ساخت بوم سازگان (اکوسیستم)های کارآفرینی

7 مارس 2013 | :دسته بندی اصلاحات اقتصادی

آنا ندگروکیویچ

 

نگاهی اجمالی به مقاله

  • ساخت بوم سازگان (اکوسیستم)های کارآفرینی مستلزم توجه به چندین مقوله در هم تنیده با تمرکزی ویژه بر خط مشی های اصلاحات بومی است. بخش خصوصی می تواند از طریق اتحادیه های صنفی و اتاق های بازرگانی داده های بسیار ارزشمندی را برای طراحی چنین اصلاحاتی فراهم کند. همچنین این توانایی را دارد، که خودش آنها را به اجرا درآورد.

  • به موازات اینکه اقتصاد جهانی در سراسر دنیا برای کارآفرینان  موقعیت های بی سابق جدید ایجاد می کند، چالش های جهانی نیز همچنان بویژه برای کارآفرینان کشورهای رو به توسعه ادامه دارد. کشورهایی که در چنبره بخش غیررسمی  گیرافتاده اند. کمک به شهروندان برای رسیدن از ملزومات به شانس ها و موقعیت های کارآفرینی، عاملی کلیدی در توسعه جامعه بشمار می رود.

 

مقدمه

کارآفرینی از اساسی ترین و عمده ترین تلاش ها بشمار می رود. کمااینکه همه روزه در اقصی نقاط جهان مردم در پی راه های نوین و ابتکاری برای کسب درآمد و آغاز یک فعالیت اقتصادی تازه هستند، که بتوانند برای ایده ای سرمایه گذاری کنند. کارآفرینان به صورت های گوناگون از فروشندگان دوره گرد گرفته، تا نوآوران فناوری سطح بالا وجود دارند. آنچه این کارآفرینان را به هم می پیوندند و یک شکل می کند، اشتیاق و بلندپروازی برای به کار گرفتن استعداد خویش و منابع در دسترس در بهترین شکلی است که تواناییش را دارند. در مقابل چیزی که سبب تمایز آنان از یکدیگر می شود، میزان توانایی ایشان در تشخیص این اشتیاق و بلندپروازی می باشد. این توانایی به محیطی که در آن کار می کنند، بستگی دارد.

اهمیت کارآفرینی فراتر از دستاوردهای فوری و شخصی می باشد. کمااینکه در صورتی که فضایی حاوی پشتیبانی برای هدایت روح کارآفرینی وجود داشته باشد، چنین تلاش های فردی به تأثیر مثبت نظام مند (سیستماتیک) افزوده می شود. همانگونه که نمونه های موفقیت آمیز از کشورهای ایسلند گرفته تا شیلی نشان داده اند، کارآفرینی توانایی به حرکت درآوردن اقتصادها تا مراحل نوین توسعه و کمک به جوامع برای مشارکت بیشتر و فراگیرتر را دارد.

این نوشتار از طریق تمرکز بر دو عامل کلیدی یعنی دوره تغییر و تبدیل ناشی از کارآفرینی، به اهمیت اشتغال زایی برای توسعه دمکراتیک و اقتصادی می پردازد. تمرکز نخست بر این قرار دارد، که اشتغال زایی باید از سوی خود کارآفرین ها آغاز شود. کارآفرین بودن به چه مفهومی است؟  در نوشتار پیش رو این مفهوم، تغییرات تدریجی آن در سال های اخیر، و همچنین موقعیت های نوین و چالش های همچنان موجود در برابر کارآفرین ها، مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.

دومین (تمرکز بر این مقوله می باشد که) برای اینکه کارآفرین ها موفق شوند، باید ساخت بوم سازگانی برایشان وجود داشته باشد که پشتیبان آنها و دارای عوامل در هم تنیده از زیربنا گرفته تا دسترسی مالی، باشد. نهادها، بنیادها، و چهارچوب های خط مشی بویژه برای ساخت بوم سازگان کارآفرینی، نقشی کلیدی بازی می کنند. این نوشتار از طریق تمرکز بر اینکه چگونه کارآفرین ها می توانند به نحوی سازنده در گفت و گو با تصمیم سازان دخیل باشند، راه های شکل دهی به چنین خط مشی ها و بنیان ها را، مورد بحث و بررسی قرار می دهد.

 

اهمیت کارآفرینی در توسعه دمکراتیک و اقتصادی

کارآفرینی درست در قلب و مرکز اقتصادهای بازاری پویا قرار دارد. همچنین نوآوری و رشد را به پیش می برد، ایجاد اشتغال می کند، و برای مشتریان کالاهای جدید و نو فراهم می آورد. در کشورهایی که اقتصاد زیر سلطه دولت قرار دارد، کارآفرینی به نحوی بسیار تعیین کننده به غلبه بر وابستگی به دولت، تقویت اقتصادی، و آزادی فردی، کمک می کند. کارآفرین ها در انجام چنین کاری نه تنها دیدگاه کسب و کاری خود را به پیش می برند، بلکه تکثرگرایی را به عنوان گزینه ای بجای تمرکز کنترل دولت بوجود می آورند.

از دیگر سو تکثرگرایی اقتصادی محیطی قدرتمند برای رقابت سالم سیاسی فراهم می کند، و دولت را زیر نظر می گیرد. اقصادی که به طیف گوناگونی از کسب و کارها توانایی چشمگیری می دهد، و متضمن و دربردارنده قدرت اقتصادی گسترده در فراسوی بخش دولتی است. همچنین انحصار چند قطبی فروش و این مسئله را که رانت خواران دسترسی خاص و ویژه ای به دولت نداشته باشند، زیر نظر دارد. بنابراین کارآفرینی نه تنها در ساخت اقتصادهای شکوفا و موفق نقشی کلیدی دارد، بلکه در ایجاد دمکراسی هم نقشی مشابه ایفا می نماید. دمکراسی هایی که برای شهروندان خود موقعیت مناسب و خوب فراهم می کنند.

دمکراسی به خودی خود (به طور اتوماتیک) برای محیط نامناسب کارآفرینی، راه حلی ارائه نمی دهد. کمااینکه بسیاری از دمکراسی های رو به آغاز درست مانند کشورهای استبدادی با بخش زیادی از شهروندان خود در کلنجارند، که در بخش غیررسمی بعنوان یک آب باریکه بخور و نمیر صرف محدود شده اند. چراکه موانع ورود به اقتصاد رسمی برای اغلب مردم بیش از اندازه بزرگ هستند. کمااینکه در اینگونه کشورها کارآفرین ها حتی در هنگامی که بعنوان ستون فقرات اقتصاد عمل می کنند، در کوران نبرد و مبارزه ای سخت قرار می گیرند. چراکه اغلب از حقوق مالکیت اطمینان ندارند، و در وطنشان قوانین حفاظت از کارآفرین ها موجود نیست و یا کم است. در عین حال بین محیط های دمکراتیک و غیر دمکراتیک، تفاوتی مهم وجود دارد. چراکه عملکرد شفاف و پاسخگویی که در روند دمکراتیک نهفته است، گذرگاهی مهم برای شهروندان ایجاد می کند تا برای اصلاحات خط مشی ها فشار بیاورند. اصلاحاتی که کارآفرینی را برای همه آسان تر می کنند. این امر حتی در دمکراسی های جدید و رو به آغاز نیز که ممکنست کامل نباشند، مصداق دارد.

کارآفرینی نیرویی پرقدرت است، که بسیاری در تلاشند آن را به دست آورند و مهار کنند. کمااینکه کشورهای اقصی نقاط جهان آرزومند و مشتاقند، که اقتصادهای خود را از طریق ارتقاء و تقویت کارآفرینی رقابتی تر کنند. روش های نوین تفکر در مورد کارآفرینی نوآورانی را به تحرک وامی دارد، که از تیزهوشی و فراست کسب و کار برای دستیابی به اهداف اجتماعی پیشرفته تر استفاده می کنند. البته اینک بیش از هر زمان دیگری، منابع مالی برای آغازگران فعالیت های اقتصادی در دسترس قرار می گیرند. با اینهمه در بیشتر کشورها کارآفرین ها هنوز با مبانی عملکرد و رشد کسب و کار خود در کشمکش هستند. چراکه توجه و منابعی که به ترویج و ارتقاء کارآفرینی جلب می شوند، بر مداخلات و اعمال نفوذهای انفرادی، و نه تغییرات نظام مند (سیستماتیک)، تمرکز دارند.

