در هم تنیدگی مخوف سیاست و اقتصاد مداربسته روسیه: هرگز سر از اطاعت برادر بزرگ برندار

24 ژانویه 2014 | :دسته بندی فساد مالی

 در هم تنیدگی مخوف سیاست و اقتصاد مداربسته روسیه: هرگز سر از اطاعت برادر بزرگ برندار

 

بخش دوم: سرانجام تلخ و مرگبار بوریس برزوفسکی

 

پیشگفتار

 

* روز چهاردهم نوامبر (بیست و سوم آبان ماه) سال جاری دادگاهی در روسیه اموال الکسی ناوالنی سرشناس ترین منتقد و مخالف رئیس‌ جمهور ولادیمیر پوتین، و برادرش به نام اولگ را ضبط کرد. این اقدام در راستای تحقیقاتی پیرامون اتهام این برادران به اختلاس از شاخه روسی شرکت تولید کننده لوازم آرایشی ایو روشه به عمل آمد. این دو به ده سال زندان نیز محکوم شده اند.

 

الکسی ناوالنی از سال 2008 منتقد فساد مالی در روسیه و به ویژه در بین سیاستمداران این کشور بوده است. فراتر اینکه در انتخابات مجلس در دسامبر 2011 که حزب حاکم ولادیمیر پوتین به نام روسیه متحد در آن به پیروزی رسید، اتهام تقلب را مطرح کرد. در انتخابات ریاست جمهوری ماه مه 2012 نیز، با چند تن از فعالان مخالف پوتین به همراه 550 نفر دیگر دستگیر شدند. در آن روز ناوالنی از جمله گفت کلاهبرداران و دزدان بر روسیه حکومت می کنند، و این تنها معترضان هستند که توانایی متوقف کردن آنها را دارند.

 

 

** روز شنبه بیست و سوم مارس (سوم فروردین ماه) سال جاری جنازه بوریس برزوفسکی سرمایه ‌دار و میلیاردر 67 ساله روس و پناهنده به انگلستان، در حمام ویلای شخصیش در 40 کیلومتری جوبغربی لندن پیدا شد. در ابتدا در این حمام اثری از وجود شخص یا اشخاص دیگر به چشم نخورد. اما تحقیقات بعدی مقامات مربوطه نشان داد، که وی براثر حلق آویز شدن به قتل رسیده است.

 

آقای برزوفسکی مانند دیگر همگنان خود با تبانی با مقامات بلندپایه سیاسی روسیه، در اقتصاد مدار بسته کشورش به دارایی کلانی دست پیدا کرد. اما بعدا به منتقد این مقامات و به ویژه ولادیمیر پوتین تبدیل شد. به عبارت دیگر در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیشین و در خلال خصوصی‌ سازی مؤسسات دولتی، به این دارایی چشمگیر دست یافت. اما پس از آنکه دادگاهی درمسکو او را برای ادای توضیحاتی فراخواند، با بخش قابل توجهی از این دارایی ها به انگلستان گریخت. سپس از دولت این کشور پناهندگی سیاسی گرفت.

 

*** روز بیست و سوم نوامبر2006  (سوم آذر ماه 1385) الکساندر ليتويننکو مامور اطلاعاتی سابق روسیه و شهروند آن روز انگلستان، بر اثر وجود راديو اکتيو پلونیوم 210 در بدنش در لندن در گذشت. لیتویننکو در دهۀ 1990 در واحد ویژۀ جنایات سازماندهی شده ادارۀ امنیت روسیه (اف اس بی) مشغول به کار بود. وظیفۀ این واحد نفوذ به درون گروه های خلافکار جنایات سازماندهی شده در روسیه پسا کمونیست می باشد، که تبدیل به دنیای فساد مسئولان و جا به جایی مبالغ عظیم پول شده است.

