خلق محیط مناسب برای موفقیت در کارآفرینی – بخش چهارم: ایجاد بوم سازگان های کارآفرینی

15 می 2014 | :دسته بندی کارآفرینی


 startup-ecosystem

آنا نادگرودکیویچ

پیشگفتار

 

کارآفرینی نیرویی قدرتمند می باشد، که بسیاری به شدت در تلاشند آن را به خدمت بگیرند. کمااینکه در سراسر جهان کشورها در پی آنند و آرزو دارند، که از طریق افزایش کارآفرینی اقتصادهای خود را بسازند. با این همه در بیشتر کشورها کارآفرینی همچنان در حال کشمکش با مبانی اولیه اداره و رشد کسب و کارهای آن کشورها است. چراکه سمت و سوی توجه و منابع اختصاص داده شده به ارتقاء کارآفرینی به جای تمرکز بر تغییر نظام مند (سیستماتیک)، بر دست اندر کاری های انفرادی متمرکز می باشد.

برای اینکه کارآفرین ها شکوفا شوند باید بوم سازگان (اکوسیستم)ی وجود داشته باشد، که مجموعه ای از عواملی از زیربناسازی تا دسترسی های مالی را دربربگیرد. اصول چهارچوب های خط مشی به ویژه نقش مهمی در بوم سازگان کارآفرینی بازی می کنند. و این مقاله با تمرکز بر اینکه کارآفرین ها چگونه می توانند به شکلی سازنده در گفت و گو با تصمیم سازان دخیل باشند، راه های شکل گیری چنین خط مشی ها و اصول را مورد بحث قرار می دهد.

ایجاد یک بوم سازگان کارآفرینی رقابتی واقعی مستلزم محیطی می باشد، که در آن کسب و کارها بر اساس قانونی عمل می کنند که برای همه یکسان است. همچنین از حقوقشان محافظت می شود، و در مورد همه آنها یک قانون به اجرا می آید. برای ایجاد چنین بوم سازگانی یک فرم و الگوی واحد وجود ندارد. بلکه هر کشور باید راه منحصر بفرد خود در مورد اصلاحات را پیدا کند. این کار مستلزم گفت و گویی آزاد و فراگیرنده است. گفت و گویی که در آن خط مشی سازان و کارآفرین ها گردهم آیند، در باره موانع بحث و تبادل نظر کنند، و راه حل ها را بیابند.

ایجاد بوم سازگان های کارآفرینی

 

هر بوم سازگانی شامل تعدادی عناصر کلیدی مرتبط با یکدیگر است که به طور مداوم با هم تعامل دارند، و به شکلی دو جانبه یکدیگر را تقویت می کنند. بوم سازگان کارآفرینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. کمااینکه شامل شماری از بخش های متحرک یعنی سازوکارهایی است، که باید گردهم آیند تا نوآوری و رشد را تسهیل کنند. البته مدل های گوناگونی در این مورد وجود دارند. آنچه در پی می آید دو نمونه از راه های در حال پدیدار شدن تفکر در مورد ساختار بوم سازگان کارآفرینی را به تصویر می کشد.

دنیل ایزنبرگ مؤسس پروژه بوم سازگان کارآفرینی بابسون، شش مورد کلیدی بوم سازگان کارآفرینی یعنی فرهنگ سودمند، رهبری و خط مشی های توانایی بخش، وجود سرمایه مناسب، نیروی انسانی باکیفیت، بازارهای پذیرای فعالیت های اقتصادی جهت محصولات، و گروهی از پشتیبانی های اصولی و مبنایی را، مطرح می کند (1). ایزنبرگ تأکید می نماید که گرچه بوم سازگان هر کشوری می تواند با استفاده از این موارد طرح ریزی شود، اما هر بوم سازگانی در نوع خود منحصر بفرد است. چراکه برآیند صدها عنصری می باشد، که از راه های پیچیده با یکدیگر تعامل دارند. این عوامل بر مبنای اصول شکل گرفته تاریخی می باشند، که به کشورهای گوناگون مزیت های رقابتی منحصر بفرد می دهند. اما در عین حال سبب چالش های منحصر بفردی نیز می شوند، که باید بر آنها فائق آمد. به همین سبب است، که معمولا استفاده کورکورانه از مدل گسترش کارآفرینی یک کشور در کشور دیگر مؤثر واقع نمی شود.

