سود اقتصادی کانادا از محل پذیرش دانش آموزان خارجی: بخش دوم

26 ژوئن 2012 | :دسته بندی فساد مالی

در ادامه بخش اول…

در مجموع به دلایلی که به برخی از آنها نیز اشاره رفت، بین یک تا چهار دهه می شود که اغلب استان های کانادا برنامه های جذب و پذیرش دانش آموزان (طبیعتا پولدار) خارجی داشته اند. اما در این بین بریتیش کلمبیا موفق ترین استان بوده است. بگونه ای که در این زمینه با انگلستان، ایالات متحده آمریکا، و استرالیا، رقابت می کند. چراکه براساس آخرین آمار، 9 هزار دانش آموز خارجی برای اینکه در نهایت در کانادا دیپلم  دبیرستان خود را بگیرند و تحصیلاتی به زبان انگلیسی داشته باشند، در مدارس این استان ثبت نام کرده اند.

 

البته این استان برای رسیدن به جایگاه کنونی خود و حفظ آن، فعالیت های مستمری داشته است. از جمله اینکه نواحی آموزش و پرورش آن با جوامع چینی و کره ای ساکن این استان تماس می گیرند، که ببینند آیا اقوام آنها در زادگاهشان مایل به تحصیل در کانادا هستند یا نیستند.

 

باید دانست که بریتیش کلمبیا از دهه 1980، برنامه های جذب دانش آموزان خارجی داشته است. اما روشی که به شکل امروزین رواج دارد، از سال 2001 در پیش گرفته شده است. چراکه دولت بودجه سیستم آموزشی را کاهش داد. به گفته سوزان لمبرت رئیس فدراسیون آموزگاران بریتیش کلمبیا این اقدام دولت سبب گردید، که مدارس در مجموع با 275 میلیون دلار کسر بودجه روبرو شوند. بنابراین قانون جدید آئها را به این فکر انداخت، که جایگزینی برای این مبلغ پیدا کنند.

 

کمااینکه در سال 2002 دولت استانی وقت لیبرال به نخست وزیری گوردون کمبل، تبصره موسوم به قانون مدارس را تصویب نمود. قانونی که از دید برخی بگونه ای جلوه می کند، که گویی آموزش و پرورش یک کسب و کارست که ضرورت دارد برای خود بازاریابی کند. به عبارت دیگر نواحی آموزش و پرورش به صورت کسب و کارها درمی آیند، و دانش آموزان و والدینشان حالت مشتری پیدا می کنند. کمااینکه تا سال تحصیلی 2007-2008 تعداد دانش آموزان خارجی در بریتیش کلمبیا به 9 هزار و 500 تن رسید، که درآمدی 129 میلیون دلاری به همراه داشت.

 

در سال 2010 نیز پاتریشیا گارتلند که برای آموزش و پرورش ناحیه 43 موسوم به کوکئیتلم در حومه ونکوور از شهرهای مهم استان بریتیش کلمبیا کار می کند، توانست با حذب هزار و 700 دانش آموز خارجی و عمدتا اهل چین و کره جنوبی، 16 میلیون دلار برای ناحیه متبوع خود درآمد زایی داشته باشد. این خانم ده سال پیش کارش را به عنوان مدیر برنامه  آموزش بین المللی این ناحیه آغاز کرد. وی توانسته در خلال این مدت این برنامه را به یکی از موفقیت آمیزترین ها در سراسر کشور تبدیل کند.

 

اینگونه اقدامات سبب انتقادهای شدیدی از سوی بسیاری از افراد، و از جمله آگاهان امور فرهنگی و اموزشی شده است. یکی از این منتقدان پیتر کالی پژوهشگر خط مشی آموزشی مؤسسه فریژر می باشد. وی خاطرنشان می کند: “از این تضاد و دوگانگی در شگفتم، که دولت می گوید به مدارس خصوصی کمک مالی نمی کند. اما آنچه مشاهده می کنیم، (در واقع اینست) که نواحی آموزش و پرورش دارند شرکت های خصوصی تأسیس می نمایند.”