ایجاد یک ساخت بوم سازگان کارآفرینی رقابتی واقعی مستلزم محیطی است که در آن صاحبان کسب و کارها بتوانند در سطحی از نقش داشتن فعالیت کنند، حقوقشان محفوظ بماند، و برای همه قانونی یکسان وجود داشته باشد. چراکه هیچ الگو و قالب یکسانی برای ایجاد چنین ساخت بوم سازگانی وجود ندارد. بنابراین در حالی که نمونه های قدرتمند سرگذشت های موفقیت آمیز به چشم می خورند، اما هر کشور هم باید روش منحصر بفرد خود برای اصلاحات را پیدا کند. این امر مستلزم گفت و گویی آزاد است که در آن سیاست سازان و کارآفرین ها گردهم می آیند، تا موانع را مورد بحث و بررسی قرار دهند و راه حل ها را بیابند. البته این روند آسانی نیست. اما همانگونه که نمونه های کشورهایی که توانستند ساخت بوم سازگان های کارآفرینی موفقیت آمیز ایجاد کنند نشان می دهند، چنین روندی می تواند حالت دوره ای نقل و انتقالی داشته باشد.

 

مفهوم کارآفرین بودن چیست؟

آدام اسمیت در اثر خود موسوم به دارایی ملت ها نشان می دهد، که جوامع به سبب تقسیم کار از طریق تخصص و کارشناسی به سعادت دست پیدا می کنند. با توجه به نظریات وی کارآفرینی می تواند به عنوان مطالعه و بررسی عملکردهای بشر تلقی و معنی شود. عملکردهایی که به تغییرات نوآورانه در تقسیم کار و کارآفرین هایی منجر می گردد، که چنین اقداماتی را آغاز می کنند (2).

جان بپتیست سی (اقتصاددان فرانسوی، با یحیای تعمید دهنده اشتباه نشود. مترجم) که می توان او را از هواداران اولیه مبادرت به راه اندازی مؤسسات اقتصادی آزاد دانست، افروده است که کارآفرین بر “شخصی دلالت دارد که برای خود مسئولیت فوری، خطرپذیری (ریسک)، و اداره یک مشغولیت صنعتی را قائل می باشد. خواه این کار را با سرمایه خود انجام دهد، و یا برای آن از جایی وام بگیرد” (3). در عین حال اشاره می کند، که برگردان واژه کارآفرین به انگلیسی مشکل بود. چراکه لغت مجری از پیشترها برای استفاده خاص مناسب بوده است. البته اینک واژه کارآفرین به خوبی در بین لغت های انگلیسی جا افتاده است. اما چالش مشابهی برای جا انداختن آن در برخی از زبان های دیگر وجود دارد، که هر از گاهی درک این واژه را با مشکل روبرو می کند.

درک واژه کارآفرینی در فراسوی تعاریف سنتی خطرپذیری (ریسک) قرار گرفته است، که از طریق استفاده از سرمایه برای رفع نیازهای بازار سود تولید می کند. برای نمونه می توان به سال های اخیر اشاره کرد که اشتغال زایی اجتماعی نقاط برجسته دیگری از نوآوری را کسب کرد، که موجب تحرک کارآفرین ها می شود. از دیگر سو گرچه معانی و مفاهیم دقیق کارآفرینی با یکدیگر تفاوت هایی دارند، اما در مجموع پذیرفته شده که معنی اجتماعی آن سبب گسترش مهارت های کسب و کار و ابزاری برای حل مشکلات اجتماعی در زمینه های گوناگون می باشد. این مشکلات ممکنست شامل راه اندازی شرکت های سازنده نرم افزارهای تلفن های دستی، تا کمک به آموزش کارکنان بخش بهداشت و درمان روستایی، تولیدکنندگان مواد بسته بندی قابل بازیافت، و بازارهای لامپ های خورشیدی برای خریداران باشند. بازارهایی که در آنها برق کمیاب است، و یا سرمایه گذاران نسبت به ضربه های شدید وام دادن متعهد می باشند (4).

سازمان هایی مانند بنیاد اسکول/ Skoll Foundation و یا اعتبار اکیومن/ Acumen Fund، دیدگاه پشتیبانی، ارتباط، و تقدیر از کارآفرین ها را، در سراسر جهان رواج داده اند. فراتر آنکه اینک بسیاری از دانشگاه ها در این زمینه واحدهایی ارائه می کنند، که روندها و مهارت های کلیدی را حرفه ای نمایند. به موازاتی که کارآفرینی اجتماعی ادامه پیدا می کند که کسب و کارهای جدید به وجود بیاورد، ماهیت نوآورانه آن حتی در ساختاری قانونی و نوین یعنی سود شرکتی به رسمیت شناخته، و پذیرفته شده است.

در ایالات متحده آمریکا شرکت سودده نوعی جدید از ماهیتی شبیه به شرکت های انتفاعی سنتی است. اما مشخصاتی مانند لزوم داشتن هدفی شرکتی برای ایجاد تأثیر مادی مثبت در جامعه و محیط؛ گسترش وظایف مدیران و سهامداران غیرمالی؛ و همچنین سودهای مالی سهامداران و اجبار برای گزارش در مورد عملکرد کلی احتماعی و محیطی؛ است. چنین شرکت سوددهی با استفاده از فراگیری، اعتبار داشتن، استقلال، و استاندارد شفاف طرف سوم، امکان پذیر می شود (5).  قوانین شرکت سودده تا کنون در دوازده ایالت آمریکا به اجرا درآمده اند. همچنین سیزده ایالت دیگر بعلاوه شهر واشنگتن دی سی در حال بررسی و مطالعه 200 فقره از اینگونه شرکت ها در سراسر کشور هستند (6).

مفهوم کارآفرینی اجتماعی سبب سوق دادن دوره جدیدی از تمرکز بر ایجاد ارزش مشترک شده است، که همزمان سود بیشتری می دهد، و تأثیر اجتماعی گسترده تری دارد (7). اما ارزش مشترک صرفا چیزی برای پذیرش از سوی آغازگران خودآگاه محیطی و احتماعی نیست. کمااینکه بسیاری از شرکت های بزرگ و جاافتاده به نوعی منافع ایجاد ارزش اقتصادی را پذیرفته اند. ارزشی که در عین حال از طریق عملیات اصلی خود، ارزش های گسترده تری برای اجتماع ایجاد می کنند. همانگونه که مایکل پورتر و مارک کرمر بیان می کنند، ارزش مشترک “روشی نوین برای کسب موفقیت های اقتصادی است. در عین حال نه در حواشی عملکرد شرکت ها، که در مرکز آن، قرار دارد. همچنین مدنظر قرار دادن محدودیت ها و خسارات اجتماعی، الزاما سبب افزایش هزینه شرکت ها نمی شود. چراکه آنها می توانند از طریق استفاده از فناوری های نوین، روش های عملیاتی، و راه ها و روندهای مدیریت، نوآوری کنند. در نتیجه مولد بودن خود را افزایش دهند، و بازارهای خویش را گسترش بخشند” (8).