بنابراین آرزوی چین یا تایوان بعدی شدن الزاما به این معنی نیست، که مستقیما از روش آنها الگوبرداری گردد. زیرا همانگونه که ایزنبرگ شرح می دهد “بسیاری از دولت ها برای ایجاد بوم سازگان کارآفرینی راهی نادرست در پیش می گیرند. چراکه ایده الی غیر قابل دسترس یک بوم سازگان را دنبال می کنند، و به اقتصادهایی نظر دارند که در عمل کاملا با اقتصاد خودشان متفاوت است.” (2). این در حالی است که هر اقتصادی باید شرایط ، توانایی ها، و نقطه ضعف های خود را در نظر بگیرد، و راه هایی را طرح کند، که ریشه در این واقعیت های محلی داشته باشد.

استیون کولاتی مؤسس و اداره کننده برنامه کارآفرینی جهانی برای وزارتخارجه آمریکا مثال دیگری را برای طراحی سازوکار اصلی بوم سازگان کارآفرینی به دست می دهد. مدل شش + شش او شش ستون اصلی یک بوم سازگان کارآفرینی یعنی شناسایی، آموزش، ارتباط و ادامه، سرمایه، توانبخشی، و تجلیل کارآفرین ها را، مطرح می نماید. همچنین سازمان های غیردولتی، شرکت ها، بنیادها، دولت، مؤسسات دانشگاهی، و مخترعان را، به عنوان شش شرکت کننده معرفی می کند که باید در عملی کردن آنها دخیل باشند (3). الگوی کولاتی نیز مانند مدل ایزنبرگ بر این مبنا قرار دارد، که هیچ عامل واحدی نمی تواند کارآفرینی را ایجاد و حفظ نماید. بلکه کارآفرین ها زمانی شکوفا می شوند، که چندین بخش و عامل با یکدیگر همکاری داشته باشند، تا محیطی پشتیابنی کننده برای کارآفرینی ایجاد نمایند.

کولاتی بر تعامل داشتن تمامی عناصر بوم سازگان کارآفرینی اشاره می کند. در عین حال بر نیاز به عوامل مختلف برای همکاری با یکدیگر به منظور تشویق کارآفرین ها تأکید دارد. همچنین تأکید می نماید که فکر کردن در مورد کارآفرین ها به مثابه سرمایه گذاران صرف برای تولیدات نوین، اشتباه است. چراکه در حقیقت در این مورد بخصوص، تنها 20 درصد کارآفرین ها سرمایه گذار هستند. 80 درصد بقیه اشخاصی می باشند که ایده ها و نظرات نوینی را به صورت تجاری در می آورند، و به بازار عرضه می کنند (4). در نوآوری های پشتیبانی کننده از کارآفرینی، اغلب بر “ایده” بیش از اندازه تأکید می شود. در حالی که این نیاز وجود دارد که آگاهانه بوم سازگانی ایجاد گردد، که به انواع کارآفرین ها کمک نماید تا موفق شوند.

