خلق محیط مناسب برای موفقیت در کارآفرینی

29 ژانویه 2015 | :دسته بندی کارآفرینی

startup-ecosystem  

فهرست مطالب

 

 

پیشگفتار

کرن کریگان/ Karen Kerrigan، مدیر و رئیس هیئنت مدیره شورای کسب و کارهای کوچک و سرمایه گذاری، و همچنین معاون مرکز بین المللی تجارت خصوصی ( سی آی پی ئی)

 

معرفی و مقدمه

کیم اریک بچر/ Kim Eric Bettcher، دارای مدرک دکترا، مدیر ارشد اطلاعات سی آی پی ئی

 

فصل اول- بررسی بوم سازگان (اکوسیستم) کارآفرینی

 

1- کارآفرینی و رشد اقتصادی

رابرت لیتان/ Robert Litan، مدیر پژوهش خدمات آن-لاین بلومبرگ گاورمنت

 

2- چگونه مؤسسات، کارآفرینی را تسهیل می کنند؟

هرناندو دو سوتو/ Hernando de Soto، رئیس مؤسسه آزادی و دمکراسی

 

3. چرا وجود اصول برای کارآفرینی حیاتی است؟

مری شرلی/ Mary Shirley، بنیانگزار و رئیس مؤسسه رونالد کوآس

 

4- ایجاد بوم سازگان کارآفرینیآنا نادگرودکیویچ/ Anna Nadgrodkiewicz، مدیر برنامه های چندمنطقه ای مرکز بین المللی تجارت خصوصی (سی آی پی ئی)

 

 

5- دیدگاه سی آی پی ئی در باره ایجاد فضا جهت موفقیت های کارآفرینی

جان دی. سولیون/ John D. Sullivan، مدیر اجرایی سی آی پی ئی

 

فصل دوم- عناصر بوم سازگان

 

6- تأثیرات اصلاحات محیط و فضای کسب و کارها بر ایجاد شرکت های نوپا

لئورا کلپر/ Leora Klapper، اقتصاددان ارشد بخش مالی و خصوصی گروه پژوهش توسعه بانک جهانی

داگلاس رندال/ Douglas Randall، تحلیلگر پژوهشی بخش مالی و خصوصی گروه پژوهش توسعه بانک جهانی

 

7- خط مشی سازان و شبکه های اصلی و بنیادین در می یابند، که برای بوم سازگانی هشیارانه تر به یکدیگر نیاز دارند

جاناتان اورتمنز/ Jonathan Ortmans، رئیس هفته جهانی کارآفرینی، رئیس کنگره کارآفرینی

 

 

8-  بهبود و ارتقاء کارآفرینی رسمی و غیررسمی در کشورهای رو به رشد

دنیل کوردوآ/ Daniel Cordova، رئیس مؤسسه اینورتیر

 

9- الگوهای کلیدی آموزش کارآفرینی مؤثر

لیندا وای دو لا وینا/ Lynda Y. de la Viña، ، استاد اقتصاد و کارآفرینی مرکز دانشگاهی پیتر فلان، و مدیر مرکز کارآفرینی جهانی دانشگاه تگزاس واقع در سن آنتونیو

 

10-  کارآفرینی و دادوستد: توصیه هایی به خط مشی سازان

جان مورفی/ John Murphy، معاون امور بین الملل اتاق بازرگانی آمریکا

 

11- تأثیرات بوم سازگان بر تصمیم های رشد کسب و کارها

اندرو شرمن/ Andrew Sherman، طرف و شریک ارشد مؤسسه حقوقی جونز دی

 

فصل سوم- بوم سازگان های رو به ظهور

 

12- کارآفرینی در فیلیپن: موقعیت های مناسب و چالش های رشد گسترده و فراگیر

راین پتریک جی.  اوانجلیستا/ Ryan Patrick G. Evangelista، مدیر اجرایی پیشین دسترسی جهانی به فراگیری و دادوستد

 

13- بوم سازگان کارآفرینی در تونس

مجدی حسن/ Majdi Hassen، مدیر اجرایی مؤسسه عربی رهبران تشکیلات اقتصادی

 

14- پشتیبانی از کارآفرینی جوانان در پاکستان

مجید شبیر/ Majid Shabbir، مدیرکل اتاق بازرگانی و صنایع اسلام آباد

 

15- گسترش کارآفرینی در نپال از طریق همکاری

رابین سیتولا/ Robin Sitoula، مدیراجرایی بنیاد رفاه سامریدهی  

 

خلاصه ای از یکسری میزگرد در رابطه با خلق فضایی مناسب جهت موفقیت کارآفرینی

درباره نویسندگان

 

تقدیر و سپاسگزاری

 

 

 

پیشگفتار

 

کرن کریگان

مدیر و رئیس هیئنت مدیره شورای کسب و کارهای کوچک و سرمایه گذاری، و همچنین معاون مرکز بین المللی تجارت خصوصی ( سی آی پی ئی)  

 

در سراسر جهان کارآفرینی برای نوآوری، ایجاد ثروت، رشد مشاغل، و همچنین ثبات سیاسی، حالت مرکزیت دارد. چراکه اصل مطلب این است که کارآفرینی در باره راه های نوین سازمان دهی، روش های تازه تولید، کالاهای جدید، خدمات نوین، و بازارهای جدید می باشد. کارآفرینی بازارها را رقابت آمیزتر می کند، سرمایه گذاری را تشویق می نماید، و بر رشد بازار کار و اقتصاد تأثیر مثبت می گذارد. رشدی که برای هر کشوری از اهمیت حیاتی برخوردارست.

 

خود کارآفرین ها طیف گسترده ای هستند. طیفی که شامل از دستفروشان میدان آزادی (تحریر) قاهره گرفته، تا غول های فناوری دره سیلیکون می شود. اما فارغ از اینکه این کارآفرین ها در کجا هستند، گستره کاریشان تا چه اندازه بزرگ و یا کوچک می باشد، و اینکه در کدام صنعت فعالیت دارند؛ محیط – بوم سازگانی که در آن به کار مشغولند، می تواند به نحوی چشمگیر بر دوام آوردن آنها مؤثر واقع شود، و می شود. چنین تأثیری در مورد رشد و موفقیت ایشان نیز مصداق دارد.  به همین سبب است که بوم سازگان باید از آغاز و رشد کارآفرینی پشتیبانی و آنها را تغذیه کند، تا احراز اطمینان شود که کارآفرین ها در سطحی مناسب فعالیت دارند، حقوقشان حفظ می شود، و مشمول قوانینی هستند، که برای همه یکسان می باشند.

 

برخی از موارد بوم سازگان حمایتی کارآفرینی شامل یک چهارچوب قانونی و نظم دهنده است. چهارچوبی که قطعیت، سیستم آموزشی خوب، و موقعیت های مناسب یادگیری را تشویق می کند، که پاسخگوی نیازهای کارآفرین ها و همچنین نیروی کاری آنها می شود. در عین حال نیاز کارآفرین ها به دسترسی به سرمایه و منابع مالی نیز، مهم است. آنها نیاز به فرهنگی حمایتی دارند، که از کارآفرینی استقبال می کند و برایش ارج و قرب قائل است. بوم سازگان سالم افراد را به عمل در حوزه اهداف کارآفرینانه تشویق، و سپس از این عمل آنها پشتیبانی می کند.همچنین برای صاحبان کسب و کار محیطی سیاسی فراهم می آورد که پشتیبان سیاست های به نفع کارآفرینی باشد و نقش حاکمیت قانون را تقویت نماید، تا از عملکرد کسب و کارها با برخورداری از شانس ها و موقعیت های مشابه و تحت مقررات یکسان احراز اطمینان شود.

 

آنچه کارآفرین ها می توانند در بازارها انجام دهند و آنچه می توانند در هنگام دست اندرکاری در چنین خط مشی هایی کسب نمایند، بسیار جالب هستند. چراکه آنها ایده های نوآورانه، اشتیاق، و انرژی خود را، به هر دوی این صحنه ها می آورند. پشتیبانی از بوم سازگان کارآفرینی و کارآفرین های منفرد، بخش اصلی عملی کردن دمکراسی برای هر کارآفرین و همه شهروندان است. 

 

 

 

 

 

معرفی و مقدمه

 

کیم اریک بچر

مدیر ارشد اطلاعات سی آی پی ئی

 

کارآفرینی در عین اینکه نیروی محرکه تغییرات اقتصادی و نوآوری است، سبب گسترش موقعیت های مناسب و قدرت مبتکرانه شهروندان هم می شود. به همین سبب کارآفرین ها برای ساخت جوامع مرفه، حیاتی هستند. جوامعی که برای همه موقعیت های مناسب ایجاد می کنند. در حال حاضر در اقتصادهای رو به ظهور در چهار گوشه جهان علاقه به کارآفرینی و اشتیاق برای افزایش فعالیت های تولیدی، در بین جمعیت جوانان از همیشه بیشتر است. جمعیتی که رو به افزایش دارد. 

 

اما متأسفانه در بسیاری از اقتصادهای کشورهای رو به رشد موانع موجود در فضای کسب و کارها سبب مسدود شدن راه موقعیت های مناسب  کارآفرینانه برای بخش عظیمی از جمعیت آنها می شود. برای نمونه یک کارآفرین روستایی کنیایی برای به ثبت رساندن کسب و کار مورد نظر خود، باید هزینه سفر به نایروبی را متحمل گردد. در لبنان 65 درصد تشکیلات اقتصادی کوچک و متوسط باید برای پیش بردن روند مربوطه در تعامل با دولت، رشوه بدهند (1). دستفروشان خیابانی تونسی که بیشترشان از عهده کسب مجوز قانونی برنمی آیند، “در ترس دائم بسر می برند، که مبادا از سوی مقامات محلی به کارشان خاتمه داده شود. یا اینکه هدف اذیت و آزار چنین مقاماتی قرار بگیرند” (2). در برخی از کشورها نیز حتی امکان دارد که ورشکست شدن، جرم تلقی گردد.

 

این موانع به چالش های رایجی افزوده می شوند، که کارآفرین ها در پیوند با ظرفیت، سرمایه گذاری، و دسترسی به بازار، با آنها روبروهستند. بنابراین باید احراز اطمینان شود که کارآفرین ها برغم وجود اینگونه موانع، در رسیدن به هدف خود موفق شوند. در عین حال ما باید به موارد موفقیت آمیز ارج بنهیم. چراکه سبب تشویق و الهام گرفتن کارآفرین های آینده می شوند. بااینهمه بیشتر کارآفرین- بعد از این ها، با گزینه های محدودتر روبرو هستند. چراکه از ارتباطات، موقعیت، جایگاه، و منابعی برخوردار نیستند، که کسب و کارهای تثبیت شده و خانواده های خواص از آنها برخوردارند. به همین سبب زنان، جوانان، و افراد غیرخواص، برای رشد کسب و کارهای خود با موانع بیشتری روبرو می شوند.  

 

اینک کارشناسان، سیاست سازان، و کارآفرین ها توجه خود را به ایجاد بوم سازگان کارآفرینانه معطوف کرده اند. این توجه بازتاب درک نیاز جهت پشتیبانی چندین وجهی از فعالیت های کارآفرینانه و تعامل های بین جوامع است، که به کوشش های فردی کارآفرین ها سرعت می بخشد. به موازات  تراکم درس های گرفته شده از گسترش بوم سازگان، یک مسئله روشن تر و آشکارتر می شود. اینکه نوآوری ها در تأمین منابع مالی، آموزش دادن، و ارتباط کارآفرین ها، بر بهبود فضای کسب و کارها پیشی گرفته اند. به همین سبب اکثریت برنامه های کارآفرینانه در تلاشند، ستون و پایه فضای کسب و کارها را در بوم سازگان جای دهند.  

 

این گزارش ویژه موسوم به “خلق محیط مناسب برای موفقیت در کارآفرینی ابعاد حیاتی و بسیار مهم بوم سازگان کارآفرینی را نشان می دهد، و مشخص می کند. بهبود شرایط کارآفرینی و هموار کردن زمینه مساعد ورای تلاش ها برای کمک به کارآفرین های احتمالی می باشد. چراکه زمینه کارآفرینی های بالقوه را گسترش می دهد، برای کارآفرینی انگیزه ایجاد می کند، هزینه انجام کسب و کارها را کاهش می دهد، و رقابت سالم ایجاد می نماید. اصلاحات در خط مشی و مقررات باید توأم با خدمات فراگیر آموزشی، منابع مالی، راهنمایی، و تشویق کارآفرین ها باشد.

 

گروهی از کارشناسان بین المللی که به تهیه این گزارش کمک کرده اند، تجربیات و درس های گرفته شده در کشورهای رو به رشد و ایالات متحده آمریکا را بازتاب داده اند. سرفصل ها و نمونه هایی که از سوی این گروه کاردان ارائه شده اند، کاربردهای عملی خواهند داشت. با اینهمه درون مایه گسترده تر این است، که چگونگی تعامل این اجزای تشکیل دهنده با بوم سازگان کارآفرینی روشن شود.   

 

بخش نخست این گزارش دیدگاهی در این مورد به دست می دهد، که چرا و چگونه محیط ها بر امکانات موفقیت کارآفرینی تأثیر می گذارند. هرناندو دو سوتو و مری سرلی شرح می دهند، که چگونه بنیان های اصلی مانند حاکمیت قانون و حقوق مالکیت به زمینه و مفهوم نوآوری و سرمایه گذاری شکل می دهند. رابرت لیتان استدلال می کند که سیستم کارآفرینی سرمایه داری برای راه اندازی نوآوری جدیدی که جانشین ابداع پیش از خود می گردد و آن را کنار می زند، زمینه رشد دراز مدت آماده می کند. سپس جان دی سولیون و آنا نادگرودکیویچ درس های در پیوند با ایجاد بوم سازگان کارآفرینی را ارائه می دهند.

 

بخش دوم این گزارش در دیدگاه های تقویت ویژگی هایی خاصی از بوم سازگان موشکافی می کند. پژوهش های به عمل آمده از سوی لئورا کلپر و داگلاس رندال نشان می دهند، که اصلاحات در محیط کسب و کارها در ایجاد شرکت های نوپا تأثیر دارند. به شرط اینکه در ابعادی کافی صورت بگیرند.

جاناتان اورتمنز نیز با اتکاء به تجربیات کنگره کارآفرینی جهانی شرح می دهد، که چگونه آگاهی فزاینده کارآفرینی به مباحثات پرثمر در باره خط مشی های بوم سازگان منجر شده است.

دنیل کوردوآ زمینه بالقوه تأمین مالی کارآفرین ها در بخش های غیررسمی و رسمی اقتصاد را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. لیندا وای دو لا وینا در باره نمونه ها و الگوهای کنونی آموزش دادن به کارآفرین ها می گوید. سرانجام جان مورفی در باره کاربرد سیاست های اتخاذ شده در محیط دادوستد جهانی برای کارآفرینی را، مد نظر قرار می دهد. اندرو شرمن هم جمع بندی می کند که همه موارد یادشده، برای تصمیم های رشد کارآفرینی چه مفهومی دارند.

 

چهار مطالعه موردی در باره بوم سازگان های واقعی در اقتصادهای رو به رشد، پایان بخش این گزارش هستند. نویسندگان مقالات روستایی به عنوان حرفه ای های این حوزه، تشخیص های کارشناسانه خود از نقاط قوت و ضعف موجود در هر یک از بوم سازگان ها را، با پیشنهادات و توصیه هایی برای اصلاحات بر مبنای تجربیات خود در هم می آمیزند. این نوآوری ها و فوریت های مربوط به آنها توسط راین پتریک جی. اوانجلیستا (فیلیپینی)، مجید حسن (تونسی)، مجید شبیر (پاکستانی)، و رابین سیتولا (نپالی) خلاصه می شوند.

 

از این سری دیدگاه ها و نقطه نظرات غنی که در این گزارش آمده اند، چند درس عمومی و کلی در مورد راه های بهبود محیط و فضا برای کارآفرینی گرفته می شود. بنابراین گرچه نسخه واحدی در دست نیست، اما تمامی سرمایه گذاران و سهامداران در زمینه ارتقاء کارآفرینی می توانند، ازاین درس ها بهره ببرند. درس هایی که عبارتند از:

 

* کارآفرین ها در محیطی که مقررات و روش های اتخاذ شده در آن موانع را کم می کند، برای نوآوری ارزش قائل است، و از مالکیت خصوصی حمایت می نماید، بهترین عملکرد را برای جامعه دارند.

 

* خود کارآفرین ها باید از طریق ایجاد جوامع کارآفرینانه و ارائه درون مایه برای خط مشی ها، نقشی مؤثر در ایجاد بوم سازگان ایفاء نمایند.

 

* خط مشی سازان باید برای یافتن راه حل ها جهت بوم سازگان هایی که برای اوضاع محلی مناسب هستند، سر گفت و گو با کارآفرین ها را باز کنند.

 

* بازیگران مختلف در یک بوم سازگان کارآفرینی باید به منظور ایجاد بهترین نقاط قوت ممکن، با سهامداران دیگر همکاری و مشارکت داشته باشند.

 

* آموزش دهندگان (مدرسان) و رهبران جوامع باید فرهنگی را اتخاذ کنند، که از اشتیاق کارآفرینی پشتیبانی نماید. همچنین لازم است، که از ماجراهای موفقیت آمیز قدردانی شود.

 

* تنوع و دسترسی به موقعیت های مناسب باید از طریق قدرتمند کردن زنان و جوانان، و همچنین صاحبان کسب و کارهای غیررسمی، ارتقاء داده شوند، تا بتوان بلندپروازی های کارآفرینانه را پیگیری کرد.

 

پانویس ها

1- پژوهش جهانی انجام شده برای اتحادیه شفافیت لبنان، ژوئن 2003

2- هرناندو دو سوتو، نشریه سیاست خارجی، 16 دسامبر 2011

 

فصل اول- بررسی بوم سازگان های کارآفرینی

 

کارآفرینی می تواند تحت چه شرایطی شکوفا شود؟ آیا کارآفرین های کشورهای رو به رشد می توانند درست مانند کارآفرین های کشورهای توسعه یافته نوآوری داشته باشند، و ثروت تولید کنند؟ چه چیزی ایجاد بوم سازگان سالم را ممکن می نماید؟

 

اصول شرح داده شده در فصل نخست این گزارش برای پیدایش راه حل های ماندگار و قابل سنجش جهت نوآوری و رشد، اساسی هستند. در حقیقت لازمه محیطی جهت کارآفرینی موفقیت آمیز چیزی بیش از صرفا اجزایی مانند فناوری، زیرسازی، و سرمایه گذاری، می باشد. به عبارت دیگر بنیادهایی که زمینه انگیزه ها و موقعیت های مناسب را برای کارآفرین ها آماده می کنند تا خلاقیت به خرج دهند و مخاطره نمایند، لازمه محیطی جهت کارآفرینی موفقیت آمیز می باشند. این بنیادها از طریق گفت و گو، تجربه، و ترکیبی از نوآوری های توأم با اصلاحات بنیادی و سطح بالا، به تدریج تغییر و پیشرفت می کنند.

 

 

 

 

 

1- کارآفرینی و رشد اقتصادی

 

رابرت لیتان

 مدیر پژوهش خدمات آن-لاین بلومبرگ گاورمنت

 

اقتصادها از طریق برخی از ترکیبات داده های بهتر – مانند نیروی کار تحصیل کرده تر و سرمایه افرونتر-، و همچنین پیشرفت در فناوری، رشد می کنند. پیشرفت های در پیوند با فناوری چه در کشور خودمان ایجاد، و چه از خارج به میهن ما آورده شده باشند، تنها در زمانی از دیدگاه اقتصادی مفید هستند، که به صورت تجارتی درآمده باشند، برای تولید محصولات جدید کاربرد داشته و مصرف شده باشند، محصولات موجود را مفیدتر و کارآمدتر کنند، یا اینکه خدمات نوینی ارائه دهند.

 

البته هم شرکت های جاافتاده و تثبیت شده و هم شرکت های جدید، این پیشرفت ها را به صورت تجارتی درمی آورند. اما اسناد تاریخی روشن می کند که شرکت های جدید بدون منافع مقرره در وضعیت موجود، بیشتر عامل نوآوری های جدیدی هستند، که جانشین ابداع پیش از خود می گردد  و آن را کنار می زند. در حالی که شرکت های جاافتاده و تثبیت شده برآنند، که بر پیشرفت های توسعه محور تمرکز نمایند.  

 

اگر بخواهیم به بدیهی ترین نمونه های پیشرفت های کارآفرینی در ایالات متحده آمریکا اشاره کنیم، باید بگوییم شامل تلگراف، تلفن، کامپیوتر، خودرو، هواپیما، نرم افزارهای زیاد کامپیوتری، کولر، تهویه هوا، و جستجوهای اینترنتی، هستند. این فهرست همچنین شامل فناوری هایی هم می شود، که زندگی امروزی و مدرن، و استاندارهای این زندگی را تعیین می کنند. در عین حال باعث پیشرفت هم می گردند. البته این شمول اتفاقی نیست.

 

کارآفرین ها در کشورهای رو به رشد نیز حیاتی هستند. امکان دارد این کارآفرین ها در کشورهای خود از ایده های کشورهای پیشرفته نسخه (کپی) برداری کنند، و یا اینکه این ایده ها را از خارج وارد نمایند. همچنین ممکن است محصولات “قاعده هرم” و یا خدمات طراحی شده برای سطح درآمد کشورهای خودشان را گسترش دهند، و به صورت تجارتی درآورند.

 

اقتصادهای کارآفرینانه زمینه موقعیت های مناسب را آماده می کنند

 

اقتصادهای کارآفرینانهآنهایی هستندکه از سوی افرادی هدایت می شوند، که کارآفرینی را انتخاب می نمایند. نه اینکه به سبب آنکه نمی توانند کار پیدا کنند، شغل سطح پایین تر را می پذیرند.

 

در اینجا یک عنصر فرهنگی دخالت دارد، که تعیین و تبیین آن کار مشکلی است. اما در اقتصادهای کارآفرینانهاقدام بهایجاد کسب و کار برای خود نه تنها روش شغلی قابل پذیرشی بشمار می رود، بلکه بسیار مطلوب هم هست. این امر تنها بدان سبب نیست، که کنترل را به دست جویندگان آن می دهد. بلکه به دلیل پاداش هایی هم هست، که به موفق ترین ها ارائه می کند.

 

سرمایه داری کارآفرین مؤثرترین عامل محرکه رشد اقتصادی است. چراکه برای شرکت های جدید موقعیت های مناسب فراهم می آورد، تا نوآوری کنند و بازارهای جدید ایجاد نمایند. مزیت شرکت های جدید استقلال آنهاست. زیرا مؤسسین اینگونه شرکت ها اغلب در وضعیت موجود از منافع مقرره برخوردار نیستند. بنابراین به احتمال زیاد نوآوری جدیدی را به صورت تجارتی درمی آورند، که جانشین ابداع پیش از خود می گردد و آن را کنار می زند. اینگونه نوآوری عامل بیشترین رشد درازمدت است.

 

نمونه های دیگر سرمایه داری تأثیرات متفاوتی دارند. مثلا هدف و خواست سرمایه داری وابسته به حکومت ها که به دست چند تن اداره می شود و منابع و ثروت در دست همین افراد معدود قرار دارد، به حداکثر رساندن رشد اقتصادی نیست. بلکه بر آنست که ثروت و قدرت را به حداکثر برساند. البته ممکن است سیستم های سرمایه داری دولتمدار- که منابع را به سوی صنایعی سوق می دهد که تصور می رود به احتمال زیاد موفق خواهند بود-، به رشد سریع زودهنگام منجر شوند. اما احتمالا به موازاتی که به مرز فناوری می رسند، از حرکت بازمی مانند.

 

سیستم سرمایه داری شرکت های بزرگ از اقتصادهای موسوم به صرفه ‌جویی به مقیاس یا مزیت مقیاس (کاهش قیمت با افزایش میزان تولید)، منابعی جهت پژوهش و بسط و گسترش، و سرمایه برای سازماندهی، بهره می برد. بااینهمه شرکت های بزرگ از سرمایه گذاری برای خدمات یا تولیدات نوینی دچار تردید هستند، که امکان دارد مراکز سود موجودشان را غیرقابل استفاده کنند. بنابراین باید بسیار دقت کنیم که انگیزه های موجود در سیستم سرمایه داری بگونه ای مناسب متوازن باشد، که سبب تشویق و ترغیب راه حل های کارآفرینی گردد.

 

شرایط تشویق و ترغیب کارآفرینی و نوآوری

 

اجزای تشکیل دهنده تشویق و ترغیب کارآفرینی و نوآوری یعنی آموزش پایه برای همه و دسترسی به تحصیلات عالی، روند رو به افزایش استفاده از خدمات آن-لاین برای شمار زیادی از افراد، وجود یک زیربناسازی حداقلی و قانونی مورد پذیرش، و فرهنگی که پیگیری های کارآفرینانه را تشویق و ترغیب می کند، در حرف آسان هستند. اما احراز اطمینان از عملی شدن آنها، به آسانی سخن گفتن در باره شان نیست. چراکه در این حوزه دور (سیکل)ی درست وجود دارد. یعنی موفقیت های کارآفرینانه موفقیت های بیشتر به بارمی آورند، و افراد و سرمایه ها را به سوی پیگیری های کارآفرینانه سوق می دهند.

 

لازمه موفقیت اقتصادهای کارآفرینانه  نیز، وجود یک زیربناسازی حداقلی مادی و قانونی است. چراکه راه اندازی کسب و کار باید نسبتا آسان باشد، تا کسب و کارهای قانونی به ناچار زیرزمینی نشوند. در عین حال حقوق مالکیت و قرارداد باید رسما و دست کم به صورت غیررسمی محفوظ باشند. همچنین وجود راهکارهای قابل پذیرش برای حل اختلافات تجاری ضرورت دارد.

 

قوانین محافظت از مالکیت و قراردادها، و تأثیرات اجرای آنها کلیدی هستند. اما الزامی وجود ندارد، که این موارد کلیدی کاملا مانند برداشت های غربی باشند. کمااینکه چین نشان داده که کارآفرینی می تواند با سیستم های قانونی غیررسمی مؤثر نیز، شکوفا شود. بااینهمه به موازاتی که اقتصادها ثروتمندتر می شوند، می توانند از رسمی کردن شرایط قانونی که کارآفرینی را ممکن می کند، بهره ببرند. توانایی راه اندازی کسب و کار به صورت قانونی، به آسانی، با سرعت، و با هزینه کم نیز، کلیدی است.

 

و اما در مبحث زیربناسازی، بی تردید راه ها و حمل و نقل جنبه حیاتی دارند. اما در اقتصاد رو به افزایش جهانی یعنی قوه محرکه فناوری کنونی ما، آشکار شده که زیربناسازی ارتباط همراه با فناوری نیز، دارای جنبه حیاتی است. چراکه حتی کارآفرین ها در دورترین نقاط و فقیرترین جاهای جهان هم در صورتی که به اینترنت وصل باشند، می توانند آگاهی های لازم را کسب کنند. همچنین به بازارها و حتی سرمایه مورد نیاز خود، دسترسی داشته باشند. استفاده رو به افزایش از تلفن های دستی نیز، به مفهوم داشتن قدرت حرکت است. چراکه تقریبا نیمی از جمعیت جهان دارای تلفن دستی هستند، و می توانند با استفاده از آن به دنیا دسترسی داشته باشند.

 

شرایط یادشده در بالا برای کارآفرینی مؤثر، در کل جهان مصداق دارند. اما با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی، تاریخ منحصر بفرد کشورها، و مقولاتی از این دست، جا برای وجود تفاوت در کشورهای مختلف هم باقی می ماند. بااینهمه سرمایه داری کارآفرینانه نه تنها در ایالات متحده آمریکا بلکه در سراسر جهان و در کشورهای بسیار متفاوتی در حال شکوفایی است، که دارای رژیم های قانونی گوناگون می باشند. به عبارت دیگر اینگونه سرمایه داری کارآفرینانه در اروپای شرقی، بخش هایی از اروپای غربی (انگلستان و ایرلند)، شیلی، آسیا (تایوان، چین، سنگاپور، و حتی ویتنام) نیز، در حال شکوفایی می باشد. کشورهای دیگر هم می تواند، با توجه به تجربه ایالات متحده آمریکا در این مورد اطلاعاتی کسب کنند. در عین حال امکان به دست آوردن اینگونه اطلاعات با مشاهده بیش از پیش سایر کشورهایی هم مقدور است، که در این زمینه نمونه و الکوهای موفق می باشند.

 

 

 

 

2- چگونه مؤسسات کارآفرینی را تسهیل می کنند؟

 

هرناندو دو سوتو

رئیس مؤسسه آزادی و دمکراسی

 

مؤسسات کارآفرینی را تسهیل می کنند

 

همه مفهوم و عمل کارآفرینی، ترکیب منابع گوناگون برای تولید ثروت می باشد. در این میان مؤسساتی برای تسهیل این ترکیب، از اهمیتی حیاتی برخوردار هستند. منظور من از “ترکیب چیزها” چیست؟ نمونه مشهور لئونارد ئی رید را در نظر می گیریم. اینکه ساخت یک مداد ساده شامل دست اندرکاری چندین کشور، افراد بی شمار، و صدها جزء تشکیل دهنده متفاوت از سرب سیاه گرفته تا چوب درخت سروی که دور این مغز سربی قرار می گیرد، و همچنین مس شیلی، روی پرو، و ورشوی آفریقای جنوبی می باشد، که پاک کن را نزدیک مداد نگه می دارد. همچنین لاک و الکلی که برای جلا روی مداد زده می شود، جزئی از این روند است. در عین حال ضرورت دارد، چوب مورد استفاده خشک، و رنگ شود. همچنین باید آن را ببرند، شکل بدهند، و سپس به آن چسب مایع بزنند.

نمونه دیگر ساعت مچی است، که در ساخت آن بیش از 500 قطعه مورد استفاده قرار می گیرد. قطعاتی که از سوی افرادی در سراسر جهان تهیه می شوند.

 

 ایجاد اعتماد برای ترکیب آن منابع و افراد برای ساخت حتی پیش پا افتاده ترین چیزها، مستلزم نهادهای قانونی بسیار است. قراردادهای خوب و کارآ مثلا شامل – تبیین روشنی از اینکه حقوق مالکیت مواد از آن کیست، و تأیید اینکه این مواد از کلاهبراداران خریداری نمی شوند-، هستند. بنابراین در صورتی که محیط قانونی مناسب وجود نداشته باشد، میزان کارآفرینی بسیار اندک خوهد بود. کشورهای موفق، حکومت قانون همراه با حقوق مالکیت و کارآفرینی را ایجاد کرده اند. اقدامی که به نوبه خود به آنها اجازه داده است، تمای انواع چیزها و مردم را ترکیب کنند، و در نتیجه تولید ثروت نمایند.   

 

از دیگر سو هر گاه به هر کجای دنیا که می روم، کارآفرینی در آن وجود دارد. این امر حتی در باره آن دسته از کشورهای رو به رشد هم صدق می کند، که بیشتر مردم آنها فقیر هستند. کمااینکه مثلا هر زمان که در خیابانی در شهرهای مکزیکو و یا قاهره قدم می زنم، با کسی روبرو می شوم که در تلاش است چیزی را بفروشد، و یا کسب و کاری راه بیندازد. چراکه مردم طبیعتا بسیار کارآفرین هستند. این امر به ویژه در مورد فقرا صدق می کند، که برای سیر کردن شکم خانواده خویش گزینه دیگری ندارند، جز اینکه برای خودشان به عنوان دستفروشان خیابانی یا کارآفرینان حلبی آبادها، کسب و کاری راه بیندازد.

 

در برخی از نقاط کارآفرین های به خوبی سازمان یافته وجود دارند، که هزینه تعامل هایشان بسیار اندک است، می توانند به سرعت تصمیم بگیرند، اجزای متشکله کسب و کار خود را ترکیب و ترکیب مجدد کنند، و در باره همه این موارد دوباره اندیشه نمایند. اما در بعضی از مناطق دیگر کارآفرین هایی هستند، که از هیچیک از این مزایا برخوردار نمی باشند. مزایایی که برای تعامل با افرادی که از آنها بسیار دورند، ضرورت دارند. این تفاوت یکی از دلایل اصلی این مسئله است که چرا برخی از کشورها ثروتمند، و بسیاری دیگر فقیر می باشند.

 

به عبارت دیگر اگر آن حاکمیت قانون – یعنی تمام تدابیر و مفاد قانونی و به ویژه حقوق مالکیت و کسب و کار که اجازه می دهد افراد با دیگران رابطه کاری برقرار کنند – وجود نداشته باشند، مردم به ناچار در هنگام تعامل با خویشان و همسایگان، کسب و کار خود را بر مبنای موافقت های متعارف و مرسوم، و یا جعلی و تقلیدی انجام می دهند. چنین موافقت هایی سبب محدودیت کسب و کار آنها در یک جغرافیای محدود می شود، که احتمالا گستره شعاع آن تنها 25 مایل خواهد بود. چراکه گسترش کسب و کار به مناطقی که افراد شخصا با آنها آشنایی ندارند، بدون وجود راهکارهای یکسان غیرممکن است. راهکارهایی که تنها قانون می تواند، آنها را عرضه کند.  بنابراین تا هنگامی که مناطق شهری کشورهای رو به رشد پر از تشکیلات اقتصادی کوچک و متوسط هستند، این تشکیلات هرگز بدون حاکمیت قانون، خود و کشورهایشان را از فقر رها نخواهند کرد.

 

در واقع مهمترین بخش محیط کسب و کار، قوانین هستند. چراکه همه حتی آنهایی هم که در خارج از سیستم قانونی کار می کنند، قوانینی دارند. اما دارای عملکردهای کاری مورد پذیرش کارآفرین های “فراقانونی” می باشند. زیرا هنجارهای خویش را ایجاد کرده اند تا تعامل هایی را به وجود بیاورند، و از داشته های خود حفاظت کنند. اما برای تقسیم کار به منظور افرایش تولید، استفاده از مایمکلشان به مثابه تضمین کسب اعتبار، حفظ و جداسازی مایملک شخصی از دارایی های کاری، گسترش بازارهای خود، و یا ایجاد نوعی اقتصاد با صرفه‌جویی به مقیاس یا مزیت مقیاس (کاهش قیمت با افزایش میزان تولید)، که تولید ثروت کند – یعنی انجام کلیه اقداماتی که کارآفرین ها در کشورهای پیشرفته قدر آنها را نمی دانند- به استاندارهایی نیاز دارند، که تنها نهادهای قانونی می توانند آنها را عرضه نمایند. به عبارت دیگر حتی آنهایی هم که در خارج از سیستم قانونی کار می کنند، باید چنین استاندارهایی داشته باشند.

 

استاندارهای جهانی نسبتا تازه هستند. یعنی تنها 120 سال از هنگام وضع آنها می گذرد. مثلا زمان به وقت گرینویچ یعنی استانداردی که اجازه داده ما بتوانیم تفاوت های زمانی در نقاط گوناگون دنیا را تعیین کنیم، تنها از سال 1884 وضع شده است. این امر در مورد نشست های کاری در سراسر جهان نیز، مصداق دارد. همچنین اصلاحات قانونی در اروپا و ایالات متحده آمریکا برای وضع استاندار جهت انجام کسب و کار، در قرن نوزدهم صورت گرفتند. اقداماتی که در خلال قرن پس از آن، غرب را در راه رشد سریع اقتصادی قرار دادند. در نتیجه گسترش چنین استاندارهایی اقتصاد جهانی نیز از هنگام پایان جنگ جهانی دوم، بیشتر از برهه 2 هزار ساله پیش از این جنگ، رشد کرده است. 

 

حرکت به سوی حاکمیت قانون

 

در جهان سوم و در بیشتر کشورهایی که پیشترها بخشی از اتحاد جماهیر شوروی وقت بودند، اکثریت کارآفرین ها هنوز منتظر اصلاحات قانونی خود هستند، تا به آنها اجازه دسترسی به آن استاندارها را بدهند. یعنی همان استاندارهایی که طبقه خواص این مناطق از پیشترها از آنها برخوردار بوده اند. اما اکثریت مورد اشاره ناچارند در چهارجوب هایی کار کنند، که من آن را هرج و مرج می نامم. مفهوم این گفته این نیست، که آنها قانون ندارند. بلکه این است، که در واقع دارای سیستم های قانونی بیش از اندازه می باشند. یعنی در هر فاصله یک یا دو مایلی، استاندارهای کاری متفاوتی برقرار هستند.

 

بنابراین ضرورت دارد که خط مشی سازان از طریق وضع و گسترش استاندارها، سبب ترویج و ارتقاء کارآفرینی شوند. بخش اصلی مأموریت مؤسسه آزادی و دمکراسی (ال آی دی) ایجاد نوعی آگاهی در جهان سوم و کشورهایی است، که پیشترها بخشی از اتحاد جماهیر شوروی وقت بودند. این آگاهی که کارآفرینی هیچ ربطی به فرهنگ ندارد. همچنین این دیدگاه که برخی از افراد ظرفیت کارآفرینی ندارند، تنها یک اسطوره است. در عین حال دانستن این مسئله نیز ضرورت دارد، که دین یک عامل نیست.

 

مؤسسه آزادی و دمکراسی در خلال سه دهه گذشته در آمریکای لاتین، آسیا، آفریقا، کشورهای اروپایی که پیشترها بخشی از اتحاد جماهیر شوروی وقت بودند، و خاورمیانه، کار کرده است. پژوهشگران ما دریافته اند، که در واقع مردم در همه جا خواهان چیزهای یکسان هستند. اینکه از مایملک خود محافظت نمایند و کسب و کارشان را گسترش دهند، تا بتوانند از فقر نجات پیدا کنند. بنابراین زمانی که خط مشی سازان این مسئله را درک نمایند، می توانیم در مسیر درست خود قرار بگیریم.  

