخت را، از دیگر انگیزه های اینگونه جوانان ذکر می کند.
به گفته محمد اقبال بن رجب مدیر مرکز نجات تونسی های گرفتار در خارج از کشور نیز، تونسی هایی که برای نبرد به سوریه زادگاه خود را ترک کرده اند، از نقاط مختلف تونس و طبقات اجتماعی و اقتصادی متفاوتی هستند
موضعگیری اقتصادی رهبران جهان
واقعیت عینی و ملموس پیوند اوضاع نابسامان اقتصادی با گرایش جوانان به گروه های تندرو چیزی نیست، که از دید رهبران سیاسی بلندپایه دنیا مخفی مانده باشد. کمااینکه بسیاری از آنان در سخنان خویش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال جاری، به طور مستقیم یا غیرمستقیم به این مسئله اشاره داشتند.
از جمله در نشست های نهم تا یازدهم امسال که در ساعات گوناگون بیست و پنجم سپتامبر صورت گرفت، اقتصاد یکی از درون مایه های اصلی بود. در این روز نیز سران بسیاری از کشورهای جهان سخنرانی خود را ایراد کردند. از آن میان می توان به مقامات بلندپایه آلبانی، استرالیا، ایتالیا، ایران، برونئی، بلغارستان، تانزانیا، تونس، زیمبابوه، ژاپن، غنا، کانادا، کروواسی، کلمبیا، کنگو، کویت، گابن، لهستان، ماداگاسکار، مالدوی، نیجریه، و هلند، اشاره کرد.
تونی ابوت نخست وزیر استرالیا از جمله کسانی بود، که در بخشی از سخنانش به نقش اقتصاد مناسب و قوی در حل معضلات پرداخت. کمااینکه گفت البته اقتصاد قوی همه مشکلات را حل نمی کند. اما سبب می شود، که بتوان بهتر از عهده آنها برآمد.
جان درامانی ماهاما رئیس جمهور غنا نیز در قسمتی از بیانات خود خاطرنشان کرد، از آنجا که از جمله 60 درصد ساکنان قاره آفریقا را جوانان زیر 35 سال تشکیل می دهند و بسیاری با تنگدستی گسترده دست بگریبانند، این قاره به ویژه در برابر تروریسم آسیب پذیر است. وی استدلال نمود که تروریست ها از ناآگاهی و ناامیدی جوانانی استفاده می کنند، که مهارت، تحصیلات، و شانس پیدا کردن کار را، ندارند.
دکتر حسن روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران نیز از جمله گفت، که تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر، و بی عدالتی می روید، و با فرهنگ خشونت رشد می کند.
گرچه شماری از رهبران جهان و از جمله چند نمونه ذکر شده در سخنان خود به نقش اقتصاد شکوفا و پررونق در قوی تر شدن کشورها و همچنین پیامدهای منفی اقتصاد ضعیف و بیکاری در رشد تروریسم پرداختند، اما هیچیک از آنان مانند استیون هارپر نخست وزیر کانادا، اقتصاد را از محورهای اصلی بیانات خود قرار ندادند.
کمااینکه در بخشی از سخنانش گفت که در جهان امروز که بدبختی و درماندگی نوع بشر را احاطه کرده، تنگدستی بی پایان به صورت قانون درآمده، و عدالت به شکلی نظام مند (سیستماتیک) مورد بی توجهی و انکار قرار می گیرد، هیچ صلح واقعی وجود ندارد. بلکه در حقیقت دانه های درگیری های آتی کاشته می شود. وی در ادامه برخی از تندروی های دینی و عقیدتی (ایدئولوژک) را در کنار بدبختی و درماندگی، تنگدستی، و بی عدالتی، از دیگر ریشه های جنگ دانست. او از جمله نتبجه گیری کرد، که بحران های موجود درجهان امروز نقش تنگدستی در جنگ را نشان می دهند.