تمرکز بر اصلاحات خط مشی

ازآنجا که تمامی بوم سازگان های کارآفرینی شامل چندین عنصر در هم تنیده هستند، ایجاد آنها نیاز به دیدگاهی متوازن دارد که بر اساس آن به ستون های کلیدی توجه مساوی شود. اما چنین چیزی در عمل به ندرت قابل دستیابی می باشد. چراکه تمامی کشورها دارای منابع محدود هستند، و همه دولت ها تنها سرمایه سیاسی محدودی برای صرف در راه اصلاحات دارند. در نتیجه اغلب تمرکز بر عناصری از بوم سازگان کارآفرینی مانند برنامه های آموزش کارآفرینی و یا کمک های مالی ویژه برای تهیه پول برای کارآفرین ها قرار می گیرد، که اجرای آنها آسان است. در حالی که این برنامه ها فی نفسه ارزشمند هستند، اما به ندرت به اوج گرفتن اقتصادها منجر می شوند. چراکه گامی فراسوی کمک به اشخاص برنمی دارند، و در مدنظر قرار دادن عوامل بنیادین بزرگتر شکست می خورند. عواملی که سبب از بین رفتن کارآفرینی می شوند. مد نظر قرار دادن این موانع قلب خط مشی دولتی، و چهارچوب بنیادین مفید کارآفرینی است. با اینهمه خط مشی دولتی و اصول همچنان به عنوان عناصر کلیدی در نمونه های مختلف بوم سازگان کارآفرینی هستند. عناصری که در عمل اغلب بیش از سایر عنصرها مورد غفلت قرار می گیرند. دلیل این مورد غفلت قرار گرفتن ساده است. چراکه در حالی که چاپلوسی و تملق در مورد نیاز خط مشی هایی که از کارآفرینی پشتیبانی می کنند آسان است، به دست آوردن آنها بسیار مشکل تر می باشد.

طرح خط مشی های مساعد برای کسب و کار: توصیه هایی برای خط مشی سازان

ورود به کسب و کار– روند ساده شده ثبت کسب و کار و گرفتن مجوز

افشاء– آماده کردن ملزومات مناسب افشاء به منظور در دسترس داشتن اطلاعات آماده برای مصرف کنندگان و سرمایه گذاران

اطلاعات– تهیه زمینه  دسترسی به اطلاعات دولتی در مورد مقررات، ملزومات، و منابع مالی

حقوق مالکیت– تبیین حقوق مالکیت و احراز اطمینان از اجرای کامل این حقوق

تأمین هزینه مالی– ایجاد یک سیستم قدرتمند تأمین هزینه مالی از طریق خصوصی سازی بانک های دولتی و به وجود آوردن اصول حاکمیت شرکتی بخش خصوصی

نیروی کار– ایجاد قوانین کاری ساده و مؤثر؛ اجازه تعیین دستمزدها از سوی نیروهای بازار

رقابت– از میان بردن محدودیت های رقابت، حذف یارانه های واحدهای اقتصادی ناکارا، آشکار کردن صنایع در نظر گرفته شده برای واحدهای اقتصادی تحت مالکیت دولت

دادو ستد– کاهش موانع تعرفه ها و غیرتعرفه ها، حذف مجوزهای صادرات- واردات اعطایی به معدودی از افراد منتخب

مالیات– ساده کردن روند اخذ و یا کاهش میزان مالیات، که می تواند از طریق افزایش مقبولیت سبب بالا رفتن درآمدهای مالیاتی شود

 کنترل قیمت ها– حذف کنترل قیمت ها، و اجازه دادن به بازار جهت تعیین آنها

ورشکستگی– ایجاد روندهای مناسب ورشکستگی

ظرفیت سازی– ایجاد برنامه هایی جهت عرضه مهارت های مالی، مدیریتی، و فناوری برای کارآفرین ها

منبع: جان دی. سولیوان و الکساندر شوکولنکف، “پژوهش های رفاهی شماره 1: کارآفرینی” پژوهش شماره 0401 اصلاحات اقتصادی، اول اکتبر 2004.