 

بیایید در باره مهاجرانی بیندیشیم که فوج فوج از اروپا و یا از محلات گوناگون شهرهای پرو، به ایالات متحده آمریکا آمده اند. مشاهده می کنیم که همه به جایی می روند، که در آنها استاندارهای اقتصادی و همچنین اقتصادهایی با صرفه‌جویی به مقیاس یا مزیت مقیاس (کاهش قیمت با افزایش میزان تولید) وجود دارند. مثلا در مورد پرو 90 درصد مدیرانی که در خارج از شهر لیما دارای صنایعی هستند، در واقع در خود این شهر زندگی می کنند. چراکه نزدیک بودن به استاندارها و قانون سازان، مهمتر از نظارت بر کارخانه خودشان است. اینک این پرسش مطرح می شود، که چگونه همه می توانند در این مورد مشارکت داشته باشند؟

 

مشکل دیگر این است که بیشتر قانون سازان که پیش نویس قوانین را تهیه می کنند، اهمیت آوردن تمامی شهروندان خود و به ویژه فقیرترین آنها به زیر چتر سیستم قانونی را درک نمی نمایند. تامس جفرسون، جرج واشنگتن، فرانکلین روزولت، و جیمز مدیسون (رؤسای جمهوری اسبق ایالات متحده آمریکا. مترجم) این مسئله را درک کرده بودند. چراکه توجهی که به قوانین و جزئیات مبذول نمودند و فایده آن به همه مردم آمریکا رسید، ثابت می کند که آنها برای قانون اهمیت بسیار زیادی قائل بودند. اما این مسئله دیگر در بسیاری از موارد، در مورد رهبران سیاسی مصداق ندارد. بنابراین ما باید قانون سازان را متقاعد کنیم، که قانون برای همه مهم است. به عبارت دیگر سبب رفتار متفاوت مردم در بخش آمازون کشور پرو با ساکنان لیما پایتخت آن که مالک داشته های خود هستند و کسب و کارهای خویش را هم دارند، تنها فرهنگی نیست. بلکه این قوانین تبعیض آمیز، ظالمانه، و بد هستند، که آنها را وادار می کنند، در اقتصادهای فراقانونی فعالیت داشته باشند.

 

بسیج کارآفرین های کوچک

 

من دریافته ام که نخستین چیز مفید برای قرار دادن اکثریت مردم کشورهای رو به رشد در حرکت در مسیری واحد، این است که به آنها بگوییم “کارآفرین” هستند. کمااینکه در بسیاری از کشورها که به آنها سفر می کنم، طبقه ای از کارآفرین ها را مشاهده می نمایم، که باور نمی کنند کارآفرین هستند. چراکه ثروتمندان موفق شده اند فقرا را متقاعد کنند که فارغ از اینکه تا چه اندازه هوشمند و قویدل هستند، همچنان فرودست می باشند. یا اینکه باید تحصیلات بیشتری می داشتند، خوش شانس تر بودند، و یا اینکه در فرقه و گروهی نامناسب متولد شده اند. حتی سیاستمداران چپگرا نیز مایلند بگویند مردم بومی “متفاوت” هستند، و علاقه ای به مشارکت در ساخت اقتصاد ندارند.

 

اما پژوهش های ما نادرستی چنین اسطوره هایی را نشان داده اند. کمااینکه در سال 2009/ 1388 خورشیدی بین جوامع بومیان بخش آمازونی پرو، و نیروهای پلیس درگیری خشونت آمیزی رخ داد. نیروهایی که در این منطقه از منافع شرکت های خصوصی حفاظت می کردند. شرکت هایی که با آگاهی کامل، از منابع طبیعی منطقه بهره برداری می نمودند.

 پس از این درگیری مؤسسه آزادی و دمکراسی گروهی را به این منطقه اعزام کرد، که سبب درگیری را معلوم نمایند. اعضای این گروه خیلی زود دریافتند، که مردم محلی مایملک و کسب و کارهای خصوصی خود را داشتند. آنها از پیش در آن بازار، ولی نه در بازار قانونی، حضور داشتند. این اعضاء همچنین فهمیدند که مردم محلی از آن رو وارد آن درگیری شدند، که به نبود یا کمبود کنترل قانونی بر حقوق مالکیت جوامع خویش اعتراض کنند.

 

مؤسسه آزادی و دمکراسی برای اینکه به رهبران بومیان و همچنین دولت پرو نشان بدهد که مردم محلی ظرفیت اداره بازار اقتصادی قانونی را دارند، دست به اقدامی زد. به این مفهوم که رهبران بومیانی را گردآورد، که در آلاسکا دارای تشکیلات اقتصادی بودند. تشکیلاتی که ارزش هر یک از آنها سر به بیش از 2 میلیارد دلار می زد. این رهبران در حالی به محل مورد نظر آمدند، که لباس های تمام سنتی و قبیله ای خود را به تن داشتند. ایشان گفتند که کلید موفقیتشان برخورداری از حقوق مالکیت است. حقوقی که این امکان را برایشان فراهم کرده، که (اقتصاد) قبایل خویش را به شرکت های چندملیتی تبدیل کنند. کمااینکه منی جولس فعال سرشناس بومیان کانادا خاطرنشان کرد: “من سرخپوستی اهل قبیله کاملوپس هستم، و به آداب و رسوم خود افتخار می کنم. بگذارید بگویم، من شیئی در یک موزه نیستم.”

این اظهارت سبب شدند، که مخاطبان اهل پروی وی موضوع را درک کنند.

 

همانگونه که پیشتر گفتم، من در همه جا کارآفرین ها را مشاهده کرده ام. اما بیش از آنچه که تصور می رود، باید آنها را در باره موقعیت خود آگاه نمود. کمااینکه ممکن است، مردی در حلبی آباد لیما به من بگوید: “من فقط در گاراژ خود کار می کنم.”

چه جالب! خوب آیا این همان کاری نیست، که استیو جایز هم انجام داد؟

سپس بیفزاید: من به دانشگاه رفتم، اما ترک تحصیل کردم.”

باز هم خوب آیا این هم همان کاری نیست، که استیو جایز نیز انجام داد؟

او در واکنش می گوید: “اما استیو جابز ایده هایی  داشت.”

من پاسخ می دهم: “شما نداری؟”

او خاطرنشان می کند: “اوه بله. من هم ایده هایی دارم.”

 

البته او نمی تواند ایده هایی را که دارد، به ثبت برساند. همچنین وامی دریافت کند، که این گاراژ را به یک کسب و کار حقیقی تبدیل نماید. یا اینکه موردی از 18 چیز دیگر را به دست بیاورد، که استیو جابز انجام داد تا ایده های خود را به شرکت اپل تبدیل کند. بنابراین اینگونه پرسش و پاسخ روندی است، که ضرورت دارد برای اثبات یک مسئله به مردم معمولی انجام داد. اینکه حتی موفق ترین کارآفرین های جهان نیز، از نظر فرهنگی از دیگران بالاتر نیستند. بلکه تنها به نهادهای قانونی بالاتر دسترسی دارند.

 

تردیدی وجود ندارد که مردم می توانند از جایگاه خرده مالک بودن تشکیلات اقتصادی غیررسمی رشد کنند، و به کارآفرین های سطح بالا تبدیل شوند. این تجربه تاریخ جهان است. اما کسی هم نمی تواند پیشگویی کند، که چنین تغییری در کجا رخ خواهد داد؟  یا اینکه چه کسی چنین کاری را انجام خواهد داد؟ بگذارید به یک نمونه دیگر از زادگاه خودم پرو اشاره کنم، که 30 سال پیش برای زندگی به آن بازگشتم. ثروتمندان و قدرتمندان آن زمان، با همتایان امروزی خود تفاوت داشتند. بله مردم با تلاش، از کارهای پرزحمت به موفقیت دست پیدا می کنند. من هیچ کشور دیگری را نمی شناسم، که عکس چنین چیزی در آن مصداق داشته باشد. البته به شرط اینکه همه مردم به نهادهای قانونی که برای رفاه و تولید ثروت ضروری هستند، دسترسی داشته باشند.

 

 

 

 

 

3. چرا وجود اصول برای کارآفرینی حیاتی است؟

 

مری شرلی

 بنیانگزار  مؤسسه رونالد کوآس

 

امکان دارد یک اقتصاد در برهه ای از زمان عملکرد خوبی داشته باشد. اما در دراز مدت کارایی خود را در برابر اقتصادی به ظاهر کندتر از دست بدهد. البته این در صورتی است، که ثابت شود آن اقتصاد کند بهتر می تواند از شرایط متغییر بهره ببرد (شامپیتر، 1942). چه چیزی تعیین کننده آن است که کدام اقتصاد کند، و کدام یک شکوفا می باشد؟ بنا بر دیدگاه شامپیتر پاسخ این پرسش کارآفرینی: تولید مستمر کالاهای جدید، بازارهای نوین، روش های جدید تولید، و راه های نوین سازمان دهی است. و چه چیزی تعیین کننده آن است، که کدام کارآفرینی شکوفا می باشد؟ پاسخ من به این پرسش: همانگونه که در تاریخچه اقتصاد بازار مدرن و امروزی مشاهده می کنیم، اصولی که به جای خفه کردن و سرکوب نوآوری و تغییر، آن را تغذیه و تقویت می کنند.

 

امروزه ما در کشورهای پیشرفته مانند آمریکا قدر اینگونه چیزها را نمی دانیم. اینکه معمولا می توانیم خودرو را از فروشنده، سیب را از فروشگاه ها، و کالاها را از طریق اینترنت خریداری کنیم. و یا در بازار سهامی سرمایه گذاری نماییم، که پولمان دزیده نشود. اما زمانی که داریم اینگونه کارها را انجام می دهیم، برای حفاظت از منافع خود بر اصولی اتکاء و به آنها اعتماد می کنیم، که الگوهای برهه زمانی نسبتا جدید هستند. چراکه دادوستد در بیشتر مدت زمان قرون و اعصار به صورت رو در رو انجام می شد. همچنین معاملات تنها بین اشخاص آشنا صورت می گرفت. یعنی افرادی که یا خود انسان، یا خانواده اش، یا کلیسایش، یا هم محله ای هایش، یا  آشنایانش، و یا شبکه دادوستدش، آنها را می شناختند. چراکه دادوستد با غریبه ها با خطرپذیری همراه بود. زیرا نمی شد به آنها اعتماد کرد، و راه کم هزینه ای هم برای معامله توأم با صرفه جویی وجود نداشت. در عین حال خطرپذیری دادوستد از راه دور، از این هم بیشتر بود. چراکه با توجه به حکاکی های قرون وسطی که تجار و کالاهایشان را در حلقه ناوگروه و ارتش خصوصیشان نشان می دهند،  خطر دزدان و خشونت همواره وجود داشت. بنابراین خطرپذیری های پرهزینه سبب بازارهای محدود و کساد کارآفرینی می شد. اما اینک گرچه هنوز بازارها وجود دارند و شبکه ها از اهمیت برخوردار می باشند، ظهور و پیدایش گام به گام اصولی که هزینه تعاملات را کاهش داده اند و از حقوق مالکیت محافظت می کنند، سبب شکوفایی دادوستدهای غیرشخصی و از راه دور شده اند.

 

 نقش اصول

 

چه اصولی به بازار جهانی اجازه گسترش و توسعه می دهند؟ هنجارهای تجاری، دستورالعمل های مکتوب در پیوند با رفتار، و سایر قوانین که جهت رفتارهای خوب و مناسب تعیین شده اند، و همچنین بارنامه، قراردادها، و سایر اسناد و مدارک دادوستدها؛ و در عین حال اتحادیه های صنفی، نمایشگاه های تجاری، و راه های دیگر برای  به مشارکت گذاشتن اطلاعات در مورد اعتبار و خوشنامی، و استاندارهای تضمینی؛ همگی مفاهیم و اصولی هستند، که از سوی خود تجار به وجود آمده و گسترش یافته اند.  

 

سازمان های تجاری به وجود آمدند، وضعیت قانونی به خود گرفتند، و اعتباری به دست آوردند، که از وجود کارکنان و یا صاحبکاران منفرد فراتر رفتند. همچنین خطرپذیری دادوستد را کاهش دادند. این اصول و سازمان ها نه تنها از مالکیت محافظت کردند، بلکه هزینه دادوستد را هم کاهش دادند. هزینه های دادوستد مخارج شامل یافتن خریدار و فروشنده، به دست آوردن و فراهم کردن اطلاعات، معامله کردن، نظارت بر شروط، عملی کردن و انجام معاملات، تنبیه متقلبان، و ردگیری، می شوند. چراکه بدون اصولی که هزینه دادو ستد را کنترل کنند، گسترش و توسعه  باز می ماند. زیرا زمانی که هزینه یک دادوستد بیش از مناقع آن باشد، چنین دادوستدی انجام نمی شود (کوآس، 1992، ص. 197).

 

البته کسب و کارها به تنهایی می توانند کار زیادی انجام دهند. اما بازارهای بر مبنای دادوستدهای غیرشخصی تنها زمانی شکوفا شدند، که یک قدرت سوم یعنی دولت اصولی را به اجرا درآورد. به عبارت دیگر دولت قوانین رفتار خوب و مناسب تجار را عملی کرد. سپس پا را فراتر گذاشت و قوانینی را تصویب نمود، که بر رفتار و منش تجاری، و قراردادهای حکمیت مشتمل بر دزدی و کشمکش ها، نظارت داشتند. دولت با حق انحصاریش بر ابزار خشونت و پیمان نامه ها با سایر دولت ها، محیط و فضای امن برای تولید و دادوستد را گسترش داد.

 

قدرت اجرایی دولت برای گسترش دادوستد غیرشخصی از اهمیتی حیاتی برخوردار بود. اما در عین حال سبب ایجاد یک مسئله بغرنج و پیچیده هم شد. چراکه دولتی که از آن توانایی برخوردار بود که از مالکیت، دادوستد، و افراد محافظت کند، این قدرت را هم داشت که از آنها بهره برداری نماید. فراتر اینکه بازیگران دولت افراد دارای منافعی بودند که (حتی) بهبهای از دست رفتن منافع دیگران، انگیزه افزایش ثروت خود و رفقای خویش را داشتند. بنابراین این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان بازیگران دولت را تشویق و ترغیب کرد، که حرص و آز خود را کنترل نمایند؟ باز هم پاسخ این پرسش اصول و به ویژه آنهایی بودند، که توانایی دولت در مصادره اموال و عایدی ها را محدود می کردند (شرلی، 2008). این اصول شامل انتخابات و سایر ابزار صلح جویانه ای برای تغییر دولت، آزادی حق گردهمایی ها (اجتماعات) و اعتراض، هنجارهای رفتار مدنی، قوانین شفافیت و آشکارسازی، حقوق فردی و شرکتی برای اعلام خسارت از دولت و جبران کردن توقیف و ضبط اموال، سیستم قضایی و قانونی مستقل، و رسانه های جمعی مستقل، می شوند. همچنین در زمانی که نقاط گوناگون با ارائه محیط و فضای تمرکززدایانه بهتر برای سرمایه گذاری و ساکنان با یکدیگر رقابت می کنند، و یا اینکه سطوح گوناگون دولت ها (شهری، استانی، ایالتی، مرکزی/فدرال) در برابر سایر سطوح دولت به مثابه مقابله با رفتارهای استبدادی و بوالهوسانه عمل می نمایند، شامل فدرالیسم هم می شود..

 

جوامع دارای دسترسی آزاد

 

امروزه این اصول – انتخابات، حقوق مدنی، قدرت های قانونی، و فدرالیسم- می توانند به شکلی در همه کشورهای جهان یافت شوند. بنابراین این پرسش پیش می آید، که پس چرا در برخی از کشورها کسب و کارها و بازارها هنوز تا این اندازه ضعیف هستند؟ پاسخ این می باشد، که در فقیرترین کشورها چنین اصولی تنها به شکل صوری وجود دارند. چراکه تجارت/ کسب و کار، سیاست، و جامعه ، زیر کنترل و سلطه معدودی خواص قدرتمند است. خواصی که از قدرت دولت برای منافع محدود خود استفاده می کنند. همچنین آشکارا اکثریت شهروندان را از دسترسی به منابع قدرت و ثروت کنار می کذارند، و یا دسترسی آنان به این منابع را بیش از اندازه پرهزینه می کنند (نورث، والیس، و وینگست، 2009). بنابراین محدود کردن حوزه عملکرد دولت ها تنها در چند پیشرفته ترین کشورها اعمال می شود، که نورث، والیس، و وینگست، آنها را “جوامع دارای دسترسی آزاد” می نامند. همانگونه که خود این عبارت نشان می دهد جوامع آزاد اجازه ورود تقریبا آزاد به سیاست، دین، تحصیلات، و کسب و کار/ تجارت را می دهند. کمااینکه شهروندانی که قدرتمند و ثروتمند نیستند، می توانند با هزینه نسبتا کم سازمان های گوناگون، از احزاب سیاسی گرفته تا باشگاه های اجتماعی و شرکت تشکیل بدهند. چراکه مالکیت غیرخودی ها نیز درست مانند مالکیت خودی ها از سوی دولت محافظت می شود. شهروندان جوامع دارای دسترسی آزاد از ابراز و انگیزه های محافظت از مؤسسات خود در برابر اشغال خودی ها برخوردارند. چراکه به تحصیلات، رسانه ها، مجوزها، و سایر ابزار دست اندرکاری و صدای جامعه مدنی دسترسی دارند.

 

با این حال جوامع دارای دسترسی آزاد هنجار رایج نیستند. چراکه اکثریت گسترده ای از مردم در جوامع دارای دسترسی محدود زندگی می کنند. جوامعی که در آنها گروه های خودی دارای قدرت و ابزار جهت ایجاد کسب و کارهای جدید یا سایر سازمان ها هستند؛ فقط خودی ها از حاکمیت قانون بهره مند می شوند؛ و تنها کسب و کارهایی به موفقیت دست پیدا می کنند، که به قدرت حاکم وابستگی دارند. در چنین جوامعی کارآفرین هایی که بکوشند وضعیت موجود را به چالش بکشند، یا سرکوب می شوند، و یا هزینه های رقابت با کسب و کارهای خودی – که از رانت های ویژه برخوردارند- تلاش های آنها را عقیم و بی حاصل می کند. این گفته بدان معنی نیست، که کارآفرین های جوامع دارای دسترسی آزاد هدف هیچ تهدیدی قرار نمی گیرند. چراکه قدرت انحصاری لجام گسیخته، روندهای پرهزینه دیوان سالاری و کاغذ بازی جهت ثبت کسب و کارهای جدید، حفاظت افراطی از مالکیت های فکری و معنوی، و سایر محدودیت ها در زمان ورود به حوزه مربوطه، می توانند در همه جا کارآفرین ها را فلج کنند. اما جوامع دارای اقتصاد آزاد از سازوکارهای خویش- تصحیح کننده بیشتری برخوردارند. سازوکارهایی که این اجازه را می دهند، که دو نفر در یک گاراژ کسب و کار بسیار موفقیت آمیزی را به راه بیندازند. همچنین این امکان در آنها وجود دارد که زمانی که کسب و کاری خلاقیت مؤثر خود را از دست می دهد، از سوی بازار تنبیه شود.

 

چیستان چین

 

تاریخچه گسترش بازارهای اقتصادی مدرن و جوامع دارای اقتصاد آزاد نشان می دهد، که بدون وجود نهادهای قوی برای کاهش هزینه های تعامل، محافظت از افراد و مالکیت ها، و اجازه ورود غیر خودی ها به بازار، بازارها و کارآفرینی شکوفا نمی شود، و رشد دراز مدت متحمل زیان و خسارت می گردد. با اینهمه برخی از ناظران به چین نگاه می کنند، و به نتیجه گیری کاملا مخالفی می رسند. اینکه در مجموع اصولی مانند حقوق مالکیت، محدویت برای دولت، و نقش قانون، نباید برای گسترش کسب و کارها اهمیت داشته باشند. چراکه چین موفق شده، بدون چنین اصولی رشد قابل توجهی داشته باشد. اما اینگونه نتیجه گیری برداشت نادرست از تاریخ معاصر چین است. چراکه در دوران مائو دولت کارآفرین های خصوصی را بازداشت و اعدام کرد. اما در سال 1978 امنیت مالکین (اگر نه امنیت مالکیت) نسبتا در امان بود. امری که به نوبه خود سبب شتاب گرفتن گسترش کسب و کارها شد. البته تا سال 2004 (هوانگ، 2012) هنوز حفاظت قانونی و اساسی از حقوق مالکیت خصوصی وجود نداشت.

 

دیگر نکته کلیدی در رشد اقتصادی چین، رقابت بازار بود. زیرا گرچه حق انتقال کنترل حقوق به بازیگران خصوصی قابل واگذاری به غیر نبود، اما سبب تهییج مولد بودن و رشد اقتصادی گردید. چراکه این بازیگران خصوصی تابع نظم و انضباط بازار بودند (کوآس و ونگ، 2012). بعلاوه چین – البته به شکلی متفاوت- اصول لازم برای گسترش کارآفرینی را داشت. براساس گفته های تیو (2012) دولت های محلی نیز، در قانون سازی و اجرای قانون نقش چشمگیری بازی کردند. رقابت بین آن مقامات محلی که ارتقاء مقام یافته و بر اساس رشد اقتصادی پاداش گرفته بودند، سبب می گردید در خلال نخستین سال های اصلاحات به حفظ کارآفرین ها تشویق شوند. البته چنین امری تا هنگامی مصداق داشت، که کارآفرین ها در بازار رقابتی موفق عمل می کردند.

 

سرانجام اینکه نباید فراموش کنیم، که چین از جای خیلی پایینی آغاز کرد. بنابراین بخشی از رشد فزاینده اش در واقع “جبران مافات” بوده است. ژو برآورد می کند، که افزایش ﺑﻬﺮه وری (ﻧﺴﺒﺖ ﻣﺠﻤﻮع ﺧﺮوجی ها ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮع ورودی ها) چین از 3 درصد بهره وری آمریکا در سال 1978، به 13 درصد آن در سال 2007  افزایش پیدا کرد (جی ئی پی، صفحه 121). گرچه این افزایش میزانی چشمگیر است، اما هنوز با همتای آمریکایی خود فاصله زیادی دارد. اینک برای بسیاری از ناظران یک پرسش مطرح است. اینکه آیا چین می تواند بدون یک سیستم قضایی مستقل تر، پاسخگو بودن بیشتر دولت، و بازار آزاد پذیرای عقاید، به جبران مافات با جوامع دارای اقتصاد آزاد ادامه دهد؟ چراکه بدون محدودیت های اساسی برای دست باز دولت، گسترش کسب و کارها از رونق می افتد. برخی از هم اینک نشانه ای این از رونق افتادگی را مشاهده می کنند. چراکه در نبود قوانین محافظت اساسی، سرمایه گذاران در چین به شکلی فزاینده بر روابط با شرکت های تحت مالکیت دولت و یا رهبران قوی در حزب کمونیست متکی می شوند. مسئله ای که با پیدایش افراد موسوم به شاهزاده های کوچک در مقام های بالای کسب و کارها، در عمل نیز نشان داده شده است.

 

من استدلال کرده ام که کارآفرینی تنها در اقتصادهایی شکوفا می شود، که اصول موجود هزینه های تعاملات را کاهش دهند، و در برابر دزدی خصوصی و مصادره دولتی از مالکیت و افراد محفاظت کنند. بنابراین ممکنست اقتصادهای بدون چنین اصولی، به طور موقت پیشرفت کنند. اما همانگونه که شامپیتر پیش بینی کرده، سرانجام از پا می افتند. چراکه کارآفرینی کالایی لوکس و تجملاتی نیست. بلکه نیروی محرکه ای اساسی برای اجرای اقتصاد بلندمدت می باشد. 

 

پانویس ها

رونالد کوآس. 1992. “ساختار اقتصادی تولید“. نشریه مروری بر اقتصاد آمریکا. 82 (سپتامبر)، صفحات 713-19

رونالد کوآس و نینگ ونگ. 2012. “چگونه چین سرمایه دار شد؟” نیویورک: انتشاراتی پالگریو مک میلان

یاشنگ هانگ. 2012. “چین چگونه اوج گرفت؟” نشریه دیدگاه های اقتصادی. جلد 26(4). پاییز، صفحات 147-167.

داگلاس سی. نورث، جان جی والیس، و بری آر. وینگست. 2009. نظم اجتماعی و خشونت: “یک چهارچوب مفهومی و ادراکی برای تحلیل تاریخ مدون بشر“. نیویورک: انتشاراتی دانشگاه کمبریج.

مری ام. شرلی. 2008. “بنیادها و توسعه“. چلتنهم، انگلستان و بروکفیلد، دانشکده فنی ویرجینیا، آمریکا: ادوارد الگار

جوزف ای. شامپیتر. 1942. “سرمایه داری، سوسیالیسم، و دمکراسی“. نیویورک: انتشاراتی هارپر و برادران.

چنگنگ تیو. 2011. “اصول بنیادین توسعه و اصلاحات چین“. جلد چهل و نهم (4) دسامبر، صفحات 1076- 1151

تیائودونگ ژو. 2012. “درک رشد چین: گذشته، حال، و آینده“. نشریه دیدگاه های اقتصادی. جلد 26(4). پاییز، صفحات 103-124

 

 

 

4. ایجاد بوم سازگان های کارآفرینی

 

آنا نادگرودکیویچ

مدیر برنامه های چندمنطقه ای مرکز بین المللی تجارت خصوصی (سی آی پی ئی)

 

پیشگفتار

 

 

کارآفرینی نیرویی قدرتمند می باشد، که بسیاری به شدت در تلاشند آن را به خدمت بگیرند. کمااینکه در سراسر جهان کشورها در پی آنند و آرزو دارند، که از طریق افزایش کارآفرینی اقتصادهای خود را بسازند. با این همه در بیشتر کشورها کارآفرینی همچنان در حال کشمکش با مبانی اولیه اداره و رشد کسب و کارهای آن کشورها است. چراکه سمت و سوی توجه و منابع اختصاص داده شده به ارتقاء کارآفرینی به جای تمرکز بر تغییر نظام مند (سیستماتیک)، بر دست اندر کاری های انفرادی متمرکز می باشد.

 

برای اینکه کارآفرین ها شکوفا شوند باید بوم سازگان (اکوسیستم)ی وجود داشته باشد، که مجموعه ای از عواملی از زیربناسازی تا دسترسی های مالی را دربربگیرد. اصول چهارچوب های خط مشی به ویژه نقش مهمی در بوم سازگان کارآفرینی بازی می کنند. و این مقاله با تمرکز بر اینکه کارآفرین ها چگونه می توانند به شکلی سازنده در گفت و گو با تصمیم سازان دخیل باشند، راه های شکل گیری چنین خط مشی ها و اصول را مورد بحث قرار می دهد.

 

 

ایجاد یک بوم سازگان کارآفرینی رقابتی واقعی مستلزم محیطی می باشد، که در آن کسب و کارها بر اساس قانونی عمل می کنند که برای همه یکسان است. همچنین از حقوقشان محافظت می شود، و در مورد همه آنها یک قانون به اجرا می آید. برای ایجاد چنین بوم سازگانی یک فرم و الگوی واحد وجود ندارد. بلکه هر کشور باید راه منحصر بفرد خود در مورد اصلاحات را پیدا کند. این کار مستلزم گفت و گویی آزاد و دمکراتیک است. گفت و گویی که در آن خط مشی سازان و کارآفرین ها گردهم آیند، در باره موانع بحث و تبادل نظر کنند، و راه حل ها را بیابند.

 

 

ایجاد بوم سازگان های کارآفرینی

 

هر بوم سازگانی شامل تعدادی عناصر کلیدی مرتبط با یکدیگر است که به طور مداوم با هم تعامل دارند، و به شکلی دو جانبه یکدیگر را تقویت می کنند. بوم سازگان کارآفرینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. کمااینکه شامل شماری از بخش های متحرک یعنی سازوکارهایی است، که باید گردهم آیند تا نوآوری و رشد را تسهیل کنند. البته مدل های گوناگونی در این مورد وجود دارند. آنچه در پی می آید دو نمونه از راه های در حال پدیدار شدن تفکر در مورد ساختار بوم سازگان کارآفرینی را به تصویر می کشد.

 

دنیل ایزنبرگ مؤسس پروژه بوم سازگان کارآفرینی بابسون، شش مورد کلیدی بوم سازگان کارآفرینی یعنی فرهنگ سودمند، رهبری و خط مشی های توانایی بخش، وجود سرمایه مناسب، نیروی انسانی باکیفیت، بازارهای پذیرای فعالیت های اقتصادی جهت محصولات، و گروهی از پشتیبانی های اصولی و مبنایی را، مطرح می کند (1). ایزنبرگ تأکید می نماید که گرچه بوم سازگان هر کشوری می تواند با استفاده از این موارد طرح ریزی شود، اما هر بوم سازگانی در نوع خود منحصر بفرد است. چراکه برآیند صدها عنصری می باشد، که از راه های پیچیده با یکدیگر تعامل دارند. این عوامل بر مبنای اصول شکل گرفته تاریخی می باشند، که به کشورهای گوناگون مزیت های رقابتی منحصر بفرد می دهند. اما در عین حال سبب چالش های منحصر بفردی نیز می شوند، که باید بر آنها فائق آمد. به همین سبب است، که معمولا استفاده کورکورانه از مدل گسترش کارآفرینی یک کشور در کشور دیگر مؤثر واقع نمی شود.

 

بنابراین آرزوی چین یا تایوان بعدی شدن الزاما به این معنی نیست، که مستقیما از روش آنها الگوبرداری گردد. زیرا همانگونه که ایزنبرگ شرح می دهد “بسیاری از دولت ها برای ایجاد بوم سازگان کارآفرینی راهی نادرست در پیش می گیرند. چراکه ایده الی غیر قابل دسترس یک بوم سازگان را دنبال می کنند، و به اقتصادهایی نظر دارند که در عمل کاملا با اقتصاد خودشان متفاوت است.” (2). این در حالی است که هر اقتصادی باید شرایط ، توانایی ها، و نقطه ضعف های خود را در نظر بگیرد، و راه هایی را طرح کند، که ریشه در این واقعیت های محلی داشته باشد.  

 

استیون کولاتی مؤسس و اداره کننده برنامه کارآفرینی جهانی برای وزارتخارجه آمریکا مثال دیگری را برای طراحی سازوکار اصلی بوم سازگان کارآفرینی به دست می دهد. مدل شش + شش او شش ستون اصلی یک بوم سازگان کارآفرینی یعنی شناسایی، آموزش، ارتباط و ادامه، سرمایه، توانبخشی، و تجلیل کارآفرین ها را، مطرح می نماید. همچنین سازمان های غیردولتی، شرکت ها، بنیادها، دولت، مؤسسات دانشگاهی، و مخترعان را، به عنوان شش شرکت کننده معرفی می کند که باید در عملی کردن آنها دخیل باشند (3). الگوی کولاتی نیز مانند مدل ایزنبرگ بر این مبنا قرار دارد، که هیچ عامل واحدی نمی تواند کارآفرینی را ایجاد و حفظ نماید. بلکه کارآفرین ها زمانی شکوفا می شوند، که چندین بخش و عامل با یکدیگر همکاری داشته باشند، تا محیطی پشتیابنی کننده برای کارآفرینی ایجاد نمایند.

 

کولاتی بر تعامل داشتن تمامی عناصر بوم سازگان کارآفرینی اشاره می کند. در عین حال بر نیاز به عوامل مختلف برای همکاری با یکدیگر به منظور تشویق کارآفرین ها تأکید دارد. همچنین تأکید می نماید که فکر کردن در مورد کارآفرین ها به مثابه سرمایه گذاران صرف برای تولیدات نوین، اشتباه است. چراکه در حقیقت در این مورد بخصوص، تنها 20 درصد کارآفرین ها سرمایه گذار هستند. 80 درصد بقیه اشخاصی می باشند که ایده ها و نظرات نوینی را به صورت تجاری در می آورند، و به بازار عرضه می کنند (4). در نوآوری های پشتیبانی کننده از کارآفرینی، اغلب بر “ایده” بیش از اندازه تأکید می شود. در حالی که این نیاز وجود دارد که آگاهانه بوم سازگانی ایجاد گردد، که به انواع کارآفرین ها کمک نماید تا موفق شوند.

 

تمرکز بر اصلاحات خط مشی

 

ازآنجا که تمامی بوم سازگان های کارآفرینی شامل چنیدن عنصر در هم تنیده هستند، ایجاد آنها نیاز به دیدگاهی متوازن دارد که بر اساس آن به ستون های کلیدی توجه مساوی شود. اما چنین چیزی در عمل به ندرت قابل دستیابی می باشد. چراکه تمامی کشورها دارای منابع محدود هستند، و همه دولت ها تنها سرمایه سیاسی محدودی برای صرف در راه اصلاحات دارند. در نتیجه اغلب تمرکز بر عناصری از بوم سازگان کارآفرینی مانند برنامه های آموزش کارآفرینی و یا کمک های مالی ویژه برای تهیه پول برای کارآفرین ها قرار می گیرد، که اجرای آنها آسان است. در حالی که این برنامه ها فی نفسه ارزشمند هستند، اما به ندرت به اوج گرفتن اقتصادها منجر می شوند. چراکه گامی فراسوی کمک به اشخاص برنمی دارند، و در مدنظر قرار دادن عوامل بنیادین بزرگتر شکست می خورند. عواملی که سبب از بین رفتن کارآفرینی می شوند. مد نظر قرار دادن این موانع قلب خط مشی دولتی، و چهارچوب بنیادین مفید کارآفرینی است. با اینهمه خط مشی دولتی و اصول همچنان به عنوان عناصر کلیدی در نمونه های مختلف بوم سازگان کارآفرینی هستند. عناصری که در عمل اغلب بیش از سایر عنصرها مورد غفلت قرار می گیرند. دلیل این مورد غفلت قرار گرفتن ساده است. چراکه در حالی که چاپلوسی و تملق در مورد نیاز خط مشی هایی که از کارآفرینی پشتیبانی می کنند آسان است، به دست آوردن آنها بسیار مشکل تر می باشد.

 

طرح خط مشی های مساعد برای کسب و کار: توصیه هایی برای خط مشی سازان

ورود به کسب و کار– روند ساده شده ثبت کسب و کار و گرفتن مجوز

افشاء– آماده کردن ملزومات مناسب افشاء به منظور در دسترس داشتن اطلاعات آماده برای مصرف کنندگان و سرمایه گذاران

اطلاعات– تهیه زمینه  دسترسی به اطلاعات دولتی در مورد مقررات، ملزومات، و منابع مالی

حقوق مالکیت– تبیین حقوق مالکیت و احراز اطمینان از اجرای کامل این حقوق

تأمین هزینه مالی– ایجاد یک سیستم قدرتمند تأمین هزینه مالی از طریق خصوصی سازی بانک های دولتی و به وجود آوردن اصول حاکمیت شرکتی بخش خصوصی

نیروی کار– ایجاد قوانین کاری ساده و مؤثر؛ اجازه تعیین دستمزدها از سوی نیروهای بازار 

رقابت– از میان بردن محدودیت های رقابت، حذف یارانه های واحدهای اقتصادی ناکارا، آشکار کردن صنایع در نظر گرفته شده برای واحدهای اقتصادی تحت مالکیت دولت  

دادو ستد– کاهش موانع تعرفه ها و غیرتعرفه ها، حذف مجوزهای صادرات- واردات اعطایی به معدودی از افراد منتخب

مالیات– ساده کردن روند اخذ و یا کاهش میزان مالیات، که می تواند از طریق افزایش مقبولیت سبب بالا رفتن درآمدهای مالیاتی شود

 کنترل قیمت ها– حذف کنترل قیمت ها، و اجازه دادن به بازار جهت تعیین آنها

ورشکستگی– ایجاد روندهای مناسب ورشکستگی

ظرفیت سازی– ایجاد برنامه هایی جهت عرضه مهارت های مالی، مدیریتی، و فناوری برای کارآفرین ها

منبع: جان دی. سولیوان و الکساندر شوکولنکف، “پژوهش های رفاهی شماره 1: کارآفرینی” پژوهش شماره 0401 اصلاحات اقتصادی، اول اکتبر 2004.

www.cipe.org/sites/default/files/publication-docs/IP0401.pdf

 

انواع خط مشی های مورد نیاز هم از سوی کارشناسان توسعه، و هم از جانب کارآفرین ها به شکلی گسترده مورد موافقت قرار گرفته اند. این خط مشی ها شامل حفاظت از حقوق مالکیت خصوصی، قراردادهای لازم الاجرا، و هیئت دولت کارا، می باشند. اما چگونگی سامان دادن این خط مشی ها در شرایط محلی به این اندازه روشن و مبرهن نیست. چراکه کیفیت راه حل های خط مشی ها تا اندازه زیادی به ماهیت سیستم های سیاسی مربوطه بستگی دارد. البته برخی با اشاره به میزان رشد اقتصادی سریع چین و یا کره جنوبی در دوره دیکتاتور پیشین این کشور، استدلال می کنند ممکنست دولت های خودکامه برای رشد کارآفرینی بهتر باشند. اما تاریخ نشان می دهد که مستبدان پیش از آنکه نگران خط مشی های مساعد برای توسعه کارآفرینی باشند، دلواپس بر قدرت ماندن خویش هستند. فراتر اینکه  دولت های استبدادی در کشورهای خود اغلب ملزومات اساسی کارآفرینی مانند دسترسی به اعتبارات مالی را کنترل می کنند. همچنین به جای آنکه اینگونه منابع را بر اساس شایستگی تقسیم نمایند، این کار را برمبنای ملاحظات سیاسی انجام می دهند. 

