کارآفرینی و رشد اقتصادی
رابرت لیتان
مدیر پژوهش خدمات آن-لاین بلومبرگ گاورمنت
اقتصادها از طریق برخی از ترکیبات داده های بهتر – مانند نیروی کار تحصیل کرده تر و سرمایه افرونتر-، و همچنین پیشرفت در فناوری، رشد می کنند. پیشرفت های در پیوند با فناوری چه در کشور خودمان ایجاد، و چه از خارج به میهن ما آورده شده باشند، تنها در زمانی از دیدگاه اقتصادی مفید هستند، که به صورت تجارتی درآمده باشند، برای تولید محصولات جدید کاربرد داشته و مصرف شده باشند، محصولات موجود را مفیدتر و کارآمدتر کنند، یا اینکه خدمات نوینی ارائه دهند.
البته هم شرکت های جاافتاده و تثبیت شده و هم شرکت های جدید، این پیشرفت ها را به صورت تجارتی درمی آورند. اما اسناد تاریخی روشن می کند که شرکت های جدید بدون منافع مقرره در وضعیت موجود، بیشتر عامل نوآوری های جدیدی هستند، که جانشین ابداع پیش از خود می گردد و آن را کنار می زند. در حالی که شرکت های جاافتاده و تثبیت شده برآنند، که بر پیشرفت های توسعه محور تمرکز نمایند.
اگر بخواهیم به بدیهی ترین نمونه های پیشرفت های کارآفرینی در ایالات متحده آمریکا اشاره کنیم، باید بگوییم شامل تلگراف، تلفن، کامپیوتر، خودرو، هواپیما، نرم افزارهای زیاد کامپیوتری، کولر، تهویه هوا، و جستجوهای اینترنتی، هستند. این فهرست همچنین شامل فناوری هایی هم می شود، که زندگی امروزی و مدرن، و استاندارهای این زندگی را تعیین می کنند. در عین حال باعث پیشرفت هم می گردند. البته این شمول اتفاقی نیست.
کارآفرین ها در کشورهای رو به رشد نیز حیاتی هستند. امکان دارد این کارآفرین ها در کشورهای خود از ایده های کشورهای پیشرفته نسخه (کپی) برداری کنند، و یا اینکه این ایده ها را از خارج وارد نمایند. همچنین ممکن است محصولات “قاعده هرم” و یا خدمات طراحی شده برای سطح درآمد کشورهای خودشان را گسترش دهند، و به صورت تجارتی درآورند.
اقتصادهای کارآفرینانه زمینه موقعیت های مناسب را آماده می کنند
اقتصادهای کارآفرینانهآنهایی هستندکه از سوی افرادی هدایت می شوند، که کارآفرینی را انتخاب می نمایند. نه اینکه به سبب آنکه نمی توانند کار پیدا کنند، شغل سطح پایین تر را می پذیرند.
در اینجا یک عنصر فرهنگی دخالت دارد، که تعیین و تبیین آن کار مشکلی است. اما در اقتصادهای کارآفرینانهاقدام بهایجاد کسب و کار برای خود نه تنها روش شغلی قابل پذیرشی بشمار می رود، بلکه بسیار مطلوب هم هست. این امر تنها بدان سبب نیست، که کنترل را به دست جویندگان آن می دهد. بلکه به دلیل پاداش هایی هم هست، که به موفق ترین ها ارائه می کند.
سرمایه داری کارآفرین مؤثرترین عامل محرکه رشد اقتصادی است. چراکه برای شرکت های جدید موقعیت های مناسب فراهم می آورد، تا نوآوری کنند و بازارهای جدید ایجاد نمایند. مزیت شرکت های جدید استقلال آنهاست. زیرا مؤسسین اینگونه شرکت ها اغلب در وضعیت موجود از منافع مقرره برخوردار نیستند. بنابراین به احتمال زیاد نوآوری جدیدی را به صورت تجارتی درمی آورند، که جانشین ابداع پیش از خود می گردد و آن را کنار می زند. اینگونه نوآوری عامل بیشترین رشد درازمدت است.
نمونه های دیگر سرمایه داری تأثیرات متفاوتی دارند. مثلا هدف و خواست سرمایه داری وابسته به حکومت ها که به دست چند تن اداره می شود و منابع و ثروت در دست همین افراد معدود قرار دارد، به حداکثر رساندن رشد اقتصادی نیست. بلکه بر آنست که ثروت و قدرت را به حداکثر برساند. البته ممکن است سیستم های سرمایه داری دولتمدار- که منابع را به سوی صنایعی سوق می دهد که تصور می رود به احتمال زیاد موفق خواهند بود-، به رشد سریع زودهنگام منجر شوند. اما احتمالا به موازاتی که به مرز فناوری می رسند، از حرکت بازمی مانند.