 

 

انواع خط مشی های مورد نیاز هم از سوی کارشناسان توسعه، و هم از جانب کارآفرین ها به شکلی گسترده مورد موافقت قرار گرفته اند. این خط مشی ها شامل حفاظت از حقوق مالکیت خصوصی، قراردادهای لازم الاجرا، و هیئت دولت کارا، می باشند. اما چگونگی سامان دادن این خط مشی ها در شرایط محلی به این اندازه روشن و مبرهن نیست. چراکه کیفیت راه حل های خط مشی ها تا اندازه زیادی به ماهیت سیستم های سیاسی مربوطه بستگی دارد. البته برخی با اشاره به میزان رشد اقتصادی سریع چین و یا کره جنوبی در دوره دیکتاتور پیشین این کشور، استدلال می کنند ممکنست دولت های خودکامه برای رشد کارآفرینی بهتر باشند. اما تاریخ نشان می دهد که مستبدان پیش از آنکه نگران خط مشی های مساعد برای توسعه کارآفرینی باشند، دلواپس بر قدرت ماندن خویش هستند. فراتر اینکه  دولت های استبدادی در کشورهای خود اغلب ملزومات اساسی کارآفرینی مانند دسترسی به اعتبارات مالی را کنترل می کنند. همچنین به جای آنکه اینگونه منابع را بر اساس شایستگی تقسیم نمایند، این کار را برمبنای ملاحظات سیاسی انجام می دهند.

در چین قمست اعظم نیروی حیات بخش اقتصادی، از حوزه کارآفرینی نشأت می گیرد. کمااینکه شمار کسب و کارهای خصوصی به ثبت رسیده در این کشور بین سال های 2000 تا 2009 بیش از 30 درصد افزایش یافت. همچنین واحدهای اقتصادی که عمدتا تحت مالکیت دولت نیستند حدود دو سوم تولیدات صنعتی، حدود 75 تا 80 درصد سود بخش صنعتی، و 90 درصد خدمات غیرمالی را، تشکیل می دهند (5). در عین حال بخش اعظم این فعالیت اقتصادی پنهان نگاه داشته می شود. چراکه کارآفرین ها از مصادره اموال وحشت دارند. همچنین به رشوه دادن به مقامات محلی متشبث می شوند، تا کارشان همچنان ادامه پیدا کند.

مشارکت بخش خصوصی گسترده در روند خط مشی سازی از طریقی شفاف و قابل عرضه، برای گسترش و ارتقاء محیط کارآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در صورتی که اتحادیه های صنفی و اتاق های بازرگانی مستقل به شکلی مناسب و به طور مداوم در گفت و گوهای با دولت دخیل باشند، می توانند در باره موانعی که کارآفرین ها با آنها روبرو هستند، و همچنین راه حل های عملی برای برطرف کردن این موانع، اطلاعات دست اول در اختیار تصمیم سازان قرار دهند. تجربه سی آی ئی پی از همکاری با صدها سازمان مشارکت کننده محلی در سراسر جهان نشان می دهد که چنین گفت و گوهایی می توانند اصلاحات و بهبودی های مهمی را برای محیط هایی به همراه بیاورند، که کارآفرین ها در آنها به فعالیت مشغول هستند.

مونتگرو مثال خوبی در این زمینه بشمار می رود. در سال 2001 گروهی از رهبران کسب و کارهای محلی با این دیدگاه اتحادیه کسب و کارهای مونتگرو (ام بی ای) را بنیان نهادند، که از طریق اصلاحات نظم دهنده و قوه مقننه در پی اصلاحات رشد اقتصادی پایدار بودند. ام بی ای از طریق مشاوره های فراوان و مستمر با کسب و کاری مونتگرو در مورد فوریت های اصلی اصلاحاتی آنها و شنیدن توصیه های ایشان، یک دستورالعمل کسب و کار ملی ایجاد کرد. همچنین با رهبران کسب و کارها، اعضای مجلس، وزرای مربوطه، رهبران دولت های محلی، رسانه ها، و دانش پژوهان، برای یافتن راه حل های خط مشیی که در دستورالعمل آمده بودند، در کلیه شهرهای مونتگرو مجمع هایی تشکیل داد.

