بیشترین بهره وری از گفت و گوی دولتی- خصوصی: رویکردی حامیانه

19 جولای 2011 | :دسته بندی بخش خصوصی

مرکز بین المللی تجارت خصوصی
بیشترین بهره وری از گفت و گوی دولتی- خصوصی: رویکردی حامیانه

به قلم: دکتر کیم اریک بتچر

ماه مه 2011 (خرداد 1390)

نگاهی اجمالی به مقاله

گفت و گوی بخش های دولتی- خصوصی با استفاده از داده های ارزشمند خصوصی و ایجاد نیروی سوق دهنده به سوی اصلاحات، خط مشی سازی را تقویت می کند. برای اینکه این گفت و گو بیشترین میزان مولد بودن را داشته باشد، بخش خصوصی باید ابتکار عمل دفاع از فوریت هایش را در روند خط مشیی مشارکتی در دست بگیرد.

در این جزوه موارد زیر تشریح شده اند:
• نقش راهبرد حامیانه در گفت و گو
• اصول گفت و گوی با کیفیت بالا
• ارکان ارتباط مؤثر: موضوعات، مشارکت کنندگان، پیام ها، و کانال ها
• گام ها جهت آمادگی برای گفت و گو

__________________________________________________________________

منتشر شده توسط
مرکز بین المللی تجارت خصوصی
وابسته به اتاق بازرگانی ایالات متحده

مقدمه

گفت و گوی بخش های دولتی- خصوصی به عنوان جزئی اساسی از تلاش های اصلاح وضعیت کسب و کارها و شیوه حکومت، به نحوی گسترده به رسیمت شناخته شده و مورد پذیرش قرار گرفته است. این گفت و گو جریان اطلاعات در پیوند با خط مشی اقتصادی را بهبود می بخشد، و سبب ایجاد مشروعیت روند این خط مشی می شود. تاکنون در مقایسه با نقش بخش دولتی، در تسهیل گفت و گو به نقش بخش خصوصی توجه کمتری شده است. بنابراین این جزوه ارزش ابتکارات بخش خصوصی در خط مشی سازی و شرایط مشارکت موفقیت آمیز در کسب و کار را، مورد بازبینی و مداقه قرار می دهد. بخش خصوصی از طریق دفاع از خط مشی پشتیبانی شده توسط اکثریت مشارکین، روند گفت و گو را تقویت می کند و استحکام می بخشد، سبب بهبود نشان دادن و تجسم منافع اقتصادی می شود، و برای دست اندرکاری مدنی در تصویب قوانین تجاری و اقتصادی، فضا ایجاد می کند.

این جزوه برای رهبران کسب و کارها که به منظور خط مشی بهتر و مؤثرتر اقتصادی در پی بهبود تعامل خود با دولت ها هستند، به نگارش درآمده است. گرچه دولت ها از این توانایی برخوردارند که مشارکت کنندگان بخش خصوصی را به گفت و گو فرا بخوانند و دعوت کند، کیفیت چنین مشارکتی به عملکرد و توانایی های بخش خصوصی بستگی دارد. بنابراین برای کسب بهترین دستاورد از اینگونه گفت و گوها، باید نمایندگان بخش خصوصی احراز اطمینان کنند که ماهیت اصلی دل نگرانی های کسب و کار مورد توجه و بحث قرار بگیرند، روند گفت و گو به گونه ای باشد که از طیف سهامداران بخش خصوصی نماینده ای حضور داشته باشد، و دولت و کسب و کارها مبنایی برای ارتباط مستمر در مورد مقولات عمده خط مشی پیدا کنند.

گفت و گوی بخش های دولتی- خصوصی در خدمت طیف وسیعی از مسائلی هستند، که به بخش خصوصی پیوند دارد. زیرا این گفت و گوها می توانند فوریت های خط مشی را تعیین کنند، سبب بهبود پیشنهادات دولتی شوند، و بازخوردها و نظریات را در مقررات بگنجاند. همچنین مبنایی برای سیاست های بازار دوستانه ایجاد کنند، که سبب عمیق شدن اصلاحات اقتصادی و افزایش رقابت های ملی گردد. مشارکت فعال بخش خصوصی در گفت و گوها سبب گسترش مشارکت در خط مشی سازی، بهبود کیفیت مشارکت کسب و کارها، و افزایش عملکرد مؤسسات و نهادهای مشوق مشارکت مردمی می شود.

اهداف گفت و گو

در صورتی که گفت و گوها به درستی انجام شوند، سبب بهبود چشمگیر روند سیاست های می گردند که صرفا تکنوکراتیک هستند. کمااینکه می توانند بینش و بصیرت ایجاد کنند، سبب ایجاد اعتبار پیشنهادات در پیوند با خط مشی شوند، نیروی حرکت برای تغییر بسازند، و تعهد برای دستیابی به اهداف مشترک را تضمین کنند. همچنین این گفت و گوها با پشتیبانی از خط مشی سازان مشارکت کننده آگاه، سبب بهبود اداره کشور (از سوی دولت ها) می شوند.