 

واقعیت اینست که این اظهارات گزافه گویی نیست. کمااینکه روندی که به بخشی از آن اشاره شد، سبب گردید که این نواحی بتوانند از این رهگذر درآمد خوبی داشته باشند. مثلا حضور اینگونه دانش آموزان در غرب ونکوور، سبب می شود 16.4 درصد بودجه اداره آموزش و پرورش مربوطه تأمین گردد. 

 

اما با وجود اینگونه انتقادها نه تنها روند قضایا همچنان ادامه دارد، بلکه مقامات مربوطه در این مورد از خویش سلب مسئولیت می نمایند. کمااینکه جرج ابوت وزیر آموزش و پرورش استان بریتیش کلمبیا این مسئله را رد می کند، که این روند به وزارتخانه متبوعش ربطی داشته باشد. او در این پیوند می گوید: “نواحی آموزش و پرورش ما هم در اجرای برنامه های پذیرش دانش آموزان خارجی خودمختارند و آزادی عمل دارند، و هم مسئولیت به عهده خودشان است.”

 

البته این تکذیب چیزی را عوض نمی کند. زیرا ممکنست این حقیقت ملموس، با چهره سنتی آموزش و پرورش دولتی همخوانی نداشته باشد. اما می تواند تصویر آینده را نشان دهد. در عین حال همه مقامات دولتی نیز، با وزیر مورد اشاره همعقیده نیستند. کمااینکه پاتریشیا گارتلند که همچنان به جذب دانش آموزان خارجی به منطقه آموزش و پرورش متبوع خود در استان بریتیش کلمبیا مشغول است، در این پیوند خاطرنشان می کند: “به نظر می رسد که ناگهان همه دست اندرکاران به این مسئله پی برده اند، که داشتن دانش آموزان خارجی چه منفعت بزرگی است. کمااینکه شهردار می گوید که (سود) برنامه ما از قمارخانه نیز بیشتر است.”

 

از دیگر سو گرچه استان بریتیش کلمبیا در این زمینه پیشتاز است و بیش از همه منتفع شده و می شود، اما سایر نقاط کشور نیز از این روند بی نصیب نمانده اند. کمااینکه مثلا در استان انتاریو نیز بین سال های تحصیلی 2007-2008 تا 2009-2010، تعداد دانش آموزان خارجی دبیرستانی 6 درصد افزایش پیدا کرده است.

این افزایش بیش از همه خود را در اداره آموزش و پرورش تورنتو نشان می دهد. یعنی اداره ای که با حدود 600 مدرسه در نوع خود در کانادا بزرگترین، و در کل آمریکای شمالی چهارم به شمار می رود. در این 600 مدرسه، بیش از 250 هزار دانش آموزان به تحصیل اشتغال دارند.

این اداره نیز در سال 2009 و در چهارچوب برنامه موسوم به “نمای امید” خود، کریس بولتون و شش عضو دیگر هیئت امنایش را برای جذب دانش آموزان خارجی به چین فرستاد. چراکه به گفته کریس اسپنس مدیر این اداره، سازمان متبوعش با جذب بیشتر دانش آموزان خارجی که پول پرداخت می کنند، به وضعیت اقتصادی خود بهبود می بخشد.

 

اعضای مورد اشاره در خلال سفر خود به چین، مهمان دولت این کشور، و در پی ایجاد تجربه آموزش فرهنگی و زبان برای دانش آموزان چینی و تورنتویی بودند. البته این نخستین سفر بولتون به چین به شمار نمی رفت. چراکه در خلال دو سال منتهی به این سفر نیز، یک بار دیگر به این کشور رفته بود. او که مندرینی یعنی یکی از زبان های رایج در چین را بلد است و سهم دانش آموزان خارجی در اداره متبوع خود را در لیست فوریت هایش می داند، می گوید: “بازارهای چین، شیلی، و آفریقا، راه حل بسیاری از مشکلات ما می باشند. چراکه باید به خاطر داشته باشیم، که دولت استان انتاریو تنها یکی از تأمین کنندگان مالی ما به شمار می رود.”