این نخستین بار بود، که شمار زیادی از صاحبان کسب و کارها در مونتگرو به طور علنی دیدگاه های خود را بیان می کردند. دستورالعمل کسب و کار ملی نیز، اولین سندی از نوع خود در کل اروپای شرقی بود. در نتیجه وجود این نخستین دستورالعمل و دستورالعمل های بعدی که ام بی ای همچنان منتشر کرده، دولت با بسیاری از پیشنهادها موافقت نموده است. به همین سبب اینک مونتگرو در اروپا کمترین میزان مالیات شرکتی و فردی را دارد (9درصد)، میزان بیکاری هم از 30 به 12 درصد کاهش یافت. همچنین اندازه اقتصاد غیررسمی به 15 درصد مصرف ناخالص سرانه کاهش پیدا کرد. کشور نیز در حوزه کار و کسب و کار، قوانین نوین و قابل انعطاف تری دارد. از میزان مالیات محلی هم کاسته شده است. همچنین برای ثبت کسب و کارها اقدامات کمتری لازم می باشد (6).

یک ملاحظه کلیدی دیگر در ساخت چهارچوب خط مشی که از بوم سازگان کارآفرینی پشتیبانی می کند، تمرکز نه تنها بر تصویب قوانین مساعد برای کارآفرینی، بلکه در این مورد است که چگونه این قوانین به اجرا درمی آیند. چراکه فاصله به اجرا درآوردن قوانین و یا تفاوت بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها، بر کشورهای سراسر جهان تأثیر منفی دارد. این تأثیرات بیشتر بر مردم محلی است. چراکه این شهروندان تفاوت بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها را به شکل درناکی احساس می کنند. زیرا زمانی که مقررات اجازه می دهد چنین قوانینی عمل نکرده باقی بمانند، به طور مستقیم بر درآمدهای آنها تأثیر منفی می گذارد.

در سال های اخیر مصر یکی از بدترین نمونه های تأثیر منفی تفاوت بین قوانین نوشته شده، و عملی کردن آنها بر رفاه اقتصادی بوده است. این کشور در سال 2008 در حوزه رده بندی انجام کسب و کار، ایجاد بهبودی در زمینه هایی مانند نیاز به حداقل سرمایه برای راه اندازی کسب و کار، هزینه ثبت مایملک، و مجوز ساخت و ساز،  در صدر فهرست سالانه بانک جهانی قرار گرفت (7). اما بسیاری از این اصلاحات ارزشمند تنها به صورت نوشته باقی ماندند، و مردم عادی مصر همچنان در تلاشند که راهی برای گذران زندگی بیابند.

راه حل مد نظر قراردادن فاصله بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها بدان سبب صورت می گیرد، که در نهایت از طریق ایجاد چهارچوب های مقرراتی و قانونی معقول، از همان ابتدا از به وجود آمدن چنین فاصله هایی پیشگیری شود. این چهارچوب ها باید شامل سازوکارهایی جهت تحلیل های مفید در باره لوایح پیشنهادی، و هماهنگ کردن قوانین مختلف جهت عملی کردن قوانین مصوب باشند . ستون های کلیدی یکپارچگی حاکمیت شرکتی نیز، باید تقویت شوند (8).

نتیجه گیری

کارآفرینی سبب ایجاد نیروی خلاقه توسعه اقتصادی می شود. کارآفرین ها از طریق تولید خدمات و کالاهای جدید، شرکت های نوین، و راه حل های نوآورانه برای نیازهای محلی و جهانی، تغییرات اقتصادی را هدایت می کنند. در عین حال کارآفرینی در توسعه دمکراسی نقشی حیاتی ایفاء می نماید. چراکه موقعیت ها را گسترش می دهد، نوآوری های فردی را از بند رها می سازد، و سبب ارتقاء شهروندان مستقلی می شود، که در جامعه و حاکیمت های مردمی سهیم هستند.

برای اینکه طرح های کارآفرینی ریشه بگیرند و رشد کنند، باید محیط مناسب مهیا باشد. کمااینکه برای آغاز کارآفرینی باید موانع کم باشند. در عین حال برای اینکه این طرح ها به نتیجه مورد نظر برسند، ضرورت دارد که چهارچوب های مقرراتی و قانونی وجود داشته باشند. چهارچوب هایی که از نوآوری های کارآفرینی قدردانی کنند، رقابت منصفانه را تضمین نمایند، و حافظ حقوق مالکیت خصوصی باشند.