هر طرف این گفت و گوها برای حضور در اینگونه مباجث، دلایل ویژه خود را دارند. مثلا امکان دارد هدف دولت تأثیر گذاری بر شرایط کسب و کارها باشد، مشروعیت خود را تقویت کند، برای نظریات خویش کسب پشتیبانی نماید، و یا کنترلش بر اقتصاد را گسترش دهد. از دیگر سو در مجموع کسب و کارها در پی جلب کمک دولت برای تأسیس جو و حوزه کاری کم هزینه و پیش بینی شده هستند.

ممکنست گفت و گویی که از سوی دولت ها عنوان می شود، شکل مشورت به خود بگیرد. در یک روند مشورتی و یا از بالا به پایین، این دولت ها هستند که تصمیم می گیرند با چه طرفی و در باره چه موضوعی وارد گفت و گو شوند. این روند در خدمت نیازهای دولت ها به اطلاعات است، و کانالی را برای طرح نقطه نظرات بخش خصوصی می گشاید. بنابراین گرچه چنین گفت و گوهایی ارزشمند هستند، اما مشاوره می تواند شکل محدودی از گفت و گو باشد که در آن بخش خصوصی الزاما نتواند همواره دیدگاه های خود را به صورت تمام و کمال مطرح نماید.

در عین حال بخش خصوصی می تواند ابتکار عمل را در روند خط مشی در دست بگیرد. این بخش می تواند با در پیش گرفتن روشی حامیانه موضوعات را تبیین کند، خود را سازمان بدهد، و پیشنهادات خط مشی خویش را ارائه نماید. حالت حامیانه- که تلاشی عملی و مثبت برای تأثیرگذاری بر خط مشی است-، کسب و کارها را به طرفی مؤثر در گفت و گوها تبدیل می کند.

باید توجه داشت که همکاری بخش های دولتی- خصوصی، با گفت و گوی این دو بخش مترادف نیست. کمااینکه اینگونه گفت و گوها به این منظور طراحی شده اند، که نیرو و تلاش بخش خصوصی را در ایجاد خط مشی دخیل سازند. این امر شامل ارائه دوجانبه دیدگاه ها از جمله مشارکت از پایین به بالا در خط مشی سازی، می باشد.
از دیگر سو همکاری می تواند اینگونه طراحی شود که به سرمایه گذاری در پروژه های دولتی، واگذار کردن خدمات دولتی به یک طرف سوم، و یا عملی کردن خط مشی دولت، یاری دهد. اینگونه همکاری که معمولا از سوی دولت آغاز می شود، مدنظر قرار دادن گسترده تر دل نگرانی های بخش خصوصی را در خود نمی گنجاند.

حامیانه بودن و گفت و گو

حامیانه بودن در اینجا به مفهوم تلاش برای تأثیرگذاری بر خط مشی دولت، به شکلی آزاد و شفاف است. همچنین به عنوان ابزاری در جامعه مدنی، موضوعاتی را در طیفی گسترده از مسائل مورد علاقه بخشی از جامعه و یا کل کشور، مدنظر قرار می دهد. در عین حال با ارائه شواهد و پشتیبانی از حوزه های مدنی، زمینه بهبود را آماده می کند. همچنین ضمن شکل دادن و بهبود بخشیدن به بخش دولتی، از تصمیم سازی پشتیبانی می نماید.

از طریق همین حامیانه بودن است که بخش خصوصی اطلاعات تخصصی و دیدگاه های خود در مورد میدان عمل بازارها و کسب و کارها را، با دولت در میان می گذارد. بنابراین لازمست دولت به منظور درک تأثیر گزینه های خط مشی و ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری و رشد، در سطحی کلان در اقتصاد سرمایه گذاری و مشارکت کند.

همچنین ضرورت دارد که نمایندگان بخش خصوصی روش ها و خط مشی ها – و نه لطف کردن ها و تقاضاهایی- را توصیه و درخواست کنند، که فواید آنها شامل طیفی گسترده از شرکت های بزرگ و سرمایه گذاران شود.
باید دانست که این روش با وساطت برای رتق و فتق امور (لابی کردن)، تفاوت دارد. زیرا اینگونه وساطت ها گاهی ایجاب می کند، که تلاش ها برای منافع اندک گروهی کوچک از مردم و یا کسب و کارها باشد. در صورتی که حامیانه بودن مورد نظر این نوشتار، سبب ایجاد بحث آزاد در مورد توصیه ها است، و شرایط بهتر برای منافع دراز مدت را تسهیل می کند.

اینگونه طرفداری با گفت و گو همراهست. چراکه تلاشی برای متقاعد کردن طرف مقابل، و ارائه راه حل می باشد. کمااینکه در پی زمینه های ایجاد تشابه و همدلی، درک متقابل، و رابطه با مقاماتی است، که علاقمند به گوش کردن (به نظرات بخش خصوصی) هستند. با اینهمه طرفداری مورد نظر، ورای هر گفت و گو در باره موارد ویژه می باشد. کمااینکه به موازات اینکه بخش خصوصی مسائل خود را یک به یک عنوان می کند، از طریق جامعه و پایداری نیز برای اصلاحات فشار می آورد.