 

و صد البته که این اظهارات با واقعیت کاملا همخوانی دارند. البته او دلایل دیگری نیز برای اقدامات خود ارائه می دهد. مثلا معتقدست که تعامل بین دانش آموزان داخلی و خارجی سبب ایجاد زمینه دوستی، مهارت های زبانی، و درک متقابل فرهنگی می شود، که در آینده به زندگی حرفه ای این دانش آموزان کمک خواهد کرد.

 

البته تردیدی نیست که تعامل و مبادله فرهنگی، همواره چنین نتایجی به بار می آورند. اما نباید فراموش کرد، که این مسئله به هیچ وجه تنها دلیل و حتی اصلی ترین سبب عملکرد اداره متبوع آقای بولتون نیست. چراکه شمار دانش آموزان تورنتویی به نحوی چشمگیر رو به کاهش دارد. زیرا به مرور زمان و به دلایل گوناگون از جمله عدم علاقه نسل جوان به ازدواج و یا داشتن فرزند، از میزان کودکان کاسته شده است. بنابراین اداره آموزش و پرورش تورنتو با کم شدن منابع مالی نیز روبرو می باشد. چراکه کمک دولت های سطوح گوناگون، با تعداد دانش آموزان ارتباط مستقیم دارد.

 

بنابراین شهریه سالانه بین 11 هزار و 500 تا 13 هزار دلاری هر دانش آموز خارجی، سبب گشایش جدی در مشکلات مالی این اداره می شود. کمااینکه جان کمبل رئیس وقت این اداره در این مورد اعتقاد داشت: “اگر روند موجود سبب درآمدزایی برای ما می شود، بی تردید با آن موافیم. زیرا به شدت به چنین درآمدی نیاز داریم.”

او با یاد کردن از ناحیه 43 موسوم به کوکئیتلم در حومه ونکوور به عنوان بهترین نمونه، افزود: “یک دهه پیش این ناحیه به سبب کاهش شمار دانش آموزان خود، در آستانه بسته شدن مدارس قرار داشت. اما روشی که در پیش گرفت، سبب معکوس شدن این روند و در عین حال درآمدزایی قابل توجه گردید.”

 

اینک اداره آموزش و پرورش تورنتو هدف خود را بر جذب دانش آموزان مکزیکی و اروگوئه ای متمرکز کرده است. فراتر اینکه در نظر دارد به جای استفاده از آژانس هایی که حلقه اتصال اینگونه دانش آموزان خارجی با خانواده های تورنتویی می شوند، اسکان دادن آنها را هم خودش به عهده بگیرد. استدلال نیز اینست که به جای فروش برخی از ساختمان های مدارس که به دلایل گوناگون از جمله کمبود دانش آمور بسته می شوند، از این ساختمان ها به عنوان خوابگاه دانش آموزان خارجی استفاده کند.

 

بولتون در پاسخ به مخالفان چنین اقداماتی که معتقدند باید بودجه را بر اساس کمک های مالی دولت استان بست و اینگونه عملکردها در شأن اداره آموزش و پرورش تورنتو نیستند، می گوید: “اگر بخواهیم تنها با  کمک های این دولت کار کنیم و به حیات خویش ادامه بدهیم، روند سالانه قطع یک عضو این پیکر (اداره آموزش و پرورش تورنتو) ادامه پیدا می کند. تا جایی که از این پیر فرتوت، چیزی جز یک دهان باقی نخواهد ماند.”

 

بنابراین در مجموع می توان گفت که تجربه اداره های آموزش و پرورش در نقاط گوناگون کانادا و به ویژه استان بریتیش کلمبیا چه آن را از نظر آموزشی و اخلاقی درست و یا غلط بدانیم، نشان می دهد که این اظهارت در عمل، واقعیت ولو تلخ، هستند. کمااینکه به هر حال روندی که در آموزش و پرورش استان مورد اشاره مدنظر جدی قرار گرفت، سبب شد که در سال 2009 درآمدش از این رهگذر سر به 18 میلیون دلار بزد. در حالی که با داشتن فقط 30 هزار دانش آموز، تنها به اندازه یک هشتم اداره آموزش و پرورش تورنتو محصل دارد.