 

در سال 1999 مسئولان اف اس بی لیتویننکو را به جرم فساد بازداشت، و به مدت 8 ماه زندانی کردند. البته او در دادگاه تبرئه شد. ولی دوباره به همان اتهامات بازداشت، و به مدت 7 ماه دیگر زندانی گردید. وی یک بار دیگر نیز دستگیر شد. او این بار تنها به این شرط آزاد گردید، که مسکو را ترک نکند.

 

در بخش نخست این مقالات به سرگذشت الکسی ناوالنی پرداخته شد. در این قسمت چکیده ای از سرنوشت بدسرانجام بوریس برزوفسکی از نظر گرامی شما می گذرد.

 

 

سرگذشت دوم

 

روز شنبه بیست و سوم مارس (سوم فروردین) سال جاری جنازه بوریس برزوفسکی سرمایه ‌دار و میلیاردر 67 ساله اهل روسیه و منتقد سرشناس سیاست های دولت این کشور، در حمام ویلای شخصیش در 40 کیلومتری جوبغربی لندن پیدا شد. چراکه وی پس از آنکه در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیشین و در خلال خصوصی‌ سازی مؤسسات دولتی به دارایی چشمگیری دست یافت، با بخش قابل توجهی از این دارایی ها به انگلستان گریخت. سپس از دولت این کشور پناهندگی سیاسی گرفت. او در دادگاه غیابی در چند مورد مجرم شناخته شد. اما خودش با انتقام‌ گیری سیاسی خواندن این رأی دادگاه، آن‌ را مورد انتقاد قرار داد.

 

در ابتدای کار اعلام شد، که در بازرسی های مربوطه در حمام مورد اشاره اثری از وجود شخص یا اشخاص دیگر به چشم نخورده است. با اینهمه کوین بران سربازرس اداره آگاهی لندن خاطرنشان کرد، که بررسی خانه مذکور چند روز ادامه خواهد داشت. چراکه لازمست بررسی های ضروری در مورد سایر احتمالات از جمله کاربرد مواد سمی انجام شود. درعین حال پلیس انگلستان نیز در روز پس از مرگ بوریس برزووفسکی از این مسئله خبر داد که کارشناسان شیمیایی، بیولوژیکی، و هسته ای، محل اقامت وی را جستجو کرده اند. اما مورد مشکوکی نیافته اند.

 

پس از آنکه بررسی های مورد نظر کوین بران صورت گرفت، نتیجه با برداشت نخستین متفاوت از آب درآمد. کمااینکه پزشک قانونی بریتانیا سبب مرگ بوریس برزوفسکی را خفگی ناشی از حلق ‌آویز شدن دانست.

البته در همان ابتدا هم که احتمال خودکشی وی مطرح شده بود، کسانی که او را  از نزدیک می شناختند این فرضیه را نپذیرفتند. کمااینکه نیکلای گلوچکوف دوست قدیمیش در گفت و گو با نشریه گاردین ابراز اطمینان کرد، که بوریس برزوفسکی را کشته اند. در عین حال اظهار داشت که اطلاعاتی که در دست دارد، اخباری نیستند که در رسانه ها انتشار یافته اند.

 

از دیگر سو همانگونه که اشاره شد بوریس برزووفسکی در دادگاه های روسیه به طور غیابی محاکمه، و به چندین مورد خلاف اقتصادی محکوم شده بود. بنابراین اینک دولت این کشور در پی آنست، که دارایی های بازمانده او را بدست بیاورد. کمااینکه خبرگزاری روسی اینترفاکس به نقل قول از دادستان این کشور خبر داده، که روسیه می کوشد دارایی های بازمانده از بوریس برزوفسکی را بازگرداند. چراکه این دارایی های با استفاده از روش های غیرقانونی کسب شده اند.