 

در چین قمست اعظم نیروی حیات بخش اقتصادی، از حوزه کارآفرینی نشأت می گیرد. کمااینکه شمار کسب و کارهای خصوصی به ثبت رسیده در این کشور بین سال های 2000 تا 2009 بیش از 30 درصد افزایش یافت. همچنین واحدهای اقتصادی که عمدتا تحت مالکیت دولت نیستند حدود دو سوم تولیدات صنعتی، حدود 75 تا 80 درصد سود بخش صنعتی، و 90 درصد خدمات غیرمالی را، تشکیل می دهند (5). در عین حال بخش اعظم این فعالیت اقتصادی پنهان نگاه داشته می شود. چراکه کارآفرین ها از مصادره اموال وحشت دارند. همچنین به رشوه دادن به مقامات محلی متشبث می شوند، تا کارشان همچنان ادامه پیدا کند.

 

مشارکت بخش خصوصی گسترده در روند خط مشی سازی از طریقی شفاف و قابل عرضه، برای گسترش و ارتقاء محیط کارآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در صورتی که اتحادیه های صنفی و اتاق های بازرگانی مستقل به شکلی مناسب و به طور مداوم در گفت و گوهای با دولت دخیل باشند، می توانند در باره موانعی که کارآفرین ها با آنها روبرو هستند، و همچنین راه حل های عملی برای برطرف کردن این موانع، اطلاعات دست اول در اختیار تصمیم سازان قرار دهند. تجربه سی آی ئی پی از همکاری با صدها سازمان مشارکت کننده محلی در سراسر جهان نشان می دهد که چنین گفت و گوهایی می توانند اصلاحات و بهبودی های مهمی را برای محیط هایی به همراه بیاورند، که کارآفرین ها در آنها به فعالیت مشغول هستند.

 

مونتگرو مثال خوبی در این زمینه بشمار می رود. در سال 2001 گروهی از رهبران کسب و کارهای محلی با این دیدگاه اتحادیه کسب و کارهای مونتگرو (ام بی ای) را بنیان نهادند، که از طریق اصلاحات نظم دهنده و قوه مقننه در پی اصلاحات رشد اقتصادی پایدار بودند. ام بی ای از طریق مشاوره های فراوان و مستمر با کسب و کاری مونتگرو در مورد فوریت های اصلی اصلاحاتی آنها و شنیدن توصبه های ایشان، یک دستورالعمل کسب و کار ملی ایجاد کرد. همچنین با رهبران کسب و کارها، اعضای مجلس، وزرای مربوطه، رهبران دولت های محلی، رسانه ها، و دانش پژوهان، برای یافتن راه حل های خط مشیی که در دستورالعمل آمده بودند، در کلیه شهرهای مونتگرو مجمع هایی تشکیل داد.  

 

این نخستین بار بود، که شمار زیادی از صاحبان کسب و کارها در مونتگرو به طور علنی دیدگاه های خود را بیان می کردند. دستورالعمل کسب و کار ملی نیز، اولین سندی از نوع خود در کل اروپای شرقی بود. در نتیجه وجود این نخستین دستورالعمل و دستورالعمل های بعدی که ام بی ای همچنان منتشر کرده، دولت با بسیاری از پیشنهادها موافقت نموده است. به همین سبب اینک مونتگرو در اروپا کمترین میزان مالیات شرکتی و فردی را دارد (9درصد)، میزان بیکاری هم از 30 به 12 درصد کاهش یافت. همچنین اندازه اقتصاد غیررسمی به 15 درصد تولید ناخالص ملی کاهش پیدا کرد. کشور نیز در حوزه کار و کسب و کار، قوانین نوین و قابل انعطاف تری دارد. از میزان مالیات محلی هم کاسته شده است. همچنین برای ثبت کسب و کارها اقدامات کمتری لازم می باشد (6).

 

یک ملاحظه کلیدی دیگر در ساخت چهارچوب خط مشی که از بوم سازگان کارآفرینی پشتیبانی می کند، تمرکز نه تنها بر تصویب قوانین مساعد برای کارآفرینی، بلکه در این مورد است که چگونه این قوانین به اجرا درمی آیند. چراکه فاصله به اجرا درآوردن قوانین و یا تفاوت بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها، بر کشورهای سراسر جهان تأثیر منفی دارد. این تأثیرات بیشتر بر مردم محلی است. چراکه این شهروندان تفاوت بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها را به شکل درناکی احساس می کنند. زیرا زمانی که مقررات اجازه می دهد چنین قوانینی عمل نکرده باقی بمانند، به طور مستقیم بر درآمدهای آنها تأثیر منفی می گذارد.

 

در سال های اخیر مصر یکی از بدترین نمونه های تأثیر منفی تفاوت بین قوانین نوشته شده، و عملی کردن آنها بر رفاه اقتصادی بوده است. این کشور در سال 2008 در حوزه رده بندی انجام کسب و کار، ایجاد بهبودی در زمینه هایی مانند نیاز به حداقل سرمایه برای راه اندازی کسب و کار، هزینه ثبت مایملک، و مجوز ساخت و ساز،  در صدر فهرست سالانه بانک جهانی قرار گرفت (7). اما بسیاری از این اصلاحات ارزشمند تنها به صورت نوشته باقی ماندند، و مردم عادی مصر همچنان در تلاشند که راهی برای گذران زندگی بیابند.

 

راه حل مد نظر قراردادن فاصله بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها بدان سبب صورت می گیرد، که در نهایت از طریق ایجاد چهارچوب های مقرراتی و قانونی معقول، از همان ابتدا از به وجود آمدن چنین فاصله هایی پیشگیری شود. این چهارچوب ها باید شامل سازوکارهایی جهت تحلیل های مفید در باره لوایح پیشنهادی، و هماهنگ کردن قوانین مختلف جهت عملی کردن قوانین مصوب باشند . ستون های کلیدی یکپارچگی حاکمیت شرکتی نیز، باید تقویت شوند (8).  

 

نتیجه گیری

 

کارآفرینی سبب ایجاد نیروی خلاقه توسعه اقتصادی می شود. کارآفرین ها از طریق تولید خدمات و کالاهای جدید، شرکت های نوپا، و راه حل های نوآورانه برای نیازهای محلی و جهانی، تغییرات اقتصادی را هدایت می کنند. در عین حال کارآفرینی در توسعه دمکراسی نقشی حیاتی ایفاء می نماید. چراکه موقعیت ها را گسترش می دهد، نوآوری های فردی را از بند رها می سازد، و سبب ارتقاء شهروندان مستقلی می شود، که در جامعه و حاکیمت های مردمی سهیم هستند.

 

برای اینکه طرح های کارآفرینی ریشه بگیرند و رشد کنند، باید محیط مناسب مهیا باشد. کمااینکه برای آغاز کارآفرینی باید موانع کم باشند. در عین حال برای اینکه این طرح ها به نتیجه مورد نظر برسند، ضرورت دارد که چهارچوب های مقرراتی و قانونی وجود داشته باشند. چهارچوب هایی که از نوآوری های کارآفرینی قدردانی کنند، رقابت منصفانه را تضمین نمایند، و حافظ حقوق مالکیت خصوصی باشند.

 

 کارآفرین ها تبلور دیدگاه فردریک هایک هستند. وی بر این باور می باشد که مهار معلومات متفرق از سوی افراد برای آزادی سیاسی و اقتصادی، و همچنین نوآوری های هدایت شده از سوی شهروندان، از اهمیت حیاتی برخوردار است. زیرا بااینکه دولت نیز نقشی اساسی دارد، شمار بیش از اندازه ای از تلاش ها جهت ارتقاء و تشویق کارآفرینی موارد ناموفق طرح های از بالا به پایینی هستند، که به سرمایه گذاری در صنایع و بخش های خاص محدود می شوند. در حالی که در یک بوم سازگان پایدار کارآفرینی، باید محیطی با خط مشی مطلوب پشت سر پشتیان های مالی، آموزشی، و غیره، قرار داشته باشد. بنابراین دولت ها باید بر ایجاد مبانی قانونی و اصولی برای پشتیبانی از تمامی تلاش های کارآفرین ها تمرکز نمایند.

 

بخش خصوصی می تواند داده های بسیار ارزشمندی برای طرح خط مشی ها و اصلاحات، و همچنین به اجرا درآوردن آنها تدارک ببیند. در کشورهای سراسر جهان سازمان های صنفی می توانند از طریق گفت و گوی آزاد، شفاف، و دمکراتیک با دولت، نمایندگان کسب و کارها و طرف های کلیدی در اصلاحات باشند. به این ترتیب سر و کار داشتن با کسب و کارها می تواند به شکل گرفتن بوم سازگانی کمک کند، که به نحوی منحصر بفرد برای شرایط و نیازهای محلی تهیه شده باشد. در صورتی که به کارآفرین ها شانس بودن در درون چنین بوم سازگانی داده شود، آنها راه خویش به سمت پیشروی را پیدا می کنند. همچنین با خود پویایی اقتصادی را برای دمکراسی حاصله به ارمغان می آورند.

 

پانویس ها

 

1-  دنیل ایزنبرگ، “معرفی بوم سازگان کارآفرینی: چهار ویژگی تعیین کننده“، نشریه فوربس، 25 ماه مه 2011

http://www.forbes.com/sites/danisenberg/2011/05/25/introduc­ing-the-entrepreneurship-ecosystem-four-defining-characteris­tics

 2- دنیل ایزنبرگ، “ایده بزرگ: چگونه انقلاب کارآفرینی را آغار کنیم؟” نشریه مرور کسب و کارهای هاروارد، ژوئن 2010

http://hbr.org/2010/06/the-big-idea-how-to-start-an-entrepreneurial-revolution/ar/1

3- کولاتی و شرکت، “مدل بوم سازگان کارآفرینی شش + شش

http://koltai.co/about-us

4- “صلح جهانی از طریق کارآفرینی”، استیون کولاتی در تد˟دریگو، منتشر شده در 23 نوامبر 2012،

http://www.youtube.com/watch?v=SpH7cBEK0So&feature=youtu.be

5- “بگذاریم یک میلیون گل بشکفند”، نشریه اکونومیست، 10 ماه مه 2011،

http://www.economist.com/node/18330120

6- “سی آی پی ئی عملیات را رهبری می کند: اتحادیه کسب و کارهای مونتگرو”،

http://leading-practices.cipe.wikispaces.net/Legislative+and+Regulatory+Reform

7- “بیشترین بهبودها در انجام کسب و کار در سال 2008″،

http://www.doing­business.org/reforms/top-reformers-2008

8- “بهبود بخشیدن به حاکمیت شرکتی دولتی: از بین بردن فاصله بین قوانین نوشته شده و عملی کردن آنها”، سی آی ئی پی و تمامیت جهانی، 2012،

http://www.cipe.org/sites/default/files/publication-docs/GI%20CIPE_Implementation%20Gap_for%20web.pdf

 

 

 

 

5. روش و دیدگاه سی آی پی ئی در باره ایجاد فضا برای موفقیت های کارآفرینی

 

جان دی. سولیون

مدیر اجرایی سی آی پی ئی

 

کارآفرین ها قوه محرکه تغییرات هستند. کمااینکه برای احیای توسعه و انتقال جامعه، ایده ها، نوآوری ها، و رهبری ارائه می کنند. بنابراین در پیگیری مأموریت مرکز بین المللی تجارت خصوصی (سی آی پی ئی) یعنی تقویت جامعه مدنی در جهان از طریق واحدهای اقتصادی خصوصی و اصلاحات بازار- محور، طرف ها و شرکای اصلی و کلیدی این مرکز هستند.

 

در هر کجا که شرکت های کارآفرینی ایجاد می شوند و رشد می کنند، ساختار و عملکرد اقتصاد را تغییر می دهند. در واقع کارآفرینی – که به عنوان تشکیل و رشد سریع دهنده شرکت ها شناخته می شود-، احتمالا ارائه کننده مهمترین ابزار برای توسعه بخش خصوصی پویا و زنده است. چراکه ارتباط نزدیکی با تغییرات تدریجی اقتصاد بازارگرا دارد. چنین اقتصادی محیطی را برای دادو ستد ایجاد می کند، و راه را برای کارآفرین های جدید می گشاید.

 

کارآفرین ها به عنوان قوه محرکه تغییرات اغلب در حامعه حالت رهبری به خود می گیرند. چراکه به سبب نوآوری ها، توانایی حل مشکلات، و دیدگاه های جدیدشان، جنبه رهبری اصلاحات را پیدا می کنند. به موازاتی که آنها به صورت افرادی مستقل و صاحبنظر درمی آیند، سبب بهبود و ارتقاء مباحث دمکراتیک و خط مشی سازی شراکتی نیز می شوند.

 

با اینهمه همچنان به قدری کمک نیاز دارند. چراکه در روند ایجاد آینده با خلأهای اصولی، مقاومت های سیاسی، کمبود یا نبود اطلاعات، و مشکلات مشترک در عملکرد، روبرو می شوند. مدیران خط مشی ها و سهامداران بخش خصوصی باید برای کمک به کارآفرین ها جهت گفت و گو در باره این چالش ها و حل آنها، و همچنین تسریع نیروی تغییر کارآفرینی، به درس های دهه های اخیر انتقال و دگرگونی توجه داشته باشند.

 

درس هایی از 30 سال

 

تاریخچه سی آی پی ئی با روندهای تاریخی فراوان مانند خصوصی سازی، جهانی شدن، پیدایش بازارهای رو به ظهور، و تغییرات بنیادین، همزمان بوده است. بی تردید کارآفرینی گام های بلند و چشمگیری برداشته، که حتی تصور برداشتن آنها در دوره پیش از توسعه امکان نداشت. چراکه چنین پیشرفتی بی بدیل بوده است. به همین سبب تاکنون شاهد شیوه ها و نمونه های مهمی بوده ایم.

 

کارآفرین ها در همه جا حضور دارند. اما آن گروه از آنان که به بنیادهای بازار، نقش قانون، و آزادی اقتصادی دسترسی دارند، از مزیت های عظیمی برخوردار می باشند. این مزیت های بنیادین – بیش از هر برنامه و یا فناوری- کمک می کنند که کشورهای کارآفرین مانند ایالت متحده آمریکا، کانادا، شیلی، و دانمارک را، مجزا نماییم. فراتر اینکه در کشورهای رو به رشد موانع قانونی و اصولی تا اندازه زیادی بیانگر این حقیقت هستند که چرا در اینگونه کشورها کارآفرین های معدودی موفق می شوند، و اکثریت بقیه در چنبر لزوم کارآفرینی، و نه رشد، دست و پا بسته باقی می مانند.

 

نگهداری و ادامه اصلاحات تحمیل شده با فرمان مقامات بالا، کار مشکلی است. کمااینکه دولت ها بارها کوشیده اند که به صورتی یک جانبه سبب بهبود فضای کسب و کارها شوند، و یا در گروهی از کارآفرینی ها سرمایه گذاری کنند. در اغلب موارد نتیجه چنین اقداماتی اصلاحات ظاهری، و نه قابل عمل، بوده است. چراکه یا فواید چنین اصلاحاتی به وابستگان رسیده، و یااینکه نارضایتی عمومی دستاوردها را از حیض انتفاع انداخته اند. بنابراین باید از طریق روند یک خط مشی شفاف و آشکار، سیستم کارآفرینی رقابتی ایجاد کرد.

 

بدون دخالت بخش خصوصی نمی توان بوم سازگان های کارآفرینی را به وجود آورد. زیرا در واقع مهارت و نبوغ کارآفرینی به ساخت شرکت ها محدود نمی شود. کمااینکه کارآفرین ها شبکه می سازند، محدودیت های منابع را حل می کنند، و خلأهای اصولی را پر می نمایند. آنها خودشان می توانند اصلاحات را به انجام برسانند، و در مورد نیازهای واقعی کسب و کار به خط مشی سازان آموزش دهند.

 

حاکمیت مردمی زمینه مناسب برای اصلاحات اصولی را آماده می کند. همچنین به شرکت کنندگان این اجازه را می دهد، که در یک بوم سازگان دیدگاه های خود را بیان نمایند. در عین حال اجازه آزادی تجربه با نمونه های نوین سازمان های اقتصادی را می دهد. در سیستم خط مش نیز، پاسخگویی و بازخورد حیاتی ایجاد می نماید. این مقولات به چیزی افزوده می شوند، که داگلاس نورث آن را کفایت و کارایی قابل تطبیق می خواند، که نماد و مشخصه جوامع نوآور است.

 

سرانجام اینکه رهبران کسب و کارها و کارآفرین های محلی بهتر از هر کس دیگر از پتانسیل نوآوری جوامع خود و این مسئله آگاهی دارند، که چگونه این پتانسیل را تشخیص دهند. چراکه بینش و انگیزه های آنها در هدف قرار دادن محدودیت های بازدارنده برای کسب و کارها و طرح زیربناهای بوم سازگان ها ذیقیمت است. سی آی پی ئی از طریق ایجاد ظرفیت، آموزش مدافعانه، تحصیلات کارآفرینانه، و پشتیبانی فنی، به اصلاحات بخش خصوصی  تریبون می دهد.

 

چگونه تغییر را تسریع کنیم؟

 

سی آی پی ئی و شرکا و همکارانش تشنه آنند که با هواداری از اصلاحات در سیستم قانونی گرفته تا راهنمایی جوانان در زمینه کارآفرینی و رهبری، احراز اطمینان کنند که کارآفرین ها می توانند بر یک فضای پشتیبان اتکاء داشته باشند. برنامه های سی آی پی ئی چندین بعد اساسی بوم سازگان کارآفرینی را مدنظر قرار می دهند.

 

از اصلاحات فضای کسب و کارها که سبب کاهش موانع آغاز، عملکرد، و رشد این کسب و کارها می شوند، پشتیبانی کنیم

 

در اردن اتحادیه کارآفرین های جوان با تلاش به قانون شرکت ها اصلاحیه ای زد، که میزان حداقل سرمایه برای تأسیس شرکت های با مسئولیت محدود را کاهش داد. این امر به ثبت هزار و 800 واحد اقتصادی کوچک و متوسط (اس ام ئی ها) منجر شد.

در پرو نیز مؤسسه آزادی و دمکراسی برای ساده کردن ثبت کسب و کارها و روندهای اداری راه حل هایی ارئه داد، و مالکیت تجاری را رسمی کرد. به این ترتیب بین سال های 1991 تا 1994، 381 هزار و 100 کسب و کار حالت رسمی پیدا کردند. در نتیجه این کسب و کارهای تازه رسمی شده تنها به سبب رهایی از درگیر بودن در کاغذبازی اداری، 692 میلیون و 500 هزار دلار پیش افتادند، و 550 هزار فرصت شغلی قانونی ایجاد کردند (1).

فدراسیون اتحادیه های توسعه اقتصادی مصر هم – که نماینده بیش از 30 هزار اس ام ئی ها است- از الغای دستورات دولتی که به زیان کسب و کارهای کوچک می باشد، پشتیبانی می کند. تاکنون 84 مورد از این امریه ها لغو شده اند، که از جمله شامل محدودیت در واردات دستگاه های لازم برای عملکرد کارخانه ها می شود. 

 

اتحادیه های بنیادین را که به نیازهای کسب و کارهای کوچک خدمت می کنند و از خط مشی های پستیبان کارآفرینی حمایت می نمایند، تجهیز کنیم

 

سی آی پی ئی با تأمین اعتبارهای مالی آمریکا در روسیه کمک کرد،  که 17 ائتلاف منطقه ای ایجاد شوند. ائتلاف هایی که به عنوان اعضای 225 اتحادیه صنفی شمرده می شوند، که خود نماینده شرکت هایی هستند که شمار کارکنان آنها حدود 2 میلیون و 200 هزار تن می باشد.

بنا بر گزارش این اتحادیه ها در مدتی که پروژه مورد اشاره هنوز موجودیت داشت، شمار اعضای آنها 30 درصد افزایش یافت. ائتلاف های مذکور نیز در پیوند با 138 تغییر قانونی، 222 تلاش پشتیبانانه به عمل آوردند.

 

به جوانان در مورد کارآفرینی، اصول اقتصادهای بازار محور، و رهبری مدنی، آموزش بدهیم

 

سامریدهی یعنی بنیاد رفاه نپال برنامه ارثالایا را ایجاد کرد. این برنامه یک کارگاه آموزشی پنج روزه فشرده بود، که در ادامه با دسترسی به دانشگاه ها 24 باشگاه کارآفرینی را در این مراکز آموزشی راه اندازی کرد. از هنگام آغاز برنامه ارثالایا تاکنون بیش از 360 کارآموز از این برنامه فارغ التحصیل شده اند، که 40 تن از آنان واحدهای اقتصادی خود را راه اندازی کرده اند. این برنامه های کارآفرینی همچنین روش تفکر مردم در باره اقتصاد بازار محور را تغییر داد.   

در پرو مؤسسه اینورتیه، ایمپرندآهورا را تأسیس کرد. یمپرندآهورا برنامه ای برای رهبری مدنی و کارآفرینی در بین دانشجویان اهل مناطق روستایی بود. مؤسسه مورد اشاره از سال 2008 به این سو، بیش از 530 دانشجوی اهل 23 منطقه پرو را آموزش داده، که بیش از 130 تن از آنان کسب و کار خود را آغاز کرده اند.

برنامه آموزشی کارآفرینی و آموزش های مدنی موسوم به تشبث سی آی پی ئی در افغانستان هم، با 50 هزار دانش آموز 44 مدرسه چهار استان این کشور سر و کار دارد. تا سال 2012، 748 دانش آموز یا کسب و کار خود را آغاز کردند، و یا کسب و کارهای خانوادگیشان را بهتر نمودند. اقداماتی که سبب ایجاد هزار و 280 فرصت شغلی شدند.

 

از طریق کارآفرینی و پشتیبانی از زنان در کسب و کارها، آنها را از نظر اقتصادی تقویت کنیم

 

اتاق صنعت و بازرگانی زنان بنگلادش (بی دبلیو سی سی آی) در مورد دستورکار کسب و کار ملی زنان یک سری پویش (کمپین)های پشتیبانی کننده موفقیت آمیز برگزار کرده است. بی دبلیو سی سی آی از طریق پشتیبانی بانک مرکزی دسترسی زنان به اعتبارات مالی را آسان نموده است. یعنی برای آنها امکان دریافت وام های کم هزینه و بدون نیاز به شرایط تضمینی ایجاد کرده است.

 

اصولی مانند حقوق مالکیت و نقش قانون در اجرای کارآفرینی را تقویت کنیم

 

در ارمنستان شبکه پشتیبانی بنا نهاده شده از سوی سی آی پی ئی و اتحادیه همکاری و سرمایه گذاری خارجی، با موفقیت از روند ساده کردن پرداخت مالیات پشتیبانی کرد. کاری که به نوبه خود سبب کاهش ایجاد موقعیت های فساد می گردد. همچنین از قانونی جدید در زمینه بازرسی های دولتی حمایت به عمل آورد، که باید بازرسی های غیرضروری از اس ام ئی ها و سوء استفاده ها را کاهش دهد.

 

از طریق گسترش دسترسی به موقعیت ها، اقتصاد غیررسمی را کاهش کاهش دهیم

 

قانون نوین واحدهای اقتصادی خرد و کوچک کنیا برای نظم بخشیدن به اتحادیه ها و کسب و کارهای کوچک، یک مقام صلاحیتدار کسب و کارهای کوچک ایجاد کرده است. همچنین یک تأمین اعتبار برای اینگونه کسب و کارها در نظر گرفته، که از نوآوری و پژوهش پشتیبانی می کند. در عین حال یک محکمه جهت حکمیت برای اختلاف های بازرگانی ایجاد نموده است. ائتلاف بخش خصوصی کنیا نیز با کمک سایر طرف ها و شرکای سی آی پی ئی، ابزاری مفید برای لایحه های تقدیمی به مجلس این کشور بود.

 

همه گام های در جهت بهبود فضا برای کارآفرین ها، به تسهیل کسب دستاوردهای دادو ستد و نوآوری های ویژه در یک سیستم بازار محور پیوند دارند. داگلاس نورث برنده جایزه نوبل از این روند با عنوان ایجاد بنیان ها جهت ساخت عامل های غیرشخصی ممکن، نام برده است. در هر کشور رو به رشد داشتن چهارچوب درست سبب تشویق کارآفرین ها جهت سرمایه گذاری در اطلاعات، نوآوری، و مولد بودن بیشتر، می شود. ما با پشتیبانی از تغییرات تدریجی اینگونه بوم سازگان ها، به کارآفرینی خلاقانه شانس های گسترده تری می دهیم (2).

 

پانویس ها

 

1- کیم اریک بچر، مارتین فرایدل، و گوستاو مارینی، “از خیابان ها به بازارها: رسمی کردن دستفروش های خیابانی در بزرگشهر لیما”، مورد مطالعاتی سی آی پی ئی (21 ماه مه 2009)، اداره توسعه بین المللی آمریکا اعتبارات مالی بنیادین را برای برنامه های مؤسسه آزادی و دمکراسی (آی ال دی) فراهم آورد. سی آی پی ئی از نوآوری های پشتیبانی آی ال دی در تأمین اعتبار مالی از ینیاد خیریه ملی برای دمکراسی حمایت کرد.

2- داگلاس سی. نورث، “اصول، تغییرات اصولی، و اجرای اقتصاد”، انتشاراتی دانشگاه کمبریج، 1990؛ نورث، “بینان های اقتصادهای اصولی نوین”، سخنرانی در مؤسسه توسعه سی آی پی ئی،

 www.developmentinstitute.org

 

 

 

 

فصل دوم- عناصر بوم سازگان

 

نمونه ها و مدل های بوم سازگان قدرت خود را از دیدگاه تاریخی عوامل مؤثر بر کارآفرین های منفرد و تعاملاتی می گیرند، که کارآفرینی را به مثابه یک پدیده تقویت می کنند. با اینهمه برای اینکه سیستم به عنوان یک کلیت کارایی داشته باشد، اجزای تشکیل دهنده باید نقش مناسب خود را ایفاء کنند، و با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. معلومات، منابع، انگیزه ها، نقش ها، و موقعیت های مناسب، هر یک باید برای خدمت به کارآفرینی و ارتقاء آن شکل بگیرند، و توسعه پیدا کنند.

 

فصل دوم این نوشتار تأثیرات عناصر کلیدی مانند مقررات کسب و کارها، تأمین اعتبار مالی، آموزش، و فضای دادوستد را، مد نظر قرار می دهد. همچنین توجه ها را به فوریت های پیشرفت کارآفرینی در حوزه هایی مانند افزایش آگاهی، پژوهش، و تلاش های ارتقاء بخش، جلب می نماید. نمونه ها و درس های شرح داده شده در این فصل به ارائه تحلیل ها کمک می کنند، و گزینه های متنوع جهت ساخت بوم سازگان ها را به تصویر می کشند. بنابراین خط مشی سازان و ارتقاء دهندگان باید با دقت نیازهای کارآفرینی را شناسایی کنند. همچنین پذیرای این امکان باشند، که روش های رقابتی در موقعیت های مختلف ارزشمند هستند.

 

6. تأثیرات اصلاحات محیط و فضای کسب و کارها بر ایجاد شرکت های نوپا

 

لئورا کلپر

اقتصاددان ارشد بخش مالی و خصوصی گروه پژوهش توسعه بانک جهانی

 

داگلاس رندال
 تحلیلگر پژوهشی بخش مالی و خصوصی گروه پژوهش توسعه بانک جهانی

 

1- پیشگفتار

 

ایجاد شرکت های نوپا، اغلب به مثابه موتور رشد اقتصادی تلقی می شود. با این حال زمانی که وقت تصمیم در مورد چگونگی استفاده بهینه از منابع خط مشی سازان برای تشویق کارآفرینی فرا می رسد، این خط مشی سازان اغلب چاره ای جز روی آوردن به حدس و گمان ندارند. چراکه نبود یا کمبود اطلاعات قابل مقایسه در باره کارآفرینی در سطوح بین المللی، آنها را در این مورد که چگونه بهبود در فضای کسب و کارها بر کارآفرینی تأثیر می گذارد، به وادی حدس و گمان می کشاند. فراتر اینکه تاکنون تأثیر روندهای عظیم اقتصادهای کلان بر ایجاد شرکت های نوپا به خوبی درک نشده است. در نتیجه در مورد چگونگی ارتقاء و تقویت کارآفرینی در هنگامه رکود اقتصادی نیز، درک درستی وجود ندارد.

ما از سال 2005 به این سو در تلاش بوده ایم، در باره ایجاد شرکت های نوپا اطلاعات با کیفیت بالا و قابل مقایسه و طرح در سطح بین المللی جمع آوری کنیم. در این راه با درخواست مستقیم از ادارات ثبت کسب و کارهای سراسر جهان، همه ساله اطلاعات را غربال، و در پایگاه داده های اطلاعاتی کارآفرینی بانک جهانی (دبلیو بی ئی دی) انبار می کنیم. آخرین نسخه دبلیو بی ئی دی که با همکاری پروژه انجام کسب و کار بانک جهانی در اکتبر 2012 صورت گرفت، شامل اطلاعات 130 اقتصاد در بین سال های 2004 تا 2011 بود (1).

 

جای شگفتی نیست که ما دریافته ایم ایجاد شرکت های نوپا در اقتصادها و مناطق گوناگون، تفاوت فاحشی دارد. کمااینکه در اقتصادهای با درآمد بالا همه ساله در ازای هزار بزرگسال در رده سنی کاری، به طور متوسط 4.34 شرکت رسمی جدید با مسئولیت محدود به ثبت می رسند. ما این میزان را “چگالی ورود شرکت های نوپا ” می نامیم (2). در جهان رو به رشد چگالی ورود شرکت های نوپا 1.27 است. به عبارت دیگر در بلژیک – که در نمونه سال 2012 دارای چگالی متوسط ورود شرکت های نوپا در اقتصادهای با درآمد بالا است-، همه ساله حدود 20 هزار شرکت جدید به ثبت می رسد. برعکس در بلاروس، گواتمالا، و تونس- که هر یک از آنها در بین چگالی ورود شرکت های نوپا اقتصادهای رو به رشد قرار می گیرند و شمار نیروهای کاریشان با بلژیک برابر است- تنها 4 تا 5 هزار شرکت جدید ثبت می شود. البته دبلیو بی ئی دی در کنار کار شمارش شرکت ها، ابزاری توانمند برای روند پژوهش و تحقیقات در مورد ایجاد شرکت های نوپا نیز، هست. در ادامه این مقاله ما به تشریح دو مورد – اصلاحات ثبت کسب و کار و رکود جهانی- خواهیم پرداخت، که از طریق اطلاعات مناسب قابل درک تر خواهند بود.

 

2- اصلاحات فضای کسب و کار

 

روند ساده و ارزان قیمت ثبت کسب و کار، اغلب به عنوان بخش بسیار مهمی از فضای کسب و کار اعلام می شود. همه ساله گزارش موسوم به انجام کسب و کار بانک جهانی اصلاحات ثبت کسب و کار را روشن می کند، و توجه خط مشی سازان، رهبران بخش خصوصی، و مؤسسات جهانی را، جلب می نماید. همچنین گروه دست اندر کار این گزارش با دقت تمام، میزان وقت، روش های کار، حداقل سرمایه، و کل هزینه ثبت یک نمونه شرکت با مسئولیت محدود در 168 کشور را، اندازه می گیرند. به همین سبب بیشتر کشورها از نزدیک جایگاه خود در این اندازه گیری را پیگیری می کنند. بسیاری از آنها نیز، برای بهبود این جایگاه تلاش فراوانی به عمل می آورند.

 

براساس گزارش انجام کسب و کار سال 2013، بالاترین اصلاح طلب آغار کسب و کار در سال کاری 2011-2012 کشور بوروندی بود، که یک مرکز یک مرحله ای در اداره درآمدهای خود ایجاد کرد. به این ترتیب شمار اقدامات لازم جهت ثبت کسب و کارها را از 8، به 6 کاهش داد. زمان انجام آن را هم از 13، به 8 روز رساند. همچنین هزینه کل این کار را از 117، به 18 درصد تولید سرانه ناخالص ملی کاهش داد. اقدامی که سبب گردید جایگاه این کشور از نود و نهم آغازگران کسب و کار در گزارش مورد اشاره، به بیست و هشتم ارتقاء پیدا کند. اما مفهوم این اصلاحات در عمل چیست؟ آیا اصلاحات بروندی سبب افزایش ثبت شرکت های نوپا شد؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است، میزان این تأثیر چه اندازه بود؟ آیا اصلاحاتی در مقیاس کوچکنر می توانست، تأثیری مشابه داشته باشد؟ آیا اصلاحاتی که همزمان بر بیش از یک مرحله از روند ثبت شرکت ها – مانند کاهش همزمان هزینه و شمار اقدامات لازم – تأثیر می گذارند، به ویژه تأثیر بیشتری دارند؟

 

ما اخیرا با در نظر داشتن این پرسش ها، برای اندازه گیری تأثیرات اصلاحات در زمینه ثبت کسب و کارها بر ثبت شرکت های نوپا ، پژوهشی در این پیوند منتشر کردیم. همچنین با ادغام وی بی ئی دی با اطلاعات انجام کسب و کارهای بانک جهانی، اصلاحات ثبت کسب و کارها را طبقه بندی نمودیم. این طبقه بندی بر اساس کاهش سال به سال درصدی بود، که نمایانگر یک شاخص و راهنما است. سپس ثبت کسب و کارها را مورد تحلیل قرار دادیم، تا تأثیر هر نوع اصلاحات (مثلا کاهش 20 درصدی در شمار اقدامات لازم جهت ثبت یک کسب و کار) بر ثبت شرکت های نوپا را تعیین کنیم. نکته مهم اینکه این تحلیل در کشورها در مرور زمان از طریق کنترل ویژگی های تغییرناپذیر با گذشت زمان، ناظر بر تنوع موجود در اقتصادها بود (لئورا کلپر و اینسا لاو، 2011 آ).

 

ما دریافتیم که در 92 نمونه اقتصادهای ما، اصلاحات در زمینه ثبت کسب و کارها می تواند به شکلی چشمگیر سبب افزایش ثبت شرکت های نوپا شود. اما این تأثیر عموما در هنگامی است، که اصلاحات در سطحی بزرگ صورت بگیرد. مثلا تحلیل ها نشان داد که کاهش 20، 30، و 40 درصدی زمان ثبت، الزاما سبب افزایش چشمگیر ثبت شرکت های نوپا نمی شود. اما 31 اقتصاد که دست کم در یک سال کاهش 50 درصدی یا بیشتر داشتند، در آمارهای خود افزایش چشمگیر ثبت شرکت های نوپا را تجربه کردند. نتایج کاهش هزینه ثبت کسب و کارها نیز، مشابه کاستن از زمان این ثبت ها بود. برعکس در هنگام عمل، حتی 20 درصد کاهش نیز در افزایش ثبت شرکت های نوپا تأثیر دارد. در بین اقتصادهای با درآمد بالای ئو ئی سی دی در نظر گرفته شده در نمونه مورد اشاره، کاهش 50 درصدی یا بیشتر در هزینه های ثبت کسب و کارها، به طور متوسط به افزایش 19 درصدی ثبت شرکت های نوپا منجر شد. نتیجه کاهش 50 درصدی یا بیشتر زمان ثبت نیز، افزایش 30 درصدی ثبت شرکت های نوپا بود.

 

پژوهش مورد اشاره همچنین مکمل های مهم در اصلاحات همزمان و پشت سر هم را روشن ساخت. چراکه نتایج آن نشان داد، که بین ابعاد اصلاحات و شمار اصلاحات بده بستان وجود دارد. کمااینکه برای اینکه یک اصلاحات منفرد تأثیری چشمگیر بر ثبت شرکت های نوپا داشته باشد، عموما باید یکی از شاخص های ثبت را دست کم 50 درصد کاهش دهد. اما سه اصلاحات پشت سر هم و یا همزمان در اندازه 30 درصد، به طور متوسط افزایش چشمگیری در ثبت شرکت های نوپا به وجود می آورند. تحلیل مورد اشاره جهت کنترل ابعاد و شمار اصلاحات نشان داد که اصلاحات همزمان (که در خلال یک سال صورت می گیرند)، در مقایسه با اصلاحات پشت سر هم (که در سال های متوالی انجام می شوند)، عموما تأثیر بیشتری دارند. نتایج به دست آمده همچنین نشانگر آنند که اقتصادهای با فضاهای نسبتا ضعیف تر، برای تأثیر گذاری بر ثبت شرکت های نوپا به اجرای اصلاحات نسبتا بزرگتر نیاز دارند.

 

یافته های ما در عین حال نشان می دهند، که آسان بودن آغاز کسب و کار سنجه چشمگیری برای ثبت شرکت های نوپا می باشد. اما همچنین نشانگر آنست، که اصلاحات کوچک عموما تأثیر چشمگیری بر ثبت شرکت های نوپا ندارند. مسئله ای که به نوبه خود بیانگر اینست که اصلاحات “فرعی” که احتمالا با انگیزه سیاسی و یا فشارهای دو جانبه بر اصلاحات صورت می گیرند، بر فعالیت بخش خصوصی تأثیر مورد نظر را ندارند. همچنین شواهدی موجود هستند، که حاکی از تأثیرات همکاری بر اصلاحات می باشند. چنین نتایجی باید این انگیزه را در خط مشی سازان ایجاد کنند، که اصلاحات بزرگتر، چشمگیرتر، و جامع تر، صورت بدهند.