یک نمونه اینگونه موارد اقدام شرکت نستله در تمرکز بر ایجاد ارزش مشترک در آب، تغذیه، و گسترش روستایی است. یعنی زمینه هایی که هم برای منافع اصلی شرکت، و هم برای سود بیشتر اجتماعی حیاتی می باشند. مثلا نستله در کسب و کار در پیوند با قهوه، میزان نسکافه محلول را دو برابر کرد. این نسکافه تا سال 2015 مستقیما از  کشاورزان و اتحادیه های آنان خریداری می شود. شرکت مورد اشاره این هدف خود را از طریق روند تهیه و خرید دوباره طراحی شده، دنبال می کند. روندی که از طریق در اختیار گذاشتن راهنمایی ها در مورد بهترین روش کشاورزی، تضمین وام های بانکی، و کمک به اینکه داده های کلیدی کشاورزی در اختیار تولیدکنندگان قهوه قرار بگیرد، کار را برای عرضه کنندگان کوچکتر ساده تر می نماید (9). این اقدام به افزایش برداشت از هر هکتار، بالا رفتن کیفیت قهوه، و بیشتر شدن درآمد کشاورزان، کمک کرد. در عین حال خود نستله نیز، شبکه ای از عرضه کنندگان سطح بالا و قابل اتکاء بدست آورد.

در چنین حالتی به خاطر داشتن این مسئله اهمیت دارد، که آغاز کسب و کاری نوین تنها شکل کارآفرینی موجود در دسترس نوآوران نیست. چراکه می توان در درون شرکتی هم که از پیش وجود دارد، یک کارآفرین شد. کمااینکه برنامه موسوم به ردگیری کارآفرینی جهانی که بزرگترین و دیرپاترین برنامه پژوهشی متمرکز کارآفرینی در دنیا می باشد، در واقع ایجاد اشتغال را در کنار انواع دیگر کارآفرین تلقی می کند. در عین حال آن را به عنوان نمودار بخشی از کل مرحله اولیه فعالیت های کارآفرینی (تی ئی ای/ TEA) می سنجد. تی ئی ای درصد جمعیت در سن کار دخیل در ایجاد فعالیت های کسب و کاری (در حال پیدایش) و یا اداره شرکت ها برای کمتر از 3 سال و نیم را، ارائه می کند. این ارائه در حالی انجام می شود که کارآفرینی ایجاد اشتغال در سازمان هایی صورت بگیرد، که از پیش موجود بوده اند (10).

بنابراین جای شگفتی نیست که کارخانه ماشین های برقی جهانی (جی ئی ام/ GEM) دریافت از آنجا که در اقتصادهای پیشرفته تر شرکت های متوسط و بزرگ بیشتری در جستجوی زوایای نوین رقابت هستند، قدرت کارآفرینی سازمان یافته با سطح توسعه اقتصادی یک کشور افزایش می یابد. در اینگونه تشکیلات اقتصادی کارکنان می توانند برای پیگیری ایده های نوین، از موقعیت های کسب و کار در ساختار موجود استفاده کنند. البته در اقتصادهای بر مبنای نیروی کاری ارزان قیمت و داده های مبتنی بر منابع، تنها 1.7 درصد کارکنان در کارآفرینی دخیل هستند. حال آنکه در اقتصادهای مبتنی بر نوآوری، این میزان به 9.1  درصد افزایش پیدا می کند (11).

کارآفرینی به سبب ماهیت خود دربردارنده نوآوری و تغییری است، که می تواند به شکل های گوناگون درآید. اما صرفنظر از اینکه به چه شکلی درآید و یا به چه واژه ای توضیح داده شود، در سراسر جهان موتور محرکه توسعه اجتماعی- اقتصادی بوده است. در عین حال همچنان بالاترین امید برای بهترین شکل نیکبختی کشورها می باشد.

امکان های نوین و چالش های مستمر

اقتصاد جهانی شده، در سراسر دنیا برای کارآفرین ها موقعیت های نوین و بی سابقه به وجود می آورد. برای نمونه واریز وجوه مالی حوزه دیگری است، که امکان بالقوه کارآفرینی می تواند در آن گشایش پیدا کند. کمااینکه واریز وجوه مالی به کشورهای رو به توسعه در سال 2011، به 325 میلیارد دلار رسید. در عین حال انتظار می رود، که در آینده افزایش سالانه آن حدود 7 تا 8 درصد باشند (12). با توجه به اینکه همه ساله در سطح جهان 200 میلیون تن مهاجرت می کنند، این ارقام قابل توجه هستند. البته در حال حاضر این اعتبارات عمدتا برای مخارج، و پرداخت وام مورد استفاده قرار می گیرند. اما می توان آنها را به کانال های مولدتری هدایت کرد. بسیاری از کشورها دارند متوجه قدرت مشترک حضور در کشوری دیگر، و تشویق استفاده از واریزهای وجوه مالی برای سرمایه گذاری از طریق ابزاری مانند وجه الضمان برای چنین حضوری می شوند (13). اتحاد بین المللی تعهدات حضور در غربت آمریکا (آی دی ئی ای/ IdEA) نمونه ای از این خط مشی است، که جوامع درونی گوناگون، بخش خصوصی، و نهادهای دولتی را گردهم می آورد، تا برای اعضای حاضر در کشورهای دیگر موقعیت هایی فراهم کند که به زادگاه خود یا نیاکانشان بازپرداخت مالی داشته باشند. آی دی ئی ای در حول پنج اصل، از جمله کارآفرینی عمل می کند (14).

ادغام چنین تلاش هایی، راه حل های گوناگون روش تأمین اعتبار برای آغاز کسب و کار از طریق کمک های مالی کوچک افراد هستند. با استفاده از این روش که اغلب روی اینترنت انجام می شود، افرادی با تفکرات مشابه می توانند شبکه هایی تشکیل دهند. سپس با سرمایه گذاری مشترک منابع مالی خود، از ساخت و ایجاد نوآوری ها و ابتکارات حول یک درون مایه و یا هدف خاص پشتیبانی کنند. بسیاری از این افراد ایده هایی برای فعالیت های اقتصادی و مشارکت در کسب و کارهای جدید دارند. تارنماهایی مانند Kickstarter.com و Indiegogo.com خط مشی های آسان برای کارآفرین های بلندپرواز و مشتاقی دارند، که در غیر این صورت قادر نخواهند بود به منابع مالی ستنی دسترسی پیدا کنند. همچنین  تارنمای Kiva.org با استفاده از همان راهکار، بگونه ای ویژه بر کارآفرین های کشورهای رو به توسعه تمرکز می کند. در عین حال به افراد این توانایی را می دهد تا از طریق تأمین اعتبارات برای وام گیرندگانی که در پی دریافت قرض های خرد هستند و ایده های خود را برای مخاطبان جهانی در این تارنما قرار می دهند، پول بدست بیاورند.

با اینهمه این امر اهمیت دارد که به موازاتی که مفهوم کارآفرینی گسترش می یابد، شکل های نوینی از آن به چشم می خورند، و منابع جدیدی در دسترس قرار می گیرند. در عین حال باید به خاطر بیاوریم که گروه بزرگی از کارآفرین ها وجود دارند، که برای کارایی ابتدایی ترین انواع کسب و کارها در کشمکش هستند. بنابراین در محیط هایی که کارآفرینی همچنان با اشکال همراه است، سرمایه گذاری به خودی خود مشکلات بنیادین را حل نمی کند. لذا بسیاری از کارآفرین ها از فروشندگان دوره گرد نایروبی گرفته تا خلق کنندگان صنایع دستی در مناطق کوهستانی آند در کشور پرو، حتی خود را اشتغال زا تلقی نمی کنند. چراکه کارهایی را که انجام می دهند، فعالیت اقتصادی نوآورانه با هدف و دیدگاه رشد تلقی نمی نمایند. به عبارت دیگر آنها این فعالیت ها را تنها برای تأمین معاش انجام می دهند

بین کارآفرین های رسمی با کارآفرین های غیررسمی تفاوت مهمی وجود دارد. زیرا گروه نخست کسب و کارشان رسما به ثبت رسیده است. بنابراین از حفاظت قانونی برخوردار می باشند، و به اعتبار بانکی دسترسی دارند. اما دسته دوم به مؤسسات و نهادهایی دسترسی ندارند، که سبب کارایی بازار اقتصادی می شوند. بنابراين با توجه به شمار زیاد کارآفرین ها و حجم گسترده بازار اقتصاد غیررسمی، وجود این عده زیاد از کارآفرین ها که راهی به سیستم رسمی بازار ندارند، برای پروژه های توسعه جهانی وخیم است. کمااینکه بانک جهانی برآورد می کند که میزان متوسط اقتصاد سایه، در تولید ناخالص ملی کشورهای واقع در منطقه جنوب صحرای آفریقا سر به 38.4 درصد می زند. این میزان در اروپا و آسیای میانه 36.5 درصد است. در حالی که در کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (ئو ئی سی دی/ OECD) که درآمدهای زیاد دارند، تنها 13.5 درصد می باشد (15).