ویژگی های گفت و گوی دارای کیفیت مفید

گفت و گوی با کیفیت مفید بدانگونه که مدنظر ملاک های دمکراسی، تأثیرگذار بودن، و کمک به رشد دراز مدت است، دارای ویژگی های زیر می باشد:
• مشروعیت
◊ گفت و گوی شفاف مانع برخوردها می شود، و پاسخگویی را تقویت می کند تا سبب ایجاد همه زمینه های ساخت مشارکت آگاهانه گردد.
◊ گفت و گوی ها جامع و فراگیر به جای منافع اندک، مربوط به بخشی خاص، و یا جهت دار، طیف گسترده ای از منافع و سودهای مفید به حال عموم را، تشویق می کند و ارتقاء می بخشد.
◊ آزادی اتحادیه ها و فضای مجاز، متضمن کننده گفت و گوی آزاد هستند.

• تمرکز: گفت و گوی مؤثر موضوعات را مدنظر قرار می دهند، اهداف شفاف دارد، و گزینه های مهم و قابل لمس را مورد مداقه قرار می دهد.

• انعطاف پذیری: جوهره گفت و گو بر پروتکل پیشی می گیرد، و این روند موضوعات در حال شکل گیری را در بر می گیرد.

• ریشه در جامعه مدنی: ازآنجاکه شرکت کنندگان بخش خصوصی ریشه در جامعه مدنی دارند و نمایندگان سازمان ها و حوزه های خود می باشند، از این شایستگی برخوردارند که از جانب این سازمان ها و حوزه ها سخن بگویند.

• خط مشی گرا: گفت و گوی سازنده چهارچوب خط مشی ایجاد می کند، که از رشد درازمدت و نقش قانون پشتیبانی می نماید.

بخش های آتی این جزوه چگونگی توانایی عملکرد گفت و گو، و حوزه های رهبران کسب و کارها در تحکیم طرفداری مورد اشاره را شرح می دهد. رهبران بخش خصوصی می توانند با طرح گفت و گو، از یک مدل ساده برای ارتباط استفاده کنند. این مدل دارای ویژگی های زیر می باشد:
• موضوعات
• شرکت کنندگان
• پیام ها
• کانال ها

انتخاب موضوعات: چه موضوعاتی مورد بحث و گفت و گو قرار بگیرند؟

گفت و گوی متمرکز با گزینش موضوعات یا دستورکار آغاز می شود. ازآنجا که تعیین کننده دستورکار از قدرت قابل ملاحظه ای برخوردارست، بخش خصوصی نباید دستورکار را کاملا در اختیار دولت قرار دهد. بلکه باید فوریت های کسب و کار را وارد بحث کند، و روند را به قاعده مند ساختن طرح مشکلات سوق دهد.

لازمست بخش خصوصی پیش از گفت و گو، برای تعیین فوریت های خود و توافق بر سر آنها روندی داشته باشد. مشارکت کردن به دلایلی که ذکر خواهد شد، از اهمیتی اساسی برخوردارست. نخست اینکه در هر گفت و گویی هر کس باید بداند برای اینکه نظراتی را به روشنی عنوان کند و برای دستاوردهای معنی دار چانه بزند، چه می خواهد.
دوم اینکه یک پیام کاری منسجم دارای اعتبار و ارزش بسیار بیشتری است، و گفت و گو را در مسیر درست نگه می دارد.
سوم اینکه مشخص کردن موضوع پیش از موعد مقرر، این فرصت را به کسب و کارها می دهد که راه حل های مطلوب برای مشکلاتی را که مطرح می سازد، ساخته و پرداخته کنند.

صاحبان کسب و کارها باید در هنگام انتخاب موضوعات برای گفت و گوهای حامیانه، پارامترهای زیر را مدنظر داشته باشند:

• منافع اعضاء: اتحادیه ها باید پیش از اینکه تعیین کنند چه موضوعی را مهمترین تلقی می نمایند، با اعضای خود مشورت کرده و به سخنان آنها گوش فرا دهند.

• گسترده ترین منافع: کسب و کارها باید از موضوعاتی که شامل منافع محدود می شوند، اجتناب کنند و فوریت را به مقولاتی بدهند که بر بخش های بیشتر اقتصاد تأثیر می گذارند.

• امکانپذیری: بخش خصوصی باید تلاش خود را بر زمینه هایی متمرکز کند، که امکان خوبی برای کسب نتایج مثبت با کمترین نتایج منفی را داشته باشد.

اغلب ابتکار کلیدی برای گفت و گوی مولد، یافتن موضوع تفرقه برانگیز است. موضوعی که در زمان حال منافع گسترده ای دارد، سبب ارتقاء فعالیت می شود، و راه را برای مدنظر قرار دادن موضوعات مربوطه دیگر باز می کند که برای کسب و کارها اهمیت راهبردی دارند. مثلا زمانی که مسئله ای بسیار مهم مانند کاهش میزان بیکاری جوانان و یا تقویت رقابت ملی در میان باشد، کسب و کارها می توانند برای طرح آنها پا پیش بگذارند.
این روند باید با گام ها و اقدامات ساده – مثل ایجاد مکانی که تمامی کارهای در پیوند با صدور مجوز را یکجا انجام دهد -، آغاز شود که سبب اعتماد سازی گردد. سپس به سمت خط مشی های اصلاحی بنیادین مانند بهبود اشتباهات و خطاهای هیئت های وضع مقررات، حرکت کرد.