 

بوریس برزوفسکی که بود، و چه کرد؟

 

باید دانست که بر اساس آنچه در روسیه رخ می دهد، هر دو طرف در این مورد حق دارند. به این مفهوم که هم بوریس برزوفسکی دارایی های با استفاده از روش های غیرقانونی کسب کرده بود، و هم به جرأت می توان گفت که رأی های صادر شده، انتقام گیری سیاسی  بشمار می روند. زیرا به دست آوردن دارایی های کلان در روسیه کنونی، تنها با زد و بند با هیئت حاکمه بسیار پرقدرت و بسیار پیچیده این کشور امکان دارد. کمااینکه خود بوریس برزوفسکی نیز در هنگام خصوصی ‌سازی مؤسسات دولتی در برهه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیشین، به ثروت کلان خویش دست یافت. در ادامه نیز با بخش قابل ملاحظه ای از این دارایی ها به انگلستان گریخت، و پناهندگی سیاسی گرفت. تنها در این برهه بود، که احکام مورد اشاره برایش صادر شد.

 

طبیعی است که وی در انگلستان به صورت یکی از مخالفان سرسخت ولادیمیر پوتین درآمد. در عین حال شاید طبیعی تر است، که در خلال چند سال‌ گذشته از چند سوء ‌قصد جان سالم به در برد. کمااینکه در سال 1994 راننده‌اش در انفجار بمبی به قتل رسید، که در یک خودرو کار گذاشته شده بود. البته این تنها رخداد از این دست نبود. کمااینکه در خلال سیزده سالی که برزوفسکی در لندن بسر می برد، بیش از یازده بار مورد سوء  قصد قرار گرفت. اما از همه آنها جان سالم به در برده بود.

 

البته باید دانست که کشته شدن راننده وی- و نه خودش- در خلال سوء قصد سال 1994، طبیعی ترین اتفاق ممکن می باشد. چراکه دایره بسته دست یافتن به دارایی های کلان در روسیه بر اثر زد و بند با هیئت حاکمه مقتدر و زهر چشم گیر، فرار به یک کشور دمکرات، و سرانجام مخالفت با سیاستمداران روسیه یعنی دوستان پیشین و دشمنان کنونی، یک تعبیر دارد: زهرچشم گرفتن این سیاستمداران از مخالف کنونی نمک نشناس با کشتن راننده وی، و نشان دادن اینکه به همین سادگی می توانیم خودت را هم سر به نیست کنیم. یعنی همان ویژگی هایی که در واقع مختصات مدار بسته و مخوف در هم تنیده سیاست و اقتصاد کنونی روسیه می باشد. مدار بسته ای که یک قانون تغییر ناپذیر دارد: هرگز سر از اطاعت برادر بزرگ برندار!

 

در این مدار می توان دست به خلافکاری های فراوانی زد. اما در همه حالت ها و زمان ها باید حد و حدود خود را شناخت، و جایگاه برادر بزرک را کاملا رعایت کرد. به ویژه اگر کسی جرأت کند و از روسیه بگریزد، بی تردید حسابش با کرام الکاتبین خواهد بود. کمااینکه بوریس برزوفسکی ریاضی دانی بود، که تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیشین در دانشگاه درس می داد. اما در پی فروپاشی آن تصمیم گرفت، به  دنبال تمایلات بازرگانی و فعالیت های اقتصادی خود برود. او می خواست در این راه با استفاده از دو عنصر کلیدی ذهن تحلیلگر ریاضی و زبان چرب و نرم خود، به خوبی از رانت خواری اقتصادی بهره مند شود. در این میان صد البته که سریع ترین و بهترین راه خرید شرکت های دولتی بود، که داشتند خصوصی می شدند.

 

اما در کشور او نیز مانند سایر نقاط دارای حکومت های استبدادی (دیکتاتوری)، وارد شدن به این حیطه ها بدون داشتن یک پشتیبان قوی دولتی امکانپذیر نبوده، و نیست. بنابراین کوشید به خانواده بوریس یلتسین نزدیک شود. تلاشی که به بهترین نتیجه انجامید. کمااینکه توانست در کمتر از هشت سال از یک استاد ساده دانشگاه به ثروتمندی تبدیل شود، که دارایی هایش سر به چندین میلیارد بزند. کار موفقیت وی تا بدانجا بالا گرفت، که در دوره دوم ریاست جمهوری بوریس یلتسین رسانه های روسیه از برزوفسکی به عنوان شخصیت پشت پرده نام می بردند.