هرناندو دو سوتو رئیس مؤسسه آزادی و دمکراسی در لیما در کتاب بنیادین خود زیر عنوان راز سرمایه از فرناند برادل تاریخدان فرانسوی یاد می کند. کمااینکه حیطه فعالیت کسب و کارهای غیررسمی را ظرف شیشه ای آزمایشگاهی حاوی خلأ برادل خوانده است. زیرا این مورخ پرسش هایی را مطرح کرده، که شهره آفاق شده اند. او سوأل نموده که چرا اقتصادهای صنعتی شده غربی در آغاز  درست مانند اقتصادهای کنونی بسیاری از کشورهای رو به توسعه، زیر کنترل یک گروه نخبه دارای حق ویژه درآمدند؟ “چرا بخشی از جامعه گذشته باید بگونه ای جدا از بقیه مردم زندگی می کردند، که گویی در شیشه آزمایشگاهی حاوی خلأ بسر می برند؟ چرا این اقتصادها قادر نبودند گسترش یابند، و کل یک جامعه را بگیرند؟” (16)

هرناندو دو سوتو ادعا می کند، پاسخ پرسش های فرناند برادل در کمبود یا نبود دسترسی به حقوق مالکیت و سایر مبانی کلیدی یک بازار اقتصادی فراگیر نهفته است. چراکه بدون این حقوق و مبانی، کارآفرینی حالت الزامی، و نه انتخابی، بخود می گیرد. همچنین کارآفرین ها بدون چشم انداز واقعگرایانه برای رشد، در چنبره بخش غیررسمی گرفتار باقی می مانند. به همین سب نمی توانند از دور (باطل) فقر خارج شوند، و در جوامع خود در جایگاه سهامداران کامل قرار بگیرند.

دیدگاه و برداشت دو سوتو کارآفرینانی اعم از سنتی اجتماعی، و همچنین رسمی و غیررسمی را به تصویر می کشد، که در خلأ کار نمی کنند. بلکه در چهارچوب موقعیت ها و محدودیت هایی فعالیت دارند، که حاصل عوامل گوناگون در محیط زندگیشان هستند. شکل دادن این عوامل به گونه ای مساعد برای آغاز و رشد کسب و کارهای جدید، و همچنین تشویق و ترغیب نوآوری در سطحی گسترده تر، گوهر و ذات ایجاد ساخت بوم سازگان کارآفرینی بشمار می رود.

نه توصیه برای ایجاد یک ساخت بوم سازگان (اکوسیستم)

1- از پیروی از روش (موفقیت آمیز) سیلیکون ولی (دره سیلیسیم) بپرهیزید: البته بنا نهادن و توسعه “صنعت مبتنی بر اطلاعات” یعنی فرمول اسرارآمیز دولت ها در همه جا، اشتیاق و بلندپروازی قابل تحسینی است. اما دستیابی به آن مستلزم سرمایه گذاری در خلال یک نسل در حوزه  آموزش، و توانایی گسترش ذکاوت و استعدادی در سطح جهانی می باشد.

2-  شکل دادن ساخت بوم سازگان حول شرایط بومی: مشکل ترین و در عین حال تعیین کننده ترین مقوله در این پیوند، گزینش و در پیش گرفتن راه حل هایی است که با ابعاد، سبک، و جو کارآفرینی بومی، همخوانی داشته باشند.

3- دخیل کردن شکل و فرم بخش خصوصی از همان ابتدا: دولت ها نمی توانند به تنهایی ساخت بوم سازگان ایجاد کنند. چراکه این تنها بخش خصوصی است که انگیزه و دیدگاه راه اندازی و توسعه بازارهای کارآمدی را دارد، که درعین حال قادر به حفظ خود باشند.

4- عوامل بالقوه سطح بالا را ترجیح دهید: بسیاری از برنامه ها در اقتصادهای رو به پیدایش منابع محدود را بین تعداد فعالیت های اقتصادی موجود در قاعده هرم تقسیم می کنند. اما متمرکز کردن منابع در آنجا به بهای کنار گذاشتن فعالیت های اقتصادی دارای عوامل بالقوه سطح بالا، اشتباه است.

5-  یک پیروزی بزرگ کسب کنید: حتی یک پیروزی می تواند از طریق تحریک و داغ کردن تصورات جامعه و تقلید کنندگان بلندپرواز و مشتاق، بر ساخت بوم سازگان کارآفرینی تأثیری شگرف و انگیزه آفرین داشته باشد.

6- به تغییرات فرهنگی بپردازید: تغییر یک فرهنگ عمیقا جاافتاده و ملکه ذهن شده، بسیار مشکل است. اما ایرلند و شیلی هر دو نشانگر آنند که این امکان وجود دارد، که در کمتر از یک نسل هنجارهای رایج اجتماعی در پیوند با کارآفرینی را تغییر داد.

7- فشار بر ریشه ها: فعالیت های اقتصادی جدید باید زود در معرض سختگیری ها و دقت زیاد بازار قرار بگیرند. به این مفهوم که همانگونه که کشتکاران تاکستان ها آب را از ریشه های درخت های انگور دریغ می کنند تا این ریشه ها در خاک پراکنده شوند و میوه های خوش طعم تری بدهند، دولت ها نیز باید از طریق دادن پول توأم با سختگیری ها و دقت زیاد به واحدهای اقتصادی نوین، بر ریشه های آنها  فشار وارد کنند تا احراز اطمینان نمایند که کارآفرین ها استحکام و کاردانی لازم را کسب کنند و افزایش دهند.

8- خوشه ها را زیادی دستکاری نکنید، بلکه یاریشان دهید به شکلی اصیل رشد کنند: راهبرد (استراتژی)های خوشه ای که توسط مایکل پورتر فراگیر و مشهور شدند، در سراسر جهان از جانب دولت ها ارتقاء و ترویج پیدا کرده اند. البته خوشه های کارآفرینی به طور طبیعی وجود دارند، و می توانند در یک ساخت بوم سازگان عوامل مهمی باشند. اما تنها شواهدی قابل تردید در دست هستند که نشان دهند، دولت ها می توانند در تولید و بارآوردن آنها نقشی اساسی بازی کنند.

9- اصلاحات در چهارچوب های نظم دهنده، اداری، و قانونی: چهارچوب های نظم دهنده و قانونی صحیح، برای کارآفرینی های پررونق حیاتی است. کمااینکه پژوهشی نشان می دهد، که شماری از اصلاحات بر ایجاد فعالیت های اقتصادی تأثیری مثبت داشته اند. مثلا ورشکستگی را از حالت جرم درآورده اند، از سهامداران در برابر طلبکاران محافظت کرده اند، و به کارآفرین ها این اجازه را داده اند که بسرعت از نو آغاز کنند. همچنین برنامه و روند حفاظت از بیکاری کارکنان را از حالت سخت کردن خاتمه دادن به مشاغل موجود آنها، به پشتیبانی برای دوران بیکاریشان تغییر داده اند. در عین حال بازارهای سرمایه را ایجاد و آزاد کرده اند، و روش های مالیاتی را ساده نموده اند.