همچنین لازمست کسب و کارها در هنگام تعیین و شناسایی موضوعات، از فوریت های دولت آگاهی داشته باشند. کمااینکه روند بنیادین خط مشی آنچه را که باید در موردش تصمیم گیری شود، روشن می کند. همچنین کانال های پاسخگویی به آنها را بنیان می نهد.
دولت هم باید در مورد نیات خود شفاف باشد، قوانینی را که در آینده نزدیک به تصویب خواهند رسید منتشر نماید، و اطلاعات در پیوند با خط مشی خود را آشکار کند.

مشارکت بخش خصوصی: چه کسی باید ازسوی کسب و کارها حرف بزند؟

گزینش نمایندگان بخش خصوصی برای دست اندرکاری در گفت و گو، بر منافعی که مورد دفاع هستند و همچنین اعتبار مشارکت کسب و کارها تأثیر دارد. در هیچ کشوری، کسب و کارها منافع یک شکل ندارند. زیرا از نظر اندازه، بخش، ارتباط با دولت، پیوند با اقتصاد جهانی، و مقولاتی از این دست، با یکدیگر متفاوت هستند. بنابراین مهم است، که چه کسی ازسوی کسب و کارها حرف بزند.

برای گزینش نمایندگان بخش خصوصی، باید موارد زیر را در نظر گرفت:

1- گفت و گو باید جامع و فراگیر باشد. گسترش مشارکت مشروعیت را افزایش می دهد، نیروی سوق دهنده ایجاد می کند، و احترام به منافع گوناگون را ارتقاء می بخشد و ترویج می نماید.

2- نمایندگان باید تأثیرگذار باشند. به این مفهوم که بتوانند به گونه ای قانع کننده سخن بگویند، پشتیبانی کسب و کارها را جلب کنند، و با دولت به توافق برسند.

3- رهبران کسب و کارها باید یکپارچگی داشته، و به اصلاحات مورد نظر دیدگاه های مورد پسند اکثریت و بر مبنای بازار متعهد باشند.

کسب و کار ها باید این توانائی را داشته باشند که به جای اینکه منفعلانه سخنگویان منتخب دولت را بپذیرند، خودشان نمایندگان خویش را نامزد کنند. بنابراین به منظور داشتن خودمختاری در گفت و گو باید خود را سازماندهی کنند، و تصمیم بگیرند چه کسی این مقبولیت و مشروعیت را دارد که از سوی آنان سخن بگوید. آزدی اتحادیه ها باید مورد احترام باشد.

سازمان منافع کسب و کارها بسته به کشوری که در آن قرار دارد، به سمت مدل سیاسی صنف گرایانه و یا کثرت گرایانه متمایل می شود.
مدل نخست از طریق کانال های تعریف شده که از سوی دولت برسمیت شناخته می شوند، ساختار گفت و گو را تعیین می کند. در این حالت فرض بر اینست که تمامی شرکت ها دارای نماینده خواهند بود. اما در عمل هیئت های صنف گرا تمایلی به پشتیبانی از منافع اعضا ندارند.

از آنجاکه کثرت گرایی بر اساس مشارکت های داوطلبانه بنا شده، هماهنگی و حفظ سیستم نمایندگی در این مدل با دشواری همراه است. با این حال داوطلبی بودن آن، باعث تحرک بیشتر و استقلال بیشتر کسب و کارها می شود. کمااینکه اتحادیه های مستقل کسب و کاری به عنوان عامل کلیدی ابراز دیدگاه های کسب و کار و تسهیل اقدام جمعی در مورد خط مشی، عمل می کنند.

بجز ویژگی داوطلبانه این اتحادیه ها، اهداف و جهت گیری آنها برای کیفیت گفت و گو بسیار مهم هستند. برخی از اتحادیه ها می کوشند دولت را مغلوب و تسخیر کنند، دارایی را به اعضای خود بدهند، و رقابت بازار را محدود نمایند. اما بعضی دیگر راه حال های بازار را ارتقاء می دهند و ترویج می کنند، و از سیاست هایی دفاع می نمایند که اجرای اقتصاد در چهارچوب قانون را افزایش می دهد. دسته دوم زمینه مناسب تری برای مشروعیت، و گفت و گوی مبتنی بر گستردگی ارائه می دهد.

از دیگر سو صرفنظر از اینکه افراد تا چه اندازه متشخص باشند، نمی توان به عنوان نمایندگی برای کسب و کارها رویشان حساب کرد. زیرا اگر با زمینه های کسب و کار مرتبط نباشند، نمی توانند در مورد نیازهای کسب و کارها با معلومات کامل و قدرت اتحادیه های سازمان داده شده سخن بگویند. بنابراین ممکنست رهبران کسب و کارهای منفرد، مشاوران با ارزشی باشند. اما نمی توانند بدون داشته های مبتنی بر طیفی وسیع، در گفت و گوی بخش های دولتی- خصوصی موثق بوده، و اصالت داشته باشند.

پیام ها- بخش خصوصی چه می گوید؟

لازمست بخش خصوصی در گفت و گوها، پیام های خوب آماده شده را مطرح کند. آمادگی برای چنین حضوری شامل تعیین درون مایه گفت و گوها، نظراتی که کسب و کارها اتخاذ خواهند کرد، نکات مورد پذیرش در بخش خصوصی، و نتایج و پیامدهای مورد علاقه، می باشد.