 

اما ذهن خلاق وی به این اندازه بسنده نکرد. کمااینکه با هوشیاری خود متوجه شد در صورتی که بخواهد بیشتر در سیاست روسیه پس از فروپاشی شوروی تاثیرگزار باشد، باید در رسانه ها نفوذ بیشتری بدست بیاورد. بنابراین با پول هنگفتی که دست و پا کرده بود، شبکه تلویزیونی او.آر.تی  و چندین روزنامه مطرح وقت را خرید. همزمان با سرمایه اندوزی ها در حوزه نفت مانند شرکت سیبنفت و همچنین شرکت هواپیمایی ایرفولت روسیه، بر دارایی های خود افزود.

 

سرانجام کسی که بخواهد سر از خط فرمان برادر بزرگ بردارد

 

تا جایی که به حوزه اقتصاد مربوط می شد، همه چیز بخوبی و خوشی پیش می رفت. زیرا همه قواعد بازی رعایت می شد. اما از اینجا به بعد اوضاع تغییر کرد. چراکه همانگونه که آمد، برزوفسکی دامنه فعالیت هایش را از زمینه های اقتصادی به حوزه خطرناک سیاسی گسترش داد. بگونه ای که تا آنجا پیش رفت، که در عزل و نصب وزرای کشورش نیز دخل و تصرف می کرد. فراتر اینکه در سال 2000  یعنی هنگامی که پوتین جانشین یلتسین شد، بوریس برزوفسکی در این جا به جایی قدرت نقشی کلیدی داشت. کمااینکه دیمیتری پسکوف سخنگوی پوتین نیز در کنفرانس رسانه ای روز بیست و چهارم مارس (چهارم فروردین) سال جاری خود در مسکو خاطرنشان کرد، که نقش برزوفسکی در دهه 1990 یعنی پیش از به قدرت رسیدن پوتین و تبعید برزوفسکی به لندن، بسیار مهم بود.

 

اما پوتین نیز مانند همه مستبدان (دیکتاتورهای) دیگر تاریخ زمانی که جای پای خود را محکم کرد، بسیاری از کسانی را که در به قدرت رساندنش نقش داشتند، به عناوبن مختلف کنار گذاشت. این روند در هنگام اجرای سیاست علیه رانت خواری گریبان بوریس برزوفسکی را گرفت. بگونه ای که مقامات عالیرتبه کاخ کرملین با او از در بدخلقی وارد شدند. کمااینکه دادگاهی در مسکو وی را برای ادای توضیحاتی فراخواند. اما او که خود از روند اوضاع آگاهی داشت، به جای مراجعه به دادگاه به لندن گریخت. در عین حال از همان هنگام ردای منتقد سیاست های پوتین را به تن کرد.

 

پوتینی که مانند همه مستبدان دیگر حالا که قدرت کامل را به دست گرفته بود، می خواست همه جا را از مخالفان خود خالی کند. کمااینکه نشریه کانادایی مک لینز در شماره سیزدهم دسامبر 2007 (بیست و دوم آذر 1385) خود، برندگان طراز نخست زمینه های گوناگون آن سال را بر اساس دیدگاه های گردانندگانش برگزید. در این فهرست که شامل اشخاص حقیقی و حقوقی می شد، موفقیت از دیدگاه خود این اشخاص مورد بررسی قرار گرفته بود. کمااینکه مثلا سارا پولی هنرپیشه کانادایی را از آن رو برنده دانست، که در آن سال فیلمنامه خوبی بر اساس داستان آلیس مونرو نوشت. همچنین فیلم نیویورکی را کارگردانی کرد. این فیلم از طرف کارشناسان، شاهکار لقب گرفت.