منبع: دنیل آیزنبرگ، “ایده بزرگ: چگونه انقلاب کارآفرینی را آغاز کنیم؟” مجله مروری بر کسب و کار هاروارد، ژوئن 2010، http://hbr.org/2010/06/the-big-idea-how-to-start-an-entrepreneurial-revolution/ar/1

 ایجاد یک ساخت بوم سازگان

ایجاد هر ساخت بوم سازگان مستلزم شماری از عوامل کلیدی در هم تنیده است، که بگونه ای مستمر با هم تعامل دارند و به صورت متقابل یکدیگر را تقویت می نمایند. ابن امر در مورد به وجود آوردن ساخت بوم سازگان کارآفرینی نیز، صدق می کند. چراکه روند این ایجاد نیز شامل شماری از بخش های در جنبش یعنی عملکردهایی می شود، که گردهم می آیند تا نوآوری و رشد را تسهیل کنند. بنابراین در حالی که مدل های گوناگون موجود می باشند، دو نمونه ای که در زیر به آنها اشاره می شود، روند رایج پیدایش طرزتفکر در باره ساختار ساخت بوم سازگان کارآفرینی را به تصویر می کشند.

دنیل آیزنبرگ استاد رشته مدیریت کاربردی مؤسسه ببسون گلوب وبنیانگزار پروژه ساخت بوم سازگان کارآفرینی ببسون، فرهنگ سودمند و مساعد، خط مشی های توانبخش و رهبری، در دسترس بودن اعتبار مالی مناسب، وجود سرمایه با کیفیت انسانی، بازارهای مناسب برای فعالیت های اقتصادی جهت تولیدات، و شماری از پشتیبانی های بنیادین و زیربنایی را، عوامل کلیدی ساخت بوم سازگان کارآفرینی برمی شمارد (17). هر یک از این عوامل نیز، به نوبه خود در بردارنده صدها عامل کوچک تر هستند.

دنیل آیزنبرگ تأکید دارد که گرچه می توان ساخت بوم سازگان کارآفرینی همه کشورها را با استفاده از مشخصاتی یکسان طراحی کرد، اما هر یک از این ساخت بوم ها در نوع خود منحصر بفرد می باشند. چراکه برآیند و نتیجه تعامل صدها عامل در راه هایی پیچیده هستند. این عوامل برمبنای بنیان های قرار دارند که از نظر تاریخی شکل گرفته اند، و به کشورهای گوناگون مزایای قابل رقابت می دهند. اما در عین حال شماری از چالش هایی را هم ایجاد می کنند، که باید برای مناسب شدن محیطشان برای کارآفرینی بر آنها غلبه کرد. به همین سبب است که معمولا استفاده کورکورانه از الگوی ایجاد و توسعه کارآفرینی یک کشور در کشوری دیگر، کارایی ندارد و مؤثر واقع نمی شود. البته نمونه های موفقیت آمیز قابل استفاده هستند. اما هر کشوری باید راه خودش را پیدا کند.

بنابراین شوق و بلندپروازی برای شیلی یا تایوان بعدی شدن، الزاما به این معنی نیست که مستقیما از این کشورها الگوبرداری طابق النعل بالنعل کنیم. زیرا همانگونه که دنیل آیزنبرگ شرح می دهد “بسیاری از دولت ها برای به وجود آوردن ساخت بوم سازگان روشی نادرست در پیش می گیرند. چراکه یک الگوی ایده الی غیرقابل دستیابی را دنبال می کنند. در عین حال اقتصادهایی را مدنظر قرار می دهند، که با اقتصادهای خودشان تفاوت کاملا بنیادین دارند (18). در حالی که هر کشور باید با در نظر گرفتن شرایط، توانمندی ها، و نقطه ضعف های خود، روندی را طراحی کند که ریشه در این واقعیت های بومی داشته باشد.

استیون کولتی که برنامه کارآفرینی جهانی را برای وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا ایجاد و اداره کرد، در مورد طراحی اجزای تشکیل دهنده اصلی ساخت بوم سازگان کارآفرینی مثال دیگری می زند. مدل شش + شش او شش ستون اصلی و عمده یک ساخت بوم سازگان کارآفرینی موفقیت آمیز را، هویت، آموزش، ارتباط و نگهدای، اعتبار مالی، توانمندی، و تجلیل از کارآفرین ها، می داند. همچنین  سازمان های غیردولتی (ان جی ئو ها/ NGOs)، شرکت های سهامی، بنیادها، دولت، مؤسسات دانشگاهی، و سرمایه گذاران را، شش شرکت کننده ای تلقی می نماید که باید در اجرای آنها دخیل باشند (19). مدل کولتز نیز به روشی مشابه آیزنبرگ بر این عقیده و بنیان استوارست، که هیچ عاملی به تنهایی نمی تواند کارآفرینی را اداره و حفظ کند. بلکه کارآفرین ها زمانی موفق می شوند، که چندین بخش و نقش آفرین با یکدیگر کار کنند و محیطی حمایتگرانه برای اشتغال زایی به وجود بیاورند.

کولتی به ارتباط درونی تمامی عوامل ساخت بوم سازگان کارآفرینی اشاره می کند. همچنین بر نیاز به نقش آفرینان گوناگون تأکید دارد، که به منظور ایجاد کارآفرین ها با یکدیگر همکاری می نمایند. وی در عین حال تآکید می کند که این اشتباه است که تصور نماییم، کارآفرین ها صرفا سرمایه گذاران تولیدات جدید هستند. چراکه در واقع در این دیدگاه محدود، تنها 20 درصد کارآفرین ها نوآور می باشند. این در حالی است که 80 درصدشان کسانی هستند که به ایده های نوین جنبه تجارتی می دهند، و آنها را به بازار می آورند. بنابراین اکثریت قاطع کارآفرین های موفق در مورد نوآوری خود که می تواند یک محصول و یا روندی جدید باشد، فکر نمی کنند. بلکه بر این تصور هستند، که ایده های نوآورانه دیگران را به واقعیت تبدیل نمایند (20). در پشتیبانی از ابتکارت در کارآفرینی های گوناگون، اغلب بر “ایده” تأکید بیش از اندازه ای می شود. به همین سبب مخترعان و دارندگان ایده های نوین، با سیل اعتبارات مالی روبرو می گردند. اما از آموزش کافی، داشتن مربی، و سایر شکل های حمایت برخوردار نیستند، تا ایده هایشان را به مقولات قابل دوام کاری تبدیل کنند. بنابراین کشورها نیازمند به وجود آوردن ساخت بوم سازگان آگاهانه هستند، که به این انواع گوناگون کارآفرین ها کمک کنند تا موفق شوند.

طرح خط مشی های مناسب با کسب و کار: توصیه ها برای خط مشی سازان

ورودیه برای آغاز کسب و کار– ثبت کسب و کار، و انجام روند گرفتن مجوز

 شفافیت و فاش گویی ملزومات شفافیت مناسب را بنیان بگذارید، تا اطلاعات به صورت آزاد در اختیار مصرف کنندگان و سرمایه گذاران قرار بگیرد.

اطلاعات– دسترسی یکسان به اطلاعات دولتی در مورد مقررات، ملزومات، شرایط، و منابع مالی را، تأمین نمایید.

  حقوق مالکیت – حقوق مالکیت را تبیین، و از اجرای کامل آن احراز اطمینان کنید.

تأمین اعتبار– با خصوصی کردن بانک های دولتی و به مرحله عمل درآوردن اصول اداره بخش خصوصی، یک سیستم داخلی تأمین اعتبار قوی راه بیندازید  

نیروی کاری برای نیروی کاری قوانین ساده و کارآمد ایجاد کنید. بگذارید دستمزدها بر اساس نیروهای بازار تعیین شوند.

رقابت – محدودیت های موجود بر سر راه رقابت را از بین ببرید، یارانه (سوبسید) فعالیت های اقتصادی ناکارآمد را حذف نمایید، درهای صنایع نگهداری شده برای مالکیت دولتی را به روی همه باز کنید.

داد و ستد- موانع موجود در پیوند با تعرفه ها و غیرتعرفه ها را کاهش دهید، و دادن مجوز صادرات- واردات به عده معدود دستچین شده را حذف کنید.

مالیات ها – روندهای نرخ های کاهش یافته مالیات را ساده کنید. روندهایی که می توانند از طریق افزودن به عمل بر اساس برخی از استاندارهای پذیرفته شده، درآمدهای حاصل از مالیات را افزایش دهند.