 

جالب تر اینکه ناحیه 43 موسوم به کوکئیتلم در حومه ونکوور، تنها به سفر کارکنانش به چین اکتفاء نکرده است. بگونه ای که در نمایشگاه آموزشی خود در همان سال، هر روز موفق می شد 60 دانش آموز چینی را ثبت نام کند که با توجه به میزان شهریه دریافتی، به مفهوم درآمدزایی بیش از نیم میلیون دلار در سال بود.

 

چراکه در این ناحیه و کل استان بریتیش کلمبیا بیشتر تمرکز بر چین و کره جنوبی و در نقاطی از این دو کشور است، که ساکنان آنها خویشاوندی در کانادا داشته باشند. زیرا زمانی که اینگونه دانش آموزان وارد کانادا می شوند، عمدتا در منزل قوم و خویشان خود سکنی می گزینند. سپس در کنار برنامه های روزمره رایج در مدارس، در کلاس های آموزش زبان انگلیسی هم ثبت نام می کنند. هدف از شرکت در کلاس های انگلیسی این است که به اندازه ای به این زبان مسلط شوند، که بتوانند به حد استاندارد شاگردان معمولی برسند.

 

در عین حال نواحی آموزش و پرورش در سراسر کشور نیز، به همین منظور کارکنان خود را به خارج اعزام می کنند. این افراد با مقامات مدارس خارجی دیدار می نمایند، و در برنامه های مبادله دانش آموز شرکت می کنند. کمااینکه در اواخر ماه گذشته اداره آموزش و پرورش تورنتو و اداره آموزش و شورای زبان های خارجی استان حونان جمهوری خلق چین، رسما موافقتنامه ای برای گشایش مؤسسه کنفسیوس در تورنتو امضاء کردند. بدین ترتیب اداره آموزش و پرورش این شهر دومین نقطه در کانادا خواهد شد، که اجازه تأسیس چنین مؤسسه ای را پیدا کرده است.

در مراسم رسمی امضای این پیمان در اتاوا کریس بولتون رئیس اداره آموزش و پرورش تورنتو و معاونش پنی ماستین از یک سو، و دکتر تیو لیم رئیس اجرایی شورای مورد اشاره از دیگر سو، حضور داشتند.

تأسیس مؤسسه مذکور این موقعیت را برای اداره آموزش و پرورش تورنتو فراهم می آورد که از طریق برنامه موسوم به ادامه تحصیلات خود، امکان آموختن زبان و فرهنگ چین را برای دانش آموزانش به وجود بیاورد. این مؤسسه همچنین برای کلاس های زبان های خارجی این اداره، منبعی ارزشمند خواهد شد.

این برنامه از آغاز سال تحصیلی آینده، یعنی پاییز 2012 به اجرا در می آید. اردوهای تابستانی، کلاس های زبان مندرینی، کلاس های زبان ویژه بازرگانی و کسب و کار، مبادله دانش آموزان، و رخدادهای فرهنگی و هنری، بخش های گوناگون برنامه مورد اشاره را تشکیل می دهند.

 

به همه درآمدهایی که تاکنون به آنها اشاره شد، باید دو عامل مالی مهم دیگر را هم افزود. یکی میزان مالیاتی که این دانش آموزان همه ساله به سطوح گوناگون دولت ها اعم از شهری، استانی، و ملی، می پردازند. دیگر هزینه خورد و خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان، تفریح، سفرهای داخلی، و….