 

اما از نظر مک لینز اوضاع در مورد ولادیمیر پوتین که پس از سارا پولی در جایگاه سوم آن فهرست ایستاده بود، تفاوت داشت. کمااینکه از جمله در باره وی نوشت: رئیس جمهور روسیه مخالفان را قلع و قمع نمود، ادارات و بخش های مالی و تجاری را از مأموران مخفی پر کرد، مسیر بمب افکن های هسته ای را به سمت غرب برگرداند، تهدید نمود که به اروپا حمله هسته ای می کند، و در برابر رسانه های جهانی شاخ و شانه کشید. امپراطوری شرارت کار خود را از سر گرفته است.

 

تکذیب مقامات روسی

 

با وجود همه آنچه گفته شد، مقامات روسی کشتن بوریس برزوفسکی را تکذیب کرده اند. کمااینکه روز یکشنبه بیست و چهارم مارس (چهارم فروردین ماه) سال جاری دیمیتری پسکوف سخنگوی ولادیمیر پوتین در کنفرانس مطبوعاتی در مسکو برزوفسکی را دشمنی ناتوان خواند، که اثرگزاری او نزدیک به صفر بود. وی همچنین گفت که اقای پوتین در برابر انتقادهایی که برزوفسکی از لندن علیه روسیه مطرح می کرد، بی تفاوت بود. چراکه این انتقادها نه سازنده، که اظهارت دشمنی ناتوان بودند.

 

امپراطوری شرارت

 

آیا واقعا آنگونه که مک لینز نوشت امپراطوری شرارت در سال 2007 و نه پیش از آن، کار خود را از سر گرفت؟ شواهد موجود عکس این برداشت را نشان می دهند. چراکه پس از مطرح شدن احتمال به قتل رسیدن- و نه خودکشی بوریس برزوفسکی-، نام الکساندر ليتويننکو افسر پیشین سازمان امنیت ملی روسیه و دوست نزدیک بوریس برزوفسکی یک بار دیگر مطرح شد. همان مقامی که در بیست و سوم نوامبر 2006  (سوم آذر ماه 1385) با رادیو اکتیو پلونیوم 210 در لندن به قتل رسید. جالب اینکه برزوفسکی از همان زمان به جدیت در پی یافتن دلایل مسمومیت و کشته شدن این دوست خود بود.

 

در مقابل یک سال بعد یعنی در نوامبر 2007 (آذر ماه 1386) آندره لوگووی کارمند ارشد پیشین سازمان مورد اشاره در کنفرانس رسانه ای خود در مسکو، دولت انگلستان را به دست اندر کاری در قتل الکساندر ليتويننکو متهم کرد. در عین حال گفت که الکساندر ليتويننکو و پشتیبان سرسختش بوریس برزوفسکی هر دو برای اداره جاسوسی انگلستان (ام آی 6/MI6 ) کار می کرده، و می کنند (در ادامه این نوشتار به نقش کلیدی آندره لوگووی در به قتل رساندن الکساندر ليتويننکو پرداخته شده است).

 

درعین حال باید این مسئله را نیز در نظر گرفت که همانگونه که در ابتدای این نوشتار آمد پلیس انگلستان نیز در روز پس از مرگ بوریس برزوفسکی  از این مسئله خبر داد، که کارشناسان شیمیایی، بیولوژیکی، و هسته ای، محل اقامت بوریس برزووفسکی را جستجو کرده اند. این امر به خوبی نشان می دهد، که آنان نیز احتمال مسمومیت وی را منتفی نمی دانستند. اما همانگونه که خیلی زود مشخص شد، این بار طراحان قتل از روش خفه کردن استفاده نموده بودند. چراکه احتمالا می خواستند، افتضاح قتل الکساندر ليتويننکو تکرار نشود.

بدنیست بدانیم که در هنگام کشته شدن الکساندر ليتويننکو، دولت روسیه و بوریس برزوفسکی یکدیگر را به دست داشتن در این قتل متهم کرده بودند.

 

در بخش سوم به ماجرای الکساندر ليتويننکو خواهیم پرداخت.

 

قسمت نظرات بسته است.