فوریت بندی درون مایه ها، به هدایت بحث و گفت و گو کمک می کند. کسب و کارها با عنوان کردن درون مایه های سطح بالا مانند کاهش موانع سر راه خود، افزایش شفافیت، و بهبود زیربناسازی، در ورای فهرست پرسش های فنی حرکت می کنند و طیف گسترده ای از سهامداران را به تمرکز بر موضوعات دعوت می نمایند. درون مایه ها طرزفکر شرکت کنندگان در مورد اهداف سیاست ها را شکل می دهند، و روشن می کنند که تمام آن گفت و گوها اهدافی فراتر و گسترده تر از برخی منافع خاص دارند.

کسب و کارها به منظور تغییر مسیر اهداف سیاست ها به سوی مرحله عمل، باید توصیه های روشنی را ارائه کنند. آنها از طریق این توصیه ها به سیاست سازان کمک می نمایند، تا گام های مثبتی بردارند و اشتیاق به کار با دولت را نشان دهند. این توصیه ها باید برآمده از داشته های اعضاء و تحلیل های خط مشی بوده، و در محیط موجود امکان پذیر باشند. همچنین لازمست که مورد تأیید پژوهش های معتبر باشند، که احتمالا با همراهی یک مخزن اندیشه اجرا می شوند.

کسب و کارها باید به دقت چهارچوب های پیام های خود را تعیین نمایند، و بپذیرند که نقش دولت خدمت به منافع عمومی است. به این مفهوم که موضوعات از دیدگاه مناسبی ارائه شوند، که با ارزش های موجود مخاطبان و درک این موضوعات در ارتباط است. بنابراین کسب و کارها باید نشان دهند، چگونه پیشنهاداتشان به نفع اهداف عمومی مانند ایجاد اشتغال یا رشد اقتصادی خواهد بود.

مثلا یک ائتلاف کسب و کاری می تواند به جای بحث در مورد مالیات کمتر برای برخی از بخش ها، از یک روش ساده شده اخذ مالیات دفاع کند که هزینه کسب و کارها را کاهش می دهد، سبب بهبود انگیزه برای سرامایه گذاری می شود، و تحریف های اقتصادی را کم می کند.
یا اینکه ممکنست کسب و کارها بر این اساس از عدم دخالت دولت پشتیبانی کنند، که چنین سیستمی که واقعیت های کاری را در نظر می گیرد، خود به خود باعث مراعات بیشتر می شود و بنابراین اهداف عمومی را ارتقاء می بخشد و ترویج می کند.

یک ارتباط برقرار کننده خوب، پیام ها برای برخی از مخاطبان خاص را شکل می دهد، و جرح و تعدیل می کند. او نسبت به مشغولیات ذهنی طرف دیگر علاقمندی نشان می دهد، و از زبانی استفاده می کند که برای مخاطب آشنا باشد. همچنین زمانی را به گوش دادن اختصاص می دهد، می کوشد دلایل دل نگرانی ها را درک کند، و برای دریافت اطلاعات بیشتر سوأل می نماید. البته قطعا لازمست، بخش خصوصی مرامنامه و برنامه کاری آماده داشته باشد. اما باید در پی موقعیت هایی هم برود که با همکاری دولت توصیه هایی را شکل دهد، و به این ترتیب نظر مسئولین را نیز مدنظر قرار دهد.

کانال ها- گفت و گو در کجا انجام می شود؟

می توان گفت و گو را از طریق کانال های چندگانه، انجام داد. بخش خصوصی باید موقعیت ها را ارزیابی کند، و تصمیم بگیرد در مورد تبلیغ و پشتیبانی سرمایه گذاری نماید.

• ممکنست کسب و کارها در کمیسیون های موجود، نیروهای کاری، هیئت های وضع مقررات، و نشست های دولتی، نظرات خود را ارائه دهند.

• ممکنست دولت ابتکاراتی برای مشاوره و یا گفت و گو ایجاد کند.

• ممکنست بخش خصوصی در پیشنهاد برای گفت و گو یا دعوت از بخش دولتی برای شرکت در رخدادهای خود، ابتکار عمل به خرج دهد.

• بخش خصوصی می تواند به موازات فعالیت برای سهامداران چندگانه از جمله مقامات، اعضای کسب و کارها، راسانه ها، و جامعه مدنی، گفت و گو و حامیانه بودن را هم پیگیری کند.

• ممکنست طرف سومی مانند یک اهداکننده کمک مالی بین المللی و یا مؤسسه غیرانتفاعی، واسطه گفت و گو شود. این مسئله می تواند به آغاز گفت و شنود و اعتمادسازی کمک کند. البته در نهایت این رهبران کسب و کارها هستند، که باید ظرفیت سازی کنند و مالکیت آن را به عهده بگیرند.

معمولا گفت و گو هم حاوی مکالمات رسمی، و هم غیررسمی است. مکالمه غیررسمی می تواند وسیله ای ارزشمند برای ساخت ارتباط، یافتن راه حل های انعطاف پذیر، و تشویق و ترغیب جریان مداوم اطلاعات باشد. این مکالمات به ویژه در نشست ها، مکمل مکالمات رسمی هستند.
اما از دیگر سو ممکنست مکالمات غیررسمی سبب ایجاد مخاطره و یا این برداشت شوند، که معاملات پنهانی وجود دارند.