 کنترل قیمت ها – کنترل قیمت ها را حذف نمایید، و بگذارید بازار قیمت ها را تعیین کند.

ورشکستگی – روش ها و دستورالعمل های مناسب ورشکستگی ایجاد نمایید.

ظرفیت سازی – برنامه هایی را آغاز کنید که به کارآفرین ها مهارت های فناوری، مدیریت، و مالی، ارائه دهند.

منبع: جان دی سولیوان، الکساندر شوکولنکف، “اسناد شماه یک شکوفایی و رونق: کارآفرینی” شماره سند اصلاحات اقتصادی: 0401 ، اول اکتبر 2004،

 

تمرکز بر اصلاحات در خط مشی

از آنجا که ساخت بوم سازگان کارآفرینی حاوی چندین جزء نشکیل دهنده است که با یکدیگر تعامل و پیوند دارند، به وجود آوردن چنین ساخت بومی مستلزم دیدگاه های متوازنی است، که در آنها به همه ستون های کلیدی توجهی یکسان مبذول شود. با اینهمه در عمل چنین چیزی به ندرت امکان دارد. چراکه تمامی کشورها با منابع محدود روبرو هستند. همچنین تمامی دولت ها تنها دارای سرمایه سیاسی محدودی می باشند، که برای اینگونه اصلاحات هزینه کنند. در نتیجه در اغلب اوقات تمرکز بر عواملی از ساخت بوم سازگان کارآفرینی قرار می گیرد، که به انجام در آوردن آنها نسبتا آسان هستند. برنامه های آموزش کارآفرینی و یا تأمین اعتبارهای ویژه برای دادن پول اولیه به کارآفرین ها، از جمله اینگونه عوامل بشمار می روند. در حالی که این برنامه ها در جای خود باارزشند، اما به ندرت سبب رونق و ارتقای اقتصاد کارآفرینی می شوند. چراکه تنها در مرحله کمک به اشخاص باقی می مانند. در نتیجه به عوامل بزرگتر اصلی و اساسی نمی پردازند، که کارآفرینی را در نطفه خفه می کنند.

مدنظر قرار دادن این موانع و پرداختن به آنها، در قلب و درون خط مشی دولتی و چهارچوب بنیادین مساعد برای کارآفرینی قرار دارد. بنابراین گرچه خط مشی دولتی و بنیادها در بین عوامل کلیدی مدل های گوناگون ساخت بوم سازگان کارآفرینی قرار دارند، در عمل بیش از همه عوامل دیگر مورد بی توجهی و غفلت قرار می گیرند. این بی توجهی دلیل ساده ای دارد. به این مفهوم که در حالی که ارائه خدمات حاشیه ای به نیازهای خط مشی هایی که از کارآفرینی پشتیبانی می کنند آسان است، اما به دست آوردن آنها مشکل تر می باشد.

هم کارشناسان توسعه و هم کارآفرین ها، به نحوی گسترده در مورد انواع خط مشی های مورد نیاز با هم توافق نظر دارند. همچنین حفاظت از حقوق  مالکیت، قراردادهای قابل اجرا، و هیئت دولت های کارا را، مشمول این خط مشی ها می دانند. دیگر دسته از خط مشی های کلیدی باید با قوانین ورشکستگی سر و کار داشته باشند، اما اغلب از آنها چشم پوشی می شود. بنابراین تعجبی ندارد که در نقاطی مانند مصر و شماری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که شکست در کسب و کار ممکنست به زندانی شدن منجر گردد، کارآفرینی شکوفا نمی شود (21).

آنچه کمتر هویدا و مشهود است، چگونگی سازگار کردن این خط مشی ها با شرایط بومی می باشد. کیفیت راه حل های خط مشی هایی که دولت ها پی می گیرند، تا حد زیادی به ماهیت سیستم سیاسی آنها بستگی دارد. کمااینکه برخی با اشاره به میزان رشد سریع اقتصادی چین و دورانی که کره جنوبی دارای حکومت خودکامه بود، استدلال می کنند که امکان دارد دولت های استبدادی (دیکتاتوری) برای ایجاد و ترویج کارآفرینی مناسب باشند. اما مسئله اینست که آن مستبدان بیش از آنکه در پی گسترش خط مشی های کارآفرینی مناسب باشند، نگران این بودند که همچنان بر مسند قدرت باقی بمانند. فراتر اینکه ملزومات اصلی برای کارآفرینی مانند دسترسی به اعتبار مالی، اغلب از سوی دولت های حاکم بر کشورهای استبدادی کنترل می شوند. همچنین به جای آنکه این اعتبارها براساس لیاقت بین کارآفرین ها توزیع گردند، بر مبنای ملاحظات سیاسی بذل و بخشش می شوند. در اینگونه کشورها فرهنگ واقعی کارآفرینی سرکوب می گردد، و اغلب در زیرزمین پنهان می ماند. چراکه حضور در اقتصاد رسمی معمولا به معنی و مفهوم متکی شدن کامل به مسائل مورد علاقه دولت است.

درمورد چین، بیشتر انرژی از بخش کارآفرینی می آید. کمااینکه شمار کسب و کارهای خصوصی ثبت شده در این کشور بین سال های 2000 تا 2009، بیش از 30 درصد افزایش پیدا کرد. همچنین فعالیت های اقتصادیی که عمدتا تحت مالکیت دولت نیستند، دو سوم بازده اقتصادی را تشکیل می دهند. در عین حال 75 تا 80 درصد سود صنعت چین و 90 درصد بهره  خدمات غیرانتفاعی، تولید همین فعالیت های اقتصادی می باشند (22). در همین حال بیشتر اینگونه فعالیت ها مخفی باقی می مانند. چراکه کارآفرین ها از سلب مالکیت و مصادره اموال خود می ترسند. همچنین برای ادامه کار به مقامات محلی رشوه می دهند.

یکی از عوامل بسیار مهمی که خط مشی سازان دولت های استبدادی فاقد آن هستند، مشورت کردن می باشد. البته امکان دارد گاهی به سبب اینکه گروه های گوناگون با آزادی در مورد عقاید خود سخن می گویند، به نظر برسد شکل گیری خط مشی دولتی در کشورهای دمکراتیک بدون نظم و حتی پرسر و صداست. اما نتیجه چنین وضعیتی این است که از آنجا که دولت ها باید نیازها و دلنگرانی های بخش وسیعی از جامعه را درنظر بگیرند، خط مشی هایی که به وجود می آیند از مزایای کامل آزمون و محک و همچنین استفسار برخوردارند. اما در کشورهای استبدادی که مردم از آزادی بیان محروم هستند و دولت گردش اطلاعات را کنترل می کند، چنین مناظراتی جای چندانی ندارند. در مقابل خط مشی ها در پشت درهای بسته تصویب می شوند. همچنین پس از باقی ماندن بر اریکه قدرت که مسئله و دلنگرانی اول است، راضی کردن وابستگان قرار دارد.

دخیل کردن بخش خصوصی گسترده در روند خط مشی سازی از راهی شفاف و معرف حضور، بویژه برای پرورش جو و فضای کارآفرینی اهمیت دارد. زیرا در صورتی که اتحادیه های صنفی کسب و کارها و اتاق های بازرگانی مستقل بگونه ای مناسب و مداوم در گفت و گوهای خط مشی دولت دخیل باشند، می توانند به تصمیم سازان در مورد موانعی که کارآفرین ها با آنها روبرو هستند، اطلاعات دست اول ارائه بدهند. این امر شامل راه حال های عملی برای برطرف کردن این موانع نیز، می باشد. تجربه عملی مرکز بین المللی تجارت خصوصی (سی آی پی ئی/CIPE) با صدها سازمان طرف همکاری محلی در نقاط گوناگون جهان، نشان می دهد که چنین گفت و گویی می تواند سبب بهسازی ها و پیشرفت های مهم در محیط هایی شود که کارآفرین ها در آنها فعالیت دارند.