سیستم سرمایه داری شرکت های بزرگ از اقتصادهای موسوم به صرفه جویی به مقیاس یا مزیت مقیاس (کاهش قیمت با افزایش میزان تولید)، منابعی جهت پژوهش و بسط و گسترش، و سرمایه برای سازماندهی، بهره می برد. بااینهمه شرکت های بزرگ از سرمایه گذاری برای خدمات یا تولیدات نوینی دچار تردید هستند، که امکان دارد مراکز سود موجودشان را غیرقابل استفاده کنند. بنابراین باید بسیار دقت کنیم که انگیزه های موجود در سیستم سرمایه داری بگونه ای مناسب متوازن باشد، که سبب تشویق و ترغیب راه حل های کارآفرینی گردد.
شرایط تشویق و ترغیب کارآفرینی و نوآوری
اجزای تشکیل دهنده تشویق و ترغیب کارآفرینی و نوآوری یعنی آموزش پایه برای همه و دسترسی به تحصیلات عالی، روند رو به افزایش استفاده از خدمات آن-لاین برای شمار زیادی از افراد، وجود یک زیربناسازی حداقلی و قانونی مورد پذیرش، و فرهنگی که پیگیری های کارآفرینانه را تشویق و ترغیب می کند، در حرف آسان هستند. اما احراز اطمینان از عملی شدن آنها، به آسانی سخن گفتن در باره شان نیست. چراکه در این حوزه دور (سیکل)ی درست وجود دارد. یعنی موفقیت های کارآفرینانه موفقیت های بیشتر به بارمی آورند، و افراد و سرمایه ها را به سوی پیگیری های کارآفرینانه سوق می دهند.
لازمه موفقیت اقتصادهای کارآفرینانه نیز، وجود یک زیربناسازی حداقلی مادی و قانونی است. چراکه راه اندازی کسب و کار باید نسبتا آسان باشد، تا کسب و کارهای قانونی به ناچار زیرزمینی نشوند. در عین حال حقوق مالکیت و قرارداد باید رسما و دست کم به صورت غیررسمی محفوظ باشند. همچنین وجود راهکارهای قابل پذیرش برای حل اختلافات تجاری ضرورت دارد.
قوانین محافظت از مالکیت و قراردادها، و تأثیرات اجرای آنها کلیدی هستند. اما الزامی وجود ندارد، که این موارد کلیدی کاملا مانند برداشت های غربی باشند. کمااینکه چین نشان داده که کارآفرینی می تواند با سیستم های قانونی غیررسمی مؤثر نیز، شکوفا شود. بااینهمه به موازاتی که اقتصادها ثروتمندتر می شوند، می توانند از رسمی کردن شرایط قانونی که کارآفرینی را ممکن می کند، بهره ببرند. توانایی راه اندازی کسب و کار به صورت قانونی، به آسانی، با سرعت، و با هزینه کم نیز، کلیدی است.
و اما در مبحث زیربناسازی، بی تردید راه ها و حمل و نقل جنبه حیاتی دارند. اما در اقتصاد رو به افزایش جهانی یعنی قوه محرکه فناوری کنونی ما، آشکار شده که زیربناسازی ارتباط همراه با فناوری نیز، دارای جنبه حیاتی است. چراکه حتی کارآفرین ها در دورترین نقاط و فقیرترین جاهای جهان هم در صورتی که به اینترنت وصل باشند، می توانند آگاهی های لازم را کسب کنند. همچنین به بازارها و حتی سرمایه مورد نیاز خود، دسترسی داشته باشند. استفاده رو به افزایش از تلفن های دستی نیز، به مفهوم داشتن قدرت حرکت است. چراکه تقریبا نیمی از جمعیت جهان دارای تلفن دستی هستند، و می توانند با استفاده از آن به دنیا دسترسی داشته باشند.
شرایط یادشده در بالا برای کارآفرینی مؤثر، در کل جهان مصداق دارند. اما با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی، تاریخ منحصر بفرد کشورها، و مقولاتی از این دست، جا برای وجود تفاوت در کشورهای مختلف هم باقی می ماند. بااینهمه سرمایه داری کارآفرینانه نه تنها در ایالات متحده آمریکا بلکه در سراسر جهان و در کشورهای بسیار متفاوتی در حال شکوفایی است، که دارای رژیم های قانونی گوناگون می باشند. به عبارت دیگر اینگونه سرمایه داری کارآفرینانه در اروپای شرقی، بخش هایی از اروپای غربی (انگلستان و ایرلند)، شیلی، آسیا (تایوان، چین، سنگاپور، و حتی ویتنام) نیز، در حال شکوفایی می باشد. کشورهای دیگر هم می تواند، با توجه به تجربه ایالات متحده آمریکا در این مورد اطلاعاتی کسب کنند. در عین حال امکان به دست آوردن اینگونه اطلاعات با مشاهده بیش از پیش سایر کشورهایی هم مقدور است، که در این زمینه نمونه و الکوهای موفق می باشند.