 کارآفرین ها تبلور دیدگاه “فردریک هایک” هستند. وی بر این باور می باشد که مهار معلومات متفرق از سوی افراد برای آزادی سیاسی و اقتصادی، و همچنین نوآوری های هدایت شده از سوی شهروندان، از اهمیت حیاتی برخوردار است. زیرا بااینکه دولت نیز نقشی اساسی دارد، شمار بیش از اندازه ای از تلاش ها جهت ارتقاء و تشویق کارآفرینی موارد ناموفق طرح های از بالا به پایینی هستند، که به سرمایه گذاری در صنایع و بخش های خاص محدود می شوند. در حالی که در یک بوم سازگان پایدار کارآفرینی، باید محیطی با خط مشی مطلوب پشت سر پشتیان های مالی، آموزشی، و غیره، قرار داشته باشد. بنابراین دولت ها باید بر ایجاد مبانی قانونی و اصولی برای پشتیبانی از تمامی تلاش های کارآفرین ها تمرکز نمایند.

بخش خصوصی می تواند داده های بسیار ارزشمندی برای طرح خط مشی ها و اصلاحات، و همچنین به اجرا درآوردن آنها تدارک ببیند. در کشورهای سراسر جهان سازمان های صنفی می توانند از طریق گفت و گوی آزاد، شفاف، و دمکراتیک با دولت، نمایندگان کسب و کارها و طرف های کلیدی در اصلاحات باشند. به این ترتیب سر و کار داشتن با کسب و کارها می تواند به شکل گرفتن بوم سازگانی کمک کند، که به نحوی منحصر بفرد برای شرایط و نیازهای محلی تهیه شده باشد. در صورتی که به کارآفرین ها شانس بودن در درون چنین بوم سازگانی داده شود، آنها راه خویش به سمت پیشروی را پیدا می کنند. همچنین با خود پویایی اقتصادی را برای جامعه فراگیرنده حاصله به ارمغان می آورند.

پانویس ها

1-  دنیل ایزنبرگ، “معرفی بوم سازگان کارآفرینی: چهار ویژگی تعیین کننده“، نشریه فوربس، 25 ماه مه 2011

http://www.forbes.com/sites/danisenberg/2011/05/25/introduc­ing-the-entrepreneurship-ecosystem-four-defining-characteris­tics

 2- دنیل ایزنبرگ، “ایده بزرگ: چگونه انقلاب کارآفرینی را آغار کنیم؟” نشریه مرور کسب و کارهای هاروارد، ژوئن 2010

http://hbr.org/2010/06/the-big-idea-how-to-start-an-entrepreneurial-revolution/ar/1

3- کولاتی و شرکت، “مدل بوم سازگان کارآفرینی شش + شش

http://koltai.co/about-us

4- “صلح جهانی از طریق کارآفرینی”، استیون کولاتی در تد˟دریگو، منتشر شده در 23 نوامبر 2012،

http://www.youtube.com/watch?v=SpH7cBEK0So&feature=youtu.be

5- “بگذاریم یک میلیون گل بشکفند”، نشریه اکونومیست، 10 ماه مه 2011،

http://www.economist.com/node/18330120

6- “سی آی پی ئی عملیات را رهبری می کند: اتحادیه کسب و کارهای مونتگرو”،

http://leading-practices.cipe.wikispaces.net/Legislative+and+Regulatory+Reform

7- “بیشترین بهبودها در انجام کسب و کار در سال 2008″،

http://www.doing­business.org/reforms/top-reformers-2008

8- “بهبود بخشیدن به حاکمیت شرکتی دولتی: از بین بردن فاصله بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها”، سی آی ئی پی و تمامیت جهانی، 2012،

http://www.cipe.org/sites/default/files/publication-docs/GI%20CIPE_Implementation%20Gap_for%20web.pdf

 

قسمت نظرات بسته است.