 

3- بحران ها

 

تأثیر بحران ها بر ثبت شرکت های نوپا چه بود؟ با استفاده از اطلاعات وی بی ئی دی می توانیم، پاسخ این پرسش نسبتا رک و راست را هم بدهیم. همچنین ویژگی های در سطح کشورها را که بخصوص با کاهش زیاد ثبت شرکت های نوپا در خلال برهه های بحران ها پیوند دارند، مورد آزمایش و مداقه قرار دهیم. کمااینکه از سال 2008 ایجاد شرکت های نوپا به شکلی چشمگیر کاهش پیدا کرد. البته میزان چنین کاهشی در اقتصادهای گوناگون متفاوت بود. زیرا به طور کلی سرعت و شدت تأثیری که بحران ها بر ایجاد شرکت های نوپا دارند، بسته به میزان درآمد و شدت بحران می باشد. کمااینکه اقتصادهای با درآمد (تولید ناخالص ملی سرانه) بالا یعنی آنهایی که سیستم های توسعه مالی بالا (که با نسبت اعتبار محلی به تولید ناخالص ملی اندازه گیری می شود)، و آنهایی که بیش از همه از بحران صدمه دیدند، زودتر و بیشتر از دیگران کاهش ثبت شرکت های نوپا را تجربه کردند (لئورا کلپر و اینسا لاو، 2011 ب). مثلا در ایرلند بین سال های 2007 تا 2009، ثبت شرکت های نوپا تا 29 درصد کاهش پیدا کرد. بنابراین در واقع در اقتصادهای با درآمد بالا، میزان ایجاد شرکت های نوپا در سال 2009 پایین تر از سال 2004 بود.

 

اما در بیشتر کشورهای رو به رشد، تأثیر بحران های مالی بر ایجاد شرکت های نوپا به شکلی دیگر خود را نشان داد. کمااینکه در سال 2008 افزایش در چگالی ورودی اقتصادهای رو به رشد کند شد. بااینهمه چگالی ورودی حدود 70 درصد این اقتصادها، همچنان از سال 2007 بیشتر بود. در حالی که کمتر از 50 درصد اینگونه اقتصادها، رشد مثبت چگالی ورودی سالانه بیشتری کسب کردند. بنابراین به نظر می رسد، که بحران دیرتر بر این کشورها تأثیر گذاشت. امری که به نوبه خود سبب گشت میزان تأثیر منفی آن بر ایجاد شرکت های نوپا در اقتصادهای کشورهای رو به رشد، از اقتصادهای با درآمد بالا کمتر باشد.

 

گرچه هنوز برای تحلیل های جامع تر در باره بهبود اوضاع ایجاد شرکت های نوپا در دوران پس از وقوع بحران ها خیلی زود است، اطلاعات به دست آمده در پیوند با سال های 2010 و 2011 در این مورد مسائلی را روشن کرده اند. کمااینکه اطلاعات مورد مطالعه در سال 2010 تغییری غیرقابل انکار نشان می دادند. چراکه چگالی ورودی 66 درصد شرکت های نمونه مورد اشاره در سال 2009، رشد داشت. اما چگالی ورودی بیشتر اقتصادها در سال 2010 به اندازه چشمگیری پایین تر از سال 2007 بود. در سال 2011 نیز تنها 60 درصد این اقتصادها در حوزه ایجاد شرکت های نوپا شاهد بهبود بودند، که در مقایسه با 75 درصد پیش از بحران ها، به نحو چشمگیری کم محسوب می شود.

 

نتیجه گیری

 

امید ما اینست که اطلاعات بهتر در باره ثبت شرکت ها، به تحلیل های بهتر و خط مشی سازی مبتنی بر شواهد بیشتری منجر شود. مشاهده اینکه آمارهای ثبت غیرانبوه مورد درخواست مرتب از هم اینک سبب تلاش های جمع آوری اطلاعات محضرهای ثبت شده اند، سبب تشویق و دلگرمی ما می گردد. بنابراین امیدواریم سرانجام بتوانیم اطلاعاتی را در مورد اایجاد شرکت های نوپا با تقسیمات جنسی، اندازه، و نوع قانونی، جمع آوری کنیم. چراکه دور بعدی اطلاعات به ما این اجازه را خواهد داد، که تأثیر اصلاحات بر پوشش رشد بیشتر کشورها و مجموعه ‌ای از داده‌های آماری كه در فواصل زمانی مساوی و منظمی جمع‌آوری شده اند را، بیابیم. همچنین این توانایی را خواهیم داشت، که عوامل پشتیبانی از بهبود وضعیت گسترده در کارآفرینی رسمی در دوران حادث شدن بحران های مالی را کشف کنیم.

 

پانویس ها

 

1- سری کامل اطلاعات، روش شناسی، و پژوهش های مربوطه در

http://www.doingbusiness.org/data/exploretopics/entrepreneurship

2- در این پایگاه داده های اطلاعاتی نیز مانند گزارش انجام کسب و کارهای سالانه بانک جهانی، واحدهای اندازه گیری خصوصی، و شرکت ها با مسئولیت محدود هستند. بنابراین این پایگاه به سبب مشتمل نبودن بر شرکت های غیررسمی و بدون مسئولیت محدود، پوشش جامعی از شرکت های 130 اقتصاد مورد تحقیق را به دست نمی دهد.

 

منابع

 

لئورا کلپر و اینسا لاو، 2011 آ، “تأثیر اصلاحات فضای کسب و کارها بر ثبت شرکت های نوپا“، پژوهش خط مشی تحقیقات 5493، بانک جهانی، واشنگتن دی. سی.

لئورا کلپر و اینسا لاو، 2011 ب، “تأثیر بحران های مالیبر ثبت شرکت های نوپا“، یادداشت های اقتصادی 113 (1): 1-4

 

 

 

7- خط مشی سازان و شبکه های اصلی و بنیادین در می یابند، که برای بوم سازگانی هشیارانه تر به یکدیگر نیاز دارند

 

جاناتان اورتمنز

رئیس هفته جهانی کارآفرینی، رئیس کنگره کارآفرینی

 

اینک چند سالی می شود که پشتیبانان شرکت های نوپا، سرمایه گذاران، و کارآفرین ها، یک همایش جهانی زیر نام کنگره کارآفرینی جهانی (جی ئی سی) برگزار می کنند. همایشی که دیدگاه هایی را یافته، که کارآفرینی را در سراسر جهان تقویت می نمایند. گردهمایی ماه می گذشته که در ریودوژانیرو برگزار شد، شامل ده ها رخداد بود. رخدادهایی که آن را به جشنواره ای برای شرکت های نوپا و افرادی تبدیل کرد، که این شرکت ها را اداره می کنند. کمااینکه حدود 2 هزار و 700 پشتیبان و رهبر کارآفرینی از 119 کشور را گردهم آورد. اما احتمالا بزرگترین نکته شگفتی آفرین آن تبدیل شدن رخداد پیش از گردهمایی به خط مشی دولتی بود. چراکه روشن شد، فصل نوینی در کارآفرینی آغاز گشته است. زیرا دو جهان با آگاهی عمیق از تأثیرات کارآفرینی گردهم آمدند. دولت های مشتاق نیز که برای حل چگونگی پشتیبانی از برنامه درست و کشیدن اهرم های خط مشی صحیح هیجان زده هستند، اینک حتی با شبکه های محبوب و بنیادین و جوامعی تعامل می کنند، که قوه محرکه بوم سازگان های هشیارتر رو به پیدایش از پایین به بالا هستند.این قوای محرکه در سراسر جهان از ارتقاء شرکت های نوپا دارای رشد زیاد پشتیبانی خواهند کرد.

 

نشست مورد اشاره در ریودوژانیرو برای همایشی که به عنوان یک جنبش بنیادین آغاز شده است، افزایشی غیرعادی به وجود آورد. در ادامه کنگره، سرمایه گذاران و کارآفرین های زنجیره ای مانند برد فلد، دیو کلور، و جف هافمن، افکار خود را با مسئولان دولتی کشورهای اسرائیل، سنگاپور، ایتالیا، کلمبیا، و غیره، در میان گذاشتند. هر دو طرف که در پی ایجاد و رشد شرکت های نوپا هستند، در مورد دیدگاه های خویش در باره موقعیت های مناسب و مشکلات پیش روی کارآفرین ها بحث کردند. در عین حال گرچه اینگونه هم نبود که در مورد همه مسائل با هم توافق دیدگاه داشته باشند، اما به سخنان یکدیگر گوش فرادادند. برد فلد که از سرمایه گذاران و کارآفرین های مراحل اولیه تک استارز و یکی از دوبنیانگزار آنست، به رهبران مشتاق و هیجان زده دولتی گفت که درون مایه نقش آنها در بوم سازگان باید “هیچ زیانی نرساند”. بسیاری از این مقامات نیز بر اساس تجربیات کارآفرینی در مورد خط مشی هایی یادداشت برداشتند، که فکر می کردند مانعی بر سر راهشان نخواهند بود.

 

از گفت و گوهای همایش ریودوژانیرو معلوم می شود، که خط مشی سازی جهت رها کردن و آزادسازی درخواست های نوین فعالیت های اقتصادی، در نوع خود مستلزم یک دیدگاه جدید کارآفرینی می باشد. کمااینکه در واقع بسیاری از طراحان انواع بالا به پایین این حوزه، گفتند که اینک مانند خیلی از شرکت های نوپا در همان روندهای تکراری دخیل هستند. یعنی تجربه خط مشی ها و برنامه هایی برای دریافتن اینکه کدامیک از آنها برای ارتقاء اهداف معین و تعریف شده رشد اقتصادی و ایجاد فرصت های شغلی، مؤثرترین می باشند. بعلاوه اینکه خط مشی سازان نیز مانند نسل امروزین شرکت های نوپا برای ایده ها و تجربیات به صحنه جهانی چشم می دوزند. همچنین در پی بهترین عملکرد و زدن پل به سمت کشورهایی دیگری هستند، که با موفقیت بوم سازگان کارآفرینی را تغذیه می کنند و سبب توسعه آن می شوند. مثلا شیلی نه تنها برای تغذیه جوامع شرکت های نوپا از طریق برنامه موسوم به شرکت های نوپای شیلی استعداد کارآفرینی صادر می کند، بلکه اینک ظرفیت کمک به ارتباط دادن سرمایه گذاران و صنعت را بر اساس آنچه کانراد فون ایگل مدیراجرایی شرکت ایننواشیلی در همایش مورد اشاره شرح داده، صادر می نماید.

 

در همایش ریودوژانیرو همه بازیگران شرکت های نوپا برای اولین بار یک خط مشی واحد داشتند. بنابراین باید این تغییر در خط مقدم کارآفرینی را جشن گرفت. چراکه چنین چیزی آسان به دست نیامده است. بلکه در خلال چند سال اخیر و از طریق تلاش های فراوان و جامع هزاران پشتیبان کارآفرینی در سراسر جهان، حاصل شده است. در سال 2009 بنیاد کافمن دقیقا با هدف پشتیبانی از حامیان شرکت های نوپا که در پشت هفته کارآفرینی جهانی قرار داشتند، میزبان نخستین کنگره کارآفرینی جهانی در شهر کانزاس بود.

 

هفته کارآفرینی جهانی (جی ئی دبلیو) بزرگترین جشنواره کارآفرینی در دنیاست، که در ماه نوامبر هر سال به مدت یک هفته 20 هزار رخداد و فعالیتش سبب جلب 7 میلیون و 500 هزار شرکت کننده در بیش از 135 کشور می شود. در خلال این جشنواره رقابت ها و همکاری های جهانی افراد صاحب افکار نوآور، ایده ها را به فعالیت های اقتصادی در زندگی واقعی تبدیل می کنند: یعنی رقابت های موسوم به شرکت های نوپای آزاد امیدبخش ترین شرکت های نوپای جدید در بیش از  60 کشور را شناسایی می نماید، رقابت های موسوم به ایده های جهانی کلین تک آزاد نیز بهترین شرکت های جدید مناسب محیط زیست در 22 کشور را می یابد، و برنامه های آموزشی شبکه جهانی موسوم به تعطیلات آخرهفته صدها گروه بنیانگزار شرکت های نوپا را ادغام می نماید، تا در بیش از  100شهر فعالیت های نوین اقتصادی راه اندازی شود. در عین حال در کنار رخدادهای با ابعاد وسیعتر در ورزشگاه های فوتبال و مراکز همایش ها، هزاران گردهمایی کوچک نیز در کلاس های درس و یا زیر درختان روستاها برگزار می شوند. بنابراین همزمان امکان شنیدن سخنرانی رهبران کشورها، حرف های کارآفرینان، و صداهای مردم عادی دارای ایده ها ومشتاق به فعالیت، وجود دارد. قوی ترین تصویر جی ئی دبلیو ساده است: امید بزرگ کارآفرین های شکوفا و سازنده امروز جهت نواوری درست، از طریق سخت ترین مشکلات جهانی. پیامد فعالیت های این کارآفرین ها بیش از عواقب صنفی و تجاری است. چراکه افرادی که در دوران گذشته به عنوان “آدم های خیالبافی که در تلاشند جهان را تغییر بدهند” کنار گذاشته شده بودند، امروزه به مثابه متفکران خلاقی تلقی می شوند که با پشتیبانی رفقای خود از بازار استفاده می کنند، تا تأثیر مهمی داشته باشند.

 

تعاملات انجام گرفته در هر دوره از جی ئی سی، سبب کسب دستاوردهای زیادی شده اند. کمااینکه در خلال دومین جی ئی دبلیو که در نوامبر 2009 برگزار گردید، چندین رهبر بلندپایه دولت ها پشتیبانی خود را ادامه دادند. هر یک از همایش های بعدی نیز ارزیابی جدید از تلاش های ارتقاء کارآفرینی، موقعیت های مناسب نوین جهت همکاری، برنامه های با هدف های بهتر و مشخص تر از طریق بحث در مورد بهترین عملکرد، و حتی اطلاعات جدید برای خط مشی های آگاهانه تر، به همراه داشته اند. این میراث نوآوری هفته کارآفرینی جهانی و کنگره سالانه کارآفرینی جهانی می باشد.

 

رشد آگاهی برای شکوفایی زمینه کارآفرینی در بین بنیادهای ریشه ای و دولت های جهان حیاتی بوده است. این تلاش ها به موازات ادامه خود، در زمینه کارآفرینی شفافیت به همراه می آورند، مباجث سازنده را که سبب آشکار شدن نقاط قوت بیشتر و در عین حال نقطه ضعف های بوم سازگان کارآفرینی هستند را می پرورانند. مقولاتی که حاصل دیدگاه های مهم جهت تلاش های هدفمندتر و بهتر هماهنگ شده هر دو طرف می باشند.

 

بااینهمه هنوز کمبود اطلاعات پشتیبانی کننده از تصمیمی سازی وجود دارد. بنابراین حالا دیگر باید کار منظم آزمایش و گزینش اقدامات مؤثر – خط مشی ها و برنامه هایی که تأثیرهای مفید دارند- آغاز شود. این کار مستلزم اطلاعات بهتر و مرتب به روز رسانده شده، و همچنین ارزیابی و تحلیل های جدی است. در اکتبر 2013 بنیاد کافمن ایجاد شبکه پژوهشی جهانی کارآفرینی (جی ئی آر ئن) را جهت انجام این امر مهم اعلام کرد. بانک جهانی از طریق این شبکه و سایر سازمان های پژوهشی عمده، تلاش های خود را با: ایجاد مجموعه اطلاعات بهتر و متحدالشکل تر، ایجاد و گسترش یک مخزن پژوهش و ارزیابی، و برگردان آن یافته ها به دیدگاه های بهتر بر ای خط مشی ها و برنامه ها جهت پشتیبانی از کارآفرین، همراستا خواهد نمود. جی ئی آر ئن به ارتباط سهامداران در بوم سازگان کارآفرینی کمک خواهد کرد، که در تلاش های خط مشی های از بالا به پایین و همچنین جوامع شرکت های نوپای از پایین به بالا دخیل هستند. هدف از این کمک مبارزه شانه به شانه در نبرد جهت کسب دیدگاه های میانه رو و عاقلانه در تلاش هاست، تا همه طرف ها بتوانند از نظر راهبردی نوآوری ها را برای تغییر به منظور بهبودی مورد استفاده قرار دهند.

 

البته برای درک واقعی اینکه رشد کارآفرینی تنها می تواند نتیجه خط مشی سازی بهتر باشد، تحلیل اطلاعات بیشتری صورت گرفته است. بنابراین اینک همه چشم ها به سوی همایش بعدی رهبران در این فضا دوخته شده، که قرار ست از هفدهم تا بیست و یکم ماه مارس 2014 در مسکو برگزار شود. انتظار می رود، که بیش از 140 کشور در این همایش شرکت کنند. این بار یک روز گشایش به خط مشی سازانی تخصیص داده شده، که برای کمک بیشتر به جوامع شرکت های نوپای هدایت شونده از سوی کارآفرین هایشان هیجان زده هستند. بنابراین جی ئی آر ئن نه تنها در مسکو با این خط مش سازها دیدار خواهد کرد، بلکه ائتلاف جدیدی بین مشاوران خط مشی دانا و زرنگ شرکت های نوپا که گروهی به نام “ملت های شرکت های نوپا” را تشکیل می دهند نیز، برای بحث در باره دیدگاه های نویدبخش و گوش کردن به نتایج اولیه پژوهشگران، گردهم خواهد آمد. همه این اقدامات به ساخت شرکت های نوپای بهتر و بوم سازگان های باابعاد بالا در تمامی سطوح جهت بهترین پشتیبانی از آنهایی که به ایده های نوین حیات می بخشند، کمک می کند.

 

8- بهبود و ارتقاء کارآفرینی رسمی و غیرر سمی در کشورهای رو به رشد

 

دنیل کوردو

رئیس مؤسسه اینورتیر

 

تغییرات تدریجی کسب و کارهای کشورهای رو به رشد با همتایان خود در کشورهای توسعه یافته تفاوت دارد. چراکه حتی کسب و کارهای رسمی در کشورهای رو به رشد ناچارند با چالش های پرشماری مانند زیربناسازی نامناسب، وام های با نرخ بهره های بالا و دسترسی محدود به وام، بخش خدماتی ضعیف، هزینه های بالای قانونی، و بازار کوچک محلی، دست و پنجه نرم کنند. همه این چالش ها به هزینه های تعامل با اقتصادهای نوین اصولی (ئن آیئی) که بر رقابت آمیز بودن کسب و کارهای رو به پیدایش تآثیر می گذارند، پیوند دارد. بخش کسب و کارهای غیررسمی نیز با همه این عوامل، و همچنین چالش های بیشتر روبرو است.

 

شمار کسب و کارهای غیررسمی در کشورهای رو به رشد، بیشتر از تعداد اینگونه کسب و کارها در کشورهای توسعه یافته می باشد. کمااینکه در اکثر کشورهای رو به رشد بیش از یک سوم کسب و کارهای کوچک دست کم با یکی از وضعیت های که در پی به آنها اشاره می شود، روبرو هستند. به عبارت دیگر یا مالیات بر درآمد و مالیات بر فروش نمی پردازند، یا لیست رسمی پرداخت حقوق ندارند، و یا در تسهیلاتی قرار گرفته اند، که به طور قانونی به ثبت نرسیده اند.  

 

با توجه به این فضاهای نسبتا چالش برانگیز و میزان بالای غیررسمی بودن کسب و کارها، چرا در کشورهای رو به رشد کارآفرینی و کسب و کارهای کوچکرشد می کنند؟ با مدنظر قرار دادن اینکه کارآفرینی مؤثرترین راه جهت کاهش فقر و ایجاد ثروت است، چگونه می توانیم در باره خط مشی هایی فکر کنیم، که هزینه تعامل را کاهش دهیم، و سبب توسعه و رشد کارآفرینی شویم؟

 

کسب و کارهای رسمی و تأمین اعتبار خرد

 

زمانی که پژوهشگران متوجه ابعاد و ظرفیت بالقوه بدون استفاده مانده کارآفرینی در کشورهای فقیر شدند، در جستجوی خط مشی هایی برآمدند که هزینه های تعاملات را کاهش دهند. تمرکز ابتدایی بر حقوق مالکیت در بخش املاک قرار گرفت. چندین بررسی و مطالعه “ملک و املاکی که به صورت غیررسمی در اختیار دیگران است، ولی از دیدگاه قانونی به رسمیت شناخته نمی شود” را اندازه گرفتند، که در املاک به ثبت نرسیده، ولی در دست کارآفرین ها قرار داشتند. اما ایشان چنین وانمود و فرض می کردند که این املاک به طور رسمی به ثبت رسیده و مورد تأیید دولت است، و ایشان می توانند از آنها به عنوان ضامن دریافت وام استفاده کنند.

 

چنین دیدگاه و برخوردی سبب ایجاد امواج خیلی مثبت اصلاحات جهت ثبت حقیقی املاک شد. بااینهمه اصلاحات در بخش ملک و املاک بر دسترسی به اعتبار مالی تأثیر محدودی داشت. در عین حال چندین سازمان غیردولتی (ئن جی ئو) در کشورهای رو به رشد آسیایی و آفریقایی روشی نوین و مبتنی بر تأمین اعتبار خرد را در پیش گرفتند.

 

تأمین اعتبار خرد در ابتدا تنها به عنوان روشی برای کمک به مردم فقیر تلقی می شد، تا بتوانند نیازهای روزمره خویش را برآورده کنند. ئن جی ئوها ایجاد وام های با بهره بالا را برای استفاده کنندگان از خدمات خود آغاز کردند. همچنین دریافتند که در رابطه اهدا کننده – دریافت کننده، ارتباط تجاری مزیت هایی دارد. چراکه ثابت شد در فضای رو به پیدایش کسب و کارها، وام های تجاری برای توسعه پایدار این کسب و کارها مفیدترند. کم کم چیزی که به عنوان یک فعالیت غیرانتفاعی آغاز شده بود، خودش به صورت یک کسب و کار درآمد. در نتیجه این مدل از سوی بانک های منطقه ای و سرانجام بانک های خصوصی پذیرفته شد. اینک کشورهایی مانند پرو (که بر اساس گزارش های بانک جهانی در تأمین اعتبار خرد شماره اول است) دست اندر کار بیش از 8 میلیارد دلار وام های خرد هستند (که هر کدام از آنها به طور متوسط 500 دلار می باشند). صدها هزار کارآفرین که با وضعیت مالی نامناسب کار خود را آغاز کردند، با اتکاء بر همین تأمین اعتبارهای خرد موفق شده اند.

 

چگونه وام های تجاری در بخش غیررسمی، بدون هیچ تضمینی ابزاری قدرتمند جهت ارتقاء و بهبود کارآفرینی شده اند؟ مؤسسات تأمین اعتبار خرد برای ارزیابی اعتبار مبتنی بر میزان نقدینگی مثبت و اعتبار و خوشنامی مشتریانشان، فنون نوینی را آغاز کردند و توسعه دادند، که در کشورهای توسعه یافته شناخته شده نیستند. به این ترتیب نظم طبیعی و برنامه ریزی نشده بازار راه حلی ایجاد کرد، که از راه حل از بالا به پایین دولتی مؤثرتر است. این بدان مفهوم نیست، که حقوق مالکیت ملک و املاک اهمیت ندارند. بلکه نکته بزرگتر این است که برای وام های کوچک ساختار درست و صحیح جریان نقدینگی در یک ملک و املاک غیررسمی، از “ملک و املاکی که به صورت غیررسمی در اختیار دیگران است،  ولی از دیدگاه قانونی به رسمیت شناخته نمی شود” بدون یک طرح عملی کسب و کار، مهمتر است. بااین حال اگر کارآفرین ها بتوانند یک ملک به ثبت رسیده را به عنوان تضمین وام خود تهیه کنند، در درازمدت به وام های با بهره کمتر دسترسی خواهند داشت.

 

آخرین – و نه کم اهمیت ترین- نکته این که باید به آن اشاره کرد، این است که در کشورهایی مانند پرو در هنگامی که اداره مسئول مقررات بانکی مقرراتش در مورد عملی ساختن منطق تأمین اعتبار خرد را جرح و تعدیل نمود و میزان تضمین برای ارزیابی های وام را کاهش داد، تأمین اعتبار خرد را مورد پشتیبانی حیاتی خود قرار داد.

 

کسب و کارهای رسمی و ارتقاء کارآفرینی

 

در آمریکای لاتین هم کارآفرین های غیررسمی و هم ” کارآفرین های امروزی و مدرن” یافت می شوند، که برآنند کار خود را تا جایی که امکان دارد، به صورت رسمی آغاز کنند. ویژگی های کارآفرین های امروزی و مدرن معمولا یکسان است. یعنی:

الف.  کار خود را با سرمایه دوستان و افراد خانوده خویش آغاز می نمایند.

ب. چندین سال طول می کشد، تا بتوانند به وام های بانکی دست پیدا کنند.

ج. معمولا تحصیلات بهتری دارند، و در بخش ثروتمندتر جامعه دارای ارتباطاتی هستند.   

د. شغل رسمی رسمی دارند. در واقع بیشتر آنها کسب و کار خود را به موازات شغلی رسمی آغاز می کنند. بنابراین تنها هنگامی به سراغ کارآفرینی تمام وقت می روند، که واحد اقتصادیشان به راه افتاده، و به سوددهی رسیده باشد.  

 

با توجه به حقایق ذکر شده در بالا و اطلاعات ما در مورد ارتقاء کارآفرینی در کشورهای رو به رشد، می توانیم راه هایی به شرح زیر را برای بهبود “کارآفرین های امروزی و مدرن” در این کشورها پیدا کنیم:

الف. شبکه های سرمایه گذاران مالک راه مناسبی برای کمک به کارآفرین های امروزی و مدرنی هستند، که در جستجوی سرمایه می باشند، اما دوست و خانواده پولدار ندارند. این شبکه ها می توانند در درون سرمایه گذاری بانکی در واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط (اس ام ئی ها) رشد و نمو کنند. اعتبارت سرمایه گذاری خطرپذیر نیز می تواند، به پیشرفت و رشد اس ام ئی ها کمک نماید.

ب. فنون مالی مانند دادن اعتبار در قبال برات های دریافت کردنی هم، می توانند تا اندازه زیادی در حل تأمین اعتبار کارآفرین های امروزی و مدرن مؤثر واقع شوند. انواع و اقسام سیستم های کاهش خطرپذیری اعتبار دهندگان، در اروپا و ایالات متحده آمریکا مورد آزمایش قرار گرفته اند. مؤسسات مالی دولتی در کشورهای رو به رشد می توانند جهت کاهش فاصله برای دستیابی به اعتبارهای مالی، از این کمک های فنی بهره مند شوند.

ج. ایجاد شبکه ها بین شرکت ها و کارآفرین های رو به پیدایش باید بخشی از همه خط مشی های دولت جهت بهبود کارآفرینی باشد. چراکه برای رسیدن به موفقیت در کسب و کارها، اعتماد و ارتباط حیاتی هستند.

د. کارآفرینی شرکتی نسبتا جدید است. اما اینک در دل چندین برنامه جهت بهبود نوآوری در ساختار شرکتی قرار دارد.

 

در کشورهای رو به رشد برخی از سازمان ها مانند سی ئو آر اف ئو شیلی در انجام اینگونه برنامه ها بسیار موفق بوده اند. بهترین برنامه بر روند رقابتی جهت گزینش بهره وران تمرکز دارد، و شامل اینگونه روندها است.

 

نتیجه گیری: از کسب و کارهای غیررسمی تا “امروزی و مدرن”

 

کسب و کارهای غیررسمی باید بر مبنای بازارهای نوین و تأمین اعتبار خرد رشد کنند، تا به سطحی برسند که هزینه های رسمی شدن از هزینه های غیررسمی بودن کمتر شود. این کسب و کارها می توانند در خلال مدت بین غیررسمی بودن تا رسمی شدن (با توجه به هزینه زیاد ارزیابی اعتبارشان)، برای تأمین اعتبارهای خرد بهره بالایی بپردازند. چراکه به حد کافی سودآفرین هستند. زیرا معمولا در “پایین هرم” بازارها را ایجاد می کنند. با اینهمه زمانی که بازارها ادغام می شوند، رقابت سبب کاهش سود می گردد، و غیررسمی بودن غیرممکن می شود. در چنین زمانی می ارزد، که رسمی شوند.

 

روند رسمی شدن زمان بر است. اما با توسعه اقتصادی همراه می باشد. تأمین اعتبار خرد همچنان در کشورهایی مانند پرو برای مدتی مهم باقی خواهند ماند. اما سرانجام زمانی فراخواهد رسید که مؤسسات تأمین اعتبار خرد برای حفظ حضور خود در بازارهای مالی نوین، خدمات مالی مبتنی بر سرمایه بیشتری را ایجاد خواهند کرد، و تأمین اعتبار خرد سنتی به حد بازارهای حاشیه ای کاهش خواهد یافت.

9- الگوهای کلیدی آموزش کارآفرینی مؤثر

لیندا وای. دو لا وینا

 استاد اقتصاد و کارآفرینی مرکز دانشگاهی پیتر فلان، و مدیر مرکز کارآفرینی جهانی دانشگاه تگزاس واقع در سن آنتونیو

 

پیتر فلان

استاد اقتصاد و کارآفرینی، دانشگاه تگزاس واقع در سن آنتونیو

 

از دهه 1970 به این سو اشتغال و مولد بودن آمریکا رشد کرده، و به ویژه در صنایع فناوری های رو به پیدایش، به توسعه سرمایه گذاری های خطرپذیر نوین متکی شده است. کسب و کارهای جدید برای رشد اقتصادی پایدار در سرزمین های دارای اقتصادهای رو به پیدایش جهانی نیز، از اهمیت حیاتی یکسانی برخوردارند. شبکه توسعه کارآفرین های اسپن (ای ئن دی ئی) برآورد می کند، که در اقتصادهای کشورهای رو به رشد 86 درصد فرصت های شغلی جدید از سوی کسب و کارهای کوچک/ روبه رشد ایجاد می شوند. بنابراین هم در اقتصادهای توسعه یافته و هم در اقتصادهای رو به پیدایش، فرهنگی که مخاطره پذیری و خلاقیت را تشویق می کند، و همچنین آموزش حمایتگرانه، و ساختار خط مشی برای رشد و شکوفایی کارآفرینی، اهمیت حیاتی دارند.

 

به همین سبب دانشگاه های آمریکا برای بازتاب این تغییر و تحولات اقتصادی در آموزش کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی جدید دانشگاهی، روش های گوناگونی را بنیان نهاده و توسعه داده اند. پیدایش کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی دانشگاهی مهم است. چراکه دانشکده ها و دانشگاه ها اماکنی هستند، که جوانان از سراسر جهان برای آموختن و شکل گیری سرنوشت خود به آنها مراجعه می کنند و روی می آورند. جودیث کان از بنیاد کافمن می گوید که محوطه دانشگاه: “مکانی است که همه حوزه ها می توانند با یکدیگر تلاقی کنند، برهم تأثیر متقابل داشته باشند …. و جایی که تمامی بخش ها اقتصاد جهان واقعی حضور دارند. چراکه شرکت های خصوصی و سرمایه گذاران، ادارات دولتی، و مؤسسات غیرانتفاعی، همگی به دانشگاه ها می آیند، تا از پژوهش ها حمایت مالی کنند، استعدادها را بپرورانند و استخدام نمایند، و در جستجوی ایده های نوین باشند.”
درنهایت این مدل ها و ایده های دانشگاهی پشتیبانی و مطالعات کارآفرینی، می توانند بر الگوها و روش های خط مشی سازان در باره کارآفرینی در اقتصادهای رو به پیدایش جهان تأثیر بگذارند. 

 

گرچه کارآفرینی در آموزش عالی آمریکا یک رشته علمی نسبتا جدید تلقی می شود، اما اینک نمونه پذیرفته شده ای از این واقعیت است، که طرح و ایجاد یک واحد اقتصادی جدید به شکلی چشمگیر با مدیریت یک واحد اقتصادی تثبیت شده و جاافتاده، تفاوت دارد. پیتر دراکر در کتاب خود زیر عنوان نوآوری و کارآفرینی که در سال 1985 منتشر شد، آورده “از آنجا که عمدتا شمار بسیار اندکی از افراد موسوم به کارآفرین به آنچه انجام می دهند آگاهی دارند،  کارآفرینی توأم با خطرپذیری است. چراکه این افراد روش شناسی ندارند.”
آموزش عالی، ایده تحصیلات کارآفرینی و آموزش مهارت های لازم برای مدنظر قرار دادن و آغاز واحد اقتصادی جدید در مقایسه با مدیریت واحد اقتصادی در حال فعالیت را، پذیرفته است.

 

بر اساس اطلاعات داده شده از سوی بنیاد کافمن امروزه حدود هزار و 300 دانشکده و دانشگاه در ایالات متحده آمریکا واحدهای کارآفرینی ارائه می دهند. بسیاری از این دانشگاه ها الگوها و نمونه های نوآورانه و دوسویه برای کارآفرینی را آغاز کرده، و توسعه داده اند. الگوها و نمونه هایی که شامل برنامه های بدون اعطای مدرک و گواهینامه، برنامه های با اعطای مدرک، مراکز، و فضاهای زندگی دانشجویی می باشند، که بوم سازگان سازمانی و کامل کارآفرینی و دسترسی به شرکا و طرف های بین المللی را ایجاد می کنند. هر یک از این الگوها و نمونه ها دارای زیرمجموعه ای از اکتشاف هایی مانند کارآفرینی جهانی، اجتماعی، و فناوری، هستند. آنچه در پی می آید مثال هایی از این الگوها و نمونه هایی هستند، که در بالا به آنها اشاره شد.

 

برنامه های الگو و نمونه کارآفرینی

الگو و نمونه مرکزگرا: برنامه های کارآفرینی فناوری در یک دانشگاه بر همکاری بین دانشکده های بازرگانی، مهندسی، و علوم، تمرکز می کند. این برنامه ها شامل واحدهای درسی با اعطای مدرک کارآفرینی برای دانشجویان دوران بالاتر از کارشناسی (لیسانس) رشته علوم، و همچنین دانشجویان دوران بالاتر از کارشناسی (لیسانس) و کارشناسی کارآفرینی می باشند، که عموما در دانشکده اقتصاد ارائه می شوند. معمولا یک دانشگاه مدیریت این همکاری مرکزی برای کارآفرینی را تعیین می کند. مثلا در دانشگاه تگزاس واقع در سن آنتونیو مرکز نوآوری و فناوری کارآفرینی (سی آی تی ئی) به منظور پرورش رشد فناوری نوین مبتنی بر سرمایه گذاری های توأم با خطرپذیری، دانشکده های بازرگانی و مهندسی را در کنار یکدیگر قرار می دهد. سی آی تی ئی ترکیبی از آموزش، تجربه، منابع، و پشتیبانی را ارائه می نماید، که به شکل واحدهای درسی و سمینارها، فعالیت های عملی، پروژه ها، دوره های کارآموزی عملی، و برنامه موسوم به رقابت دانشجویی 100 هزار دلاری فناوری سرمایه گذاری توأم با خطر، تبلور پیدا می کند. این رقابت دوسالانه زمینه تجربیات عملی در آغاز و توسعه کسب و کارها را برای گروه های دانشجویی ارشد دانشکده های بازرگانی و مهندسی آماده می نماید.
دانشجویان مهندسی فناوری را آغاز می کنند و توسعه می دهند، و نمونه می سازند. دانشجویان بازرگانی نیز پتانسیل بازرگانی و تجارت را ارزیابی می نمایند، و طرح کسب و کار ایجاد می کنند. اساتید دانشگاه و مربیان جامعه نیز، به همه گروه ها یاری می رسانند. این برنامه به شکلی منحصر بفرد برای دانشجویان دوره کارشناسی نمونه کاری کامل را انجام می دهد. بنابراین چیزی فراتر از رقابت های طرح کسب و کارها می باشد. از هنگام ایجاد سی آی تی ئی در سال 2006، 580 دانشجو در 91 گروه در این رقابت شرکت کرده اند، که به معرفی 78 گروه نهایی منجر شده است.

 

الگو و نمونه بوم سازگان: این الگو و نمونه خلاقانه که توسط دانشگاه بیلور ساخته شده، مفاد درسی مجزا شده کارآفرینی ارائه می کند، که مورد پشتیبانی برنامه آموختن – زندگی کردن کارآفرینی- (ئی ئن تی- ال ال سی) می باشد. بیلور گزینه استفاده از مسکن را به ویژه برای دانشجویان دارای علاقه مشترک به نوآوری و کارآفرینی به وجود آورد،تا به آنها کمک کند که “با ایجاد حالت مربیگری و کارآموزی بین دانشجویان سال های بالا و سال اولی، دسترسی به هیئت های علمی، گروه های بحث و گفت و گو، پشتیبانی آزمایشگاه ها، و شانس همکاری با کارآفرین های مشارکت کننده، ظرفیت های کارآفرینی خود را به طور کاملتری پرورش و گسترش دهند. شبکه مالکین بیلور (بی ای ئن) که از سوی دانشجویان اداره می شود، به کارآفرین هایی که طرح های کسب و کار آماده در دست دارند، وام زودهنگام می دهد.

 

الگو و نمونه مبتنی بر تأمین اعتبارات مالی از بیرون: کار و وظیفه تعیین شده برای ائتلاف فناوری و کارآفرینی رایس (آر ای تی ئی) پشتیبانی از تجارتی شدن فناوری، آموزش کارآفرینی، و جا انداختن شرکت های فناوری در بازار است. در این الگو و نمونه رقابت های طرح های کسب و کار مرکز جاذبه ای را تشکیل می دهند، که در آن آموزش کارآفرینی و تأمین اعتبارات مالی بیرونی با یکدیگر تلاقی می کنند. الگو و نمونه ای که در سال 2001 به عنوان ائتلاف راهبردی سه دانشکده – دانشکده مهندسی جرج آر. بران، دانشکده علوم طبیعی وایز، و دانشکده بازرگانی جسی اچ جونز (محل تحصیل دانشجویان از دوره کارشناسی/ لیسانس به بالا)- با همراهی مسئولان هیئت های مشاوره؛ پشتیبانان مالی که نمایندگان تأمین اعتبارها و سرمایه گذاری ها برا ی کسب و کارهای مخاطره آمیز ملی و همچنین شبکه های مالکان سرمایه گذار در اینگونه کسب و کارها بودند؛ و گروه های مشورتی فناوری، حقوقی، و بانکداری؛ بنیان نهاده شد.