همچنین اینگونه مکالمات جایگزین نیاز به گفت و گوی آماده و از پیش طراحی شده، جامع و فراگیر، و شفاف، نمی شود. زیرا اینگونه گفت و گوها این اجازه را می دهند، که مباحث منظم و درست سازماندهی شده سبب وزین تر گشتن صورت جلسه مذاکرات گردد. این امکان نیز وجود دارد، که برای عموم آزاد باشند. همچنین در خدمت برقراری گفت و گو قرار گیرند، و به این ترتیب آن را بالقوه قابل تحمل کنند.

با این حال نباید اجازه داد تشریفات سبب نابودی مکالمات شوند، و پروتکل ماهیت مباحث را تحت الشعاع قرار دهد. کنفرانس های مطبوعاتی پس از نشست ها که برای اعلام نظریات و پیگیری پیشرفت برگزار می شوند، می توانند سبب احراز اطمینان مردم از آزادی و پاسخگویی شوند.

شرکت کنندگان باید تصمیم بگیرند که آیا باید بحث کلی داشته باشند که در مجموع به موضوعات مورد نظر می پردازد، یا اینکه مباحث را روی یک موضوع خاص متمرکز کنند. بحث کلی می تواند تعهد سطح بالا و عکس العمل هماهنگ با موضوعات را تأمین کند، که بر چندین مورد و بخش تأثیر گذار است.

اما از دیگر سو ممکنست یک بحث متمرکز برای مدنظر قرار دادن جزئیات خط مشی و اجرا، مناسب تر باشد. در عین حال مادامی که بخش خصوصی در پی عملکرد سطح پایین تر در مورد موضوعات خاص باشد، هیچ چیز از مشارکت آن در بحث کلی پیشگیری نمی کند. با این حال لازمست این بخش برای هماهنگی نظریات خود برای پاسخگویی و تداوم، ابزاری داشته باشد.

آماده ساختن بخش خصوصی برای گفت و گو

آماده شدن برای گفت و گوی جدی، ماه ها وقت می برد. در خلال این ماه ها رهبران کسب و کارها چالش های خط مشی را ارزیابی، سهامداران را بسیج، و نظریات را تنظیم می کنند. اتحادیه های به خوبی سازمان داده شده، نقشی حیاتی در تنظیم نظریات کسب و کارها در مورد موضوعات دارند. چراکه می توانند به شکلی باورکردنی ادعا نمایند، که بخش های مربوطه در زمینه کاری خود را نمایندگی می کنند.

بنابراین ظرفیت سازی از طریق تشویق و ارتقاء اصلاحات داخلی هیئت حاکمه، توسعه عضویت، و کسب مهارت های پشتیبانی کننده، اتحادیه ها را به پیشقدمی در گفت و گوها مجهز می کند. زیرا اتحادیه های قوی با اعضای خود روابط نزدیک برقرار می نمایند، در مورد منافع این اعضاء هشیار و پاسخگویند، و آنها را در مباحث خط مشی دخیل می کنند.

رهبران کسب و کارها برای جمع آوری و اقدام در مورد داده های جامعه کاری خود در باره نیازها و اهداف این جامعه، نیازمند روش هایی هستند. می توان داده ها را از چندین راه از جمله پژوهش و بررسی، گروه های متمرکز، و تماس با اعضای اتحادیه ها، جمع آوری کرد. لازمست اطلاعات در مورد چالش های پیش روی کسب و کارها، دلایل و تأثیرات این چالش ها، و راه حل های احتمالی، جمع آوری شود. یک بخش اداری حرفه ای می تواند این روند را مدیریت کند.

ایجاد رضایت در مورد نظریات خط مشی، می تواند چالش برانگیز باشد. چراکه کسبه و بازرگانان منافع و دیدگاه های متفاوت دارند. اتحادیه ها و فدراسیون هایی که در این مورد دارای عملکرد خوبی هستند، در درون خود برای تعادل و فوریت بندی تقاضاها روندی هایی دارند. آنها مسائل را به بالا انتقال می دهند. در عین حال گستردگی تقاضاهای کسب و کارها، و همچنین نکات منافع مشترک را ارزیابی می کنند. رهبران باید به اعضاء گزارش پیش نویس توصیه را ارائه، و حمایت از آنها را تأمین کنند.

حالت حامیانه داشتن، مستلزم مهارت های فنی در تحلیل و ارتباطات است. رهبران اتحادیه ها باید این مهارت ها را در خود ایجاد کنند، و گسترش دهند. همچنین منابعی را به حالت حامیانه داشتن، اختصاص دهند. آنها می توانند جهت کسب اینگونه مهارت ها، با مخازن اندیشه و یا ارباب حرفه ای رسانه ها همکاری کنند. بهترین روش اینست که پیش از تلاش برای گفت و گوی جامع و فراگیر، ظرفیت های درونی را بنا کرد و گسترش داد. در عین حال اندک تخصصی هم، کسب کرد.

رهبران کسب و کارها باید برای رسیدن به تفاهم دو جانبه و پیدا کردن متحدین، در پی تماس با گروه هایی در جامعه کاری خود و جامعه مدنی باشند. ائتلاف های بنا شده برمبنای مرکزی مشتمل بر اتحادیه های قوی با منافع مشترک، می تواند بسته به موضوع مربوطه، دسته های گوناگون هواداران را متحد کند. در عین حال تمامی اعضاء باید صرفنظر از موقت و یا دائمی بودن این ائتلاف ها، برای گفت و گویی مؤثر و قابل باور، یک پیام مشترک ارائه نمایند.