آقای هارپر همچنین افزایش داد و ستد بین کشورها را، موجب نیکبختی و دسترسی به صلح دانست. کمااینکه خاطرنشان کرد: … “در عین حال بر این باوریم، که آزادی، نیکبختی، و صلح، روند درست و مناسبی را تشکیل می دهند. به همین سبب رشد داد و ستد بین کشورها و ارائه کمک های مؤثر عملی به مردم عادی جهت توسعه، درون مایه های اصلی ما برای توسعه جهانی هستند.
زیرا داد و ستد به معنی کارآفرینی، رشد، و موقعیت های درست و مناسب، است. کمااینکه ملت های کوچک را بزرگ کرده است. سرگذشت کشور خود من کانادا، نمونه ای از این مدعا می باشد. چراکه در طول تاریخ داد و ستد کشور ما را ساخته، همانگونه که اینک دارد به جهان شکلی نوین می بخشد….. شبکه داد و ستد آزاد ما حتی از این هم گسترده تر خواهد شد. اما این شبکه باشگاه اختصاصی کشورهای ثروتمند نیست. کمااینکه کانادا داد و ستد خود را با کشورهایی که مصمم به موفقیت هستند، و نه با توجه به میزان اقتصاد آنها، آزاد گذاشته است. به این وسیله راه دسترسی آنها به بازارهای کانادا و دیگر نقاط را گشوده است. هیچ دلیلی هم برای توقف این روند وجود ندارد.”
او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: “داد و ستد به این معنی و مفهوم است، که مردم معمولی می توانند از خانوده های خود پشتیبانی مالی کنند. حتی به خود این اجازه را بدهند، که رؤیاهایی بزرگتر در سر بپروارنند.”
نخست وزیر کانادا در ادامه افزود: “دولت ما تلاش زیادی کرده، تا شبکه ای گسترده از پیمان های تجاری نوین را به وجود بیاورد. … پیمان هایی که ما ایجاد کرده ایم، موانعی مانند تعرفه ها و عوارض گمرکی را از بین برده اند. در عین حال بازارها و موقعیت های مناسبی هم برای خریداران، و هم برای فروشندگان به وجود آورده اند. چراکه کانادا اینک چنین ارتباط هایی را با کشورهایی ایجاد کرده که بیش از یک چهارم جمعیت جهان، و حدود نیمی از اقتصاد دنیا را در اختیار دارند. این شبکه داد و ستد آزاد و تجاری ما، همچنان گسترده تر خواهد شد. ”
آقای هارپر در سخنان خود به اظهارات دیگر سران جهان نیز اشاره کرد. کمااینکه از جمله گفت: “همانگونه که همکار سنگالیم رئیس جمهور مکی سال عنوان نمود، برای توسعه به کمک نیاز است. اما آنچه حتی بیش از کمک مورد نیاز می باشد، سرمایه گذاری بیشتر است. او کاملا حق دارد.”
البته الویت داشتن اقتصاد برای آقای هارپر، تنها در مجمع عمومی سال جاری خود را نشان نداده است. کمااینکه وی از ابتدای رسیدن به سمت نخست وزیری، اقتصاد را الویت نخست دولت خود قرار داد. فراتر اینکه گرچه همه ساله همزمان با برگزاری مجمع عمومی در نیورویک بسر می برد، اما ترجیح می دهد وقت خود را بگونه ای دیگر بگذارند. چراکه برغم بسیاری از کشورهای جهان مانند آمریکا و ایران که معمولا بلندپایه ترین مقام سیاسی آنها در مراسم گشایش نشست سران حضور می یابند و سخنرانی می کنند، نخست وزیر کانادا چنین روشی را در پیش نگرفته است. کمااینکه سال گذشته نیز این جان برد وزیر امور خارجه این کشور بود، که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد.