 

برنامه های این ائتلاف به رقابت طرح کسب و کارها منتهی می شود. طرحی که کارآفرین های دانشگاهی را گردهم می اورد، تا در برابر 250 داور برای کسب 1 میلیون و 300 هزار دلار تأمین اعتبار برای واحدهای اقتصادی با یکدیگر رقابت کنند. از بین 354 گروهی که در گذشته با یکدیگر رقابت کرده اند،199 تیم پس از سبقت گرفتن در رقابت طرح کسب و کار رایس (آر بی پی سی) شرکت های خود را  به راه انداختند. از بین این شرکت ها 128 واحد عملکرد موفقیت آمیز داشته اند، و اینک در بازار کسب و کار کسب و کار حضور دارند (و یا با موفقیت از این بازار خارج شده اند). در عین حال شرکت های فارغ التحصیلان آر بی پی سی در مراحل نخست بیش از 460 میلیون دلار اعتبار مالی جذب کرده اند.

 

الگو و نمونه جامع و فراگیر: الگو و نمونه ای که بیش از همه مورد تأیید و استقبال قرار گرفته، در دانشکده بابسون بنیانگزاری شده است. تمامی عناصر بوم سازگان بابسون بر آموزش کارآفرینی از برنامه های ارائه دهنده واحدهای درسی که به گرفتن مدرک منتهی می شوند، تا مراکزی که آموزش های تجربی اختصاص دارند، تمرکز می کنند. مرکز کارآفرینی آرتور ام. بلنک “از طریق برنامه های درسی نوآورانه و ابتکارات پژوهشی توأم با همکاری جهانی، بر گسترش تمرین همه گونه کارآفرینی تمرکز دارد. ابتکاراتی که به عملکرد و افکار کارآفرینانه آگاهیمی دهند، و سبب الهام گرفتن آنها می شوند.”
این مرکز شامل مؤسسه تسریع کننده فعالیت های اقتصادی مخاطره آمیز جان ئی و آلیس ئل باتلر است. مؤسسه ای که از بیش از دوازده مجمع و سازمان کارآفرینی تشکیل شده، که توسط دانشجویان اداره می شوند. این مجامع و سازمان ها “در تمامی مراحل از شرکت های تازه تأسیس توأم با مخاطره گرفته تا کشف موقعیت های مناسب، و پیگیری عملی یک طرح تا به راه اندازی آن، از کسب و کارهای کارآفرینانه دانشجویان پشتیبانی می کند.”

 

الگوها و نمونه های جهانی: برخی از دانشگاه ها برنامه های محلی کارآفرینی خود را گسترش داده اند، و شامل موارد جهانی نموده اند. بعضی از آنها هم با دانشگاه های کشورهای آن سوی دریاها (ماوارء بحار) همکاری کرده اند. برخی هم برنامه های درون کشور خویش را توسعه داده اند. مثلا بابسون جهت تقویت فضای کارآفرینی کشور، برنامه کارآفرینی بابسون- رواندا را ایجاد کرده است. همچنین آکادمی های رهبری کارآفرینی بابسون با بردن گروه های داوطلب دانشجویان، کارکنان، اساتید، فارغ التحصیلان، والدین، و دوستان خود به کشورهای گوناگون، به رهبران کارآفرینی آموزش می دهد. در این برنامه های یک هفته ای، در هر کشور حدود صد دانش آموز دبیرستانی آموزش می بینند.

الگو و نمونه دیگر در این پیوند، مرکز جهانی کارآفرینی دانشگاه تگزاس واقع در سن آنتونیو (یو تی اس ای) می باشد. این مرکز در پی آن است که نیازهای شغلی و آموزشی کارآفرین های بازارهای رو به پیدایش و کسانی را پیدا کند، که از طریق برنامه های همکاری، از این بازارها، مبادله دانشجو، برنامه های کوتاه، و پژوهش، پشتیبانی می نمایند. چراکه از طریق پژوهش و آموزش مدیریت، بر بهبود چشم اندازهای رشدمحور، و کارآفرینی رقابتی جهانی در بازارهای در حال پیدایش و دوره گذار، تمرکز دارد.

مؤسسه توسعه اقتصادی یو تی اس ای به همراه پروژه یو اس ای آی دی مکزیک، بین یو تی اس ای و دانشگاه آتونوما دو گوادالارجا، ابتکار گسترش مرکز توسعه کسب و کارهای کوچک (اس بی دی سی) ایجاد کرد. امروزه یو تی اس ای یازده برنامه آموزشی مشاور و مدیر همراه با اهدای مدرک مربوطه را به انجام رسانده، که بیش از هزار و 300 تن از سراسر مکزیک را آموزش داده اند. در نتیجه این پروژه 108 اس بی دی سی مکزیکی تشکیل شده اند، و اتحادیه اس بی دی سی های مکزیک (ای ام سی دی پی ئی) سازمان یافته است. همچنین از هنگام آغاز به کار خود تاکنون، گسترش پیدا کرده است. کمااینکه ابتدا ال سالوادور، آمریکای مرکزی، و کشورهای حوزه دریای کارائیب، و در ادامه در آمریکای جنوبی کشورهای کلمبیا و پرو را، دربرگرفته است. در آوریل 2012 رئیس جمهور اوباما ایجاد شبکه کسب و کارهای کوچک ابتکار مورد اشاره را اعلام کرد، که بر اساس کار یو تی اس ای بنا می شود. همچنین شبکه اس بی دی سی را در کل نیمکره غربی گسترش می دهد. هدف از چنینگسترشی، ایجاد شبکه ای مشتمل بر شبکه های کمک کسب و کارهای کوچک موفق و پایدار مبتنی بر الگوها و نمونه های مرکز گسترش کسب و کاری کوچک آمریکا است.

یو تی اس ای برای خط مشی گسترش واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط (اس ام وی) هر کشور راهنمایی کارشناسانه تدارک می بیند، به حرفه ای های آینده اس بی دی سیآموزش می دهد، میزبان چندین بازدید از سن آنتونیو است، استاندارهای کیفیت ها را گسترش می دهد، وابستگان اس بی دی سی را ایجاد می کند، و بازدیدهای عملیات بهبودی را عملی می نماید.

خلاصه اینکه مؤسسات دانشگاهی ایالات متحده آمریکا برای ارائه آموزش های کارآفرینی، الگوها و نمونه های گوناگونی را ایجاد کرده، و توسعه داده اند. البته برخی از این الگوها و نمونه ها با هم فصل مشترک هایی دارند، و نوآوری ها به شکلی مستمر در حال پیدایش هستند. اما هر یک دارای تمرکز ویژه ای می باشند، که به رشد مستمر و به کمال رسیدن کارآفرینی به مثابه یک رشته علمی مهم و اصلی در آموزش عالی آمریکا کمک می کنند. مقوله ای که به نوبه خود تأثیراتش به طور مستقیم به اشتغالزایی و مولد بودن اقتصادی یاری می رساند. تأثیرات آینده داخلی و بین المللی این واحدهای اقتصادی آموزشی مستلزم به اشتراک گذاشته شدن شبکه ها و معلومات، ایجاد و توسعه زودهنگام اهداف در نظر گرفته شده کاری، سنجه ها و تغییرات تدریجی، پژوهش و تحلیل های جدی تأثیرات و نتایج، تجربیات کارآفرینی اقتصادی داخلی و در حال رشد خارجی، هواداری از حوزه های داخلی و بین المللی کلیدی – سرمایه گذاران، دولت ها، سازمان های دو یا چندملیتی، و رسانه ها، و همچنین تأمین اعتبارات مالی-، می باشد.

 

منابع

“پشتیبانی از کارآفرین های کوچک”، مرکز اسکال، دانشگاه آکسفورد، دانشکده بازرگانی سید، 2013.

“مرکز نواوری و فناوری کارآفرینی”، دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو، دانشکده بازرگانی محل آموزش دانشجویان مقطع از کارشناسی (لیسانس) به بالا-  مرکز نواوری و فناوری کارآفرینی. تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

” رقابت دانشجویی 100 هزار دلاری فناوری سرمایه گذاری توأم با خطر دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو، دانشکده بازرگانی محل آموزش دانشجویان مقطع از کارشناسی به بالا-  مرکز نواوری و فناوری کارآفرینی. تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

“مرکز کارآفرینی جهانی”، دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو، دانشکده بازرگانی محل آموزش دانشجویان مقطع از کارشناسی به بالا-  مرکز نواوری و فناوری کارآفرینی. تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

“مؤسسه گسترش اقتصادی”، دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو، مؤسسه گسترش اقتصادی، تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

“گزارش سالانه ارائه شده به مؤسسه گسترش اقتصادی”، رابرت مک کینلی، تارنمای ئن دی. 6 مارس 2013.

http://iedtexas.org/Downloaddocument/29-2012-IED-annual-Report

“مرکز کارآفرینی جان اف. باگ”، دانشگاه بیلور، تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

www.baylor.edu/business/entrepreneur

“مؤسسه کسب و کارهای خانوادگی”، دانشگاه بیلور. تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

www.baylor.edu/business/entrepreneur/family_business

“مرکز ارزیابی نوآوری”، دانشگاه بیلور. مرکز کارآفرینی جان اف. باگ، ارزیابی نوآوری، تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

www.baylor.edu/business/entrepreneur/index.php?id=24006

“کارآفرینی ال ال سی”، دانشگاه بیلور، کارآفرینی ال ال سی، تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

www.baylor.edu/entllc

“شبکه مالکان بیلور”،دانشگاه بیلور. تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

www.baylor.edu/business/angelnetwork

“درباره ما”، ائتلاف فناوری و کارآفرینی رایس، تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

http://alliance.rice.edu/about

 “رقابت طرح کسب و کار رایس”، ائتلاف فناوری و کارآفرینی رایس، تارنمای ئن. پی، ئن دی. 6 مارس 2013.

http://alliance.rice.edu/rbpc.aspx

مرکز کارآفرینی آرتور ام. بلنک”، مرکز کارآفرینی آرتور ام. بلنک، دانشکده بابسون، تارنمای ئن دی. 6 مارس 2013.

www.babson.edu/Academics/centers/blank-center/Pages/home.aspx

مؤسسه تسریع کننده فعالیت های اقتصادی مخاطره آمیز جان ئی و آلیس ئل باتلر“، مؤسسه تسریع کننده فعالیت های اقتصادی مخاطره آمیز باتلر، دانشکده بابسون، تارنمای ئن دی. 6 مارس 2013.

www.babson.edu/Academics/centers/blank-center/venture-ccelerator/Pages/resource-center.aspx

 

“کارآفرینی”، واحدهای درسی بابسون، دانشکده بابسون، تارنمای ئن دی. 6 مارس 2013.

http://www.babson.edu/Academics/divisions/entrepreneurship/Pages/home.aspx

 

 

 

10- کارآفرینی و دادوستد: توصیه هایی به خط مشی سازان

 

جان مورفی

معاون امور بین الملل اتاق بازرگانی آمریکا

 

برای خط مشی سازان سراسر جهان هیچ فوریتی بالاتر از اشتغالزایی وجود ندارد. در خاورمیانه که اشتیاق برای ورود و شمول به اقتصاد، بارقه های خیزش در سراسر منطقه را ایجاد کرد، پیشرفت این امر به مردمی بستگی دارد، که برای پشتیبانی از خانواده خویش ابزار لازم را می یابند. این امر حتی در ایالات متحده آمریکا نیز، مسئله ای شایان توجه است. کمااینکه بیش از 7 درصد نیروی کاری این کشور بیکار است. میزانی که با احتساب کسانی که دست از جستجوی کار برداشته اند و میلیون ها تنی که کارهای نیمه وقت دارند و می خواهند مشاغل تمام وفت داشته باشند، به 15 درصد افزایش پیدا می کند. بنابراین نشانه های سرسخت بیکاری، آفت و بلای هر دو گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه جهان می باشد.

 

برای خط مشی سازانی که در جستجوی راه حل برای این آفت و بلا هستند، تمرکز بر کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک کاملا منطقی و عاقلانه می باشد. چراکه کسب و کارهای کوچک و متوسط (اس ام ئی ها) موتورهای محرکه اصلی رشد اشتغالزایی در آمریکا هستند. کمااینکه بر اساس اظهارات اتحادیه کسب و کارهای کوچک آمریکا، اینگونه کسب و کارها حدود دو سوم شغل های جدید را تشکیل می دهند. در بسیاری از کشورهای دیگر نیز، چنین امری مصداق دارد.

 

تمرکز بر دادوستد، دومین جزء بدیهی اشتالغزایی می باشد. بنابراین موقعیت مناسب بهره برداری از نیروی محرکه بازارهای خارجی، جذابیت و کشش فراوانی دارد. چراکه حتی برای یک اقتصاد بزرگ مانند آمریکا، بازارهای خارجی 80 درصد قدرت خرید جهانی، 92 درصد رشد اقتصادی آن، و 95 درصد مشتری هایش را، تشکیل می دهند.

 

بااینهمه خط مشی سازان در مواقع بیش از اندازه زیادی، در ایجاد ارتباط بین کارآفرینی و دادوستد بین المللی شکست می خورند. این در حالی است، که در خلال چند سال گذشته در آمریکا کارآفرین ها و شرکت هایشان نقش بزرگی در رونق دادوستد بازی کرده اند. کمااینکه اس ام ئی ها نقش خود را در صادرات کالا افزایش دادند. بگونه ای که در سال 2011 میزان صادراتشان سر به 33 درصد زد. بااینهمه این تنها نوک کوه یخی است، که دیده می شود. چراکه در آن سال 302 هزار شرکت آمریکایی صادرات داشتند، که 97 درصد آنها را شرکت های کوچک و متوسط تشکیل می دادند. بااینهمه این تعداد تنها یک درصد اینگونه شرکت ها در آمریکا هستند.

 

گشوده شدن بازارهای بین المللی

 

بسیاری بر این باورند که پیمان نامه های تجارت آزاد و سایر ابتکارات برای اینگونه پیمان نامه ها، به سود شرکت های چندملیتی هستند. اما واقعیت با چنین برداشتی بسیار تفاوت دارد. چراکه اینگونه شرکت ها که در بازارهای خارجی احتمالی با تعرفه های گزاف و شرایط کسب مجوز روبرو هستند، اغلب می توانند برای عبور از موانع دادوستد یک شعبه در کشور مورد نظر ایجاد کنند. یا اینکه وکیل بگیرند، تا آنها را از مقررات دست و پاگیر عبور دهد. ولی کسب و کارهای کوچک از چنین امکاناتی برخوردار نیستند. بنابراین از دیدگاه اتاق بازرگانی آمریکا تمرکز اصلی تلاش های دولت این کشور جهت آماده کردن دادوستد در اشتغالزایی هم برای شرکت های بزرگ و هم برای شرکت های تازه تأسیس کارآفرین، باید از بین بردن موانع خارجی صادرات باشد.

 

آنچه در پی می آید، چگونگی تأثیرات انواع موانع بر کارآفرین ها و شرکت های کوچک، و همچنین این مسئله است، که این پیمان نامه ها چگونه می توانند درها را به روی موفقیت بگشایند. موانعی که مدنظر پیمان نامه های تجارت آزاد قرار گرفته اند.  

 

  • موانع غیر تعرفه ای به ویژه برای شرکت های کوچک زیانبار هستند. چراکه به هزینه های ثابت انجام دادوستد می افزایند. زیر در حالی که کسب یک مجوز 10 هزاز دلاری برای شرکت های بزرگ در حد یک مزاحمت است، برای شرکت های کوچک بسیار سنگین می باشد.

 

  • پیمان نامه های تجاری با ایجاد قوانین شفاف و عاقلانه در مورد دارایی ها، در بسیاری از صادرات از نوآوری و محتویات خلاقانه محافظت می نمایند. زیرا کارآفرین ها با این مخاطره دست به گریبانند که شاهد از بین رفتن نوآوری های خود باشند، بدون اینکه راهی برای جبران خسارت در دسترسشان قرار داشته باشد.

 

  • پیمان نامه های تجاری با گشودن بازارهای خرید دولتی و احراز اطمینان از شفافیت مزایده ها، امکان دسترسی گسترده کارآفرین های بین المللی به موقعیت های مناسب و سودآور را فراهم می آورند. کمااینکه  داشتن قراردادهای ساخت جاده ها و راه ها، مدارس، و بهداری ها، اغلب کوچکتر از آنند، که انجام آنها برای شرکت های چندملیتی سودآور باشند. اما دقیقا همان گونه قراردادهایی هستند، که شرکت های کوچکتر ساخت و ساز، شرکت های آموزش از راه دور، و شرکت های لوازم پزشکی، می توانند آنها را با موفقیت انجام دهند.

 

به چنگ آوردن موقعیت های مناسب دادوستد

 

پیمان نامه های بازارگشا برای موفقیت درازمدت شرکت های بزرگ و کوچک حیاتی هستند. بااینهمه ارتقاء و افزایش صادرات نیز، به ویژه در مورد اس ام ئی ها نقش مهمی بازی می کند.

 

پژوهش بانک جهانی زیر نام آژانس های ارتقاء و افزایش دهنده صادرات: چه چیزهایی کارایی دارند و چه چیزهایی ندارند، نشانگر یک نکته است. اینکه زمانی که اس ام ئی ها تنها نیازمند کمکی اندکی هستند، هر یک دلار اضافی که برای ارتقاء صادرات هزینه می شود، صادرات اینگونه شرکت ها را 40 برابر افزایش می دهد. اینگونه عایدات به ویژه برای کشورهایی زیاد هستند، که کمتر از میزان متوسط خرج می کنند. کمااینکه ایالات متحده آمریکا برای کمک به شرکت های کوچک در زمینه صادرات، تنها یک ششم میزان متوسط بین المللی هزینه می نماید.

 

با توجه به منابع محدود پشتیبانی از صادرات شرکت های کوچک و متوسط، برخی از ایالت های آمریکا و حتی شرکت های خصوصی برنامه های مؤثر و نوآوری هایی را ایجاد کرده اند. این برنامه ها که بعضی از آنها می توانند در نقاط دیگر نیز به اجرا درآیند و نتایج خوب و مناسب داشته باشند، ارزش مداقه را دارند.

 

مثلا مرکز صادرات ایالت ماساچوست در تلاش برای تشویق به دادوستد بین المللی بیشتر، برنامه ای زیر عنوان “اتحاد اطاعت” ایجاد کرده است. این برنامه به شرکت ها کمک می کند که بیاموزند از طریق سمینارها و رخدادهای شبکه ای، صادرات داشته باشند. همچنین از اینکه مطیع و مجری مقررات هستند، ابراز اطمینان کنند. ارباب رجوع های مرکز نامبرده بین سال های 2010 تا 2011 میزان صادرات خود را بیش از 27 درصد افزایش دادند. در حالی که میزان افزایش صادرات در ایالت ماساچوست در همان برهه تنها 5 درصد بود. در عین حال این ارباب رجوع ها گزارش دادند که در نتیجه آن یاری مستقیم، میزان فروش صادراتشان 240 میلیون دلار بود.

 

کمیسیون توسعه اقتصادی ایالت نوادا نیز یک برنامه بدون هزینه به نام برنامه نمایندگان دادوستد بین المللی برای این ایالت ایجاد نموده است. بر اساس این برنامه نمایندگان داوطلب مستقل برگزیده می شوند، تا به نیابت از فرمانداری این ایالت ادارات بین المللی را اداره کنند. حقوق این نمایندگان را ارباب رجوع هایی می پردازند که به این بازارها علاقه دارند، و به عنوان فروشنده با حق کمیسیون کار می کنند. ابن برنامه اینک در شش کشور اجرا می شود. در عین حال این نخستین بار می باشد که یک ایالت آمریکا بدون تحمیل هیچگونه هزینه ای به فرمانداری خود، یک نماینده بین المللی به وجود آورده است. چندین ایالت دیگر نیز که تأمین اعتبارهایشان کم و یا حذف شده، با موفقیت نسبی چیزی مشابه این برنامه را به اجرا درآورده اند.

 

کمااینکه شرکت سیم و کابل یورک در شهر یورک پنسیلوانیا که خود صادرکننده موفق تولیدات خویش است، تأثیر مثبت برنامه موسوم به بازار دسترسی به کمک های مالی بلاعوض (ام ای جی ها) در این ایالت را نشان داده است. این کمک های مالی برای یاری به افزایش میزان فروش ناشی از صادرات شرکت های کوچک و متوسط پنسیلوانیا در نظر گرفته شده اند. شرکت های آماده برای صادرات که در وضعیت مناسبی باشند، جهت یافتن بازارهای نوین از طریق نمایشگاه های تجاری، مأموریت های کاری، و تارنماهای بین المللی شده، حائز شرایط دریافت تا 5 هزار دلار کمک بلاعوض هستند. مرکز مورد اشاره از سه ام ای جی بهره مند شده، تا به فروش میزان صادراتش کمک کند که به 17 درصد افزایش یابد.

 

شرکت موسوم به واحد اقتصادی فلوریدا که بخشی از دفتر فرماندار این استان است نیز، در گامی مشابه از طریق تأمین اعتبار مالی، برنامه ریزی، و مشارکت، صادرات استان را ارتقاء می دهد. مثلا کمک های مالی بلاعوض بخش هدف مشخص آن به شرکت هایی داده می شوند، که در برنامه ها و نمایشگاه های بخش های کلیدی تجاری شرکت می کنند.

 

اپن استان همچنین سری موسوم به “آموزش مربیان” را ایجاد کرده، که به مجریان کسب و کارها آموزش می دهد که چگونه به منظور احساس راحتی برای صادرات، بازارهای بین المللی را هدایت کنند. همچنین در حوزه صادرات به کارخانه داران، واسطه های صادرات، و شرکت های خدماتی فلوریدا، مشاوه می دهد. حرفه ای های بازاریابی بین المللی تحت این برنامه آمادگی بازار برای صادرات موجود و بالقوه را ارزیابی، و به گزینش بازارهای هدف برای خدمات و تولیدات ویژه شرکت ها، کمک می کنند. همچنین شرایط لازم جهت مقررات در پیوند با دادوستد و تجارت خارجی، مالیات، و مدیریت جریان کالا را، شناسایی می نمایند.

 

شیوه به کارگیری اهرم منابع کمیاب

 

کارآفرین های موفق از ارزش کار شبکه ای آگاه هستند. این امر در باره دادوستد بین المللی نیز مصداق دارد. بسیاری از کسب و کارهای کوچک صادرکننده موفق آمریکا، عضو شوراهای منطقه ای صادرات اتاق بازرگانی (دی ئی سی ها) هستند. دی ئی سی ها سازمان های رهبر این جامعه کسب و کارهای محلی می باشند، که معلوماتشان در باره دادوستد بین المللی منبعی برای راهنمایی ها و پندهای حرفه ای به شرکت های محلی است. اینک بیش از سی سال می شود که این دی ئی سی ها با کمک به شرکت ها در زمینه صادرات محلی آنها، به جامعه کسب و کار آمریکا خدمت کرده اند. به عبارت دیگر با این کمک ها رشد اقتصادی و ایجاد مشاغل نوین و پردرآمدتر در جوامع خود را، افزایش داده اند.

 

56 دی ئی سی که وابسته نزدیک مراکز آمریکایی کمک به صادرات اتاق بازرگانی آمریکا هستند، انرژی بیش از هزار و 500 صادرکننده و ارائه کننده خدمات صادراتی خصوصی و دولتی در سراسر کشور را به هم می پیوندند. اعضای دی ئی سی ها به طور داوطلبانه وقت خود را برای حمایت مالی و مشارکت در فعالیت های پرشمار ارتقاء دادوستد و همچنین تدارک کارشناسی های ویژه برای اس ام ئی هایی صرف می کنند، که به صادرات علاقمند هستند.

 

به طور خلاصه می توان گفت که خط مشی سازان به موازات اینکه چگونگی پرورش فضای کسب و کارها که در آنها کارآفرینی و شرکت های کوچک می تواند شکوفا شوند را مدنظر دارند، باید جهانی فکر کنند. چراکه از بین بردن موانعی که جلوی صادرات را می گیرند، حیاتی است. اما باید دانست که برنامه های افزایش و ارتقاء صادرات هم که برای شرکت های کوچک پل ارتباطی برای رسیدن به بازارهای جهانی را می سازند، از اهمیت مشابه برخوردارند.

 

 

 

 

 

 

11- تأثیرات بوم سازگان بر تصمیم های رشد کسب و کارها

 

اندرو جی شرمن

 شریک و طرف کار ارشد مؤسسه حقوقی جونز

 

شرکت ها از هر نوع و در هر اندازه، می خواهند از جوانب متفاوت رشد کنند. خواه این رشد در زمینه افزایش درآمد، سود، شمار کارکنان و یا مشتریان، سهام بازار، و یا شمار شعبه هایشان باشد. البته کسی در صدد آن نیست، که امپراطوری رم بعدی را بسازد. اما همه مایلند، سال به سال شاهد پیشرفت خود باشند. حتی اگر این پیشرفت در مورد میزان پولی باشد، که می توانند برای خانواده خود ببرند.

 

با توجه به تغییرات ناگهانی شدید در بازار جهانی، چالش پیش روی بسیاری از شرکت های کوچک کارآفرین اینست که چگونه و چه زمانی رشد کنند. کارآفرین ها باید در هنگام رویارویی با این چالش، پرسش هایی از این قبیل را مدنظر قرار دهند: برای تسهیل رشد باید از چه راهبردی استفاده کرد؟ آیا راهبرد رشد نمایانگر و معرف آسیب پذیری ها و مخاطرات نوین خواهد بود؟ آیا شرایط بازار آماده، و سرمایه جهت تقویت رشد مهیا و در دسترس می باشد؟ ترکیب این پرسش ها در بسیاری از بازارهای رو به پیدایش سراسر جهان، به مفهوم کمبود یا نبود فضایی حامیانه برای ارتقاء و افزایش رشد است. کمااینکه در موارد بسیار زیادی کمبود و یا نبود بوم سازگان لازم، از توسعه کسب و کارهای کوچک از سوی کارآفرین ها پیشگیری می کند.

 

عواملی که وجودشان برای پشتیبانی از بوم سازگان کارآفرینی لازم است، کدامند؟

 

  • ساختار دولتی، و جامعه در مجموع دمکرات!
  • بازارهای قابل دسترس و تثبیت شده سرمایه، بازارهای خصوصی با شرایط یکسان، بهره کم در بازارهای وام!
  • شکیبایی برای خطرپذیری!
  • اجرای حکومت قانون، سیستم قضایی مؤثر!
  • قانون منصفانه و قابل اتکای مالکیت معنوی!
  • فرهنگی که برای موفقیت افراد ارزش قائل می شود.
  • واحدهای مستقل کسب و کار که بتوان آنها را به شکلی کارا و با هزینه معقول ایجاد کرد، و مسئولیت فردی در قبال آنها محدود باشد (مانند شرکت های با مسئولیت محدود، مشارکت های محدود، و غیره)!
  • قوانین انعطاف پذیر استخدام و کار (که اجازه استخدام و اخراج می دهند)، همچنین اجرای معقول توافق ها و نه رقابت ها!
  • سیستم قوی و عالی آموزشی در دانشگاه ها!
  • قوانین ورشکستگی (که شکست را بدون جریمه های سنگین و شرم مجاز بداند)!
  • دسترسی به اینترنت و منابع فناوری که برای شرکت های نوپا و کسب و کارهای کوچک نیز به شکلی منصفانه امکان دسترسی به دادوستد و بازارهای جهانی را فراهم کند.
  • دسترسی به راهنماها، مربیان، و مشاوران حرفه ای، برنامه های استفاده از مربی، و غیره!
  • مشارکت پژوهشی گسترده بین دولت و کسب و کارهای خصوصی، و همچنین بین دانشگاه ها و این کسب و کارها!
  • موانع اندک مالیات و مقررات!
  • امکاناتی مانند ادغام و انضمام، راهنمایی های پایه ای دولتی، مجتمع های سهام مالکیت کارکنان، و غیره، که برای کارآفرین ها امکان راهبردهای خروج ایجاد می کنند.
  •  قوانین طرح ریزی برای ملک و املاک و نقل و انتقال آنها که حفظ مایملک، حفاظت از سرمایه، طرح برای جانشینی، و تغییر و تبدیل مدیریت را، ممکن می سازند.
  • مجموعه قوانین ناظر بر رفتار و سازمان شرکت ها که عموما فضای رقابت های عادلانه به سود مشتریان را فراهم می آورند، به منظور تشویق رقابت اما در بازارهای منصفانه!

 

چالش های در پیوند با ایجاد شرکت در فراسوی مراحل آغازین و ابتدایی رشد، بی تردید برای بسیاری از کارآفرین ها عوارض سنگینی به همراه دارند. چراکه رشد به مفهوم استخدام کارکنان بیشتر است، که برای رهبری به مدیریت سطح بالا چشم می دوزند. همچنین به این معنی می باشد، که سیستم های مدیریت غیرمتمرکز افزایش یابند. امری که ممکنست به نوبه خود سبب ایجاد اختلاف عقیده در مورد اهداف شرکت و اختصاص منابع گردد. در عین حال رشد به مفهوم این است، که سرمایه بیشتری مورد نیاز می باشد. همچنین ضرورت دارد برای سهامداران، سرمایه گذاران، و رهبران نهادی، مسئولیت های جدیدی به وجود بیاید. مشاهده می کنیم که رشد با خود طیفی از تغییرات در ساختار، نیازها، و اهداف کسب و کارهای کوچک را، به همراه می آورد.

 

بنابراین پیش از آنکه صاحب یک شرکت بتواند آن را برای رشد چشمگیر و سودآور آماده کند، باید نقاط قوت و ضعف بنیاد در حال کار خود را تحلیل نماید. این تحلیل شامل بازبینی گسترده از نحوه اجرای شرکت و شرایط اقتصادی می باشد، که این شرکت در آن عمل و فعالیت می کند. برای کامل کردن موفقیت آمیز چنین ارزیابی ای، کارآفرین باید از اصول بازار، بهترین روش های مدیریت کسب و کار، و راهبردهای بازاریابی، درک درستی داشته باشد. زیرا گرچه برای راه اندازی کسب و کار نیازی به مدرک تحصیلی مربوطه نیست، اما کارآفرین ها باید به رشد، تحصیلات، استفاده از مربی، و برخی راهنمایی ها، دسترسی داشته باشند. چراکه این مقولات کارآفرین ها را به ضروریاتی مجهز می کنند که بتوانند در دوره رشد، کسب و کارهای خود را با موفقیت مدیریت نمایند.

 

ارزیابی فضای کاری با تحلیل های حقوقی/ قانونی و مقرراتی آغاز می شود. از دیدگاه حقوقی/ قانونی هر قدر چیزها بیشتر تغییر می کنند، به نظر می رسد بیشتر بدون تغییر باقی مانده اند. کمااینکه صاحبان شرکت های کارآفرین در سراسر جهان هنوز در مورد بلایایی مانند قوانین استخدام و انبوه نیروی کار، استانداردهای حداقل دستمزد، تطابق های مقرراتی و مقررات دست و پا گیر، صدمه دیدن کارکنان و ادعاهای غرامت آنها، و ادعای خسارت کردن های در پیوند با صدمات ناشی از مصرف تولیداتشان که در هنگام پایان قرن گذشته به آنها آسیب رساند، نگرانند. البته ممکنست این مسائل هیچگاه کاملا حل نشوند. اما مسائل جدید قانونی، مالی، و سازمانی در پیوند با حمایت و حفظ دارایی های معنوی، انجام کسب و کار در دهکده جهانی، معامله از طریق اینترنت، و تجدید تمرکز بر رضایت (و حفظ) مشتری، در حال پیدایش هستند. رقابت های فرامرزی و پیشرفت های سریع فناوری نیز دارند نمونه های نوینی از مدیریت کسب و کارها مانند نیروی کاری پراکنده در مناطق جغرافیایی، ساختارهای سازمانی با حذف مدیران میانی، همکاری راهبردی بین مشتریان، فروشندگان، تهیه کنندگان مواد مورد نیاز، وحتی رقبا را، پدید می آورند و می سازند. فراتر اینکه نیروی کاری مجازی در حوزه های محافظت از حریم خصوصی، محرمانه بودن، و حق چاپ انحصاری، چالش های بیشتری به همراه می آورند. کارآفرین ها برای اینکه از عهده همه این چالش ها برآیند، باید بتوانند بر حکومت قانون قوی و رژیم قانونمند و قابل پیش بینی، اتکاء داشته باشند.  

 

عوامل ویژه قانونی که کارآفرینی و بوم سازگان رشدمحور را تسهیل می کنند، به قرار زیرند:

 

  • قوه قضائیه ای که اجازه اجرای قراردادها و وظایف را بدهد (از جمله وجود گزینه های دیگر به جای دادگاه ها مانند سیستم های حل اختلافات با هزینه مناسب).
  • مشوق های مالیاتی که نوآوری و سرمایه گذاری در شرکت های کوچک را ترغیب می کنند.
  • قوانین مستمری بگیری که اجازه به مخاطره انداختن سرمایه را می دهد.
  • قوانین مالکیت معنوی که از حقوق نوآوری کارآفرین ها محافظت می کند، و اجازه صدور مجوز و حق استفاده از اسم تجاری را می دهد.
  • حاکمیت شرکتی که برای رهبران وظایف اعتباری به وجود می آورد، و بدون کاهش حق سرمایه گذاران بدون داشتن حق رأی، از تصمیم سازی معقول هیئت مدیره محافظت می کند.
  • قوانین تأمین امنیت که از این امر احراز اطمینان می نمایند، که فروش میزان زیادی از سهام شرکت های دولتی و خصوصی با نهایت شفافیت انجام بگیرد، و تصمیم ها از سوی سرمایه گذاران آگاه اتخاذ شود.
  • روند ورشکستگی که با راه حل های منطقی در پیوند با شکست، از طلبکاران محافظت می کند و مخاطره کردن را تشویق می نماید.

 

یک سیستم کارآمد قانونمند که موانع را در سطح پایین نگه می دارد،  برای اطمینان دادن به ایجاد و حفظ کسب و کارها حیاتی است. بنابراین چنین سیستم هایی می توانند سرمایه های بیشتری را تولید کنند، و کارکنان مستعد را جذب و نگهداری نمایند. مثلا هنگامی که ثبت شرکت و یا نگهداری و تمدید مجوز از پیش صادر شده مستلزم چندین بار رفت و آمد به اماکن گوناگون است، صاحبان کسب و کارها در باطلاق روند کاغذبازی اداری فرومی روند. بنابراین سیستم باید زمینه روش های کارآمد و مقرون به صرفه را فراهم نماید، تا مؤسسات مستقل با اتکاء محدود بر کارکنان (شرکت ها، مشارکت های محدود، وغیره) تثبیت شوند. بدون چنین ساختاری کارآفرین ها از بدوش گرفتن تمامی مخاطراتی که با رشد کسب و کارها همراهند، دچار تردید می شوند. مجموعه قوانین ناظر بر رفتار و سازمان شرکت ها که عموما فضای رقابت های عادلانه برای سود مشتریان را فراهم می آورند، چنین فضایی را برای درخواست کنندگان و داوطلبان جدید و نمایشگاه ها نیز، باز نگه می دارند. در عین حال گزینه خروج نیز، باید برای کارآفرین ها مهیا باشد. این گزینه برای مواقعی مانند زمان تصمیم شرکت ها به ادغام در یکدیگر، درخواست شراکت از سوی دیگران، و احتمال ورشکستگی هستند، که سبب می شود مخاطره پذیری جریمه های افراطی از بین برود

 

فضای پشتیبانی کننده کارآفرینی توأم با مخاطره با فرهنگی آغار می شود، که برای حکایت های موفقیت آمیز و دستاوردهای افراد ارزش قائل است، و شکست را لکه ننگ تلقی نمی کند. سرمایه قابل دسترس و بازارهای خصوصی توأم با برابری که سرمایه برای کسب و کارهای توأم با مخاطره اما بسیار سودآور را فراهم می کنند، برای رشد کارآفرینی از اهمیت حیاتی برخوردارند. قوانین مشوق مالیات و مدیریت مستمری بگیری نیز می توانند، به مخاطرات نوآوری و کارآفرینی اجازه عرض اندام بدهند. سرانجام اینکه حاکیمت شرکتی زمینه را برای مدیریت مناسب خطرپذیری ها آماده می کند. همچنین از سهامداران و سرمایه گذاران بدون داشتن حق رأی، محافظت می نماید.آماده کردن صحنه جهت رشد مؤثر، و رشد مدیریت پایدار مستلزم موارد زیر است:

 

1- درک اینکه چرا شرکت می خواهد رشد کند، و چرا به رشد نیاز دارد؟  

2- تعیین دقیق دستاوردهایی که رشد کسب خواهد کرد، و مشکلاتی که حل خواهد نمود.

3- درک مدیریت از چالش ها و مخاطراتی که رشد سریع برای شرکت ایجاد خواهد کرد. این امر به ویژه زمانی مصداق دارد، که روند رشد به خوبی مدیریت نشود.

4- درک مراحل گوناگونی که رشد شرکت به موازات پیش رفتن بسوی تکامل تجربه خواهد کرد.

5- اجرای یک روند مدیریتی که پاسخگوی وضعیت کنونی رشد شرکت، و بازتاب این رشد باشد.