مونتنگرو نمونه خوبی برای چنین موردی بشمار می رود. در سال 2001 گروهی از رهبران کسب و کارهای محلی اتحادیه کسب و کارهای مونتنگرو (ام بی ای/ MBA) را با این دیدگاه بنیان نهادند، که از طریق اصلاحات قانونی و نظم آفرین در پی اصلاحات پایدار رشد اقتصادی باشند. ام بی ای از طریق مشاورت های گسترده و مداوم با صاحبان کسب و کارهای سراسر مونتنگرو در مورد فوریت های اصلی و عمده اصلاحاتی و توصیه های آنان، دستورالعملی ملی برای کسب و کارها ایجاد کرد. سپس با حضور رهبران کسب و کارها، نمایندگان مجلس، وزیران مربوطه، رهبران دولت های محلی، رسانه ها، و پژوهشگران دانشگاهی، در همه شهرهای اصلی سراسر کشور گردهمایی هایی را سازمان داد. هدف از این گردهمایی ها این بود که راه حل های مناسب گنجانده شده در دستورالعمل مورد اشاره، از سوی آنها مورد حمایت قرار بگیرد.

این نخستین بار بود، که بسیاری از صاحبان کسب و کار در مونتنگرو در ملأعام در مورد دیدگاه های خود اظهار نظر می کردند. همچنین دستورالعملی ملی برای کسب و کارها، اولین سند از نوع خود در تمامی اروپای جنوبشرقی محسوب می شود. کار دستورالعمل های اولی و بعدی که ام بی ای به انتشار آنها ادامه داده بود، به جایی رسید که دولت بسیاری از راه حل های پیشنهادی را پذیرفت. اینک مونتنگرو در اروپا پایین تر میزان مالیات شخصی و شرکتی را دارد. بگونه ای که این میزان 9 درصد است. همچنین میزان بیکاری از 30، به 12 درصد کاهش پیدا کرد. در عین حال حجم اقتصاد غیررسمی به 15 درصد تولید ناخالص ملی کاهش یافت. همچنین مونتنگرو قوانین نوین و انعطاف پذیرتری دارد، مالیات داخلی کمتر است، و ثبت کسب و کار دارای مراحل کمتری می باشد. فراتر اینکه جامعه کسب و کار داخلی اینک درک می کند همانگونه که در سند رشد ام بی ای شرح داده شده، دیگاه هایش می توانند در مباحث خط مشی دولتی تفاوت ایجاد کنند. در عین حال شمار اعضای آن نیز از تنها 10 تن در سال 2001، به بیش از 500 نفر در 2011 افزایش یافته است. اعضایی که حق عضویت هم می پردازند (23).

یک ملاحظه کلیدی دیگر در ایجاد چهارچوب خط مشیی که از ساخت بوم سازگان کارآفرینی پشتیبانی می کند، ایسنت که تنها به تصویب قوانین گوناگون مناسب با کارآفرین ها تمرکز نمی نماید. بلکه در مورد چگونگی به اجرا درآوردن این قوانین و بویژه در سطح محلی نیز، متمرکز می باشد.

از دیگر سو فاصله بین قوانین مدون در کتاب ها و به اجرا درآوردن واقعی آنها در عمل، بر تمامی جهان تأثیر منفی می گذارد. در داخل کشورها نیز شهروندان چنین تأثیراتی را و عمدتا به شکلی بسیار دردناک، احساس می کنند. چراکه زمانی که مقرراتی بلااجرا باقی می مانند که به محیط کارآفرینی توانایی می بخشند، مستقیما سبب تضعیف و خراب شدن شرایط زندگی این شهروندان می گردند.

در سال های اخیر یکی از تکان دهنده ترین نمونه های فاصله بین قوانین مدون در کتاب ها و به اجرا درآوردن واقعی آنها در عمل، مصر می باشد که چشم اندازهای اقتصادی و امید به انجام فعالیت های اقتصادی بیشتر جامعه را مختل کرده است. کمااینکه این کشور در سال 2008 با ایجاد پیشرفت ها در زمینه هایی مانند کمترین سرمایه لازم برای راه اندازی کسب و کار، هزینه های کم ثبت مایملک، و مجوزهای ساخت و ساز، در رده بندی فعالیت های اقتصادی سالانه بانک جهانی بالاترین جایگاه را داشت (24). اما بسیاری از این اصلاحات ارزشمند تنها روی کاغذ باقی ماندند. در حالی که مردم عادی مصر برای امرار معاش همچنان در کشمکش شدید بودند. این حقیقت که اصلاحات از رسیدن به بخش های بزرگی از جامعه بازماند، به خشم عمومی و فراگیر کمک کرد. خشمی که در میدان آزادی (تحریر) به جوش آمد، و به سرنگونی حسنی مبارک منجر شد.

راه حل مدنظر قرار دادن و پرداختن به فاصله بین قوانین مدون در کتاب ها و به اجرا درآوردن واقعی آنها در عمل، در نهایت اینست که با ایجاد چهارچوب های درست و منطقی نظم آفرین و قانونی، از همان ابتدا از ایجاد اینگونه فاصله ها پیشگیری شود. چنین راه حلی باید دربردارنده سازوکارهای روندهای نظام مند (سیستماتیک) محاسبه و مقایسه مزیت ها و هزینه های یک پروژه قانونی پیشنهادی، و همچنین قوانین گوناگون هماهنگ برای به اجرادرآوردن مناسب آنها باشد. همچنین ستون های کلیدی یکپارچگی در چگونگی حکومت دولتی باید قوی تر باشد، تا سیستمی به وجود بیاورد که ساختار انگیزه برای مقامات دولتی و سایر نقش آفرینان اجتماعی، سبب اجرای مناسب قانون شود (25).

نتیجه

کارآفرینی نیروی خلاقه گسترش اقتصادی را تأمین می کند.  کارآفرین ها از طریق ایجاد کالاها و خدمات نوین، شرکت های جدید، و همچنین راه حل های نوآورانه برای نیازهای داخلی و جهانی، تغییرات اقتصادی را به پیش می برند و هدایت می کنند. در همان حال کارآفرینی نقشی حیاتی در گسترش دمکراسی ایفاء می نماید. چراکه موقعیت های مناسب را گسترش می دهد، ابتکارات شخصی را از بند رها می کند، و شهروندان مستقلی به وجود می آورد، که در جامعه و حاکمیت دمکراتیک از منافعی برخوردار می باشند.

کارآفرینی یک پدیده ای اساسی و جهانی است، که حاصل شهامت و هوشیاری فردی می باشد. همچنین همانگونه که در مورد میلیون ها کارآفرین غیررسمی مشاهده شده، نیازی برای بقا و امرار معاش است. کمک به شهروندان برای حرکت از نیازمندی و الزام به سمت موقعیت های مناسب، مسئولیت دولت ها می باشد. چراکه آنها چهارچوب هایی بنیادین را به وجود می آورند که یا به کارآفرینی کمک می کند، و یا از آن جلوگیری می نماید و آن را به تأخیر می اندازد. برای اینکه فعالیت های اقتصادی کارآفرینی ریشه بگیرند و رشد کنند، باید محیط مناسب فراهم شود. بنابراین ضروریست که برای آغاز کارآفرینی، موانع اولیه کم باشند. همچنین برای بزرگ شدن و رشد کردن چهارچوبی نظم آفرین و قانونی، لازمست به ابتکارات کارآفرینی پاداش داد، از رقابت منصفانه احراز اطمینان کرد، و از حقوق مالکیت خصوصی محافظت نمود.

کارآفرین ها تبلور این ایده فردریک هایک هستند که تهیه و زیر کنترل درآوردن آگاهی های بومی پراکنده از سوی اشخاص، هم برای آزادی های اقتصادی و سیاسی، وهم برای نوآوری های هدایت و سوق داده شده توسط شهروندان، حیاتی می باشد. البته دولت نیز نقشی کلیدی دارد، که باید ایفاء کند. اما شمار بیش از اندازه ای از تلاش های ارتقاء و ترویج کارآفرینی مشابه به سبب محدودیت های سرمایه گذاری بویژه در صنایع، خوشه ها، و یا محفظه های رشد، به سبب اینکه طرح های از بالا به پایین بودند، با شکست روبرو شدند.