پیامدهای گفت و گو

پیامدهای گفت و گو می توانند، شکل های گوناگونی به خود بگیرند. مثلا ممکنست کسب و کارها به عنوان سهامداران مشروع در خط مشی سازی، اعتبار تازه ای بدست بیاورند. در عین حال امکان دارد بخش های خصوصی و دولتی بتوانند در مورد اصول مهم و یا ایجاد و گسترش طرح های عملی، به توافق برسند. همچنین ممکنست در مورد استاندارها و هزینه ها، گفت و گو کنند. گاهی بهترین نتیجه ای که کسب و کارها می توانند بدست بیاورند، ملایم تر و یا سد کردن پیشنهادات زیان آورست. هر یک از این پیامدها و نتایج برای کسب و کارها ارزشمندند، و ممکنست زمینه حامیانه بودن آینده را فراهم کنند.

سازمان های بخش خصوصی در هنگامی که بر سر میز مذاکره نیستند، نتایج مثبت گفت و گوها را در توانائی خود در جذب اعضای جدید مشاهده می کنند. تجربه حامیانه بودنشان نیز، سبب استحکام مهارت ها و احترام می شود. در عین حال به آنها این توانائی را می دهد، که برای اعضای خود ارزش کسب کنند. این تجربه همچنین با بسیج عضویت حول موضوعاتی که برای کسب و کارها اهمیت دارند، اتحادیه ها را احیا می کند.

گفت و گو باید صرفنظر از میزان و سطح موفقیت اکتسابی، با گام های عملی و پیگیری خط مشی دنبال شود. لازمست بخش خصوصی برای تکمیل روند آغاز شده فشار بیاورد، و پیامدها و نتایج تغییر خط مشی را ارزیابی کند. همچنین رهبران این بخش باید در مورد پیامدها و نتایج گفت و گوها، به بخش های مربوطه گزارش داده، و خط مشی های جدید را به آنها آموزش دهند.

برای اصلاحات تلاش های مستمری لازمست، که بر پایه دستاوردهای پیشین ساخته شود. پس از هر مرحله گفت و گو، آمادگی برای گفت و گوی بعدی آغاز می شود. رهبران بخش خصوصی باید درس ها و موقعیت های خوبی را که در هر مرحله ایجاد می شوند، ارزیابی کنند و بر اساس آنها راهبردهای حامیانه خود را تصحیح نمایند. این سرمایه گذاری ها در حالت حامیانه داشتن، در خلال زمان سبب تقویت و پیشبرد روند گفت و گوی نرم تر و مولد تر می شود.

گفت و گو در مونته نگرو

رهبران بخش خصوصی:

مرکز توسعه اقتصادی و پیشگامان (سی ئی ئی دی/CEED) سازمانی مستقل و غیر دولتی است که به پشتیبانی از اصلاحات اقتصادی، خصوصی سازی، و پیشگامی اختصاص دارد. ائتلاف کسب و کارهای مونته نگرو (ام بی ای/MBA) اتحادیه ای داوطلبانه، مستقل، و حمایتی از کسب و کار می باشد، که درهای آن بروی پیشگامان، کسب و کارها، و دیگر اتحادیه ها باز است.

نتایج و پیامدهای گفت و گو:

از سال 2000 تا 2005 (1379 الی 1384) سی ئی ئی دی و ام بی ای به هفت مصوبه مهم اصلاحات از جمله قانون طرح و قانون حسابداری، دست یافتند. اصلاحات میزان بالای مالیات را کاهش داد، ثبت کسب و کارها و اخذ جواز را آسان کرد، استاندارهای حسابداری را ارتقاء بخشید، و روندهای ورشکستگی را ساده نمود.

روندها:

اعضای ام بی ای نیازهای خود را در شکل دستورکار ملی سالانه کسب و کارها، عنوان نمودند. آنها از این طریق موانع توسعه کسب و کارها را تعیین و شناسایی کردند، و مورد خود برای اصلاحات قانونی را پیش بردند.
سی ئی ئی دی پژوهش ها را انجام داد، توصیه هارا منتشر نمود، نمایندگان سطح بالای بخش خصوصی و دولتی را سازمان بخشید، و از کوشش های حمایت گرانه ام بی ای پشتیبانی کرد.

نقش مرکز بین المللی تجارت خصوصی:

مرکز بین المللی تجارت خصوصی با طرح راهبردی خود به سی ئی ئی دی یاری رساند، با سی ئی ئی دی برای ایجاد ام بی ای به عنوان اتحادیه ای برای کار درازمدت همکاری کرد، و فنون حمایت گرانه از جمله روند دستورکار کسب و کار ملی را به ام بی ای آموزش داد.

گفت و گو در مصر

رهبران بخش خصوصی:

فدراسیون اتحادیه های توسعه اقتصادی (اف ئی دی ای/FEDA) سازمانی حمایتی است، که در مصر نماینده بیش از 30 هزار تشکیلات اقتصادی کوچک و متوسط می باشد.