 

بنابراین هر رشد در نظر گرفته شده، باید با پرسش های کلیدی زیر آغاز گردد:

 

هزینهو درآمد. آیا درآمدها در حال افزایش، و یا کاهش هستند؟ سود ناخالص چطور؟ کدام بخش ها و یا قسمت ها عالی هستند، و چرا؟ آیا گردش پول نقد قوی و مثبت است؟

 

کارکنان. آیا برخی از کارکنان از خود مهارت های استثنایی نشان می دهند، و یا عملکردشان نتایج چشمگیر دارد؟ قوی ترین مدیریت، سازمان، و طراحی، در کجای شرکت هستند؟ آیا در کارکنان استعداد اداره رشد مورد نظر، و سروکارداشتن با آن وجود دارد؟

 

عملیات. آیا قسمت هایی وجود دارند که به نظر می رسد بدون مشکل هستند، یعنی همواره با کمترین نظارت نتیجه مورد نظر را به بار می آورند؟ چگونه مدیران این قسمت ها همواره نتیجه مطلوب می گیرند؟

 

فلسفه یا مأموریت. آیا صورت وضعیت و اعلامیه مأموریت شرکت دقیقا روح کسب و کار را بگونه ای تبیین می کند، که آشکار باشد کدام اقدام برای اهداف شرکت مناسب است، و کدامیک مناسب نیست؟ آیا دست اندر کار بودن در فعالیت های خارج از مأموریت، منابع را تضعیف می کند؟ آیا کارکنان ارزش های بنیادین و مهم را پذیرفته اند؟

 

بازار. آیا میزان سهم برآورده شده کسب و کار در بازار رو به افزایش، و یا کاهش دارد؟ آیا راهبرد بازاریابی بر مبنای پژوهش دقیق، و یا بر اساس غریزه و حدس و گمان قرار دارد؟

 

رقابت. بزرگترین تهدید رقبا از کجاست؟ کدام قسمت کسب و کار در برابر رقابت آسیب پذیرترین است، و کدام بخش آن کمترین میزان آسیب پذیری را دارد؟ آیا رقبا دارند در بخش هایی از بازار حضور بیش از اندازه پیدا می کنند؟

 

 اوضاع اقتصادی. آیا احتمال دارد که تغییرات در اوضاع اقتصادی – نرخ بهره، تورم، آغاز ساخت و ساز، درآمدهای صنعت مربوطه- بر شرکت تأثیر بگذارند؟ آیا شرکت انتظار تغییرات در بازار را دارد، یا اینکه اغلب بر اثر تغییر و تحولات جدید شگفت زده می شود؟

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم- بوم سازگان های رو به پیدایش

 

برای مرتب قرار دادن بازیگران و قطعات بوم سازگان در کنار یکدیگر، به قهرمانان متعهد و طرف های پرانژی نیاز است. هر یک از نویسندگان فصل سوم هم، تا خرخره در کار ترویج بوم سازگان های نوین فرورفته اند. کمااینکه از تجربه و آگاهی های لازم برای نحلیل شرایط کارآفرینی در کشورهای خود، و شناسایی فوریت های اصلاحات برخوردارند.

 

در این بررسی و مطالعات فشرده درون مایه های آشنایی در باره این کشورها وجود دارند، که با از بند رها کردن آمرانه کارآفرینی به مثابه ابزاری جهت گسترش موقعیت های مناسب آغاز می شود. این نویسنده ها در مورد نیاز به دست اندر کار کردن جوانان، بهبود خط مشی ها و روش اداره کردن ها، پرورش شبکه ها و تحصیلات، و تدارک تأمین مالی، تا اندازه زیادی با یکدیگر توافق نظر دارند. با این حال هر کشور از طریق نوآوری های خلاقانه مخصوص به خود، از دیگر کشورها متمایز می شود. باشگاه کارآفرینان نپال، چادرهای کارآفرینی تونس، جوامع موسوم به نگوسیو به پیش فیلیپین (سازمان هوادار مرکز کارآفرینی فیلیپین که از جمله غیرانتفاعی است)، و مجمع کارآفرین های جوان اسلام آباد، نمونه هایی برای اثبات این گفته هستند. نمونه هایی که امکان دارد، سبب الهام بخشیدن به سایرین و در نتیجه ایجاد نهادها و تجربیات دیگر شوند.

 

 

12- کارآفرینی در فیلیپین: موقعیت های مناسب و چالش های بر سر راه رشد گسترده و فراگیر

 

راین پتریک جی.  اوانجلیستا

مدیر اجرایی دسترسی جهانی به رقابت و دادوستد

 

 

مدنظر قرار دادن و پرداختن به فقر فراگیر، مهمترین چالش خط مشی منفردی است، که فیلیپین با آن روبرو می باشد. این فقر نه تنها در مقایسه با سایر کشورهای آسیایی واقعیت دارد، بلکه میزان کاهش فقر در فیلیپین نیز کند بوده است. کمااینکه از سال 2012 به این سو در خلال پنح فصل متوالی رشد اقتصادی متوسط این کشور 6 درصد بوده است. حال آنکه 20 درصد جمعیت آن همچنان فقیر باقی مانده اند. بنابراین چالش بزرگ پخش بازپرداخت این ترقی اقتصادی عظیم بین مردم، و به ویژه فقیرترین آنها است. زیرا ایشان نیز باید منافع رشد اقتصادی کشور خود را احساس کنند.

 

کارآفرینیمی تواند از طریق ایجاد ثروت، و بهبودها و پیشرفت اجتماعی، چنین کاری را انجام دهد. اگر می خواهیم با قدری موفقیت مسئله فقر را مدنظر قرار داده و به آن بپردازیم، تاریخ می گوید که هیچ چاره ای جز تشویق فعالیت های اقتصادی کارآفرینی نداریم.

 

 کارآفرینی در فیلیپین

 

در فیلیپین به کارآفرینی به اندازه بهبود بخشیدن و اصلاح فقر و افزایش تولید، و به مثابه نیروی محرکه اهمیت داده می شود. کمااینکه قانون اساسی مصوب سال 1987 این کشور، کارآفرینی را به مثابه موتور رشد اقتصادی می شناسد. اصل دوازدهم بخش یکم این قانون نقش کارآفرینی خصوصی در پشتیبانی از توزیع منصفانه و معقول درآمد و ثروت، تقویت و ادامه تولید کالاها و خدمات، و همچنین مولد بودن، و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی را، پررنگ نشان می دهد.

 

بعلاوه طرح توسعه فیلیپین (پی دی پی) بر تقویت نیروی کارآفرینی از طریق دادوستد و سرمایه گذاری جهت دستیابی به هدف دولت در توسعه اقتصادی و اشتغالزایی تأکید دارد. براساس این طرح به منظور تقویت وضعیت رقابتی و کمک به اشتغالزایی در فیلیپین، اقداماتی جهت تثبیت اقتصادی کلان، استخدام، دادوستد و سرمایه گذاری، کسب و کار کشاورزی،  اصلاحات در بخش نیرو، زیربناسازی، رقابت، عرم و فناوری، و ضد فساد، پیگیری شده اند.  

 

در سال 2011 حدود 830 هزار واحد اقتصادی در فیلیپین بودند. 99.6 درصد از آنها به عنوان واحدهای اقتصادی کلان، خرد، و متوسط (ام اس ام ئی) رده بندی شده اند، که 38 درصد کل افزایش اشتغالزایی به آنها پیوند دارد.

 

توسعه واحدهای اقتصادی و رقابتی شدن

 

توسعه واحدهای اقتصادی در بستر رقابتی شدن تنها لازمه توانایی تولید محصولاتی نیست، که می توانند در سطح جهانی مورد قبول قرار بگیرند. بلکه برای میزان پشتیبانی از واحدهای اقتصادی جهت کمک به اینکه بتوانند مولد، نوآور، و در دسترسی به بازارها موفق باشند نیز، ضرورت دارد. 

 

در حالی که توسعه واحدهای اقتصادی در فیلیپین نسبتا کامل و آزاد است، اما در احاطه چالش های بحرانی نیز قرار دارد. این چالش ها در گزارش موسوم به رهاسازی کارآفرینی: نقش قانون، زیربناسازی های طبیعی و اجتماعی، فضای خرد محلی، و فضای خرد جهانی؛ صحنه بازی، دسترسی به اعتبارات مالی، و دسترسی به توسعه مهارت ها و اطلاعات برنامه توسعه سازمان ملل متحد، به عنوان اصول و مبانی شناسایی شده، مشاهده می شوند.

 

در صورتی که چالش های مورد اشاره حل نشده باقی بمانند، فاصله زیاد موجود در توسعه واحدهای اقتصادی از این قدرت بالقوه برخوردارند، که حالت رقابتی بودن و توانایی عملکرد کشور در شبکه های جهانی تولید را از بین ببرند.

 

نقش قانون

 

نقش قانون که شامل ساختارهای مقررات، فضای خط مشی، و اجرای مقررات می شود، یکی از ابعاد مهمتر ارزیابی در رقابتی بودن واحدهای اقتصادی فیلیپین است. براساس پژوهش موسوم به انجام کسب و کار سال 2013 بانک جهانی، فیلیپین در حوزه سادگی انجام کسب و کار، در بین 185 کشور در جایگاه 138ام قرار دارد. زیرا به استثنای رتبه خود در بین یک سوم کشورهای رده بندی شده در بالای فهرست در حوزه “دادوستد در خارج از مرزها” که در جایگاه 53ام قرار دارد، در بقیه شاخص های توسعه واحد اقتصادی مانند آغاز کسب و کار، سر و کار داشتن با مجوزهای ساخت و ساز، ثبت ملک و املاک، کسب اعتبار، حمایت از سرمایه گذاران، پرداخت مالیات، اجرای قراردادها، و حل ورشکستگی، در بین کشورهایی جا می گیرد، که یک سوم انتهای فهرست مورد اشاره را تشکیل می دهند. کمااینکه جایگاهش در مقولات ذکر شده به ترتتیب 161، 100، 122، 129، 128، 143، 111، و 165ام می باشد. با توجه به این وضعیت می توان آشکارا مشاهده کرد، که هنوز فضای فیلیپین برای توسعه واحدهای اقتصادی ضعیف است، و به اصلاحات، هماهنگی، و استاندار کردن بیشتری، نیاز دارد.

 

مثلا اگر مسائل آغاز کسب و کار را در نظر بگیریم که کارآفرین ها یک طرح کسب و کار می ریزند و تلاش می کنند راه خویش را باز نمایند، نخستین مانعی که با آن روبرو می شوند، این می باشد که پیش از آغاز قانونی فعالیت، با روش های لازم برای ثبت و اخذ مجوز شرکت های نوپا کنار بیایند، و آنها را عملی کنند. چراکه در فیلیپین برای آغاز یک کسب و کار دست کم طی 15 مرحله لازم است، که 30 روز یا بیشتر طول می کشد. این میزان در مالزی به ترتیب 9 و 24، در تایوان 8 و 48، و در بقیه کشورهای آسیای جنوبشرقی، به طور متوسط 8.7 و 46.8 می باشد.

 

دسترسی به اعتبار مالی

 

دیگر بعد مهم، دسترسی به اعتبارات مالی است. زیرا در حالی که قوانینی مانند توسعه واحدهای اقتصادی خرد موسوم به منگا کارتا بارانگی (بی ام بی ئی) به ویژه اعتبار مالی برای واحدهای اقتصادی را اجباری تلقی می کنند، اما به دست آوردن چنین اعتباراتی داستان دیگری است. کمااینکه در بیشتر موارد درخواست تقاضای وام، مستلزم روند کسالت بار ارائه اسناد و مدارک و سایر ملزوماتی می شود، که رعایت آنها برای ام اس ام ئی ها مشکل است.

 

نظرسنجی صورت گرفته در سال 2008 از سوی مؤسسه موسوم به دسترسی جهانی به رقابتی بودن و دادوستد (یو- ای سی تی) آشکار ساخت (1)، که دسترسی به سرمایه و اعتبار مالی دو فقره از مشکل سازترین مقولات برای واحدهای اقتصادی و به ویژه ام اس ام ئی ها هستند. کمااینکه 72 درصد کل شرکت کنندگان در این نظرسنجی یعنی تقریبا سه چهارم آنها اظهار داشتند، که در حال حاضر دسترسی به سرمایه گذاری و یا خود سرمایه مشکل می باشد. از دیگر سو از هر ده ام اس ام ئی پنج واحد دسترسی به اعتبار مالی و هزینه این دسترسی را، مشکل آفرین تلقی کردند. در واقع 14 درصد قویا تأکید نمودند که در دسترس بودن اعتبار مالی و هزیه های مربوط به آن، مشکلی اساسی برای عملکرد کسب و کارشان است.

 

شبکه های جهانی تولید و جهانی شدن

 

ادغام سریع و جهانی شدن بازارها، در مرور زمان بر تغییر تدریجی کارآفرینی اثر گذاشته است. بنابراین اینک از مفهوم سنتی پشتیبانی از عوامل گوناگون تولید گرفته تا کارآفرینی، مستلزم ظرفیت مشاهده موقعیت های مناسب، ارائه ایده، و همچنین سازماندهی سرمایه، معلومات، مهارت های مورد نیاز برای مشارکت و مدیریت جهت توسعه و حفظ فعالیت های در پیوند با کسب و کار از طریق زنجبره های ارزش جهانی شدن، می باشد.

 

استفاده از فضاهای آزاد شده دادوستد، برای واحدهای اقتصادی فیلیپین چالشی رو به پیدایش است. چالشی که به واقعیت های موقعیت های مناسب محدود برای مولد بودن و نوآوری، افزوده می شود. کتابچه راهنمای موسوم به رقابت جهانی مجمع اقتصاد جهانی (دبیلو ئی اف)، زیربناسازی، کارآمد بودن بازار کارکنان، نوآوری، آمادگی فنی، حفاظت از حقوق معنوی،  هزینه کردن در حوزه های پژوهش و توسعه (آر و دی) شرکت های خصوصی، و در دسترس بودن دانشمندان را، عوامل کلیدی توسعه کسب و کارها و واحدهای اقتصادیی می داند، که فیلیپین از آنها عقب مانده است.

 

واحدهای اقتصادی به پشتیبانی فراوان زیربناسازی های طبیعی و اجتماعی شامل مولد بودن نیروی کار، آزمایشگاه ها، فضای پرورش و رشد کسب و کار، داشتن طرح برای کسب و کار، بازاریابی، و داشتن علامت تجاری، و همچنین متابعت از استاندارهای بین المللی و همنوایی بااین استانداردها، نیاز  دارند. تمامی این عناصر باید به زنجیره تدارکات ربط داده شوند. در عین حال لازمست که همزمان با این ارتباط، گروه های اقتصادی موجود در اقتصاد محلی توسعه یابند، تا امکان تخصصی و کامل کردن تولیدات فراهم شود.

 

نقش شبکه های واحدهای اقتصادی

 

در هنگام مدنظر قراردادن چالش های مورد اشاره، لازمست برای ارتقاء کارآفرینی به سطح بعدی، پا را از پشتیبانی ملی فراتر گذاشت. معنی و مفهوم این گفته این است که باید از مرحله ارتقاء کارآفرین های خرد تنها به اندازه ای که صرفا “دوام بیاورند” عبور کرد، و به صاحبان واحدهای اقتصادی “با موقعیت مناسب و نوآورمحور” رسید. چنین اقدامی بر نقش سازمان های واحدهای اقتصادی مانند اتاق های بازرگانی، اتحادیه های صنعتی، و شبکه های اختصاص داده شده به واحدهای اقتصادی، الویت می بخشد.

 

پژوهش سال 2009 حزب کارکنان ئو ئی سی دی در باره اس ام ئی ها و کارآفرینی در مورد “موانع و قوای محرکه جهانی شدن اس ام ئی ها” که از سوی شبکه کاکر و بول انجام شد، اشاره می کند که نهادینه نمودن شبکه ها/ پیوندهای اجتماعی و زنجیره های تدارکات، قوه محرکه کلیدی برای رقابتی شدن بین المللی اس ام ئی ها می باشد. این پژوهش همچنین “اهمیت شبکه ها/ پیوندهای اجتماعی و زنجیره های تدارکات در آغاز نخستین گام جهانی شدن و ادامه روند این جهانی شدن یک اس ام ئی را”، خاطرنشان می کند (2). 

 

در فیلیپین در کنار مؤسساتی مانند اتاق های بازرگانی و باشگاه های صنعتی، پشتیبانی از کارآفرینی از طریق ایجاد شبکه واحدهای اقتصادی مانند مرکز کارآفرینی فیلیپین (پی سی ئی) نیز، جریان دارد. هدف عمده پی سی ئی ایجاد جوامع موسوم به “نگوسیو به پیش” (سازمان هوادار مرکز کارآفرینی فیلیپین که از جمله غیرانتفاعی است) در همه جای کشور می باشد.  اینها جوامعی هستند که در آنها بخش های دانشگاهی، کسب و کارها، و دولتی، به درون مثلث همکاری تقریبا متحدانه کشانده می شوند. در چنین بوم سازگانی با پشتیبانی دولت از طریق زیربنای خط مشی عملی، بین اساتید دانشگاه ها، کارآفرین ها، کارشناسان، و سرمایه گذاران در کسب و کارهای توأم با مخاطره، همکاری، ردگیری، و کار شبکه ای مستمر، وجود دارد. هر جامعه “نگوسیو به پیش” از طریق توانایی خود در تولید مستمر جریانی از ایجاد شرکت های نوپا توأم با مخاطره، از دیگر همگنان خود متمایز است.

 

پی سی ئی همچنین در پی گنجاندن درس های کارآفرینی در برنامه های درسی مدارس می باشد. چراکه اگر هدف ایجاد و  توسعه فرهنگ کارآفرینی و پشتیبانی از کارآفرین های رقابتی فردا باشد، این کارآفرین ها باید تلاش خود را از سنین جوانی آغاز کنند. دبستان ها و دبیرستان ها می توانند ارزش ها را تدریس کنند، و مغزها و تفکرات کارآفرین ها را شکل و توسعه دهند. در سطح دانشگاه نیز شبکه های واحدهای اقتصادی در پی این هستند، که چگونه در حوزه مفاد درسی به ارتقاء و بهبود، تدارک کنابچه های راهنمای انجام کار، آموزش مدرسان، و دست اندرکاری در کارآفرینی واقعی در روند آموزش، یاری برسانند.

 

ارتقاء و توسعه الگوها و نمونه های کارآفرینی

 

کارآفرینی چیزی بیش از یک عبارت اقتصادی، یعنی در واقع نوعی طریق اندیشیدن است. کمااینکه ایجاد فرصت های شغلی، تواناسازی مردم، و دادن امکان دسترسی به زندگی بهتر به خود افراد و فرزندان آنها، هدیه ای فوق العاده می باشد. به همین سبب اینک در ارتقاء و ترویج رشد جامع و فراگیر، به بخشی زنده، فعال، و رو به توسعه، تبدیل شده است. کارآفرینی همچنین راهی جهت الهام بخشی به افراد خلاقی است، که برغم مخاطرات در پی موقعیت های مناسب می روند.

 

در انتهای این نوشتار باید گفت که چالش برای کشورهایی مانند فیلیپین تسریع همزمان رهبری سیاسی و اقتصادی می باشد، که می تواند از طریق کارآفرینی اصلاحات اجتماعی ایجاد کند. کارآفرین ها از قدرت کسب چیزهای بزرگ برخوردارند. به همین سبب به مثابه چرخ های خوب روغن کاری شده ای بروز می کنند، که سبب می شوند اقتصاد به حرکت خود ادامه دهد، و جامعه به شکلی کارآمد اداره شود.

 

پانویس ها

 

1- با استفاده از پژوهش مارلون مینا و جین هیاک کیم از مؤسسه موسوم به دسترسی جهانی به رقابتی بودن و دادوستد (یو- ای سی تی)

 

2- ئو ئی سی دی (2009)، “موانع و قوای محرکه جهانی شدن اس ام ئی ها” گزارش حزب کارکنان ئو ئی سی دی ها در باره اس ام ئی ها و کارآفرینی، ئو ئی سی دی، ص 13

 

 

 

 

 

 

13- بوم سازگان کارآفرینی در تونس

 

مجدی حسن

مدیر اجرایی مؤسسه عربی رهبران تشکیلات اقتصادی

 

در سال 2012 در مجموع میزان بیکاری در تونس 18 درصد بود. 34 درصد این بیکاران را جوانان دانش آموخته از دانشگاه ها تشکیل می دادند. بنابراین در این کشور، کارآفرینیمسئله ای حیاتی می باشد. کمااینکه در هنگام آغاز انقلاب در چهاردهم ژانویه 2011 در تونس، جهت اشتغالزایی فشارهای اجتماعی زیادی بر دولت نوین وارد آمد.

 

بااینهمه محدودیت های بودجه دولت و کاغذباری غیرقابل مدیریت، تقریبا ارائه مشاغل نوین را برای دولت غیرممکن ساخته است. در عین حال بحران های اقتصادی سبب کاهش تقاضاهای بازارهای محلی و جهانی شده اند. امری که به نوبه خود سبب بی علاقگی و بی انگیزگی بخش خصوصی به استخدام استعدادهای نوین می شود. در چنین وضعیتی یکی از بهترین راه های اشتغالزایی ارتقاء و ترویج کارآفرینی است. برای انجام چنین کاری در تونس، باید به منظور ایجاد یک ددیگاه کاراترو تقاضا- محورتر، سطح بوم سازگان کارآفرینی را تقویت کرد.

 

اگر قرار باشد که این بوم سازگان تقویت شود، شماری از عوامل کلیدی هستند که مستلزم توجه فوری می باشند. این عوامل به قرار زیرند:

 

آموزش: برخی از تغییرات مانند بخش هایی از فرهنگ کارآفرینی، طرح های کسب و کار، و شناسایی موقعیت های مناسب، در دانشگاه ها معرفی و ارائه شده اند. این بخش ها نه تنها در دانشگاه های بازرگانی، بلکه به دانشجویان سایر رشته ها نیز، تدرس می شوند. سایر تغییرات به قرار زیرند:

 

  • ابزار آموزشی برای توسعه کارآفرینی با کمک سازمان های بین المللی!
  • آموزش مربیان، سازماندهی شده از سوی چندین دانشگاه!
  • مراکز کارآفرینی و پرورش در دانشگاه ها، به منظور ایجاد شرکت هایی که بخش‌ های خود را به عنوان واحد های تجاری جداگانه تقسیم می کنند.
  • تشویق اتحادیه های دانشجویی جهت ایجاد و توسعه فرهنگ یا روحیه کارآفرینی! اینگونه سازمان ها که رخدادهایی مانند ایده های اجتماعی رقابتی پروژه های کارآفرینی را ترغیب می کنند و ارتقاء می بخشند، می توانند از جامعه کسب و کار اعتبار مالی دریافت نمایند.

 

اینگونه تلاش ها آغازی تحسین برانگیز هستند. اما از آنجا که دانشجویان و به ویژه در مناطق داخلی کشور به مقاومت در برابر ایده کارآفرینی ادامه می دهند، از حیض انتفاع می افتند. بنابراین باید آموزش در دبستان ها و دبیرستان ها مورد تأکید قرار بگیرد، تا بتوان فرهنگ تغییر را ترویج کرد. کمااینکه نوجوانان و جوانان نیز باید با این طرزتفکر در معرض موقعیت های مناسب ایجاد کسب و کار قرار بگیرند، که تمام مشاغل از سوی بخش خصوصی به وجود می آیند.

 

ادارت دولتی

 

ادارات دولتی در بوم سازگان کارآفرینی بازیگران مهمی هستند. چراکه موافقت ها، مجوزها، مزایای مالیات ها/ معافیت های مالیاتی، دسترسی به آموزش، و انگیزه های سرمایه گذاری، از سوی آنان ارائه می شود. بنابراین اصلاحات در ادارت دولتی به شدت مورد نیاز است. چراکه کاغذبازی اداری در واقع یکی از موانع کارآفرینی می باشد.

 

کمااینکه در بسیاری از موارد پروژه های صنعتی مستلزم موافقت ها و گرفتن مجوز از وزارتخانه های گوناگون هستند، که آغاز و عملی کردن این پروژه ها را به تعویق می اندازند. این در حالی است که این حقیقت نیز کماکان به قوت خود باقی می باشد، که هنوز نقش ادارت منطقه ای بسیار محدود است.  

باید دانست که لایحه جدید سرمایه گذاری هنوز تصویب نشده، و حالت قانون پیدا نکرده است. این در حالی می باشد که قانون کنونی هم در زمینه فعالیت های کارآفرینانه، شامل موانع پرشماری است.

 

تأمین اعتبار مالی: در حال حاضر کارآفرین ها 90 درصد اعتبارت مالی جهت راه اندازی شرکت های نوپا (به جز پولی که از افراد خانواده و دوستان خود می گیرند) را، از بانک های دولتی و بخش خصوصی دریافت می کنند. وام گرفتن می تواند روندی طولانی و مشکل باشد. در نتیجه سبب نرخ بهره های بالا یعنی حدود 9 درصد می شود. در صورتی که وام از بی تی اس یعنی یکی از بزرگترین وام دهندگان به کارآفرین های نوین گرفته شود، حداکثر میزان آن 100 هزار دینار (معادل حدود 62 هزار دلار) است. به موازاتی که یکی از ابزارهای مالی مانند – سرمایه گذاری مالکان، سرمایه جهت کسب و کارهای توأم با مخاطره، و سرمایه گذاری در شرکت هایی که بخش‌ های خود را به عنوان واحد های تجاری جداگانه تقسیم می کنند- در حال توسعه باشند، جهت گسترش دسترسی به این لوازم برای آغاز واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط (اس ام ئی ها)، به اصلاحات نیاز است.

 

 خط مشی نوآوری: در حال حاضر ده دانشگاه دفاتر نقل و انتقال فناوری (تی تی ئو) دارند. با این حال این دفاتر سبب ایجاد جرقه جهت به وجود آوردن کسب و کارهایی با اهداف نوآوری و فناوری نشده اند. بنابراین در حالی که قالب های فناوری ایجاد شده اند، اما برای به وجود آوردن فضایی جذاب برای شرکت های نوپا کافی نیستند (تنها سه تی تی ئو در تونس به نحوی مؤثر کار می کنند). خط مشی نوآوری باید با ارتقاء سطح پژوهش در دانشگاه ها آغاز شود. سپس از شرکت های نوپا در زمینه هایی مانند حق انحصاری تکثیر، تأمین اعتبار، و غیره، پشتیبانی های لازم را به عمل بیاورد. داشتن آزادی و استقلال در مدیریت بودجه نیز، برای دانشگاه ها حیاتی و مهم است.

 

با توجه به اینکه سالانه تنها 10 سند اختراع از سوی کارآفرین های تونسی در خارج از این کشور به ثبت می رسد، نمی توانیم اقتصاد رو به رشدی داشته باشیم. چرا که باید برای تقویت عملکرد پژوهشی، تلاش های بیشتری صورت بگیرند. زیرا تونس هم اینک یک مرکز پژوهش زنده و پرانرژی دارد، که بر پژوهش های بنیادین متمرکز است. در مقابل پژوهشگران نیز باید بر تحقیقات کاربردی تمرکز کنند. زیرا نوآوری توسعه کافی نیست. بلکه نوآوری ضربتی نیز باید به وجود بیاید، که به ایجاد بازارهای جدید و دیدگاه های تحلیلی برای شرح منابع اجتماعی و فنی موجود در کسب و کارها کمک می کند.        

 

 ابتکارت مؤسسه عربی رهبران تشکیلات اقتصادی

 

 مؤسسه عربی رهبران تشکیلات اقتصادی (آی ای سی ئی) از چندین راه به توسعه این زمینه های کلیدی کمک کرده است، که در ادامه به آنها اشاره می شود. در سال 2008 مرکز کارآفرینی جوانان را راه انداخت. مرکزی که هدفش این است، که در سراسر تونس و به ویژه در بین جوانان فرهنگ کارآفرینی را منتشر کند. این مرکز در کنار عمل به عنوان میزبان هفته کارآفرینی جهانی در این کشور، نظرخواهی های فضاسنجی نیز انجام می دهد، و پژوهش های در زمینه کارآفرینی را منتشر می کند. آی ای سی ئی با همکاری دانشگاه های موسوم به آمریکایی و جرج تان، طرف ها و مشارکت کنندگان برنامه سال توسعه اقتصادی تونس را سازماندهی کرد. این تلاش که ده منطقه فقیر این کشور را پوشش داد، موقعیت های مناسب کسب و کار را شناسایی، و به طرح های توسعه کسب و کارها و کارآفرین ها کمک نمود.

 

آی ای سی ئی در ماه مارس 2013 نیز چادر کارآفرینی را راه انداخت، که فضایی آزاد برای کارآفرین ها، مجتمعی جهت بحث و گفت و گو، اطلاعات و تعیین جهت، و پشتیبانی از طریق ایجاد کسب و کار را، فراهم کرد. هدف این چادر پشتیبانی از تغییرات در خط مشی های مقرراتی و اداری به نیابت از کارآفرین ها است. چادر مورد اشاره نمایندگان ادارات دولتی، بانک ها، و دیگر سازمان ها را گردهم می آورد، تا با مردم شهرهای کوچک و روستاها دیدار کنند. دیدار یک به یک نیاز به رفت و آمدهای غیرضروری و طولانی کارآفرین ها را کاهش می دهد. همچنین سبب بهبودی و پیشرفت ارتباطات می شود، و کارآفرین ها را بیشتر قابل رؤیت می کند.

 

در کارگاه آموزشی که آی ای سی ئی در ژانویه 2013 برگزار کرد، آشکار شد که 73 درصد مردم تونس از جمله جوانان، نیت ها و اهداف کارآفرینی دارند. این میزان از هنگام انقلاب چهاردهم ژانویه 2011 به سبب بر سرکار آمدن دولتی نوین در تونس افزایش پیدا کرده است. با این حال 46 درصد آن کارآفرین های بالقوه به سبب وجود موانع اداری و مالی، نیت خود را عملی نمی کنند. از آنجا که توسعه تونس به ظرفیت ایجاد واحدهای اقتصادی نوین بستگی دارد، اعداد و ارقام مورد اشاره برای آینده این کشور بسیار مهم هستند. به همین سبب توصیه اصلی آن کارگاه آموزش این بود، که ارتقاء سطح روش های کاری اداری به ویژه در پیوند با پشتیبانی از مراکز کسب و کارها و سازمان ها، بسیار ضروری می باشد.

 

بنابراین چالش سال های آتی تونس داشتن دیدگاهی راهبردی در این مورد است، که چه نوع توسعه و در چه بخش هایی ضرورت دارد و مورد نیاز است. همچنین باید برای هدایت سیستم آموزشی به سمت کارآفرینی، قابل انعطاف تر و ارباب رجوع – محورتر کردن سیستم اداری، تسهیل نوآوری در قالب های فعال، و ایجاد سیستم مالی متنوع و کارآ، بر توسعه بوم سازگان کارآفرینی تمرکز شود .

 

آی ای سی ئی از طریق گسترش آگاهی در مورد مشکلات و موانعی که کارآفرین ها با آنها روبرو هستند، به کمک به پیکربندی دوباره این بوم سازگان ادامه می دهد. بعلاوه اصلاحات در قانون سرمایه گذاری و مالیات قانونی را پیشنهاد خواهد داد (این پیشنهاد در ماه دسامبر 2012 و در روز موسوم به واحدهای اقتصادی ارائه شد). سرانجام اینکه ما به دادن پشتیبانی به کارآفرین ها در حوزه مورد نیاز آنها جهت ارتباط با افراد دارای کسب و کارهای تثبیت شده و جاافتاده، تأمین کنندگان اعتبارات مالی، و کارآفرین های بالقوه ای کمک خواهیم کرد، که می توانند راهنمایی، استفاده از مربی، آموزش، و مشاوره، فراهم نمایند.

 

 

 

14- پشتیبانی از کارآفرینی جوانان در پاکستان

 

مجید شبیر

مدیرکل اتاق بازرگانی و صنایع اسلام آباد

 

در کشوری با جمعیت حدود 90 میلیون نفر، 60 درصد زیر 25 ساله هستند. این نیروی سرمایه انسانی می تواند از طریق پیشزفت و بهبود کیفیت تحصیلات، آموزش بهره مندی از مدیریت، توسعه مهارت ها، و فراهم نمودن موقعیت های مناسب برای مشارکت مؤثرتر در اقتصاد رایج، به منبعی بسیار مولد تبدیل شود.

 

همه ساله دانشکده ها و دانشگاه های دولتی و خصوصی شمار زیادی فارغ التصیل رشته های فنی و مدیریت تحویل جامعه می دهند. با این حال در کمبود و یا نبود مشاوره مناسب کاری، بیشتر این فارغ التصیل ها در پیدا کردن موقعیت های مناسب در بازار کار، با مشکلات بزرگ و زیادی روبرو می شوند. جفت و جور نشدن استعدادها با موقعیت های مناسب نه تنها سبب ایجاد جوانان بیکار بیشتر و کلافه می شود، بلکه باعث صدمات جدی به بافت اجتماعی پاکستان نیز می گردد. زیرا این جوانان تنها در صورتی می توانند از استعداد و توانایی های خود استفاده کنند، که کشورشان بتواند فضای کاری مناسبی فراهم آورد.

 

برای کمک به جوانان در تشخیص استعداد و توانایی های بالقوه خود و ایجاد فضای کاری مناسب جهت موفقیت آنها، اتاق بازرگانی و صنایع اسلام آباد (آی سی سی آی) در چندین جبهه از کارآفرینی جوانان پشتیبانی کرده است. این اتاق در مورد گزینه های شغلی آنها را راهنمایی نموده، ایشان را در گفت و گوها و تبادل نظر خط مشی دخیل کرده، در فعالیت های این اتاق برای آنها کانال های رهبری جوانان به وجود آورده، و فرهنگ و روحیه کارآفرینی را ارتقاء داده، و ترویج کرده است.

 

گزینه های شغلی و موانع

 

آی سی سی آی در سال 2007 از طریق دخیل کردن جوانان در روند مشورتی، دست به ابتکار عمل زد. اهداف آی سی سی آی که اعتبار مالیش را سی آی ئی پی تأمین می کرد، درک دیدگاه های جوانان در مورد بازار کار و نگاهی به امکانات تغییر طرزتفکر آنها به سوی مشاغل کارآفرینی بود. گروه های کانونی (نوعی روش تحقیق جهت ایجاد تعامل میان اعضای گروه و به وجود آوردن انگیزه برای بحث عمیق تر) سهامداران آشکار ساختند که اگر دستورکاری جهت راهنمایی جوانان در زمینه موقعیت های مناسب وجود داشت و استفاده از مربی قابل دسترس بود، امکان داشت آنها آغاز مشاغل کارآفرینی را به مثابه گزینه های دیگر شغلی مد نظر قرار دهند. زیرا آی سی سی آی دریافت که جوانان پاکستانی ایده های کسب و کاری عالی دارند. اما از داشتن راه حل های کاربردی و همچئین اطلاعت در باره قوانین، قواعد، و مقررات برای آغاز کسب و کار، محروم هستند.

 

دانشجویان در کلاس های بارش ذهنی (فنی خلاقانه و ایده پردازانه برای تولید شمار زیادی از ایده های راه حل برای یک مسئله) کمبود و یا نبود تأمین مالی برای شرکت های نوپا را، به عنوان یکی از بزرگترین موانع توسعه کارآفرینی در کشور شناسایی کردند. آنها بر این تصور بودند که با یافتن شغل، می توانند فورا درآمد داشته باشند. اما در مقابل آغاز یک کسب و کار تا هنگامی که بخواهد به سوددهی برسد، زمان بیشتری می برد و با خطرپذیری بیشتری توأم است. ایشان همچنین فشار اجتماعی و به ویژه از سوی والدین را شناسایی نمودند، که سال ها مخارج تحصیلات فرزندان خود را می دهند. بنابراین از آنها انتظار دارند، از خانواده پشتیبانی مالی کنند. با در نظر گرفتن این مسئله و با توجه به کاهش فرصت های شغلی، شمار زیادی از مردان و زنان جوان به تجربه کردن مشاغل کارآفرینی علاقه نشان دادند.  

 

آی سی سی آی برای ایجاد درک جوانان از روش های خط مشی و برنامه ریزی های پویا برای انجام کسب و کار در پاکستان، با دانشگاه ها تفاهم نامه ای امضاء کرد. اتاق مورد اشاره هر از گاهی دانشجویان را به سمینارها و گفت و گوهای گوناگون در باره خط مشی دعوت می کرد. این مذاکرات و نشست ها عمدتا بر کارآفرینی و خط مشی هایی متمرکز بودند، که برای ازتقاء و ترویج فرهنگ کارآفرینی در پاکستان، اقدامات کلیدی هستند. زیرا از هنگام استقلال این کشور در سال 1947 تاکنون، دولت ها یکی پس از دیگری بر توسعه صنایع با ابعاد بزرگ، تا غفلت از ارتقاء و ترویج کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک، تمرکز کرده اند.

 

پشتیبانی و آگاهی

 

اتاق مورد اشاره پیش نویس خط مشی ملی جوانان را به عنوان خط مشی کلیدی ابتکارات اصلاحی برگزید. این اتاق در این پیش نویس چهار جزء تشکیل دهنده یعنی کارآفرینی، تأمین اعتبار مالی خرد، توسعه مهارت ها، و دوران کارآموزی عملی  را، شناسایی کرد، که مستلزم بهبود بودند. آی سی سی آی خط مشی سازان، حرفه ای های جوان کسب و کارها، افراد دانشگاهی، و دانشجویان را، در روندی مشاورتی دخیل کرد. این ابتکار به تغییر بخش دولتی کمک زیادی نمود. چراکه این بخش متوجه شد که باید از طریق ایجاد بوم سازگان کارآفرینی در پاکستان، برای جوانان موقعیت های مناسب فراهم آورد.

 

با دست اندرکاری بیشتر جوانان در اتاق مورد اشاره و علاقه رو به افزایش برای پویش (کمپین) پشتیبانی، گروهی از حرفه ای های جوان کسب و کارها مجمع کارآفرین های جوان (وای ئی اف) را ایجاد کردند، که تا کنون نیروی محرکه کلیدی ارتقاء و ترویج فرهنگ کارآفرینی بوده است. کمااینکه جوانان بیشتر و بیشتری به این مجمع می پیوندند. در عین حال وای ئی اف شبکه قدرتمندی از سازمان های سهامدار داخلی و خارجی را جهت ارتقاء و ترویج  مقوله کارآفرینی در پاکستان ایجاد کرده است. نمایندگان وای ئی اف نیز بخشی از کمیته مدیریت هستند، و دارند رهبران جوان اتاق مذکور می شوند. ما آنها را در سیستم دمکراتیک در اتحادیه های صنفی مانند روندهای انتخابات، نقش کمیته مدیریت، و سایر سمت های رهبری هم، سهیم کرده ایم.