در یک ساخت بوم سازگان با دوام، پشتیانی های مالی، آموزشی، و غیره باید ازسوی فضایی دارای خط مشی مطلوب تقویت شوند. بنابراین دولت ها باید بر ایجاد مبانی قانونی و نهادین جهت پشتیبانی از تلاش های از پایین به بالای کارآفرین ها تمرکز نمایند. همچنین احراز اطمینان کنند، که قوانین و مقررات در عمل به اجرا درمی آیند. در عین حال ضرورت دارد، که قوانین را منصفانه اجر کنند.

پانویس ها

1- مرکز بین المللی تجارت خصوصی (سی آی پی ئی/CIPE)، “کمک به ایجاد دمکراسی واقعی”

http:// www.cipe.org/sites/default/files/publication-docs/DemocracyDelivers07.pdf.

 2- استیون سی مایکل، “کارآفرینی، رشد، و آدام اسمیت،” نشریه شماره یک کارآفرینی راهبردی (استراتژیک): صفحات 287 تا 289، 2007، منتشر شده آن-لاین در ویلی اینترساینس،

http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/sej.31/pdf

3- جان بپتیست سی (اقتصاددان فرانسوی)، شرحی بر اقتصاد سیاسی، 1803

 4- “نویدبخش ترین کارآفرین های آمریکایی 2012،” مجله هفتگی کسب و کار،

http://images.businessweek.com/ slideshows/2012-06-21/americas-most-promising-social-entrepreneurs-2012

 

5- ویلیام اچ کلارک پسر، شرکت حقوقی بایدل مشروبخوار (برگرفته شده از نام جان بایدل دین شناس انگلیسی و بنیانگزار یکتاپرستی قرن هفدهم میلادی، که به سبب نپذیرفتن نظریه معتقد به وجود اقانیم ثلاثه/ تثلیث چندین بار به زندان انداخته شد. مترجم) و ریث ال ال پی، لری ورانکا، گروه کنانشت الال سی (نویسندگان اصلی)، “نیاز و منطق برای نوعی از شرکت هایی که بر اساس قانون باید برای جامعه و سهامداران سود آفرینی کنند: چرا این شکل قانونی است که به بهترین وجه نیازهای اجتماعی کارآفرین ها،  سرمایه گذاران، و سرانجام دولت و جامعه را مدنظر قرار می دهد،” گزارش معتبر، بیست و ششم ژانویه 2012،

http://benefitcorp.net/ storage/documents/The_Need_and_Rationale_for_ Benefit_Corporations_April_2012.pdf

6- سارا ای. آلتشالر، “نوعی از شرکت هایی که بر اساس قانون باید برای جامعه و سهامداران سود آفرینی کنند: 12 کشور و محاسبه،” انتشاراتی مونداگ، نهم ژانویه 2013،

http://www. mondaq.com/unitedstates/x/215408/Directors+Officers/ Benefit+Corporations+Twelve+States+and+Counting.

7-  منتشر شده در مجله مروری بر کسب و کار هاروارد، ژانویه- فوریه 2011،

http://www.fsg.org/tabid/191/ArticleId/241/ Default.aspx?srpush=true

8- مایکل ئی. پورتر و مارک آر. کرمر، ایجاد ارزش مشترک، مجله مروری بر کسب و کار هاروارد، ژانویه 2011،

January 2011, http:// hbr.org/2011/01/the-big-idea-creating-shared-value/ ar/11

9- گزارش 2011 ایجاد ارزش مشترک شرکت نستله،

http://www. nestle.com/asset-library/Documents/Library/Documents/ Corporate_Social_Responsibility/2011-CSV-report.pdf

10- لطفا به پیوند زیر مراجعه کنید:

http://www.gemconsortium.org

11- ردگیری کارآفرینی جهانی: لهستان، 2012،  

http:// www.gemconsortium.org/docs/download/2627

در سال 2011 پنجاه و چهار کشور از جمله به ترتیب 25، 12، و 12، کشور اروپایی، آسیایی، و آمریکای جنوبی، و همچنین ایالات متحده آمریکا، مکزیک، استرالیا، و تنها 3 کشور آفریقایی، در پژوهش کارخانه ماشین های برقی جهانی (جی ئی ام/ GEM) شرکت کردند. از آنجا که انجام پژوهش در باره مسئله درون- کارآفرینی در جی ئی ام اختیاری است، به هیچیک از کشورهای شرکت کننده در این پروژه اعتبارات مالی تخصیص داده نشد.

12- دیلیپ راتا و آنی سیلوال، واریز وجوه مالی در 2011 جریان پیدا می کند: به روز رسانده شده. نماینده واشنگتن دی سی: بانک جهانی، 2012

13-  نگزیئوکونجو- آیویلا و دیلیپ راتا، وجه الضمانی برای زادگاه، نشریه سیاست خارجی (فارین پالیسی)، بیست و چهارم ماه مه 2011،

http://www. Foreignpolicy.com/articles/2011/05/24/a_bond_for_the_ homeland?page=full.

14- لطفا به پیوند زیر مراجعه کنید:

http://diasporaalliance.org

15- فردریک اشنایدر، آندریاس بوئن، و کلادیو ئی. مونتنگرو، “اقتصادهای سایه در سراسر جهان: برآوردهای جدید برای 162 کشور از سال 1999 تا 2007،” اسناد پژوهش خط مشی 5356، گروه پژوهشی فقر و نابرابری توسعه بانک جهانی، و واحد توسعه اقتصاد بشر منطقه آسیای میانه و اروپا، ژوئیه 2010،

http:// www-wds.worldbank.org/servlet/WDSContentServer/ WDSP/IB/2010/10/14/000158349_20101014160704/ Rendered/PDF/WPS5356.pdf

16- فردیناند برادل، چرخ های تجارت، انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، 1992

17- دنیل آیزنبرگ، “معرفی ساخت بوم سازگان کارآفرینی: چهار ویژگی تبیین کننده،” نشریه فوربس، بیست و پنجم ماه مه 2011،

http://www.forbes.com/ sites/danisenberg/2011/05/25/introducing-the-entrepreneurship-ecosystem-four-defining-characteristics

18- دنیل آیزنبرگ، “ایده بزرگ: چگونه انقلاب کارآفرینی را آغاز کنیم؟” مجله مروری بر کسب و کار هاروارد، ژوئن 2010،

http://hbr.org/2010/06/the-big-idea-how-to-start-an-entrepreneurial-revolution/ar/1

19- کولتی و شرکت، مدل ساخت بوم سازگان کارآفرینی شش + شش،

http://koltai.co/about-us

20- صلح جهانی از طریق کارآفرینی: استیون کولتی در تدx دبریگو (TEDxDirigo)، منتشر شده در بیست و سوم نوامبر 2012،

http://www. youtube.com/watch?v=SpH7cBEK0So&feature=youtu. be

21- جاناتان کاستر، نیروی شکست، بلاگستان توسعه سی آی پی ئی،

http://www.cipe.org/ blog/2013/01/30/the-power-of-failure/#.UQ7zCXPjls8

22-  “بگذار میلیون ها گل شکوفا شوند،” نشریه اکونومیست، دهم ماه مه 2011،

http://www.economist.com/node/18330120

23- عملکردهای پیشتاز و برجسته سی آی پی ئی: اتحادیه کسب و کارهای مونتنگرو،

http://leading-practices.cipe.wikispaces.net/Legislative+a nd+Regulatory+Reform

24- بیشترین پیشرفت در انجام کسب و کار، 2008،

http://www. doingbusiness.org/reforms/top-reformers-2008

25- بهبود بخشیدن به حاکمیت دولتی: از بین بردن فاصله بین قانون و عمل، سی آی پی ئی و یکپارچگی جهانی، 2012،

http://www.cipe. org/sites/default/files/publication-docs/GI%20CIPE_ Implementation%20Gap_for%20web.pdf

 

قسمت نظرات بسته است.