 

در عین حال باید به این مهم توجه داشت که بسیاری از آنان که خانواده های پولدار دارند، در کانادا اجاره نشینی نمی کنند. حتی مانند تقریبا تمامی کانادایی ها، با استفاده از وام بانکی و یا سایر مؤسسات مالی مسکن نمی خرند. بلکه والدین بسیار پولدارشان با پرداخت مبالغی کلان به صورت نقد و یک جا، از بین بهترین مسکن های عرضه شده در بازار فروش، برای آنها اقامتگاه شخصی می خرند. چراکه می دانند این امر سرمایه گذاری مطمئنی هم، برای آینده اقتصادی خود و خانواده شان است. در زیر به دو مورد اشاره می شود.

 

یکی از نمونه های بارز این ادعا، در ماه ژانویه در تنورنتو رخ داد. به این ترتیب که صاحب یک خانه مستقل سه طبقه در منطقه اعیان نشین کسا لوما در تورنتو، منزل مستقل سه طبقه خود را به بهای 950 هزار دلار برای فروش گذاشت. اما این خانه در نهایت به 1 میلیون و 375 هزار دلار به فروش رفت. به این ترتیب پولی که نصیب این صاحبخانه شد بیش از 45 درصد مبلغی است، که خودش در نظر داشت. چراکه توانست از بین 15 مبلغ پیشنهادی، بهترین را برگزیند.

دیگر مورد در ماه مارس سال جاری بود. این مورد مربوط به خانه می شود، که در یکی دیگر از مناطق اعیان نشین تورنتو یعنی ویلودیل برای فروش عرضه شده بود. صاحبخانه (طبیعتا با مشورت مشاور املاک خود که از آخرین قیمت های روز آگاهی داشت) در قبال فروش خانه اش، 759 هزار دلار درخواست کرده بود. اما رقابت خریداران پولدار که با مشاهده هواخواهان دیگر مبلغ پیشنهادی خود را افزایش می دادند، سبب شد که این منزل نیز در نهایت به 1 میلیون و 180 هزار و 800 دلار معامله شود. به عبارت دیگر خریدار نهایی برای اینکه تملک این خانه را به دست بیاورد، 421 هزار و 800 دلار بیش از آنچه صاحبخانه خواسته بود، پرداخت.

همانگونه که گفته شد بسیاری از خریداران خانه های از 1 میلیون به بالا والدین ثروتمند دانش آموزان (و همچنین دانشجویان) خارجی و به ویژه چینی هستند، که فرزندان آنها در مدارس و (مؤسسات آموزش عالی) کانادا به تحصیل اشتغال دارند.

از دیگر سو آخرین آمار سالانه اتحادیه مشاوران مسکن تورنتو که به 2011 پیوند دارد، نشان می دهد که واحدهای مسکونی در این شهر به طور متوسط 15 درصد بیش از مبالغ خواسته شده از سوی صاحبخانه ها بفروش می رسند.

 

این امر چنان به شدت رواج یافته که نه تنها سر و صدای بیشتر نومهاجران، که متولدین جد در جد در کانادا را هم درآورده است. کمااینکه گروهی از آنان به شدت شاکی شده اند، که بریز و بپاش های میلیونرهای خارجی بهای مسکن را بگونه ای کاذب افزایش داده است. افزایشی که سبب شده که بسیاری از خود کانادایی ها، از پس خرید یک واحد کوچک مسکونی نیز برنیایند.    

 

البته تصمیم های اخیر دولتمردان کانادا، شمار اینگونه خریدهای میلیونرهای خارجی را بیشتر هم خواهد کرد. کمااینکه جیسون کنی وزیر شهروندی، مهاجرت، و چندفرهنگی، روز نوزدهم مارس در سخنرانی خود در باشگاه کانادایی ها واقع در تورنتو خاطرنشان کرد: “امید می رود که اتخاذ تدابیری جهت اصلاحات قوانین مهاجرتی از جمله هدف قرار دادن پذیرش مهاجران جوان که بهتر زبان بلدند، به دور باطل بیکاری نومهاجران خاتمه دهد….. (با روش جدید مهاجرپذیری) دادن اجازه اقامت به دانشجویان خارجی که درسشان را در کانادا می خوانند و تمام می کنند، افزایش قابل توجهی پیدا خواهد کرد.”

قسمت نظرات بسته است.