 

اعضای وای ئی اف از طریق برنامه های استفاده از مربی به دانشگاه ها و سازمان های جوانان دعوت می شوند، تا سخنرانی هایی کنند که روح کارآفرینی را در این گروه سنی بدمد. وای ئی اف همچنین از بودن مقوله کارآفرینی به عنوان واحد درسی در دانشگاه ها پشتیبانی کرده است. در عین حال دانشجویان را ترغیب نموده که برای تجربه عملی فضای کسب و کار، کارآفرینی در بخش خصوصی را به عنوان واحد درسی انتخاب کنند و بگذرانند.

 

این ابتکار شمار رقابت های طرح های کسب و کار را افزایش داده است. همچنین اینک معدودی از دانشگاه ها مراکز رشد (از ابزارهای اقتصادی مدرن که به منظور پشتیبانی از کارآفرین های جوان بنیاد نهاده می شوند، و با ارائه امکانات و تسهیلات عمومی، زمینه پا گرفتن شرکت‌های جدید را فراهم می‌ آورند) تأسیس کرده اند. آی سی سی آی نیز در نظر دارد، در آینده نزدیک از اینگونه مراکز، و همچنین مرکزهایی جهت توسعه مهارت ها بینان نهد. کمااینکه اخیرا مرکز نمایش صادرات را ایجاد کرد.

 

وای ئی اف در سال 2012 یک کنفرانس عمده و مهم جوانان زیر عنوان “اشتیاق به موج نوینی از کارآفرینی” را سازماندهی کرد. تمرکز اصلی این کنفرانس بر ارتقاء و ترویج فرهنگ و روح کارآفرینی در بین جوانان کشور بود. در عین حال موقعیت های مناسب و چالش های عمده پیش روی جوانان در هنگام تلاش برای کارآفرینی را پررنگ نمود. هدف از این کار ایجاد موجی از توسعه کارآفرینی بود که نه تنها از طریق کمک های فنی، استفاده از مربی، و ظرفیت سازی، سبب تشویق و ترغیب کارآفرین های بالقوه شود، بلکه درنهایت از طریق ایجاد فرصت های شغلی و درآمد برای کسب و کارها و همچنین دولت، درمجموع به اقتصاد کمک کند. در آن کنفرانس هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا در باره این سخنرانی کرد، که چگونه کارآفرینی می تواند سبب ارتقاء و ترویج رشد اقتصادی، صلح، و نیکبختی شود.

 

در پیوند با هفته جهانی کارآفرینی، وای ئی اف و آی سی سی آی در همکاری با سی آی پی ئی دو رخداد را برگزار کرده اند. دیگر همراهان در برگزاری این رخدادها، بنیاد کافمن و اتاق بین المللی جوانان بودند. دانشجویان از این طریق که کارآفرینی را به جزئی جدایی ناپذیر از برنامه درسی خود تبدیل کردند، نیاز به توسعه فرهنگ بهتر کارآفرینی را مورد تأکید قرار دادند. دیدگاه آنها این بود که پشتیبانی بخش خصوصی از برنامه های استفاده از مربی در سطح دانشکده ها و دانشگاه ها می تواند، تا اندازه زیادی به ارتقاء و ترویج  فرهنگ کارآفرینی در کشور کمک کند.

 

دانشجویان همچنین چندین چالش را مورد بحث و گف و گو قرار دادند، که انتظار می رفت در هنگام آغاز کسب و کار با آنها روبرو شوند. ایشان درخواست کردند که دولت برای مراکز رشد و استفاده از مربی دانشجویان، مراکز ایجاد و توسعه کسب و کار به وجود بیاورد، تا سبب اشتیاق کارآفرین ها شود. همچنین خاطرنشان کردند که پشتیبانی دولت برای ارتقاء و ترویج فرهنگ کارآفرینی لازمست. دانشگاه ها هم باید از این واحدهای درسی داشته باشند. شرکت کنندگان پیشنهاد نمودند که اتاق های بازرگانی باید برای مسیر دانشجویان تا رسیدن به مشاغل کارآفرینی، زمینه های لازم را  فراهم آورد.

 

وای ئی اف برای درک اینکه چگونه فساد مانع انجام کار شرکت های نوپا می شود، ابتکاری برای انجام یک نظرسنجی ضدفساد انجام داد. در نتایج این نظرسنجی که زیر نام “تجزیه و تحلیل فساد” صورت گرفت، دیدگاه های جامعه کسب و کار در باره دریافت ها، جلوه ها، دلایل، تأثیرات، و درمان های فساد در پاکستان، نشان داده شده اند. این سند بخشی از پویش (کمپین) وای ئی اف برای بهبود فضای کسب و کارهای پاکستان از طریق مدنظر قرار دادن و اجرای اصلاحات، خواهد شد. پیام مهم این گزارش این است که به فساد به عنوان یکی از مسائل حاکمیت شرکتی نگاه شده، که شامل اجرای ضغیف و ناکارای قانون، مقررات کهنه و پوسیده، و یک سیستم ضعیف درونی، می باشد. به همین سبب نظرسنجی مورد اشاره خواستار بهبودی ادارت دولتی و حاکمیت شرکتی است.

 

وای ئی اف ابتکار دوجانبه کارآفرین های جوان هند- پاکستان را سازماندهی کرده است. مأموریت این ابتکار ساخت یکی از بخش های بنای ایجاد آگاهی در باره موقعیت های مناسب کارآفرینی از طریق پررنگ کردن سرگذشت های موفقیت آمیز در منطقه، و هدایت نیروی بالقوه به سوی مسیر مورد نظر است. همچنین هدف ابتکار مورد اشاره فراهم آوردن جایگاهی مناسب برای نمایندگان جمعیت جوان می باشد، که حدود 60 درصد ساکنان هر دو کشور را تشکیل می دهند. دیگر اهداف آن نیز گردهم آوردن تغییرسازان و کارآفرین ها برای تعامل، ارتقاء و ترویج ارتباط موجود، مباحثات، تعمق در باره ایده ها و در میان گذاشتن آنها جهت ایجاد پل، و ارائه توصیه های مناسب برای مدنظر قرار دادن رهبری پاکستانی- هندی به عنوان راهی به جلو، هستند.

 

رهبری و کارآفرینی جوانان در درون آی سی سی آی

 

آی سی سی آی با گوش جان سپردن به این توصیه ها، در سال 2011  یک مرکز توسعه کارآفرینی ایجاد کرد. این مرکز به عنوان منبع اطلاعات برای دانش آموختگان دانشگاه ها جهت آغاز کسب و کار فعالیت می کند، و در ارتقاء و ترویج کارآفرینی در منطقه نقشی فعال ایفاء می نماید. 

 

وای ئی اف با گذشت زمان به عنوان نهاد نمایندگی کننده کارآفرین های جوان در اسلام آباد، اعتبار گسترده ای به هم زده است. کمااینکه در سال 2013 هیئتی از کارآفرین های جوان و مشتاق که از سوی وای ئی اف هدایت می شدند، در نشست ائتلاف کارآفرین های جوان آسیایی مشترک المنافع در بمبئی شرکت کردند. این گروه به عنوان نماینده طیف های گوناگون کارآفرین ها از تمام مناطق پاکستان، همراه با هیئت هایی از پنجاب، خیبر پشتنخوا، و سند، بود. تمرکز نشست مورد اشاره بر به اشتراک گذاشتن بهترین عملکرد، و آماده سازی توصیه ها جهت بهبود “دسترسی به تأمین اعتبار مالی” برای کارآفرین های جوان بود. در انتها نیز، پرچم نشست به پاکستان داده شد، تا اسلام آباد میزبان اجلاس بعدی آن در ماه ژوئن باشد.

 

رئیس وای ئی اف به عنوان شرکت کننده پاکستانی در نشست کارآفرینی وابسته به ریاست جمهوری رئیس جمهور باراک اوباما شرکت کرد. این نشست بر اهمیت کارآفرینی اجتماعی و اقتصادی و همچنین تقویت منافع دوجانبه رابطه با کارآفرین ها در جوامع مسلمان سراسر جهان و کشورهایی تأکید کرد، که بیشتر جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل می دهند.

 

آی سی سی آی نخستین اتحادیه صنفی پاکستان بود که اهمیت ایجاد سطح دوم رهبری و این مسئله را به رسمیت شناخت، که می توان کارآفرین ها را تشویق و ترغیب کرد، تا بتوانند نقش خود را اجرا کنند. وای ئی اف اینک برای سایر اتاق های بازرگانی و صنایع به صورت نمونه ای در آمده، که می توان آن را الگو قرار داد. کمااینکه اینک چندین اتاق بازرگانی و صنایع که کمیته های جوانان تشکیل داده اند، با دانشگاه ها یادداشت تفاهم امضاء کرده اند. همچنین دارند جوان ها را دست اندر کار بسیاری از برنامه ها می کنند، و در این اتاق ها برایشان موقعیت های مناسب رهبری فراهم می آورند.

 

وزارت امور جوانان (پاکستان) در سال 2009 به منظور تقدیر از تلاش های آی سی سی آی در حوزه توسعه کارآفرینی، جایزه جوانان جیناه و جایزه نقدی روز بین المللی جوانان را به این اتاق بازرگانی و صنایع اهداء کرد.

 

اینک تلاش های هماهنگ سهامداران گوناگون و به ویژه سی آی پی ئی، آی سی سی آی، و هفته جهانی کارآفرین، کارآفرینی را (در پاکستان) به دنیایی پرآوازه ای تبدیل کرده اند. کمااینکه هم سازمان های دولتی و هم سازمان های بخش خصوصی، از ابتکارات کارآفرینی در این کشور پشتیبانی می کنند. بنابراین بحث و تبادل نظری که آی سی سی آی آن را ایجاد کرد، از طریق اصلاحات خط مشی و آگاهی رسانی در این مورد، نتایجی عالی به بار آورده است.

 

آی سی سی آی تنها اتاق بازرگانی و صنایع پاکستان است، که در رقابت هشتمین کنگره جهانی اینگونه اتاق ها که در 2013 در شهر دوحه قطر برگزار شد، واجد شرایط گردید. کمااینکه پروژه اش در باره کارآفرینی از بین 65 پروژه نوآورانه از سوی شرکت کنندگان 42 کشور، برگزیده شد. همچنین در بین آنهایی بود، که در زمینه “بهترین پروژه کارآفرینی جوانان” به مرحله نهایی رسیدند.

 

15- گسترش کارآفرینی در نپال از طریق همکاری

 

رابین سیتولا

مدیراجرایی بنیاد رفاه سامریدهی

 

بنیاد رفاه سامریدهی (www.samriddhi.org) از هنگام آغاز به کار خود در سال 2006، بر گسترش کارآفرینی به عنوان راهی برای تحقق بخشیدن به رفاه در نپال تمرکز کرد. چراکه یک چهارم جمعیت این کشور که در برهه ای طولانی درگیر نبردهای مسلحانه بوده، در فقر کامل بسر می برند. بگونه ای که نپال برای ارائه خدمات اولیه به شهروندان خود نیز، به شدت به کمک های خارجی وابستگی دارد. بنابراین کارآفرینی به این مردم راهی مناسب برای از بین بردن مشکلات کشورشان ارائه می دهد. نپال نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر برای کارآفرین ها فضای منحصر بفرد خود را دارد. بنابراین لازمست تلاش ها برای گسترش کارآفرینی نیز، در تطابق با این فضا صورت بگیرند. کمااینکه تزلزل و هرج و مرج رژیم های سیاسی اخیر سبب چالش های ویژه ای برای توسعه کارآفرینی شده اند. بعلاوه به سبب بافت اجتماعی در گذشته مشاغل بر مبنای طبقه و جنسیت مجزا شده، و سود عموما به عنوان مقوله ای کثیف تلقی می شود. در نتیجه ابتکارت جهت گسترش کارآفرینی به مداخله بخش های چندگانه نیاز دارد.

 

با مدنظر قرار دادن شرایطی که به آنها اشاره شد، برای بهبود فضای کارآفرینی در نپال به اینگونه زمینه های کلیدی یعنی به کاربردن خط مشی های مناسب دولتی، ایجاد آگاهی و اشتیاق در بین جوانان، افزایش آموزش ها و مهارت های شغلی، به وجود آوردن شبکه ها و موقعیت های مناسب، واحراز اطمینان از دسترسی به سرمایه، نیاز داریم. انجام چنین کاری مستلزم تمرکز چندبعدی می باشد. تمرکزی که اینگونه نیست، که همواره در ظرفیت های یک سازمان واحد و برنامه های آن بگنجد. بنابراین درکنار ورود سازمان ها برای انجام این کار، برای انها مهم هم هست که طرف های دیگر را که از توانایی رقابت در زمینه های خاصی از بوم سازگان کارآفرینی برخوردارند، شناسایی کنند، و با آنها همکاری نمایند. این همکاری از طریق تبیین اجزای تشکیل دهنده اصلی و عمده و گروه های خاص که به ارزش بوم سازگان می افزایند، روشی مولدتر، کاراتر، و بادوام تر، جهت گسترش کارآفرینی می باشد.   

 

چگونگی فضای کارآفرینی تا اندازه زیادی به نوع خط مشی های موجود، و اجرای این خط مشی ها بستگی دارد. پژوهش هایی مانند گزارش انجام کار بانک جهانی و یا گزارش آزادی اقتصادی جهانی مؤسسه فریژر دیدگاه ها و اطلاعات ارزشمندی از این شرایط را نشان می دهند. البته داشتن خط مشی های متمایل به کارآفرین ها، مسئله ای حیاتی است. اما اجرای این خط مشی ها و کاهش فاصله به کاربردن آنها نیز، از اهمیت مساوی برخوردار می باشد. سامریدهی با تمرکز بر خط مشی های اقتصادی و فضای کاری، برای پشتیبانی از تغییر خط مشی با چندین طرف از جمله فدراسیون اتاق های بازرگانی و صنایع نپال (www.fncci.org)، ابتکار کسب و کارهای نپال (www.nbinepal.org)، جامعه خبرنگاران اقتصادی نپال (www.sejon.com.np)، اتاق های بازرگانی و صنایع محلی، و سایر اتحادیه های صنفی، همکاری می کند.

سامریدهی برآنست که با همکاری طرف های نامبرده و از طریق تلاش هایی مانند گزارش سالانه دستورکار رشد اقتصادی نپال، و همچنین پویش (کمپین)های عمده سراسر کشور مانند “گاری خانا دو” به معنای تحت اللفظی “بگذار هزینه خود را درآورم” (www.livablenepal.org)، یک خط مشی مناسب ایجاد کند. خط مشی که بر اساس آن آزادی واحدهای اقتصادی، امنیت زندگی و مالکیت، رقابت، و بهبود روابط کارکنان- کارفرما، قابل اکتساب باشد.

 

عامل مهم دیگر گسترش کارآفرینی در نپال ایجاد آگاهی در مورد موقعیت های مناسب و مزایای کارآفرین بودن است، که در ساخت فرهنگ کارآفرینی نقشی کلیدی بازی می کند. چراکه در یک کشور دارای مخاطرات و بی ثبات مانند نپال، مردم به جای اینکه در پی تحقق رؤیاهای خود باشند، ترجیح می دهند شغلی دست و پا کنند، و یا اینکه از کشور بروند. کمااینکه در بسیاری از اوقات مردم حتی کارآفرینی را یک گزینه هم نمی دانند. کارآفرین های سامریدهی برای نپال (www.e4nepal.com) و طرح های توأم با مخاطره بیروا (www.biruwa.net) که از سوی یک سازمان شریک اداره می شود، برای سازماندهی رخدادهایی همکاری می کنند، که به سرگذشت ها و درس های کارآفرین های موفق می پردازند.  صدها جوان و کارآفرین مشتاق از اینگونه رخدادها که به طور منظم و در پنجشنبه های آخر هر ماه برگزار می شوند، بهره می برند. همه ساله در خلال هفته کارآفرینی جهانی بیش از 25 سازمان و کسب و کار برای به رسمیت شناختن کارآفرین های موفق، و تلاش های فراوان و دیدگاه های نوآورانه آنها، از روح کارآفرینی تقدیر می کنند. چنین تلاش هایی سبب می گردند، که افراد بیشتری مشتاق کارآفرینی بشوند.

 

کلوپ روتاری (که در کل جهان گردهم آوردن رهبران حرفه ‌ای و صنفی برای فراهم آوردن خدمات انسان دوستانه، تشویق معیارهای عالی اخلاقی، و کمک به ایجاد صلح در دنیا را، هدف خود اعلام کرده)، ائتلاف تغییر نپال (www.changefusionnepal.org)، ابتکار کسب و کارهای نپال، رادیو نپال سامریدهی ، و خود سامریدهی ، برای تولید برنامه های هفتگی رادیویی موسوم به “اگی بادون (با ترجمه تحت اللفظی بیایید پیش برویم)” در باره کارآفرینی، بایکدیگر همکاری می کنند. برنامه ای که به عنوان رسانه آگاهی رسان و تغییر خط مشی خدمت می کند. همچنین ائتلاف مورد اشاره به همراه چندین طرف دیگر برای به رسمیت شناختن کارآفرین های اجتماعی موفق آینده، مراسم جایزه کارآفرینی اجتماعی سوریا آشا را سازمان می دهد.

 

البته برنامه های تشویق و الهام بخش کارآفرینی مهم بوده اند. اما کارآفرین های مشتاق برای تحقق بخشیدن به رؤیاهای خود، به تحصیلات و آموزش نیز نیاز دارند. دانشکده اقتصاد و کارآفرینی سامریدهی موسوم به آرتالایا در یک برنامه شش روزه به صدها دانشجو در مورد درون مایه ها و دیدگاه ها در باره کارآفرینی آموزش می دهد. در خلال این برنامه که دانشجویان در دانشکده مورد اشاره اقامت دارند، تنها برایشان شرح داده نمی شود که کارآفرینی، بازارها، و خط مشی ها چیستند. بلکه این شانس هم در اختیار شرکت کنندگان گذاشته می شود، که واقعا مانند یک کارآفرین حقیقی کار کنند.

این دیدگاه و روش کار آزمایشی برای تحصیلات و آموزش، تاکنون تقریبا به صد دانشجو کمک کرده تا سفر کارآفرینی خود را آغاز کنند. برخی از دانشگاه ها هم ارائه واحدهای اختیاری در مورد کارآفرینی را، به عنوان بخشی از برنامه تحصیلی خود آغاز نموده اند. کمااینکه اخیرا دانشکده کینگ (www.kingscollege.edu.np) ارائه مقطع کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) کارآفرینی را شروع کرده است. ائتلاف تغییر نپال نیز به کارآفرین های اجتماعی مشتاق آموزش های مربوطه را ارائه می دهد. همچنین نهاد موسوم به کارآفرین های نپال برنامه های آموزشی اجرا می کند، که به جزئیات بخش عملی کارآفرینی می پردازد.

 

سامریدهی وطرف هایش همچنین بایکدیگر برای ایجاد زمینه هایی همکاری می کنند، که در آنها کارآفرین ها و جوانان می توانند ایده ها و شبکه ها را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. ابتکار کسب و کارهای نپال مراسمی برهه ای به نام آی دی یو را سازمان می دهد، که بر نوآوری، گفت و گو، و موقعیت های مناسب، تمرکز دارد. به طریقی مشابه رخدادی که در  پنجشنبه های آخر هر ماه برگزار می شود، به عنوان دستورکار عملکرد شبکه ای و کشف موقعیت های مناسب عمل می کند. نهاد موسوم به کارآفرین های نپال هم گروهی فیس بوکی (www.facebook.com/groups/e4nepal) را مدیریت می نماید، که تقریبا 20 هزار عضو خود را با افرادی پیوند می دهد، که از نظر فکری شبیه خودشان هستند. این تلاش ها به ایجاد شبکه های لازم برای فعالیت های کارآفرینانه، و آسان تر نمودن یافتن موقعیت های مناسب از سوی جوانان مشتاق، کمک می کنند.

 

طرح های توأم با مخاطره بیروا (www.biruwa.net) یک مرکز رشد دارای خدمات مشاوره ای تأسیس کرده، که با هزینه ای اندک کارآفرین های مشتاق را به کار می گیرد. اقدامی که به آنان این اجازه را می دهد که کسب و کار خود را آماده کنند، و برای مدتی کوتاه آن را فعال نمایند تا اینکه بهتر جا بیفتند. اینها تنها برخی از ابتکاراتی هستند، که مدنظر قرار دادن نیاز جهت خدمات مراکز رشد را آغاز کرده اند.

 

بعلاوه نهادهای موسوم به طرح های توأم با مخاطره بیروا و ائتلاف تغییر نپال، به کسب و کارها و واحدهای اقتصادی اجتماعی برنامه های سرمایه برای شرکت های نوپا را ارائه می نمایند. بنیاد عمل جوانان که از سوی ائتلاف تغییر نپال اداره می شود نیز، برای شرکت های نوپا به چندین کارآفرین اجتماعی کمک کرده است. طرف های همکاری کننده با سامریدهی مانند شرکت سرمایه گذاری بریهات، ارتباط جهانی، و اف 1 سافت هم، به جوانان ذیحق دارای ایده های کارآفرینانه، به عنوان کسب و کارهای مبتکر اجتماعی برای راه اندازی کارهایشان اعتبار مالی داده اند. مجمع کارآفرینان جوان نپال، کنفدراسیون صنایع ملی مجمع های جوانان، و سازمان کارآفرین ها، برای سرمایه جهت شرکت های نوپا در زمینه کسب و کارهای با ایده های نوآورانه، تمرکزی برنامه مند دارند. شرکت سرمایه گذاری بی ئی ئی دی هم برای پیوند دادن ایده های مورد موافقت قرار گرفته با تأمین اعتبارات مالی با مقیاس بزرگتر، تلاش هایی به عمل آوره است. کمااینکه اینک دو بانک موسوم به مگا و لاکسیمی نپال که با شرکت های بزرگ کار می کنند، کار دادن تآمین اعتبار مالی با مقیاس بزرگتر بدون ضامن به کارآفرین ها را، آغاز کرده اند. این ابتکارات به چندین کارآفرین مشتاق کمک نموده اند، که راه خود برای تحقق رؤیاهایشان را در پیش بگیرند.

 

نهادهای موسوم به کارآفرین های نپال و طرح های توأم با مخاطره بیروا، به طور مشترک برنامه های استفاده از مربی و هیئت های مشاوره در زمینه مناسب بودن ایده ها برای کارآفرین هایی که به اینگونه برنامه ها نیاز دارند را، آغاز کرده اند. نهادهای موسوم به سرمایه گذاری بریهات، ارتباط جهانی، اف 1 سافت، تبلیغات پریزما، و چندین خانه صنفی هم، به کارآفرین های در بخش های صنفی مربوط به خودشان برنامه های استفاده از مربی ارائه می کنند. اینگونه تلاش ها الگوهایی را ارائه می دهند، که بسیار مورد نیاز هستند. همچنین راه را برای موقعیت های مناسب بیشتر در آینده هموار می نمایند. 

 

آنچه گفته شد چند نمونه از چندین تلاش جمعی ارائه شده به منظور ایجاد جامعه کارآفرینانه در نپال هستند. البته این تلاش ها تنها برخی از مسائل گزیده شده و بخش کوچکی از تقاضاها را مد نظر قرار می دهند. با این حال بدون تردید سبب ایجاد امید برای نمونه ای شده اند، که می تواند گسترش یابد و از آن الگو برداری شود، تا فرهنگ کارآفرینی در نپال به وجود بیاید.

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه ای از یکسری میزگرد در رابطه با ایجاد فضایی مناسب جهت موفقیت کارآفرینی

 

 

 

ایجاد بوم سازگان های کارآفرینی

جین راجرز، مایکل هرشمن، ایمی ویلکینسون، آئورئلیو کانچسو

 

زمانی که سخن از ایجاد بوم سازگان برای گسترش کارآفرینی به میان می آید، چندین عامل مهم وجود دارند که باید مدنظر قرار بگیرند. مثلا هنجارهای فرهنگی و سیستم های آموزشی تأثیر فراوانی بر انگیزه کارآفرینی افراد دارد. در عین حال سیستم قانونی و مسئولان اجرای قانون می توانند، برای آغاز کسب و کارها موانعی ایجاد کنند. فضای مالی نیز عاملی مهم است، که باید مدنظر قرار بگیرد. چراکه بدون وجود سرمایه کافی، فعالیت های اقتصادی نوین برای پیشرفت به زحمت می افتند.

 

همانگونه که جین راجرز اشاره کرد در بازاراهای شبیه به بازارهای آمریکا، تلاش های کارآفرینانه از آغاز کودکی آموزش داده می شوند. کمااینکه کودکان کم سن و سال جایگاه فروش لیموناد برپا می کنند، و نوجوانان هم چمن همسایه را می زنند و مرتب می نمایند. مایکل هرشمن نیز با مبنا قراردادن این نظریه اظهار داشت، که کسی کارآفرین به دنیا نمی آید. بلکه کارآفرین به بار می آید. زیراگرچه روح کارآفرینی به بسیاری از مردم به ارث می رسد، اما این نظریه جهانی نیست. هرشمن در ادامه افزود، که آموزگاران در باز کردن فکر نوجوانان و جوانان در باره ایده کارآفرینی اهمیتی حیاتی دارند. در عین حال حتی زمانی که روح کارآفرینی وجود دارد، برای اجرا و گسترش فعالیت های کارآفرینانه، به فضای حمایتگرانه قانونی و مسئولان اجرای قانون نیاز است. کمااینکه برای احراز اطمینان از وجود قوانین شفاف گرداننده اقتصادی بازار محور و آزاد و فراگیر (غیراختصاصی)، حاکمیت قوی قانون ضرورت دارد. در عین حال آئورئلیو کانچسو خاطرنشان نمود که اطمینان از این مسئه نیز مهم است، که قانون از آنهایی که از پیشتر خود را در سیستم پنهان کرده اند، حمایت ننماید.

 

احتمالا مهمترین چیزی که باید در هنگام ایجاد بوم سازگان کارآفرینی در نظر گرفته شود، ارزش شراکت های محلی است. کمااینکه ایمی ویلکینسون پیشنهاد کرد که در بازاهای رو به پیدایش، تقلید از دره سیلیکون/ Silicon Valley (منطقه ای در ایالت کالیفرنیای شمالی که از جمله به سبب شمار زیادی از شرکت های فعال و موفق به نماد کسب و کار پررونق و موفق تبدیل شده است) کار درستی نیست. چراکه هر فضا و محیطی آداب و رسوم، واقعیت ها، و قوانین محلی خود را دارد، که بر موفقیت تأثیر خواهند گذاشت. بنابراین برای ایجاد و گسترش بوم سازگانی حمایتگرانه و بادوام، راه حل ها باید در بستر محلی رشد کنند.

 

تمرکز بر کارآفرین های موفق

گلن تیلتون، اف. کی. دی، بتسی شیلدز، دین دوبیاس

 

کارآفرین های موفق به عنوان افرادی که از مزیت تجربه برخوردارند، می توانند در مورد عوامل فضا و محیط حمایتگرانه کارآفرینی دیدگاهی ارزشمند ارائه کنند. زیرا به سبب تحت فشار دوجانبه بودن در هنگام آغاز به کار شرکت های خود، می توانند در مورد ابزار و دیدگاه هایی به ما آگاهی بدهند، که برای خودشان کارا بوده است. همچنین می توانند ما را از این مسئله آگاه کنند که در هنگام آغاز شرکت های نوپای خود، آرزو داشتند از چه امکانات و ابزاری برخوردار باشند.

 

 نکته ای که تمامی شرکت کنندگان در میز گرد در موردش اتفاق نظر داشتند، این بود که حوزه هایی مانند 1871 مکان مرکز کارآفرینی شیکاگو نقاطی هستند، که امکان به اشتراک گذاشتن معلومات ارزشمند در آنها وجود دارد. کمااینکه اف. کی. دی رئیس شرکت اس آر ای ام خاطرنشان کرد که اگر از ابتدا برایش راهی جهت کسب معلومات کارآفرین ها وجود داشت، می شد از شمار فراوانی از اشتباهات اولیه اش اجتناب نمود. زیرا مراکز فعالیتی مانند 1871 برای تسهیل چنین تبادل آرایی بسیار مفید ومناسب هستند.

 

 به خاطر داشتن این نکته حائز اهمیت است، که بوم سازگان ها تنها نقاطی مادی نیستند. بلکه همانگونه که دین دوبیاس گفت کارآفرین ها به چیزی نیاز دارند، که وی با عبارت “نظارت بزرگسالان” از آن یاد کرد. چنین نظارتی در شکلی از مربیان تجلی می کند، که بتوانند کارآفرین ها را در مسیر خود راهنمایی کنند. در عین حال این مربیان باید متوجه باشند که این خود کارآفرین ها هستند، که باید مسیر خویش را مشخص نمایند. بنابراین ازائه راهمایی های عاقلانه مهم است. اما این مسئله هم از اهمیت برخوردار می باشد، که به کارآفرین ها اجازه داده شود راهی را بیایند، که برای خودشان مناسب است.

 

یک ساختار حمایتگرانه هم که بتواند مأموریت محور باقی بماند، ضرورت دارد.  زیر در حالی که روش ها می توانند سبب کارایی بیشتر شوند، ادارات دولتی و سایر سازمان هایی که تشنه پشتیبانی از کارآفرین ها هستند، ممکنست خیلی ساده به صورت نهادهایی درآیند، که کاغذبازی به شدت در آنها رواج داشته باشد. بنابراین اف. کی. دی پیشنهاد می کند که سازمان های مدنی باید از اینکه صرفا بر وظیفه متمرکز شوند (مأمور و معذور)، اجتناب کنند. چراکه چنین وضعیتی شور و اشتیاق و تأثیرگزار بودن کارکنان را از بین می برد.

 

به گفته بتسی شیلدز آموزش در یاری رساندن به موفقیت کارآفرین ها حیاتی است. اما این امر الزاما در آموزش خود کارآفرین ها خلاصه نمی شود. چراکه آموزشی که کل جامعه را هدف قرار می دهد، می تواند از این مسئله احراز اطمینان کند، که شهروندان اهمیت فعالیت های کارآفرینانه را درک می نمایند. چراکه این افراد به نوبه خود مسئولان و شرکت ها را در مورد حفظ فضای کارآفرینی، مسئول و پاسخگو خواهند دانست.

 

ایجاد رهبران جوان از طریق آموزش

لیندا داراق، رابین سیتولا، رامی شاما، جی دی بیندناگل

 

همانگونه که رامی شاما از اتحادیه توسعه طبیعت و مردم لبنان (دی پی ئن ای) اظهار داشت، “هیچیک از کشورهای رو به توسعه نمی توانند بدون داشتن سیستم آموزشی مناسب، واقعا کارا باشند و یا در درون خود تغییری ایجاد کنند.” این گفته در زمان توسعه کارآفرینی در بازارهای رو به پیدایش، کاملا مصداق دارد. در عین حال تجهیز جوانان به مهارت های فنی و یا ارائه معلومات فنی به آنها، و همچنین سیستم های قوی آموزشی، از اجزای تشکیل دهنده اصلی و مهم هر بوم سازگان کارآفرینی به شمار می روند.

 

آموزش کارآفرینی می تواند به چندین شکل گوناگون از کلاس های درس در مورد عوامل فنی آغاز کسب و کار گرفته، تا ارائه موقعیت های مناسب استفاده از مربی برای کارآفرین های جوان باشد. هدف از این کار تنها ساختن و پرداختن ذوق و قریحه نیست. بلکه ایجاد جرقه نخست کارآفرینی نیز، هست. چراکه در شماری از بازارهای رو به پیدایش عموما به کارآفرینی به مثابه راهی برای پیشرفت نگاه نمی شود. کمااینکه جوانان یا خودشان در مورد چنین ایده ای مردد و دو دل هستند. یا اینکه والدینشان به سبب عدم اطمینانی که اقدام به کارآفرینی به همراه می آورد، آنها را نسبت به چنین بلندپروازی ها یی دلسرد می کنند. همانگونه که جی دی بیندناگل گفت، آموزش و تحصیلات در کاهش مخاطرات عمل در اینگونه مناطق در حال توسعه، نقش مهمی بازی می کند. او همچنین پیشنهاد می نماید که می توان از برنامه ها برای پرکردن جاهای خالی بنیادین استفاده کرد. مثلا در صورتی که بوم سازگان کشوری فاقد صنعت مالی قوی است، آموزش می تواند دستمایه خوبی برای ایجاد جمعیت کارآفرینی از بانکدارها و سرمایه گذاران باشد.

 

مهم است به خاطر داشت که تجربه عملی، درست به اندازه آموزش و تحصیلات نظری (تئوریک) اهمیت دارد. کمااینکه لیندا داراق از دانشکده بازرگانی کلاگ اشاره کرد که صرف اینکه به مردم آموزش بدهیم که چگونه یک طرح کسب و کار را آماده کنند و به کار ببرند، و از آنها توقع موفقیت داشته باشیم، کافی نیست. بلکه دانشجویان به تجربیات عملی در ساخته و پرداخته کردن ایده ها نیاز دارند، که مشکلات ارباب رجوع ها را حل خواهد کرد. احتمالا زمانی که رابین سیتولا مدیراجرایی بنیاد رفاه سامریدهی نپال گفت “وقتی مردم واقعا در بازارها مشارکت کنند…. اهمیت ارزش دمکراسی، حقوق مالکیت، و نقش قانون برایشان مشخص می شود. از دیگر سو همچنین ارزش سودآفرینی و ایجاد واحدهای اقتصادی را درک می کنند”، بهترین جمع بندی را انجام داد.

 

راه حل های خط مشی و روش های هواداری از گسترش کارآفرینی

کرن کریگان، وودی نیس، جهان آرا، بتی ماینا

 

کارآفرین ها در سراسر جهان با چالش هایی روبرو می شوند، که نتیجه خط مشی اقتصادی دولت ها هستند. کمااینکه خط مشی دولت ها در مورد زیربناسازی، قوانین مالیاتی، تأمین اعتبار مالی، تدارک سوخت، سیستم حمل و نقل، و صدور مجوز کار، تنها چند نمونه از عناصری می باشند، که بر توانایی کارآفرین ها در اداره کسب و کارشان تأثیر می گذارند. در هنگامی که این مسائل در راه اداره کسب و کارها مانع ایجاد کنند، بوم سازگان های کارآفرینی حمایتگرانه برای حل آنها، خط مشی های مناسب کارآفرینی و گذرگاه های مؤثر فراهم می آورند.

 

خط مشی های دولت باید بر آسان تر کردن آغاز واحدهای اقتصادی و اداره کسب و کارها متمرکز باشند. این مسئله نیز حیاتی است که این خط مشی ها مشارکت کارآفرین ها در بازارهایی مانند خرید ها و تدارکات دولتی، و همچنین دادو ستد بین المللی را تسهیل کنند. وودی نیس با توجه به خط مشی مالی پیشنهاد می کند که عمل کردن با میزانی از خطرپذیری نیز، اهمیت دارد. زیرا سقوط و فروپاشی بازارهای مالی سبب شده، که نهادها باماهیتی محافظه کارانه تر عمل کنند. اما خودداری از پشتیبانی از کارآفرین ها، سبب سرکوب کل بوم سازگان خواهد شد، که به نوبه خود به رشد پایین تر اشتغالزایی منجر می شود.

 

راهبردهای مؤثر جهت دخیل کردن دولت ها در ایجاد خط مشی های مناسب و مفید، استفاده از زبان غیرسیاسی است. مثلا دسترسی به سرمایه، ربطی به تآمین امنیت تأمین اعتبارات مالی ندارد. بلکه به مفهوم اشتغالزایی و رشد اقتصادی است. البته در مواقع متفاوت، روش های متفاوت نیز ضرورت دارند. با این حال بر اساس اظهارات بتی ماینا ساخته و پرداخته کردن روابط با کارکنان فنی، روشی دیرپاتر و با دوام تر است. زیرا گرچه داشتن پشتیبانی از سوی رئیس جمهور و وزرا اهمیت دارد، اما شناختن آنها یی که قوانین، یادداشت ها، اعلامیه ها، و سخنرانی ها را تنظیم می کنند، مهم تر می باشد. رسانه ها نیز ابزاری قوی هستند. کمااینکه سیاستمداران از هیچ چیز به اندازه اظهارات در رسانه ها نمی ترسند. چراکه مردم نشریات را می خوانند، و رسانه ها راهی مؤثر جهت دست اندرکاری درصد بیشتری از مردم را فراهم می آورند.

 

 

ساخت جوامع و شهرهای کارآفرینانه

باب دلد نماینده کنگره، درک لیندبلام

 

کارآفرینی در سطحی گسترده، به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی واشتغالزایی تلقی می شود. به همین سبب یک پرسش اساسی که در ذهن بسیاری از مقامات محلی و اصلاح طلبان است، این می باشد که چگونه شهر خود را بیشتر کارآفرینانه کنند؟ چراکه در این مورد نیز مانند همه موارد دیگر، بستر محلی مهم است. کمااینکه مناطق گوناگون روش های متفاوت خواهند داشت. با این حال به گفته باب دلد نماینده کنگره چند عامل مشترک هستند، که در همه جا به جذب و گسترش کارآفرین ها کمک خواهند کرد. این عوامل از این قرارند: دسترسی به سرمایه، زیربناسازی توسعه یافته، مؤسسات آموزشی، و فضایی مجری قانون که منصفانه بوده، و بیش از اندازه شاق و سنگین نباشد.