زیرا مثلا در 2012 و 2013 یعنی دو سال پیاپی آقای هارپر در حالی در مراسم گشایش مورد اشاره حضور نداشت، که در نیویورک بسر می برد. ولی ترجیح داد، همزمان با آن مراسم از جمله در شورای تجاری کانادا- آمریکا حضور بیابد. کاری که اینک به صورت جزئی منظم از سفرهای وی به نیویورک در خلال نشست مجمع عمومی تبدیل گشته است. او در این دیدارها به پرسش های در پیوند با سابقه اقتصادی دولت خویش، و پیگیری مصرانه مقولاتی مانند نحوه اخذ مالیات پاسخ می دهد.
نقطه نظرات برخی از آگاهان دیگر در مورد علل اقتصادی گرایش جوانان به نیروهای تندرو
باید دانست که این تنها رهبران سیاسی جهان نیستند، که فقر را سبب عمده جذب جوانان به نیروها و گروه های تندور می دانند. بلکه بسیاری از صاحبنظران نیز نه تنها در این مورد با این سیاستمداران توافق دیدگاه دارند، بلکه روند ناخوشایند کنونی را پیش بینی هم کرده اند.
یکی از اینگونه افراد آنا ناگرادکیویچ/ Anna Nadgrodkiewicz مدیر برنامه بخش برنامه های جهانی مرکز بین المللی تجارت خصوصی (سایپ/ CIPE)، و فارغ التحصیل دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جرج تان است. او در تابستان سه سال پیش در مطلبی زیر عنوان “اصول تجاری برای مقابله با رشوه خواری”، در مورد ناآرامی های کنونی هشدار داد. کمااینکه از جمله خاطرنشان کرد: “در صورتی که دولت های کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مسئولیت پذیر نباشند و اقتصاد آنها نتواند به اندازه کافی ایجاد اشتغال کند، خیلی زود با ناآرامی های اجتماعی روبرو می شوند.”
البته وی در نوشتار خویش راه حلی هایی هم ارائه داده بود، که این منطقه بتواند از پس چالش بیکاری جوانان خود برآید .
در پژوهش دیگری زیر عنوان “نسل در انتظار: آرزوهای برآورده نشده نسل جوان در خاورمیانه” که به همت نوتج دیلن و طارق یوسف صورت گرفت و در سال 2009 از سوی مؤسسه انتشاراتی بروکینگز آمریکا به چاپ رسید نیز، آشکارا به این مهم اشاره شده بود. کمااینکه از جمله آمده بود: “میلیون ها جوان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با امید فراوان وارد بازار کار می شوند. اما نمی توانند شغلی پیدا کنند. به همین سبب در حاشیه توسعه قرار می گیرند، و اعتقاد خویش به دولت ها را از دست می دهند. در نتیجه از جامعه ای می برند، که جایی برای آنها ندارد. اینها نسل منتظر هستند، که کارشان به تنبلی در خیابان ها محدود می شود. کمااینکه وقت خویش را به نوشیدن چای، کشیدن قلیان، و انتظار برای پیدا شدن کار، می گذرانند.”
نتیجه گیری
با توجه به مواردی که به آنها پرداخته شد، می توان چند نتیجه گرفت. نخست اینکه عضویت جوانان در گروه های تندرو و از جمله داعش، در بسیاری از اوقات ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی ایشان و کشورهایشان دارد. همچنین می شود ادعا نمود که اگر مسائل اقتصادی حل شوند، تندروها خود به خود و به تدریج به حاشیه رانده خواهند شد. به ویژه اگر همکاری اقتصادی بین کشورها گسترش یابد.
چراکه ایجاد و ادامه موجودیت هر نهادی به عواملی بستگی دارد، که یکی از مهمترین آنها نیروی انسانی می باشد. بنابراین اگر جوانان قادر باشند کار مناسب پیدا کنند، جاذبه اقتصادی گروه های تندرو برای آنها از بین می رود. امری که به نوبه خود عضوگیری و در نتیجه موجودیت این گروه ها را، با خطری بزرگ روبرو می کند. خطری که در بهترین حالت آنها را از بین می برد، و یا دست کم تضعیف می کند.