نتایج و پیامدهای گفت و گو:

اف ئی دی ای درسال 2008 (1387) 132 حکم و مصوبه در مورد دخالت وزارت صنایع و تجارت را شناسائی، و بر علیه آنها تبلیغ کرد. احکام و مصوبه هایی که قدمت آنها به زمانی می رسید، که دولت مصر کاملا در اقتصاد دخالت می کرد. 84 مورد از این احکام ملغی شدند. در نتیجه مثلا حوزه تولید دیگر از واردات ابزار و آلات، و براده فلزات ارزانتر منع نمی شد.

روندها:

اف ئی دی ای شش میزگرد در سطح منطقه ای ترتیب داد، تا نوشتاری را ارائه دهد و توصیه ها در مورد پیس نویس قانون متحد صنایع را اولویت بندی کند. اعضای مجلس، مسئول عالیرتبه توسعه صنعتی، فدراسیون صنایع مصر، اتاق بازرگانی، کسب و کارهای عضو اف ئی دی ای، جامعه مدنی، و رسانه ها، از جمله شرکت کنندگان در این میزگردها بودند.

نقش مرکز بین المللی تجارت خصوصی:

مرکز بین المللی تجارت خصوصی برای طراحی راهبرد حامیانه به اف ئی دی ای دی یاری رساند، در تسهیل میزگردها کمک کرد، و در مورد بسته توصیه های خط مشی اف ئی دی ای به این فدراسیون مساعدت نمود.

گفت و گو در بتسوانا

رهبران بخش خصوصی:

فدراسیون بازرگانی، صنعت، و نیروی انسانی بتسوانا (بی ئو سی سی آی ام /BOCCIM)، فدراسیون ملی کسب و کارهاست که اعضای آن از کلیه بخش های اقتصاد بتسوانا می باشند.

نتایج و پیامدهای گفت و گو:

در خلال دو دهه ای که از 1988 آغاز شد، گفت و گوها به انجام بسیاری از توصیه های بی ئو سی سی آی ام از جمله تشکیل خط مشی خصوصی سازی ملی، الغای کنترل های دولتی بر خرید و فروش ارزهای خارجی توسط مردم بومی، تأسیس آژانس سرمایه گذاری و توسعه صادرات بتسوانا، و کاهش میزان مالیات شرکت ها و افراد، منجر شد.

روندها:

کنفرانس ملی کسب و کارها رخدادی دوسالانه است که رهبران بخش های خصوصی و دولتی و سایر سهامداران را گردهم می آورد، تا در مورد چالش های اجتماعی و اقتصادی بتسوانا بحث و تبادل نظر کنند. مجلس شورایعالی که ریاست آن را رئیس جمهور به عهده دارد، سالانه دو بار تشکیل می شود و گفت و گوها در سطح وزرا و رهبران کسب و کارها صورت می گیرد.

نقش مرکز بین المللی تجارت خصوصی:

بین سال های 1989 تا 1993 (1368 الی 1372) مرکز بین المللی تجارت خصوصی به بی ئو سی سی آی ام یاری رساند تا حالت حامیانه داشتن در مورد توصیه های دومین کنفرانس ملی را پیگیری کند، از افتتاح دو دفتر محلی بی ئو سی سی آی ام پشتیبانی کرد، و دستیابی به شهرهای کوچک و مناطق روستائی را توسعه داد.

منابع و مأخذ

مرکز بین المللی تجارت خصوصی. “ایجاد نقش برای پیشگامان در مونته نگرو.” نمونه پژوهش اصلاحات سی آی پی ئی، اوت 2006 (مرداد 1385)

مرکز بین المللی تجارت خصوصی. چگونگی پشتیبانی مؤثر: کتاب راهنمای اتحادیه کسب و کارها . سی آی پی ئی، 2007 (1386)

دواه، الیسا ام. “تمرین گفت و گوی خط مشی دولت در بتسوانا، 1988-2007 (1367 الی 1386).” نمونه پژوهش اصلاحات سی آی پی ئی، نوامبر 2007 (آذر 1386)

هرزبرگ، بنجامین، و اندرو رایت. “مشارکت رقابت آمیز: ساخت و نگهداری گفت و گوی بخش های دولتی- خصوصی برای بهبود جو سرمایه گذاری.” پژوهش نامه شماره 3683 خط مشی بانک جهانی، 2005 (1384)

هرزبرگ، بنجامین، و اندرو رایت. کتابچه پی پی دی: جزوه ای برای اصلاحات حوزه کسب و کارها. بانک جهانی، بخش طرح های کوچک و متوسط، 2006 (1385)

پیناد، نیکلاس. گفت و گوی بخش های دولتی- خصوصی در کشورهای رو به رشد: شانس ها و مخاطرات. پاریس: سازمان گسترش و همکاری های اقتصادی، بخش گسترش، 2007 (1386)

سولیوان جان دی، کیم اریک بتچر، و الکساندر شکولینکف. “اتحادیه های کسب و کارها، جو کسب و کارها، و رشد اقتصادی: شواهدی از اقتصادهای در حال تغییر. ” موضوع نامه اصلاحات اقتصادی سی آی پی ئی، سپتامبر 2008 (شهریور 1387)

یوری، ویلیام. گذشتن از نه: گفت و گو برای گذر از رویارویی به همکاری، ویرایش. نیویورک:بنتم، 1993 (1372)

قسمت نظرات بسته است.