 

در حالی که تمامی این عوامل برای گسترش فضای کارآفرینی ضروری هستند، دکتر جیزز استانیسلائو استدلال می کند که آموزش با فاصله زیادی مهمترین جزء تشکیل دهنده آن می باشد. بنابراین حیاتی است، که روز با ایجاد توانایی های دانشجویان و همچنین اندک اندک فهماندن فرهنگ کارآفرینی آغاز شود. درک لیندبلام می افزاید، که دانشگاه ها در گسترش کارآفرینی جیاتی هستند. چراکه ایده تولید می کنند، به عنوان نهادهای پژوهشی و توسعه عمل می نمایند، و مهارت های فنی فراهم می آورند.

 

زمانی که سخن از وظیفه واقعی ساخت شهر کارآفرینانه به میان می آید، باید چند چیز را در نظر گرفت. نخست اینکه دخیل بودن شهروندان حیاتی است. زیرا اگر بنا باشد که موفقیت کسب شود، اصلاحات محلی را باید در ایده های شهروندان در مورد جامعه ای که دوست دارند در آن زندگی کنند، جا انداخت. همانگونه که باب دلد نماینده کنگره گفت “بزرگترین تأثیر از شهروندان، و نه لابی کنندگان، پدید می آید.”
مشارکت و گفت و گوی بخش های دولتی و خصوصی راهی مؤثر برای از احراز اطمینان از این مسئله هستند، که همه با یکدیگر توافق نظر، و سهامداران در ساخت شهر نقش دارند. احراز اطمینان از این مسئله هم مهم است، که توسعه به بخش و یا منطقه ای خاص در شهر، محدود نمی شود. بلکه برای همه فراهم می گردد. مثلا دسترسی به سرمایه باید برای محله هایی هم باشد، که در آنها به اندازه کافی خدمات ارائه نمی گردد. مهمتر از همه اینکه در هنگام طرح ریزی برای آینده، صرف متعهد شدن کافی نیست. کمااینکه باید سیستمی گزارش دهنده وجود داشته باشد، که از پاسخگو بودن و پیگیری پیشرفت احراز اطمینان کند. زیرا تنها در چنین صورتی است، که می توان نتایج را مشاهده کرد.

 

تأمین اعتبار مالی و سرمایه گذاری در ابتکارت کارآفرین ها

کوین ویلر، دنیل کوردووا، جیم ئو کانر، اسامه مراد

 

البته کمک به بوم سازگان کارآفرینی از طریق توسعه زیرساختارها و کاهش موانع مشارکت، بی تردید مهم هستند. اما همانگونه که کوین ویلر خاطرنشان کرد “بدون سرمایه، این بارها به مقصد نمی رسند.” کمااینکه در سراسر جهان کارآفرین ها و به ویژه آنهایی که در بخش غیررسمی هستند، به گونه ای مستمر با این چالش روبر می باشند، که چگونه برای آغاز و رشد کسب و کار خود سرمایه به دست بیاورند؟

 

البته مدل ها و نمونه های تآمین اعتبارات مالی در کشورهای پیشرفته، اغلب سبب رفع نیاز کارآفرین های کشورهای رو به توسعه نمی شوند. چراکه شرکت های نوپا اغلب حائز شرایط داشتن ضامن یا استاندارهای پول نقد نیستند، که مبنای بانکداری سنتی می باشند. بنابراین پیش از دسترسی یه چنین منابعی، لازم می افتد از طریق سایر راه ها مانند سرمایه گذاری توأم با خطرپذیری، و یا سرمایه گذاران مالک، تأمین اعتبار مالی شوند.  

 

آنگونه که اسامه مراد شرح داده مشکل اینست که کارآفرین های کوچک بازارهای کشورهای رو به توسعه، آنگونه که باید و شاید چنین روش هایی را درک نمی کنند. کمااینکه براساس گفته های وی عبارت های “سرمایه گذاران مالک” و “سرمایه گذاران توأم با خطرپذیری” عموما در جهان عرب به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. چراکه در مورد جزئیات این دو نوع منبع سرمایه متفاوت، درک اندکی وجود دارد. در عین حال آنهایی که در پی آنند که سرمایه گذاران مالک شوند، از سازوکار حمایتگرانه ای برخوردار نیستند، که بتوانند به شکلی مؤثر عمل کنند. جیم ئو کانر پیشنهاد می نماید گروه های توسعه که تجربه و معلومات سرمایه گذاران مالک را ادغام می کنند، می توانند تأثیر زیادی داشته باشند.

 

دنیل کوردووا بر این باورست، که تآمین اعتبار مالی خرد برای پشتیبانی از شرکت های نوپا و آماده کردن آنها برای دور بعدی تأمین اعتبار مالی نقش عظیمی بازی می کنند. زیرا گرچه تآمین اعتبار مالی خرد تنها می تواند تا جای خاصی به کارآفرین ها یاری دهد، اما این روند سبب ایجاد اعتماد و اعتبار می گردد. همچنین کمک می کند تا صاحبان کسب و کارها در جایی قرار بگیرند، که در پی روش های سنتی تر تآمین اعتبار مالی بروند. دنیل کوردووا خاطرنشان می کند، که پیدایش تآمین اعتبار مالی خرد قوه محرکه اصلی کارآفرینی در پرو است. نکته مهم اینکه این “انقلاب” از بستر محلی برخاست. اسامه مراد نیز استدلال می نماید بازارهای کشورهای رو به توسعه باید اعتماد به نفس خود را افزایش دهند، و جهت تغییر اقتصادهایشان روش هایی را برای استفاده از سرمایه خویش در پیش بگیرند.

 

چگونه اهداکنندگان کمک های مالی، شرکت ها، و نهادها، می توانند از کارآفرینی پشتیبانی کنند؟

جف آبوئیس، مارک مریک، رندال تاویرنه

 

سخن گفتن در باره بوم سازگان های کارآفرینی یک چیز است، اما برای توسعه و اجرای برنامه هایی که به تغییر منجر خواهند شد، وجود بازیگرانی هم مورد نیاز می باشد. کمااینکه در کنار عناصری از جامعه مدنی برای یاری به اصلاحات، خط مشی، شرکت ها، اهدا کنندگان کمک های مالی، و نهادها هم، در پشتیبانی از کارآفرین ها نقشی بزرگ دارند.

 

همانگونه که مارک مریک اظهار می دارد بزرگترین خدماتی را که نهادها ارائه می دهند، آموزش و تحصیلات هستند. چراکه بسیاری از کارآفرین های کشورهای رو به توسعه برای آغاز و اداره کسب و کارهای خود، از معلومات فنی برخوردار نیستند. با این حال دست از تلاش برنمی دارند. بنابراین اهدا کنندگان کمک های مالی و سازمان های خیریه باید برنامه هایی را طراحی کنند، تا از عهده مسائلی مانند دسترسی به بازارها برآیند. مسائلی که بر کارآفرین ها تأثیر می گزارند. مارک مریک استدلال می نماید که هیچ ساختاری وجود ندارد، که در آن یک راه حل واحد برای فضاها و محیط های گوناگون مناسب باشد. بنابراین راه حل ها باید برحسب نیازهای محلی طراحی شوند، و بر غلبه بر چالش هایی تمرکز کنند، که سرمایه گذاران در بازارهای مربوطه با آنها روبرو هستند.

 

شرکت ها بسیار بیش از آنچه را که صرفا از طریق برنامه های موسوم به مسئولیت اجتماعی خود ارائه می کنند، برای ارائه کردن دارند. کمااینکه هنگامی که شرکت های بزرگ از زمان، کارکنان، و همچنین پول خود مایه می گذارند، همه طرف ها منتقع می شوند. زیرا کارکنان آنها نه تنها مهارت ها و معلومات خویش را به کارآفرین ها انتقال می دهند، بلکه خود نیز تفکری کارآفرینانه به دست می آورند، که می تواند برای عملکردشان مفید باشد. به همین سبب رندال تاویرنه پیشنهاد می کند که یک روش مؤثر جهت پشتیبانی از کارآفرین ها، مشارکت با نوآوری بازارها برای غلبه بر چالش ها است. زیرا در چنین چیدمانی شرکت ها راه حل هایی را که به آنها نیاز دارند، به دست می آورند. کارآفرین ها نیز برای خدمات خود خریدار پیدا می کنند.

 

بنابراین در مجموع تمرکز نباید بر تقویت یک عنصر واحد بوم سازگان قرار بگیرد. بلکه هدف تلاش ها باید این باشد، که بین بازیگران مختلف ارتباط ایجاد کنند. زیرا ارتباطات با بازار، تآمین کنندگان اعتبارات مالی، مدرسان، و مربیان، همگی برای موفقیت حیاتی هستند. البته باید به کارآفرین ها اجازه داده شود، که در این تلاش ها سرآمد باشند و رهبری را به دست بگیرند. زیرا در نهایت این آنها هستند، که بهتر از هرکس دیگری از نیازهای خود آگاهی دارند. بنابراین اهدا کنندگان کمک های مالی، نهادها، و شرکت ها باید علاقمند ایفای نقش حامی باشند، و اقدامات خود را با نیازهای کارآفرین ها هماهنگ کنند.

 

 

درباره نویسندگان

 

کرن کریگان/ Karen Kerrigan

 

کرن کریگان با افرادی در رسانه ها، دولت، سازمان های هوادار و خط مشی، و بخش خصوصی، روابط مثبتی ایجاد کرده است. روابطی که به ابتکارات و اصلاحات کلیدی برای کمک به بخش کارآفرینی آمریکا منجر شده اند. او در سال 1994 شورای کسب و کارهای کوچک و کارآفرینیرا بنیانگزاری کرد، که سازمان پژوهشی و حمایتگرانه برجسته و معتبری می باشد، که بیش از 70 هزار عضو دارد. همچنین رئیس و رئیس هیئت مدیره اتحادیه صنفی غیرانتفاعی موسوم به شرکت کارآفرین های زن است، که به زنان صاحب کسب و کارها ورای فعالیت های آنان کمک می کند، تا از طریق آموزش، کار شبکه ای، و پشتیبانی، موفق شوند. کرن کریگان در مورد مسائلی که بر بخش کارآفرینی آمریکا تأثیرگزارند، بگونه ای مستمر در برابر کنگره سخن می گوید و شهادت می دهد. همچنین اغلب با هیئت هایی از سراسر جهان دیدار می کند، که مایلند در مورد توصیه های خط مشی دولت آگاهی هایی به دست بیاورند. آگاهی هایی که فعالیت های کارآفرینانه را افزایش داده، و تقویت خواهند کرد. اظهارنظرها، تحلیل ها، و آثار نوشتاری وی، در بسیاری از روزنامه ها معتبر کشور منتشر شده اند. او را در Twitte@KarenKerriganدنبال کنید.

 

رابرت ئی. لیتان/ Robert E. Litan

 

دکتر رابرت ئی. لیتان مدیر پژوهش خدمات آن-لاین بلومبرگ گاورمنت است، که بر کار گروهی از تحلیلگران نظارت می کند. کار این گروه فراهم ساختن تحلیل هایی است، که تأثیر تصمیم های دولت مرکزی (آمریکا) بر کسب و کارها را مورد مداقه قرار می دهند.وی پیشتر معاون خط مشی و پژوهشی بنیاد کافمن در شهر کانزاس، و عضو ارشد مطالعات اقتصادی مؤسسه بروکلین بود. سرفصل های پژوهش های وی در این مؤسسه شامل مقررات، مؤسسات مالی، ارتباطات از راه دور، کارآفرینی، و خط مشی کلی اقتصادی، بود. دکتر لیتان در خلال دوران کاری خود نویسنده منفرد یا یکی از نویسندگان 20 کتاب، ویراستار 14 کتاب دیگر، و نویسنده منفرد یا یکی از نویسندگان 200 مقاله در مورد طیف گسترده ای از مطالب در پیوند با خط مشی دولت در نشریات، مجلات، و روزنامه ها، بوده است. آخرین کتاب های وی نیاز به سرعت: چهارچوب خط مشی ارتباط از راه دور برای قرن بیست و یکم، (انتشاراتی مؤسسه بروکلین، 2013)، و سرمایه داری بهتر (انتشاراتی دانشگاه ییل، 2011) هستند، که به ترتیب به همراه هال سینگر و کارل شارمن به رشته نگارش درآمده اند.
دکتر لیتان به عنوان دستیار مدیر دفتر مدیریت و بودجه (1995-1996)، دستیار معاون دادستان کل در وزارت دادگستری برای ریاست قانون موسوم به ضد شرکت های بزرگ – قانونی که کارش شناسایی و در هم شکستن اقدامات انحصارطلبانه و ناعادلانه کسب و کار و تجارت، به نفع ترغیب و تشویق رقابت می باشد. همچنین از اینکه همه در بازار از موقعیت و شانس مساوی برخوردار باشند، احراز اطمینان می کند- (1993-1995)، و شورای مشاوران اقتصادی رئیس جمهور (1977-1979)، یعنی در سمت های دولت مرکزی خدمت کرده است.

او مدرک کارشناسی (لیسانس) اقتصاد خود را با رتبه عالی از دانشکده اقتصاد و دارایی وارتون دانشگاه پنسیلوانیا، دکترای حقوق را از دانشکده حقوق دانشگاه ییل، و کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) و دکترای حقوقش را هم از همین دانشگاه گرفت.

 

هرناندو دو سوتو/ Hernando de Soto

 

هرناندو دو سوتو در حال حاضر رئیس مؤسسه آزادی و دمکراسی است، که مقر اصلی آن در لیما در کشور پرو قرار دارد. نشریه اکونومیست این مؤسسه را یکی از دو مهمترین مخزن های اندیشه جهان تلقی می کند. نشریه تایم در شماره ویژه ماه مه 1999 “رهبران هزاره نوین” خود، هرناندو دو سوتو را به عنوان یکی از پنج نوآور برجسته و پیشگام قرن آمریکای لاتین برگزید. همچنین در سال 2004 او را در بین 100 بانفوذترین افراد جهان قرار داد. نشریه فوربس نیز در شماره ویژه هشتاد و پنجمین سالگرد انتشار خود، وی را یکی از پانزده نوآوری دانست که “آینده را احیاء خواهند کرد.” در سال 2000 نشریه توسعه آلمان به نام توسعه و همکاری/ Entwicklung und Zusammenarbeitهرناندو دو سوتو را یکی از مهمترین نظریه پردازان توسعه هزاره پیشین دانست. در سال های اخیر او و همکارانش در مؤسسه آزادی و دمکراسی دست اندرکار طرح و اجرای برنامه های شکل گیری سرمایه بوده اند، تا قانونا به فقرای آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، خاورمیانه، و اتحاد جماهیر شوروی پیشین، قدرت بدهند. بیش از سی تن از سران کشورها او را دعوت کرده اند، تا برای مبارزه با فقر و محرومیت های قانونی در کشورهایشان، در مورد اجرای برنامه های اصلاحات اساسی مؤسسه آزادی و دمکراسی بحث و گفت و گو کنند. وی را در Twitter@ReadingSignals دنبال کنید.

 

مری شرلی/ Mary Shirley

 

مری شرلی بنیانگزار و رئیس مؤسسه رونالد کوآس است. او دکترای اقتصاد دارد. بیش از 30 سال در زمینه توسعه، و از جمله 20 سال به عنوان مدیر پژوهش بانک جهانی کار کرده است. وی نویسنده شمار زیادی کتاب و مقاله دانشگاهی در مورد مسائل بنیادین توسعه اقتصادی از جمله اصول و توسعه (که در سال 2009 به صورت کتاب جیبی بازانتشار یافت)، و یکی از دو ویراستار کتابچه راهنمای اقتصاد اصول نوین (که در سال 2008 به صورت کتاب جیبی بازانتشار یافت)، می باشد. نوشته های وی از جمله در تشریات بانکداری و تأمین اعتبار مالی، اقتصاد مقایسه ای، اقتصاد بنیادین، حقوق، اقتصاد و سازمان، مروری بر اقتصاد بانک جهانی، دیده بان پژوهش بانک جهانی، و توسعه جهان، منتشر شده اند.

او یکی از بنیانگزاران، اعضای هیئت مدیره، و رئیس پیشین جامعه بین المللی اقتصاد بنیادین است. همچنین یکی از ویراستاران اقتصاد بینادین توین می باشد، که نشریه آن-لاین شبکه پژوهشی علوم اجتماعی است. بنیادها و توسعه، کمک های حارجی، مقررات، اصلاحات سیستم آبرسانی، و خصوصی سازی، زمینه های پژوهشی مورد علاقه وی هستند.

 

آنا نادگرودکیویچ/ Anna Nadgrodkiewicz

 

آنا نادگرودکیویچ مدیر برنامه های چندمنطقه ای سی آی پی ئی است، که در این مرکز مجموعه ای از پروژه های چندمنطقه ای را مدیریت می کند. او پیشتر در سی آی پی ئی به عنوان مسئول برنامه و مسئول ارشد برنامه خدمت می کرد. در آن دوره بخش جهانی مرکز نامبرده را اداره می نمود، و بر مجموعه ای از پروژه های بین المللی نظارت داشت. مجموعه ای که بر تقویت حاکمیت شرکتی دمکراتیک، پشتیبانی، حاکمیت شرکتی، ضدفساد، کارآفرینی جوانان، و مسئولیت اجتماعی شرکت ها در مورد اجرای مسئولیت های قانونی، اخلاقی، و اقتصادی مربوطه، تمرکز داشت.
از جمله مشاغل پیشین وی می توان به کار در شرکت مشاوره مقررات بازار تولید (که خدمات مشاوره ای و پژوهشی انجام می دهد)، و شرکای کیسر (شرکت مشاوره ای متخصص در روش های بهبود و پیشرفت عملکرد شرکت ها) اشاره کرد.

او در رشته مطالعات آلمان و اروپا از دانشگاه جرج تان مدرک کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) گرفته، و دارای دو مدرک کارشناسی (لیسانس) مطالعات بین المللی، اقتصاد، و آلمانی، از دانشگاه ایندیانا در پنسیلوانیا است. همچنین با نگارش نوشتارهایی از جمله در زمینه های کارآفرینی، حاکمیت شرکتی، ضدفساد، حقوق مالکیت، و بازاراها، به طور مداوم به بلاگستان تراست لا و بلاگستان توسعه سی آی پی ئی کمک می کند.

 

جان دی. سولیوان/ John D. Sullivan

 

جان دی. سولیوان مدیر اجرایی سی آی پی ئی است، که وابسته به اتاق بازرگانی آمریکا می باشد. او در سال 1983  به بنیانگزاری سی آی پی ئی کمک کرد. پس از خدمت در سمت مدیر برنامه سی آی پی ئی نیز، در سال 1991 مدیر اجرایی این مرکز شد. سی آی پی ئی تحت ریاست وی شماری از نوآوری ها و دیدگاه هایی را توسعه داد، که توسعه های چامعه مدنی را به اصلاحات بازار پیوند می دهند. نوآوری ها و دیدگاه هایی که شامل مبارزه با فساد، ارتقاء و ترویج حاکمیت شرکتی، ایجاد اتحادیه های صنفی، پشتیبانی از بخش غیررسمی، و برنامه هایی هستند، که به زنان و کارآفرین های جوان کمک می کنند.
وی در حال حاضر در هیئت مشاوره مرکز آیرا ام. مایلستاین بازارهای جهانی و مالکیت شرکت ها در دانشکده حقوق دانشگاه کالیفرنیا به خدمت مشغول است. همچنین عضو گروه معاهده کار جهانی سازمان ملل متحد در باره دهمین اصل، و نیروی کاری سرمایه گذاری بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی است. در عین حال در سمت معاون نیروی کاری کمیته صنفی مشاوره این سازمان کار می کند. همچنین دستیار آموزشی مقاطع تحصیلی دوره بالاتر از کارشناسی (لیسانس) دانشکده خط مشی دولتی دانشگاه میسون است.

او مدرک دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاه پیتزبوگ گرفته است. وی در زمینه های اقتصاد غیر رسمی، حاکمیت شرکتی، و توسعه های مردمی بازارمحور، مطالب پرشماری منتشر کرده است.

 

لئورا کلپر/ Leora Klapper

 

لئورا کلپراقتصاددان ارشد بخش مالی و خصوصی گروه پژوهش توسعه بانک جهانی است. از هنگامی که در سال 1998 به عنوان یک اقتصاددان جوان به این بانک پیوست، در زمینه های کارآفرینی، دسترسی به تأمین اعتبارات مالی، حاکمیت شرکتی، ورشکستگی، و مدیریت مخاطرات، مطالبی منتشر کرده است. پژوهش کنونی او بر کارافرینی و تأمین اعتبارات مالی خانواده، و سنجش های گنجایش مالی، تمرکز دارد. وی پیش از آغاز به کار در بانک جهانی، در هیئت رؤسای بانک مرکزی آمریکا، بانک اسرائیل، و شرکت سالومون اسمیت بارنی، اشتغال داشت. او مدرک دکترای خود در رشته اقتصاد مالی را از دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک گرفته است.

 

داگلاس رندال/ Douglas Randall

 

داگلاس رندال تحلیلگر پژوهشی تیم بخش خصوصی و مالی گروه تحقیقات توسعه اقتصادی بانک جهانی است. او در سپتامبر 2009 به این بانک پیوست، و در حال حاضر تحلیلگر ارشد اطلاعات، و مسئول هماهنگی پروژه گنجایش مالی جهانی پروژه بانک اطلاعات می باشد. وی مدرک کارشناسی (لیسانس) خود در رشته علوم سیاسی و اقتصاد را از دانشگاه تافتز، و کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) در رشته اقتصاد کاربردی را از دانشگاه جانز هاپکینز دریافت کرده است.

 

جاناتان اورتمنز/ Jonathan Ortmans،

 

جاناتان اورتمنز به نیابت از بنیاد اوینگ ماریون کافمن ریاست هفته جهانی کارآفرینی را به عهده دارد. او برای در یک راستا قرار دادن بیش از 135 کشور در زمینه های تهییج، پیوند، مربی، و دست اندرکاری در نسل بعدی کارآفرین ها، کارکرده است. در راه انجام چنین کاری به ایجاد هماهنگی ائتلاف غیررسمی 7 هزار و 906 سازمان کمک نموده، که کارشان به تهییج و ترغیب فعالیت های کارآفرینانه اختصاص دارد. وی با خدمت به عنوان عضو ارشد بنیاد کافمن، گنجینه ای از تجربه را به این پروژه آورده است. چراکه از طریق تارنمای در پیوند با نهاد موسوم به گفت و گوی خط مشی کارآفرینی (www.entrepreneurship.org)، عمدتا به این بنیاد در مورد جاپای جهانی، و میانجیگری و رابط بودن آن با خط مشی سازان، مشاوره می هد. نهاد مورد اشاره یک ابتکار حط مشی دولتی است، که توجه خود را بر اهمیت کارآفرینی برای اقتصاد و اجتماع متمرکز کرده است.

جاناتان اورتمنز که در واشنگتن دی سی زندگی می کند، بین پژوهش نوین و نوآوری ها برای پیشرفت کارآفرینی از یک سو، و پرسش ها و دلنگرانی های مطرح شده از سوی خط مشی سازان در پایتخت کشور از دیگر سو، به عنوان میانجی عمل می نماید. او پیشتر در سمت مدیراجرایی مؤسسه پژوهش سیاسی کلمبیا حدمت می کرد. مؤسسه ای که کارش بر خط مشی اقتصادی بهداشت و درمان تمرکز دارد. در حال حاضر نیز رئیس مؤسسه مجمع عمومی است، که سازمانی مستقل و غیرانتفاعی می باشد که برای ترویج گفتمان عمومی در باره ماسئل مهم روز، از پشتیبانی قوی هر دو حزب کنگره بهره می برد. او در مورد بلاگستان مجمع خط مشی در entrepreneurship.org ستون هفتگی دارد. نوشتارهای هفته جهانی کارآفرینیش را هم می توان در www.unleashingideas.org/blog/tags/ortmansمطالعه کرد.  

 

دنیل کوردوآ/ Daniel Cordova

 

دنیل کوردوآ رئیس مؤسسه اینورتیر، و رئیس پیشین دانشکده بازرگانی دل پاسیفیکو می باشد. وی پیشترها رئیس هیئت مدیره جامعه تجاری خارجی پرو (the Sociedad Comercio Exterior del Perú)، رئیس بیانگزار اتحادیه توسعه بازار سرمایه پرو (the Asociación para elDesarrollo del Mercado de Capitales)، مدیر امور مالی شرکت معدن میلپو، رئیس هیئت بانک تجارت، و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه ساینسیاس اپلیکیداس (علوم کاربردی) پرو، بود. از آثار اخیرا منتشر شده او می توان به “در بین نومیدی، سرمایه گذاری امیدوارانه: مورد خانواده آنانوس و ریل کورا” و “شکست فقر انجام کسب و کار: مورد خانواده فلورس و تاپی تاپ” در کتاب موسوم به درس هایی از فقرا: غلبه روح کارآفرینی، ویراستاری شده از سوی آلوارو وارگاس للوسا (مؤسسه مستقل، 2008) اشاره کرد. وی همچنین از سال 2003 عضو بنیاد آیزنهاور، و از سال 2007 عضو جامعه پلرین مانت بوده است. او از دانشگاه گرنوبل (در فرانسه) دکترای اقتصاد بین الملل، و از دانشگاه دل پاسیفیکو (در لیما) کارشناسی (لیسانس) اقتصاد دارد. او را درTwitter@DanielCordovaCدنبال کنید. 

 

لیندا وای. دو لا وینا/ Lynda Y. de la Viña

 

لیندا وای. دو لا وینا در سال 2011 با تأیید همگنان خویش، جایزه مدرس برجسته نظم و انضباط کاری انجمن موسوم به اقتصاددانان جنوبغربی را به خود اختصاص داد. در سال 2005 از سوی نشریه کسب و کار اسپانیولی ها به عنوان یکی از صد تأثیرگزارترین افراد اسپانیولی در آمریکا، برگزیده شد. همچنین جایزه فورد سازمان غیرانتفاعی موسوم به ادای احترام به تحصیلات را دریافت کرده است. این زن مکزیکی- آمریکایی بین سال های 1998 تا 2001 در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به عنوان دستیار معاون وزیر خط مشی های اقتصادی در وزارت خزانه داری آمریکا خدمت کرد. سپس در اتاق بازرگانی آمریکا- مکزیک به عنوان تحلیلگر ارشد خط مشی مشغول به کار شد. بعد هم مجددا به کادر اساتید دانشگاهی پیوست، و در سمت استاد و دستیار رئیس دانشکده مطالعات حرفه ای قرار گرفت. او در این سمت رهبری مقطع های از کارشناسی (لیسانس) به بالای دانشکده اقتصاد و مدیریت را به عهده داشت. همچنین رئیس دانشکده بازرگانی و اقتصاد بین الملل دانشگاه جانز هاپکینز بود. از 2005 تا 2012 نیز، ریاست دانشکده بازرگانی دانشگاه تگزاس واقع در سن آنتونیو را به عهده داشت. او از بنیانگزاران چندین شرکت از جمله شرکت فناوری های عملیاتی (ئو پی تک)، و فناوری های زیستی پروناکلئوتین در سن آنتونیو در تگزاس می باشد. دکتر لیندا وای دو لا وینا مدارک دکترا و کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) خود در رشته اقتصاد را از دانشگاه رایس، و کارشناسی (لیسانس)ش در رشته دولت و اقتصاد را از دانشگاه تگزاس- پن امریکن/ Texas -Pan American دریافت کرده است.  

 

جان جی. مورفی/ John G. Murphy

 

جان جی. مورفی معاون امور بین الملل اتاق بازرگانی آمریکا است. او به عنوان مدیر تلاش های حمایتگرانه برای گشودن بازارهای بین المللی برای سرمایه گذاری و صادرات آمریکا، و مسئولیت حضور در برابر دولت، کنگره، و مقامات خارجی را، به عهده دارد. مورفی از هنگام پیوستن به این اتاق بازرگانی از سال 1999، موفق شده پویش (کمپین)های مواقفتنامه های تجاری با دوازده کشور از جمله اخیرا با کلمبیا، پاناما، و کره جنوبی را، به تصویب کنگره برساند. همچنین در اقدامات اتاق مورد اشاره در زمینه های فوریت های تجاری بین المللی مانند پیمان همکاری جهت ارتقاء رشد اقتصادی، سرمایه گذاری بین المللی، تسهیل دادوستد، و عملکرد سازمان تجارت جهانی، نقش کلیدی بازی می کند.

 

اندرو شرمن/ Andrew Sherman

 

اندرو شرمن طرف و شریک ارشد مؤسسه حقوقی جونز دی، عملکرد خود را بر مسائلی که بر رشد کسب و کار شرکت هایی در سطوح گوناگون مانند از راهبرد (استرتژی)های توسعه گرفته تا توانایی اقدام مؤثر در باره سرمایه های فکری و فناوری، و همچنین مجوز استفاده از نام و عنوان و نقل و انتقال شرکت های بین المللی، متمرکز کرده است. او به عنوان مشاور حقوقی و راهبردی در ده ها واحد از 500 بزرگترین شرکت ‌های آمریکایی از نظر درآمدزایی که لیست آنها همه ساله از سوی نشریه فُرچون تهیه می شود، و همچنین صدها شرکت در حال رشد خدمت کرده است. همچنین نماینده آمریکا و ارباب رجوع های بین المللی از نخستین مرحله، شرکت های نوپای با رشد سریع تا همه گونه شرکت های زنجیره ای، و شرکت های بازار خاورمیانه، در شرکت های خوشه ای چند میلیاردر دلاری بین المللی بوده است. در عین حال در مورد مسائلی مانند مجوز استفاده از نام و عنوان شرکت ها، دریافت مجوز، سرمایه گذاری های مشترک، مشارکت های راهبردی، شکل گیری سرمایه، کانال های توزیع، توسعه فناوری، و خرید و فروش شرکت های گوناگون جهت رشد سریع آنها، مشاوره می دهد.
اندرو شرمن در باره عوامل قانونی- حقوقی و راهبردی رشد کسب و کار، مجوز استفاده از نام و عنوان شرکت ها، شکل گیری سرمایه، و توانایی اقدام مؤثر در باره سرمایه های فکری، 24 کتاب نوشته است. همچنین در مورد عناوین مشابه مقالات فراوانی منتشر کرده است. در عین حال از سخنران های کلیدی کنفرانس های تجاری، سمینارها، و کنفرانس های مجازی (آن- لاین)، می باشد. او به عنوان مفسر و تحلیلگر مدعو در برنامه های گوناگون از جمله در شبکه های سی ان ان، ان پی آر، و رادیوی اخبار سی بی اس، شرکت داشته است. نشریات معتبری مانند وال استریت جورنال، یو اس ای تودی، فوربس، اخبار آمریکا و گزارش های جهانی، از جمله رسانه هایی هستند، که با وی در مورد مسائل قانونی- حقوقی گفت و گو کرده اند. اندرو شرمن استادیار مقطع برنامه های مدیریت ارشد کسب و کار دانشگاه مریلند، و همچنین دانشکده حقوق دانشگاه جرج تان می باشد. او بارها جایزه بهترین مدرس دانشکده پارکز کروی دانشگاه مریلند را به خود اختصاص داده است.  

 

راین پتریک جی. اوانجلیستا/ Ryan Patrick G. Evangelista

 

راین پتریک جی. اوانجلیستا اینک در اتاق بازرگانی و صنایع فیلیپین (پی سی سی آی) تجربه 15 سال کا ردارد. او در این اتاق در سمت معاون دبیرکل در امور خط مشی، بنیانگزار و مدیر اجرایی دسترسی جهانی به رقابت و دادوستد، پشتیبانی، و پژوهشی مخزن اندیشه پی سی سی آی، خدمت کرده است. در خلال این مدت در پروژه های در پیوند با سهامداری گروهی در مذاکرات و خط مشی دادوستد بین المللی، یکپارچگی اتحادیه کشورهای آسیای جنوبشرقی (آ سه آن)، توسعه شرکت های کوچک و متوسط (ام اس ان ئی)، خط مشی رقابت، حقوق مالکیت، و توسعه اقتصادی محلی، کار کرده است. همچنین در سمت مشاور مرکز تجارت بین المللی سازمان مل متحد (آی تی سی- ژنو)، دبیر آ سه آن، اداره توسعه بین المللی کانادا (سی آی دی ای)، مؤسسه پژوهش های اقتصادی آ سه آن و آسیای شرقی (ئی آر آی ای)، و سی آی پی ئی، به کار اشتغال داشته است.
او مدارک کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) خود در رشته روابط بین الملل را از دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر دانشگاه تافتز در مدفورد ماساچوست، و کارشناسی (لیسانس)ش در رشته اقتصاد تجاری را در سال 2009 و با رتبه عالی از دانشگاه لاساله در شهر داسماریناس فیلیپین دریافت کرده است. وی در فوریه 2013 به عنوان یکی از 40 مؤثرترین رهبران توسعه بین المللی زیر چهل سال شهر مانیل برگزیده شد. این گزینش همه ساله از سوی “تقدیر از 40 مؤثرترین رهبران توسعه بین المللی زیر چهل سال شهر مانیل” و از طرف شرکت شورون و سازمان دیوکس برگزار می شود. در سال 2011 نیز در شهر کوالالامپور مالزی به عنوان یکی از 20 رهبر در حال پیدایش مجمع استرالیا- آ سه آن انتخاب گردید.

 

مجدی حسن/ Majdi Hassen

 

مجدی حسن مدیر اجرایی مؤسسه عربی رهبران تشکیلات اقتصادی (آی ای سی ئی) است. این مؤسسه حاکمیت شرکتی مناسب و خوب در واحدهای اقتصادی را ارتقاء و ترویج می دهد، و برای رهبران کسب و کارها دوره های آموزشی و سمینار ارائه می کند. همچنین تلاش های آن بر مطالعات و پژوهش ها در دوره گذار اقتصاد تونس، و نقش بخش خصوصی تمرکز دارد. دکتر حسن استادیار دانشگاه تونس، و همچنین مشاور سازمان های گوناگون است. او نویسنده جزوات پژوهشی پرشماری در مورد کارآفرینی و حاکیمت شرکتی می باشد، و در این زمینه ها رهبری شمار زیادی از پروژه های پژوهشی را به عهده داشته است. وی در رشته اقتصاد دکترا دارد. همچنین دارای مدرک رسمی کارآفرینی از برنامه توسعه سازمان ملل متحد، و حاکمیت شرکتی از شرکت مالی بین المللی می باشد.  

 

مجید شبیر/ Majid Shabbir

 

مجید شبیر با تجربیات گوناگون و اطلاعات در مورد توسعه بخش خصوصی، در زمینه مدیرت حرفه ای در سطی بالا قرار دارد. او به عنوان دبیرکل اتاق بازرگانی و صنایع اسلام آباد خدمت می کند، و دارای بیش از بیست سال تجربه در توسعه و مدیریت حرفه ای اینگونه اتاق ها است. وی در حوزه های آموزش، مشاوره، کار اداری، طراحی راهبردی، مدیریت مالی و بودجه بندی، توسعه کارکنان، و ایجاد ظرفیت بنیادین، متخصص می باشد. در بسیاری از مجامع ملی و بین المللی به عنوان سخنران و ناظم جلسه حضور داشته است. او با درک اهمیت قرار دادن جوانان کارآفرین در نقش های رهبری، به بنیانگزاری مجمع جوانان کارآفرین (وای ئی اف) در اتاق بازرگانی و صنایع اسلام آباد کمک کرد. هدف از این کار ارتقاء و ترویج روح کارآفرینی در بین جوانان کشور بود. وی در سال 2011 جهت گسترش وای ئی اف، با همکاری سی آی ئی پی و اتاق بازرگانی و صنایع اسلام آباد، مرکز توسعه کارآفرینی را ایجاد کرد.
در سال 2012  نظرسنجی ضدفساد را زیر نام “تجزیه و تحلیل فساد” راه انداخت، تا دیدگاه های جامعه کسب و کار در باره دریافت ها، جلوه ها، دلایل، تأثیرات، و درمان های فساد در محیط کاری پاکستان، سنجیده و نشان داده شوند. او به عنوان مشاور به اتاق بازرگانی و صنایع زنان پیشاور در مورد پویش (کمپین) هوادارانه آن از “حط مشی توسعه کارآفرینی زنان خیبر پشتنخوا” کمک کرد. در ایجاد اتاق بازرگانی و صنایع مشترک پاکستان – افغانستان (پی ای جی سی سی) نیز، کمک های حقوقی ارائه نمود. در مجمع سازمان پشتیبانی از کسب و کارها (www.bsoforum.com) هم، به طور داوطلب ناظم جلسه بود.

 

رابین سیتولا/ Robin Sitoula

 

رابین سیتولا مدیراجرایی بنیاد رفاه سامریدهی است، که مؤسسه خط مشی دولت مستقر در کاتماندو در نپال می باشد. او در سال 1999 به عنوان یکی از بنیانگزاران سازمان موسوم به ابتکار جوانان به این سازمان پیوست. از آن هنگام تا کنون برنامه هایی را طراحی، ایجاد، و رهبری کرده، که هدف آنها ارائه مهارت های رهبری و آگاهی های مدنی به دانشجویان و خط مشی سازان جوان نپال بوده است. وی همچنین بنیانگزار و رئیس سازمان موسوم به جوانان آزاد آسیای جنوبی است. در عین حال در سطحی گسترده در این منطقه سفر کرده، تا برنامه های بازار آزاد و دمکراسی با جوانان در منطقه را اجرا و رهبری نماید. همچنین مأمور اعزامی به برنامه بین المللی رهبری مدعو (آی وی ال پی) وزارت امور خارجه آمریکا، و عضو مدعو بنیاد اطلس بوده است. او فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) در رشته مدیریت اقتصاد و سرمایه گذاری از دانشگاه تریبوان نپال می باشد. همچنین نوشتارهای پژوهشی در مورد وضعیت اشتغال جوانان و سازمان های سیاسی جوانان و تأثیر آنها در نپال را، به رشته تحریر درآورده است. حوزه های مورد علاقه وی خط مشی دولتی، تواناسازی و تقویت جوانان، و توسعه، می باشد. او را در Twitte@robsitoula دنبال کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قسمت نظرات بسته است.